تولد نوزدهمین فرزند پیرمرد ۹۵ ساله
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از همشهری، روز چهارشنبه گذشته زنی 30 ساله به بخش زایمان بیمارستان شهید مصطفی خمینی طبس منتقل شد تا فرزندش را به دنیا بیاورد. چند نفر از افراد خانواده این زن همراهش بودند اما مردی سالخورده به نام حسین ارفعی بیتابتر از همه بود. پزشکان ابتدا تصور میکردند این مرد پدربزرگ زن باردار است اما در ادامه معلوم شد او شوهر این زن است و برای به دنیا آمدن فرزندش بیتابی میکند.
این موضوع پزشکان بیمارستان را شگفت زده کرده بود. آنها باور نداشتند قرار است مردی در این سن و سال صاحب فرزند دیگری شود. مرد سالخورده ساعتی را پشت درِ اتاق عمل نشست تا اینکه سر انجام پسر او به دنیا آمد. مرد خوشحال بود و میخواست زودتر نوزدهمین فرزندش را در آغوش بگیرد. بالاخره در اتاق عمل گشوده شد و حسین با دیدن پسرش در پوست خود نمیگنجید.
حسین با دیدن پسرش حس عجیبی داشت. او همان موقع نیت کرد و بهخاطر ارادتی که به امام رضا(ع) دارد اسمش را امیررضا گذاشت. اما این مرد در چه شرایطی زندگی میکند و فرزندانش درباره برادر نورسیدهشان چه نظری دارند؟ رجبعلی ارفعی یکی از فرزندان حسین در اینباره به همشهری میگوید: پدرم متولد سال 1299است و در روستای دهنووند عشق آباد شهرستان طبس زندگی میکند.
او از همسر اولش که مادر من بود صاحب 16فرزند شامل 9دختر و 7پسر است. نخستین فرزند خانواده خواهرم است که بیش از 60سال سن دارد. مادرم حدود 12سال قبل بهدلیل بیماری فوت شد و یکسال بعد برای پدرم به خواستگاری رفتیم. یادم میآید همان موقع که مادرم بیمار بود گفته بود اگر فوت شدم برای پدرتان زن بگیرید. او گفته بود حتی برای سالگرد من هم صبر نکنید تا پدرتان تنها نماند.
با این حال ما بهخاطر رسم و رسوماتی که داریم یکسال صبر کردیم و بعد برای پدرم دختری 18ساله را خواستگاری کردیم. از آن موقع به بعد زندگی پدرم رنگ و بوی دیگری گرفت. ما همه از زن دوم پدر مان راضی هستیم. او زن مهربان و خوبی است. در این مدت او یک دختر و یک پسر به دنیا آورد و آخرین فرزند که نوزدهمین فرزند پدرم میشود هم چند روز قبل بهدنبال آمد و همه مان را خوشحال کرد.حالا پدرمان صاحب 19فرزند، 33نوه و 12نتیجه است و امیدواریم بهزودی او نبیرهاش را هم ببیند.
این مرد درباره شغل پدرش هم میگوید: او سالها در معدن زغالسنگ کار میکرد و سال 1357بازنشسته شد و از آن موقع خانه نشین و با فرزندانش سرگرم است. سالها کار کردن در معدن باعث شده او دچار مشکلات ریوی شود. وی ادامه میدهد: پدرم از اینکه خانواده پر جمعیتی داریم خیلی خوشحال است. روزهایی که همه بچهها دور یکدیگر جمع میشویم بهترین روزهای زندگیاش است. به ما هم خیلی خوش میگذرد. او چند خانه گلی در روستا دارد اما چون تعدادمان زیاد است همه مان در آنجا جا نمیشویم و معمولا در 2گروه به دیدن پدرمان میرویم.
راز سلامتی
مرد سالخورده طبسی با اینکه سالها کار در معدن او را تا حدودی شکسته کرده اما همچنان دلش شاد است و روحیه خوبی دارد. او در گفتوگو با همشهری غذای سالم و زن خوب را راز سلامتیاش اعلام کرد.
چه احساسی دارید که در 95سالگی صاحب نوزدهمین فرزندتان شدید؟
احساس خوشحالی دارم که باز هم پدر شدم. خدا را شکر.
چرا اسمش را امیررضا گذاشتید؟
بهخاطر حضرت رضا(ع) که نگهدارش باشد. من ارادت زیادی به امام رضا(ع) دارم.
از وضعیت زندگیتان راضی هستید؟
چه کار بکنم دیگر میسازم. راضی هستم خدا را شکر. من کارگر معدن بودم. مدتهاست که بازنشسته شدهام. خودتان میدانید زندگی کارگری سخت است. 20سال در معدن بودم. حالا هم با 57نوه و نتیجه زندگی میکنم و راضی هستم. من در روستا خانه داشتم اما زلزله خانهام را خراب کرده. حالا خانهای در شهر کرایه کردهام و زندگی میکنم. 750هزار تومان حقوق بازنشستگی میگیرم و با آن زندگیام را میگذرانم. در این مدت بهخاطر ازدواج بچهها از بانکها وام گرفتم و مقداری بدهکار بانکها هستم.
خوشحالید که خانواده پر جمعیتی دارید و بچهها دورتان جمع هستند؟
(خنده) بله امیدم همین بچههایم هستند. خدا نگهدارشان باشد.
خدا را شکر در این سن سالم و سرحال هستید. راز سلامتی شما چیست؟
روغن حیوانی و غذاهای سالم خوردم. اخلاق زنم هم خوب و همیشه به فکرم است. چه زن سابقم که فوت شد و چه زن دومم که زن خیلی خوبی است. بهخاطر همین من سالم ماندم. همسر دومم خیلی خوب است. بهخاطر سالهایی که در معدن کار میکردم مدتی است مریض شدم و او از من پرستاری میکند. خدا خیرش بدهد.
در 95سالگی چه آرزویی دارید؟
همه آرزویم سلامتی بچههایم است.
بچههایتان چهکارهاند؟
همهشان کارمند هستند و خدا را شکر زندگی مستقلی دارند.
برای جوانترها چه صحبتی دارید؟
برای همهشان سلامتی میخواهم. امیدوارم دخترها عروس شوند و پسرها داماد و همهشان خوشبخت شوند. انشاءالله خدا به همه، بچههای سالمی بدهد. ببخشید اگر نتوانستم درست جواب سؤال هایتان را بدهم.
انتهای پیام/