دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
09 آبان 1395 - 13:47

موسوی لاری: مجلس به هر سه وزیر رأی اعتماد می‌دهد

عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان با ابراز امیدواری از اینکه مجلس به هر سه وزیر پیشنهادی دولت رأی اعتماد بدهد، گفت: دولت در شرایطی به سمت این تغییر رفته که اگر به صورت عادی بود شاید خیلی نمی‌خواست به این سمت برود. آقای رئیس جمهور و همکارانشان، چه آنهایی که استعفا دادند و چه آنهایی که الآن هستند، تحت فشارهای خاصی بودند؛ این سه نفر با فشارهای بیشتر و مضاعفی کنار رفتند.
کد خبر : 130099

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، در ادامه متن گفت‌وگوی حجت‌الاسلام عبدالواحد موسوی لاری را با جماران می‌خوانید:


نظر شما در مورد وزرای جدیدی به دولت به مجلس شورای اسلامی معرفی کرده است چیست؟ آیا می‌توانند تغییرات مورد توقع را ایجاد کنند؟


ما امیدواریم این آقایان با تجربه‌ای که دارند بتوانند در جهت اهداف نظام حرکت کنند. تلقی من این است که مجلس هم به هر سه وزیر رأی می‌دهد یعنی بعید است که مجلس خواهد در مقابل این وزرا موضع منفی داشته باشد. افرادی هم که معرفی شدند به خصوص آقای دانش آشتیانی آدم با تجربه‌ای است و توانایی‌های خوبی دارد؛ در وزارت علوم بوده و در حوزه آموزش و پرورش هم جزء کسانی است که خودش عملا مدرسه داری کرده و با مدرسه و معلم و دانش آموز از نزدیک آشنا است.


آقای صالحی امیری از کسانی است که در جاهای مختلف خدمت کرده و مؤثر بوده است. آقای سلطانی فر در دوران اصلاحات و قبل از آن استاندار موفقی بوده و بعد از آن هم به سازمان میراث فرهنگی رفت؛ یعنی در داخل دولت بوده و الآن هم از یک نقطه به نقطه دیگر رفته است. البته وزارت ورزش خیلی پیچیده است و مخاطبان آن متفاوت هستند. اما من فکر می‌کنم که می‌توانند موفق باشند؛ دعا می‌کنیم که بتوانند موفق باشند و باید هم موفق باشند.


یعنی به نظر شما مجلس به هر سه وزیر رأی اعتماد خواهد داد؟


بله؛ به نظر من این طور است.


پیشنهاد شما به وزرای پیشنهادی برای پاسخگویی به مطالبات چیست؟


اولین پیشنهاد این است که بیش از سه سال از عمر دولت گذشته و نهایتا مجبور شده که تغییری ایجاد کند؛ علت آن تغییر را بررسی کنند و اگر مشکلات، موانع و عدم موفقیت هایی بوده را چاره اندیشی کنند. یعنی از تجربه گذشته استفاده کنند تا بتوانند مشکلات را حل کنند و نخواهند که همان مسیر را ادامه دهند. اگر بخواهند همان مسیر را ادامه دهند قاعدتا دوباره با مشکل رو به رو می‌شوند.


چون هر سه وزیری که عوض شدند در حوزه فرهنگی دولت بودند، به نظر شما چقدر خود دولت برای ترمیم این بخش برنامه داشت و چقدر حاشیه‌هایی که اتفاق می‌افتد و انتقادهایی که به وزرا شد در این تغییرات مؤثر واقع شد؟


در شرایطی دولت یازدهم شکل گرفت که اکثریت قاطع مجلس نهم با دولت مخالف بودند و در جناحی قرار داشتند که رقیب دولت محسوب می‌شدند و طبعا دولت در آن فضا کار خود را شروع کرد؛ چه در مورد مدیران ملی و چه در مورد مدیران استانی و منطقه ای دولت مجبور بود که پاره‌ای از مسائل مرتبط با مجلس را رعایت کند. به تعبیر دیگر دولت مجبور بود ملاحظات مجلس نهم را در انتخاب مدیرانش داشته باشد. مجلس نهم هم عمدتا ملاحظاتش مخالفت با این دولت بود. بنابر این دولت مجبور بود که ملاحظات مخالفین خودش را رعایت کند.


بعد از انتخابات مجلس فضای جامعه عوض شد و مردم به مسیری رفتند که با شکل مجلس نهم کاملا متفاوت بود. در تهران 30 نفری که مورد اقبال مردم تهران قرار گرفتند کسانی بودند که در لیست امید یعنی اصلاح‌طلبان و حامیان دولت قرار داشتند. در شهرهای بزرگ مثل شیراز همین طور؛ و در کل کشور مردم یک تحول رقم زدند و با رأی خود این پیام را به دولت دادند که ملت از دولت انتظار دارد در مسیری متفاوت با خواست مجلس نهم حرکت کند.


دولت باید این پیام را همان روزهای اول دریافت می‌کرد. همه دوستان، یاران و همه کسانی که با دولت رابطه نزدیکی داشتند در پیام‌ها و ارتباطات از دولت خواستند که پیام مردم را دریافت کنید؛ مردم تغییر خواستند و شما هم در مدیریت، رفتار، جهتگیری‌ها، برنامه‌ها و عزل و نصب‌ها پیام تغییر را لحاظ کنید. به نظر من کوتاهی شد و دولت به موقع تصمیم نگرفت.


چیزی که امروز اتفاق افتاده، یعنی استعفای این سه وزیر، من در چند و چون قضیه نیستم و نمی‌دانم که چرا استعفا دادند و چه کسانی در این قصه نقش اول را داشتند. ولی به نظر من انتخاب داوطلبانه خود دولت نبوده است. یعنی دولت در شرایطی به سمت این تغییر رفته که اگر به صورت عادی بود شاید خیلی نمی‌خواست به این سمت برود. پشت صحنه چه اتفاقاتی افتاده و چه مشکلاتی وجود داشته را خیلی اطلاع ندارم. گرچه مثلا در آموزش و پرورش احساس من این است که مشکلات معلمان فضای گلایه آمیزی در سطح ملی به وجود آورده بود که معلمان از نظر معیشتی، شغلی و مسائل مربوط به صنفشان از دولت گله‌مند بودند. طبیعی است که نماد حضور دولت در جمع فرهنگیان وزیر آموزش و پرورش است. دولت اگر بخواهد پیام فرهنگیان و معلمان را دریافت کند باید در سطح وزارت تغییری حاصل شود.


البته این مسأله به این معنا نیست که همه گلایه‌ها مرتبط به این وزیر است و با رفتن این وزیر مشکلات حل می شود. دولت باید در درک گلایه‌های فرهنگیان جدی باشد. یک قدمش تغییر وزیر است. این به نظر من برای فرهنگیان که گله مند هستند پیام مثبتی است. باید بپذیریم که این آقای وزیر هم در ایجاد مشکلات نقشی نداشته و بلکه همه تلاشش هم برای رفع مشکلات به کار برده ولی این مشکلات بر جای مانده است. برداشت من این است که آقای فانی یک فرهنگی ریشه دار و با سابقه است. او هم علاقمند بوده که مشکلات فرهنگیان را حل کند ولی به دلایلی نتوانسته است. چون نتوانسته و دولت زیر سؤال جدی فرهنگیان بوده این تغییر می‌تواند پاسخ مثبتی تلقی شود؛ بدون اینکه بخواهیم از تلاش‌ها و زحمات آقای فانی چشم پوشی کنیم و آنها را نادیده بگیریم، ولی با تغییر وزیر این گلایه ها کمی فروکش می‌کند اما به این معنا نیست که کاملا فروکش می‌کند. اگر وزیر بعدی نتواند تغییرات مورد نظر فرهنگیان را به خصوص در حوزه معیشتی آنها ایجاد کند گلایه‌ها پابرجا می‌ماند.


بنابر این تغییری که در حوزه فرهنگ اتفاق افتاده تمام تغییری نبوده که حامیان دولت می خواستند. زمانش هم زمانی نبوده که مورد انتظار آنها بود. این تغییر باید دو سه ماه پیش یعنی بعد از تشکیل مجلس دهم در خرداد ماه شروع می‌شد. ولی در عین حال من اصل تغییر را مثبت تلقی می‌کنم. یعنی اینکه دولت و وزیران به این جمع بندی رسیدند که استعفا دهند و یا تحت شرایط خاصی استعفا دادند و دولت استعفای آنها را پذیرفته پیامش تغییر است. اما آیا واقعا حوزه فرهنگ تنها جایی بوده که باید در آن تغییر ایجاد می‌شد؟ در حوزه اقتصاد چطور؟ این همه مشکلات معیشتی مردم، رکود، بیکاری، نبود فرصت‌های شغلی که بیشترین گلایه‌ها از دولت در این بخش است کجای برنامه‌های دولت قرار دارد؟


چیزی که مردم الآن در شهر و روستا دست به گریبانش هستند حوزه های اقتصادی به خصوص مبحث اشتغال است. اگر آنجا تغییری حاصل نشود کسی باورش نمی شود که دولت در مقام پاسخگویی به مطالبات مردم این تغییرات را ایجاد کرده است. همه فکر می کنند چیزهای پشت پرده بوده و شاید اتفاقات خاصی یا فشارهای خاصی مثلا از ناحیه افراد، گروه ها و تشکل های خاصی بوده است. یعنی باورشان نمی شود که دولت برای پاسخگویی به مطالبات مردم دست به این تغییرات زده است. چون چیزی که امروز مردم در کوی و برزن صدایش را در آوردند مسأله بیکاری، نبود فرصت شغلی و رکود است و مسأله نداشتن امکانات معیشتی است. با تغییر در حوزه فرهنگ این مشکلات حل نمی شود. باید تغییرات در حوزه اقتصادی و زیربنایی صورت بگیرد تا مردم شاهد رونق باشند.


از صحبت های رئیس جمهور هم احساس می شود که از یک سری فشارها گلایه مند هستند. چرا رئیس جمهور به اینجا رسید که در سخنرانی خود بگوید «لجبازی های کودکانه را کنار بگذارید»؟


همین نشان می‌دهد که آقای رئیس جمهور و همکارانشان، چه آنهایی که استعفا دادند و چه آنهایی که الآن هستند، تحت فشارهای خاصی بودند؛ این سه نفر با فشارهای بیشتر و مضاعفی کنار رفتند. اما ممکن است این فشارها هنوز هم ادامه داشته باشد. اگر دولت خودش بخواهد تصمیم بگیرد و این تصمیم در جهت پاسخگویی به مطالبات مردمی باشد که در خرداد ماه پای صندوق رأی آمدند و به دولت گفتند ما به کاندیداهایی رأی می‌دهیم که حامی دولت باشند و به مجلس نهم نه می‌گوییم، به اعتقاد من پیام روشن مردم در انتخابات سال 94 مجلس نه به مجلس نهم و جهت گیری‌های آن بود. یکی از مسائلی که مجلس نهم داشت ضدیت مستمر با دولت بود و مردم گفتند ما به کسانی رأی می‌دهیم که از دولت حمایت کنند. مردم از این بالاتر نمی‌توانستند کاری انجام دهند.


از دولت هم این انتظار بود که تغییرات به گونه‌ای باشد که آن خواسته محقق شود. بنابر این به اعتقاد من تغییر در حوزه فرهنگ در اولویت مطالبات مردم نبود. حتی اگر بگوییم نقص‌هایی بوده که حتما بوده، در حوزه وزارت ارشاد نقص‌هایی بوده، در حوزه وزارت آموزش و پرورش، در حوزه ورزش واقعا مشکلات زیادی داشتیم، چیزی که امروز مطالبه اصلی مردم است و مردم خواستار تغییر هستند، شکستن بت رکود است. این رکود باید شکسته شود. بچه‌هایی که امروز فارغ التحصیل می شوند نمی دانند که کجا کار کنند. وقتی رکود وجود داشته باشد روز به روز بر لشکر بیکاران اضافه می‌شود و کسانی می‌توانند در این قصه مؤثر باشند که در حوزه اقتصاد و امور زیربنایی فعال هستند. اگر پروژه‌های سنگین کشور اعم از ملی و استانی فعال شود، اگر بخش ساخت و ساز و مسکن فعال شود، اگر تجارت رونق بگیرد، اگر کارگاه‌های مولد و تولیدی و صنعتی فعال شوند و موانع تولید برطرف شود، اشتغال ایجاد می‌شود و مطالبه اصلی مردم که رسیدگی به معیشت آنها است محقق می‌‍شود.


بنابر این من معتقدم که حتی اگر خود دولت هم تصمیم گرفته باشد در این تغییر به مسائل درجه دو یعنی آنجایی که خیلی مسأله مردم نبوده پرداخته است؛ نمی‌گویم نبوده این نواقص وجود داشته و شاید هم تشخیص اینکه این تغییرات باید صورت بگیرد تشخیص درستی است ولی به این معنا نیست که در حوزه اقتصاد و معیشت مردم تغییری حاصل نشود. دولت باید آنجا کار کند. چند ماه باقی مانده تا پایان دوره دولت باید کاری در حوزه معیشت مردم انجام دهند و راه حلی برای شکستن رکود پیدا کند. دولت باید به بخش خصوصی توجه بیشتری کند، باید بنگاه‌های دولتی و سیستم دولتی بزرگی که مانع فعالیت بخش خصوصی و اثرگذاری آن در رونق اقتصادی است در اقتصاد کشور کمتر شود؛ دولت باید به جد اقتصاد رانتی را متحول کند تا صاحبان حرف با اطمینان خاطر وارد عرصه اقتصادی شوند.


این کسانی که رئیس جمهوری انتقاداتشان را به لجبازی‌های کودکانه تعبیر کرده، چقدر باعث شدند که منافع ملی به فراموشی سپرده شود و اولویت‌های درجه اول کنار رفته و اولویت‌های درجه چندم جلو بیایند؟


مردم این مسأله را خوب فهمیدند. مجلس نهم در پیگیری‌های غیر واقعی با مقوله برجام مواجه شدند. یعنی دلواپسان برای ضدیت با دولت چقدر به پروژه‌ای که زیر نظر مستقیم رهبری و با نظارت رئیس جمهوری داشت دنبال می‌شد، حمله کردند؟ ما از همان روز اول گفتیم که برجام یک تصمیم عقلایی بین مدیران کشور و طرف خارجی است و برجام نه موضوعی است که همه مشکلات ما قرار است با آن حل شود و نه یک مسأله منفی است. بالأخره در شرایطی عقلای قوم، بزرگان و کسانی که در رأس هرم مدیریت کشور هستند تصمیم گرفتند که با پذیرش این چهارچوب‌ها فشارها را از کشور کم کنند. بعد از اینکه دولت ما این توافق را پذیرفت و امضا کرد سعی کردند به گونه‌ای عمل کنند که ما از استفاده‌هایی که می‌توانیم از برجام داشته باشیم هم محروم بمانیم. بخشی از لجبازی‌های کودکانه که رئیس جمهوری می‌گوید آنجا و بخشی هم در برگزاری کنسرت‌ها و جلسات این چنینی خودش را نشان داد.


لذا این مسأله که آقای رئیس جمهور گفته کاملا درست است اما به این معنا نیست که آقای رئیس جمهور در رابطه با تغییرات مورد نیاز جامعه که مطالبه کل جامعه است ساکت شود. به نظر من دولت باید هم از نظر عملکردی و هم از نظر جا به جایی مدیران در حوزه اقتصاد قدم بلندتری بردارد؛ تا مردم شاهد این باشند که دولت برای حل معضل بیکاری، ایجاد فرصت‌های شغلی و مقابله با رکود قدم‌های جدی دارد بر می‌دارد. این دولت در یک موقعیت خاص و با مجلسی با آن مشخصات شکل گرفته است. الآن آن شرایط از بین رفته و قاعدتا دولت هم باید تغییراتی ایجاد کند. منظور من تغییر در مدیران ملی و مرکز نشین نیست؛ شاید تغییرات در استان‌ها و مدیران منطقه‌ای ضروری تر باشد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب