خداداد عزیزی: اگر روی تخت بیمارستان بیفتم، برای خیلیها میشوم اسکندر مقدونی!
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از فارس، خداداد عزیزی در خصوص آخرین شرایط سیاهجامگان مشهد و اولین حضورش روی نیمکت این تیم صحبتهایی را انجام داد که در زیر میخوانید.
چطور شد از تیم سوم جدول با یک هفته اعتصاب امتیاز گرفتید؟
واقعیت این است که بازیکنان از جمعه تا چهارشنبه در تمرینات شرکت نمیکردند و ما فقط دو روز تمرین کردیم. من وقتی بازیکنان را در جلسه اول دیدم متوجه شدم بعضی از آنها حال راه رفتن هم ندارند به خاطر همین سعی کردم در این سه روز مانده به مسابقه از لحاظ روحی در کنارشان باشم چون حقیقتا شناخت فنی از آنها نداشتم. خدا را شکر که این حربه جواب داد و ما توانستیم بازی خوبی انجام دهیم و امیدوارم حالا که اطمینان بازیکنان جلب شده مدیریت هم خیال بازیکنان را راحت کند.
با این شرایط از عملکرد تیم راضی هستید؟
وقتی با تیم سوم جدول بازی کردیم و نزدیک به یک هفته تمرین نداشتیم طبیعتا راضی هستم. البته شنیدم علی دایی بعد از بازی گفت که آنها سراپا حمله بودند ولی شما خودتان میدانید من عادت ندارم جواب کسی را بدهم بخصوص وقتی طرف مقابلم علی دایی است. بعد از بازی هم به احترام دایی به نشست مطبوعاتی نرفتم و حتی در زمانی که تیم گل میزد شادی نکردم. دایی هم بزرگتر من است و هم کاپیتان تیم ملی بوده و هم احترامش برای من واجب. سعی میکنم در مورد تیمم صحبت کنم و نظرم این است با همه مشکلاتی که داشتیم بازیکنان برای هم دویدند و پشت هم تلاش کردند. شاید اگر تیم چنین شرایطی را نداشت من به یک امتیاز قانع نبودم.
حضور روی این نیمکت در لیگ برتر بعد از سالها چه حس و حالی داشت؟
همیشه تیمهای بحران زده و بی پول سراغ ما میآیند ولی کار ما فوتبال است. با خودم عهد کرده بودم که جایی که پول نیست نروم. ولی حساب کردم که کدام تیم پول ندارد. البته اگر آقایان اجازه بدهند ما کار کنیم با این جوانان میشود کارهایی انجام داد.
منظورتان چه کسانی است؟
فوتبال ما وقتی پول داخلش نبود توسط دلالها اداره میشد. حالا هم پول نیست مطمئن باشید دلالان نقش اول را دارند. همه چیز فوتبال ما بوی تعفن میدهد و هر چه صحبت کنید فایده ای ندارد. شما کجای دنیا دیدهاید که یک باشگاه به بازیکنانش پول ندهد و آن وقت اعتصاب هم صورت بگیرد؟ سوال من از مدیران باشگاهها هم است چرا به راحتی از برخی از سرمربیان میگذرند که هیچ توجهی به دریافتی بازیکنان ندارند و فقط از مدیرعامل میخواهند پول خودشان را بدهند. فوتبالیستی که از راه فوتبال درآمد دارد اگر پول نگیرد چه کار کند؟ شما میدانید یک فوتبالیست پشت سرش مربی است و سپس سرپرست و مدیرعامل و رئیس فدراسیون و تماشاگر و ... اگر فوتبالیست نباشد که این عوامل دیگر حضور ندارند. پس باید حقیقت را پذیرفت. من بازیکنی را سراغ دارم که 200 میلیون تومان قراداد بسته و فقط 10 میلیون آن را گرفته است.
راهکار چیست؟
من به مهدی تاج ارادت دارم و او همیشه به من محبت داشته است. حتی چندی پیش به ما گفت شما فوتبالیها باید به ما راهکار بدهید من هم از او میخواهم که اجازه ندهد باشگاههای بدهکار در لیگ بازی کنند. یک بار باید این اتفاق صورت بگیرد. دقیقا یادم است مهدی طارمی که میخواست به ترکیه برود میگفت 30 درصد از پرسپولیس طلبکار است. من الان فوتبالیست نیستم که سنگ آنها را به سینه بزنم میتوانستم به مدیرعامل باشگاه بگویم پول من را بده من این بازیکنان را با اعتبار خودم به میدان میفرستم.
وضعیت تمرینات تیمتان به چه شکل است؟
ما تا روز جمعه آینده تمرینات را تعطیل کردیم و انشاءالله از آن روز برای بازی با استقلال خوزستان آماده میشویم.
تکلیف مطالبات بازیکنان چه شد؟
ما از مالکان باشگاه 3 هفته فرصت گرفتیم و به بازیکنان هم گفتیم در این سه هفته کنار تیم باشند، مطمئن باشید اگر قبل از این سه هفته قولهایی که داده شده عملی نشود، خودم اولین نفر کنار میکشم.
اگر در سیاهجامگان بمانید، بازیکن جذب میکنید؟
بله، حتماً باید 4-3 بازیکن بگیریم، چون به جز میثم حسینی، بادامکی و ایوب کلانتری بازیکن باتجربهای نداریم. علی عسگر و خانزاده بعد از آغاز تمرینات دوره جدید در کنار تیم نبودند و ظاهراً در قراردادشان ذکر شده که اگر مربی برود، آنها هم میروند. نمیدانم این قانونها از کجا درمیآیند، اما حتی اگر این دو نفر نظرشان برمیگشت ما برای آنها جایی نداریم.
این روزها منصور پورحیدری روی تخت بیمارستان افتاده و خیلیها در کنار او عکس یادگاری میگیرند.
با ناصر حجازی مرحوم هم همین رفتاری را کردند که با پورحیدری کردند. حجازی انسان بدی بود، اما تا روی تخت بیمارستان افتاد، انسان خوبی شد. همه به عیادت او میرفتند. ما کلاً ورزشمان همین شکل است، تا زندهای تحویلت نمیگیرند، ولی وقتی حالت بد میشود، همه یاد تو میافتند. اگر خداداد عزیزی مریض شود (با خنده خدا نکند). شما ببینید که من چه اسطورهای بشوم، به جای خداداد به من میگویند اسکندر مقدونی! سوال من این است که چرا پیش از این سراغ پورحیدری نمیرفتید؟ مرحوم هادی نوروزی نمونه بارز این رفتارها است، تا وقتی بود هیچ کس سراغش را نمیگرفت، اما تا فوت کرد دیدید چه رفتارهایی کردند. هرچه بگوییم به کسی برنمیخورد. نفر بعدی که به بیمارستان برود، همه در کنار او عکس یادگاری میگیرند. یک عده کلاً عشق شهرت هستند. شاید آدمهایی هم باشند که آقای پورحیدری را دوست داشته باشند، ولی کار برخیهای دیگر اجر کار آنها را هم زیر سوال میبرد، برایتان خاطرهای تعریف میکنم.
بفرمایید.
احمدرضا عابدزاده خیلی به من محبت دارد و همیشه به او احترام میگذارم، زمانی که او بستری بود به بیمارستان رفتم، دیدم پرستاران اجازه نمیدهد کسی داخل اتاق عابدزاده برود. در نهایت مجوز گرفتم و داخل شدم، ولی همسر عابدزاده حرفی زد که خیلی به من برخورد. آن بنده خدا همه را به یک چشم میدید، زمانی که یکی از مسئولان وارد اتاق عابدزاده شد، پسر او گفت؛ تا حالا کجا بودید؟ اینها را گفتم که بدانید رفتارها عوض نخواهند شد.
انتهای پیام/