دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در گفت‌وگو با آنا

بانوی پیشکسوت واحد کرمان: پابه‌پای آقایان کار کردم/ دلم می‌خواهد سال‌هایی را که کنار فرزندانم نبودم، جبران کنم

رئیس امور رفاهی دانشگاه آزاد اسلامی کرمان که 27 سال سابقه کار در دانشگاه را دارد و می‌خواهد پیش از موعد بازنشسته شود، معتقد است که خانم‌ها هم می‌توانند به اندازه آقایان و حتی بیشتر موفق باشند. او دلش می‌خواهد بعد از بازنشستگی سال‌های نبودن در کنار فرزندانش را جبران کند.
کد خبر : 126489

علیرضا گودرزی، خبرنگار خبرگزاری آنا در کرمان- باخبر شدیم که شراره قوام‌زاده رئیس امور رفاهی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان در آستانه بازنشستگی قرار دارد و قرار است پیش از موعد بازنشسته شده و سنگر کار در دانشگاه را به نیروهای جوان و تازه‌نفس واگذار کند. البته این حرف ما هیچ دلیلی بر جوان نبودن و ازکارافتادگی این بانوی مهران و کاری نیست. او 4 پپسر تحصیل‌کرده دارد و می‌خواهد در تهران و در کنار فرزند آخرش که دانشجوی دانشگاه خوارزمی است و آلرژی شدید بوده و به وجود و فداکاری او نیاز دارد، زندگی کند.


خبرنگار خبرگزاری آنا در کرمان به همین مناسبت با این پیشکسوت و بازنشسته دانشگاهی که اکنون آخرین روزهای خدمت خود در دانشگاه را سپری می‌کند، گفت‌وگو کرده است که باهم پی می‌گیریم:


*لطفا خودتان را بیشتر برای‌مان معرفی کنید.


زمان ازدواج پسرم با وجود اینکه همسرشان شاغل بود به عروسم توصیه کردم که برای خوشبخی خود و همسرش باید خانه‌دار باشد چون به نظر من بهترین مادر، زنی است که خانه‌دار باشد

-شراره قوام‌زاده هستم، لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه شهد باهنر کرمان و از آذر 1367 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان مشغول به کار شدم، چهار فرزند پسر دارم و عاشق همه فرزندانم هستم.


پسر اولم کارشناس آی تی شرکت کرمان تابلو است، پسر دومم پزشک و در حال خواندن تخصص است، پسر سومم مدرک حقوق از دانشگاه شهید باهنر دارد و در حال آمادگی برای آزمون وکالت است و پسر آخرم دانشجوی دانشگاه خوارزمی در رشته ادبیات انگلیسی است.


*خبر بازنشستگی پیش از موعد شما برای دوستان و همکاران مثل شوک بود، از دلایل این تصمیم بگویید.


- پسر آخرم آلرژی شدید دارد و به خاطر این موضوع نیاز به مراقبت و حمایت من دارد و اکنون که دانشجوی دانشگاه خوارزمی است با بیش از 27سال سابقه کاری، تصمیم گرفتم پیش از موعد بازنشسته شوم و در تهران و در کنار فرزندم زندگی کنم.


* از نحوه ورودتان به دانشگاه بگویید.



-در دوران دانشجویی کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه شهید باهنر را با کمک یکی از دوستان و با همراهی یکی از اساتید راه اندازی کردیم و در آن زمان قول‌هایی مبنی بر جذب ما در دانشگاه شهید باهنر داده شد که متاسفانه به دلیل نداشتن مجوزهای لازم این کار میسر نشد. بعدها از طریق یکی از اساتید دانشگاه باهنر مطلع شدم که کتابخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان به کارمند نیاز دارد و بلافاصله درخواستی را به دانشگاه آزاد اسلامی کرمان تحویل دادم و با پیگیری مادرم و با موافقت حاج‌آقا طباطبایی رئیس وقت و موسس دانشگاه استخدام شدم.


* از خاطرات همکاری با حجت الاسلام دکتر طباطبایی صحبت کنید.


- تمام لحظات همکاری با حاج آقا خاطره است و با وجود اینکه سالها از رفتن آقای طباطبایی می گذرد، هر زمان که گل ها و درختان دانشگاه را می بینم به یاد این عزیز و تلاش های شبانه روزی‌شان می افتم.


واقعا با همت و تلاش دکتر طباطبایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان ساخته شد و ایشان قبل از اینکه رئیس ما باشند برادر بزرگتر و الگوی همه ما بودند.


*نظرتان در مورد امور رفاهی دانشگاه چیست، آیا واقعا رفاه و آرامش را برای همکاران مهیا کرده است؟


در مسائل اداری فرقی بین خانم ها و آقایان نمی دانم و اعتقاد دارم خانم ها هم می‌توانند به اندازه آقایان و حتی بیشتر موفق باشند

- خدمات دانشگاه به کارکنان بر کسی پوشیده نیست، بنده هم برنامه‌های زیادی برای امور رفاهی کارمندان داشتم، اما فرصت کافی برای تحقق همه این برنامه‌ها فراهم نشد.


مدیران و همکاران بارها در مورد فعالتر شدن امور رفاهی از بنده درخواست هایی را داشتند. یادم است روزهای اول حضور بنده در این واحد قرار بود تعداد نیروی بیشتری با ما همکاری کند اما در عمل در ابتدای کار فقط با همکار خوبم خانم نواب و در ادامه با آقای مقدم اداره امور رفاهی دانشگاه را اداره می کردیم.


خدا رو شاکریم که با تلاش و همت مسئولان پرداخت خیلی از وام‌ها بویژه وام صندوق رفاه به کارکنان ارجمند دانشگاه بصورت فوری انجام می شود. در این زمینه نیز تجربه های خودم را در اختیار همکاران گذاشتم و توصیه کردم برای موفق شدن این واحد باید کارمندان بیشتری در اختیار امور رفاهی قرار گیرند.


* محرم اسرار بودن و مشکلات همکارانتان در روحیه شما تاثیر گذاشته است؟


- شاید باور نکنید به دلیل مسائل عصبی تعداد زیادی قرص اعصاب می خورم و زمانی که به پزشک مراجعه کردم دلیل اصلی این مشکلات را نوع شغلم دانست. بنده تمام همکاران را دوست دارم و بارها از شنیدن مشکلات همکارانم از صمیم قلب ناراحت شده‌ام.


امیدوارم حمل بر خوددستایی نشود اما یکی از نکات مثبت اخلاقی بنده شاید سعه صدر در کارها و اخلاقم باشد که لازمه پست و شرایط شغلی‌ام است و این موضوع را به معاون اداری نیز گفتم و خواهش کردم فرد جایگزین من به دلیل ارتباط گسترده با همکاران باید صبور و خوش اخلاق باشد.


* از خاطرات خود در دوران حضورتان در امور رفاهی بگویید.


- روزی یکی از همکاران به بنده مراجعه کرد و گفت که فرزند کوچکم مشکل خونی دارد و باید هر روز گوشت قرمز بخورد و با توجه به اینکه خودش سرپرست خانوار بود، توانایی تهیه این مقدار گوشت را نداشت و من به قدری از این موضوع ناراحت شدم که مطمئن هستم تا آخر عمر فراموش نخواهم کرد.


*از روز ورودتان به دانشگاه تاکنون چه سمت‌هایی را تجربه کرده‌اید؟


اولین حضور بنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان در کتابخانه دانشگاه بود و کارشناس حوزه پژوهشی، کارشناس امور اداری، کارشناس کمیسیون معاملات، رئیس دبیرخانه مرکزی، رئیس کارگزینی کارکنان، مدیر اداری، مدیر دفتر طرح و برنامه و بودجه، مدیر پژوهشی، رئیس باشگاه پژوهشگران و رئیس اداره امور رفاهی از جمله سمت‌هایی بوده که در آن خدمت و تجربه کسب کرده‌ام.


*در کدامیک از این عنوان‌های سازمانی موفق‌تر بودید؟


- زمانی که در حوزه پژوهشی، درکنار دوست و همکار خوبم خانم دکتر مریم کاظمی پور عهده‌دار سمت مدیر پژوهشی بودم، یکی از موفق ترین دوران خدمتیم را سپری کردم. کاظمی پور در آن زمان یکی از موفق ترین و مطرح ترین معاونان پژوهشی در سطح واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی جنوب شرق کشور و اولین دانشیار منطقه هفت دانشگاه بودند و خاطرم هست که در دوره معاونت ایشان بودجه پژوهشی دانشگاه صد درصد جذب می شد.


اگر به گذشته بر می گشتم به خاطر رسیدگی به فرزندانم و تربیت آنها شاید روال زندگی کارمندیم را تغییر می دادم اما با تمام وجود می‌گویم با تمام خاطرات تلخ و شیرین واقعا از دوران خدمتم در دانشگاه بهره بردم

*هیچ کدام از فرزندان شما ازدواج کرده اند؟


-بله، پسر بزرگم ازدواج کرده است.


*اشتغال عروس شما معیاری برای ازدواج پسرتان بوده است؟


-زمان ازدواج پسرم با وجود اینکه همسرشان شاغل بود به عروسم توصیه کردم که برای خوشبخی خود و همسرش باید خانه‌دار باشد چون به نظر من بهترین مادر، زنی است که خانه‌دار باشد.


*اگر امکان برگشت به گذشته بود چه انتخابی داشتید؟


- اگر به گذشته برمی‌گشتم قطعا تحصیلاتم را ادامه می دادم و همزمان خانه‌داری هم می‌کردم.


* در آخرین روزهای خدمتتان، زحمت هایی که برای ارتقای شغلیی‌تان کشده اید را چگونه ارزیابی می کنید ؟



-قطعا اگر زحمت نمی کشیدم و تلاش نمی کردم، همچنان در کتابخانه دانشگاه و در شرایط اولیه حضورم در دانشگاه بودم. خاطرم هست به قدری در کارم فعال و پیگیر بودم که در جلسات باشگاه پژوهشگران بنده را به عنوان خانم دکتر صدا می زدند.


شاید در طول دوران خدمتم سهوا خطایی رخ داده باشد اما خوشحالم که در این سال ها نه حقی از دانشگاه را به ارباب رجوع داده ام و نه حقی از ارباب رجوع به دانشگاه وارد شد.


*از افراد حال حاضر دانشگاه به سلیقه و انتخاب خودتان چند نفر را نام برده و توصیفشان کنید:


-دکتر آل طه: الگوی آرامش، وقار و صبر است و بعد از حجت الاسلام والمسلمین دکتر طباطبایی، وی را تاثیرگذارترین فرد در دانشگاه می دانم. آل طه مدیری مدبر است و سیستم مدیریتی ایشان باعث شده اطرافیان با عشق در کنارشان فعالیت کنند.


-حاج آقا عالم زاده: با تمام وجود به ایشان اعتماد دارم و به کارشان احترام می گذارم .ظاهر ایشان و حضور او هر انسانی را به یاد سازندگی و آبادی می ‌اندازد. ستون اصلی آبادانی دانشگاه آزاد اسلامی کرمان آقای عالم زاده هستند.


-مرحوم نوشین نژاد شفیعی: صمیمی ترین دوستم بود و همیشه باهم درد دل می کردیم و از فوت ناگهانی وی به شدت متاثر شدم.


*از دوران کارمندی و خدمت در دانشگاه راضی هستید؟


دلم می خواهد جوانان با صلابت، سعه صدر و خونسردی کار خودشان را انجام دهند، حقی را جابه‌جا نکنند، برای حق سایران تصمیم نگیرند و سلسله مراتب را رعایت کنند، چون اعتقاد دارم باید در جامعه ما مفهوم بزرگ و کوچک بودن و احترام سنی اهمیت بیشتری پیدا کند

-اگر به گذشته بر می گشتم به خاطر رسیدگی به فرزندانم و تربیت آنها شاید روال زندگی کارمندیم را تغییر می دادم اما با تمام وجود می‌گویم با تمام خاطرات تلخ و شیرین واقعا از دوران خدمتم در دانشگاه بهره بردم.


*اگر یک مرد در جایگاه شما بود آیا موفق‌تر بود؟


-به هیچ وجه، من پا به پای آقایان کار کردم. البته آقایان توانایی های خاص خودشان را دارند اما در مسائل اداری فرقی بین خانم ها و آقایان نمی دانم و اعتقاد دارم خانم ها هم می‌توانند به اندازه آقایان و حتی بیشتر موفق باشند.


* دلتان برای دانشگاه تنگ می شود؟


(درحالی که چشمانش اشکبار می‌شود) -قطعا و در اولین فرصت برای تجدید خاطره به دانشگاه بر می گردم.



*برنامه ای برای بازنشستگی دارید؟


-فقط خانواده و خانه داری و دلم می خواهد این سال ها که در کنار فرزندان نبودم را جبران کنم.


*و سخن آخر... برای سایر همکاران و بویژه جوانان توصیه خاصی دارید؟


-دلم می خواهد جوانان با صلابت، سعه صدر و خونسردی کار خودشان را انجام دهند، حقی را جابه‌جا نکنند، برای حق سایران تصمیم نگیرند و سلسله مراتب را رعایت کنند، چون اعتقاد دارم باید در جامعه ما مفهوم بزرگ و کوچک بودن و احترام سنی اهمیت بیشتری پیدا کند.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب