جزییات درگیری مرگبار پدرزن با دامادش از زبان داماد/ نمیخواستم پدرزنم را بکشم
دختر مرد میانسال که در محل حادثه حضور داشت به بازپرس سجاد منافی آذر گفت: «من و همسرم میلاد مدتی بود که سر مسائل مختلف با هم درگیر بودیم. روز حادثه من داخل ماشین او بودم که بحث مان بالا گرفت و میلاد من را کتک زد. تا به آن روز چنین رفتاری را از او ندیده بودم به خاطر همین شوکه شدم. توقعش را نداشتم. در حالی که گریه میکردم به او گفتم تا من را به کلانتری ببرد چون میخواستم از او به خاطر رفتارش شکایت کنم. میلاد پذیرفت. چند لحظه بعد من با مادر و پدرم تماس گرفتم تا آنها هم به کلانتری بیایند و همراه من باشند. اما وقتی به کلانتری رسیدیم و میلاد پدرم را دید با او درگیر شد. میان دعوا پدرم محکم زمین خورد و بعد بیهوش شد. با اورژانس تماس گرفتیم و او را به بیمارستان بردیم اما او بعد از سه ساعت فوت کرد.»میلاد که از مرگ پدر زنش شوکه بود در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران به بازپرس ویژه قتل گفت: «من قصد کشتن پدر زنم را نداشتم، وقتی با او درگیر شدم ناگهان روی زمین افتاد و بیهوش شد.»
بازپرس منافی آذر پس از شنیدن اظهارات میلاد و همسرش مینا دستور انتقال جسد متوفی را به پزشکی قانونی برای تعیین علت دقیق مرگ صادر کرد و میلاد بازداشت شد. پیش از ظهر دیروز میلاد به شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و درباره جزییات بیشتر شب حادثه به بازپرس گفت: «من و همسرم مینا تازه عقد کرده بودیم، شبی که حادثه اتفاق افتاد مینا داخل خودروی من نشسته بود. دوباره همان مشکلات تکراری زندگی مان باعث درگیری شده بود. من از رفتارهایش به تنگ آمده بودم. مینا شب قبل از حادثه با پدر و مادرم تماس گرفته و با آنها دعوا کرده بود، به خاطر همین با او جر و بحث کردم، مینا چند بار قصد داشت خودش را از داخل ماشین بیرون پرت کند و من اجازه این کار را به او ندادم. هر بار که خواستم او را دعوت به آرامش کنم موضوعی را پیش کشید و دوباره آتش دعوا تندتر شد. تا اینکه ناگهان گفت میخواهد از من شکایت کند. به او گفتم که مشکلی با این موضوع ندارم و او را جلوی کلانتری میرسانم. در این هنگام مینا با مادر و پدرش تماس گرفت و از آنها خواست که برای رفتن به کلانتری او را همراهی کنند.»
میلاد ادامه داد: «وقتی مقابل کلانتری رسیدیم پدر و مادر مینا هم آنجا بودند. ناگهان پدر زنم با من درگیر شد و در آن لحظات مادر زنم و مینا به کمک پدر همسرم آمدند و من را کتک زدند. من میدانستم پدر مینا تازه عمل قلب باز انجام داده است، به خاطر همین فقط پیراهنش را گرفتم و او را کتک نزدم. چند دقیقه بعد درگیری میان ما تمام شد و من به طرف خودرویم رفتم. در راه رسیدن به ماشینم دیدم که ناگهان حال پدر زنم بد شد و او در نزدیکی ماشینش به زمین افتاد. من با دیدن این صحنه با اورژانس تماس گرفتم تا او را به بیمارستان بردند. وقتی عوامل اورژانس از راه رسیدند پدر زنم هنوز نفس میکشید و زنده بود. اما چند ساعت بعد متوجه شدم که پدر مینا در بیمارستان فوت کرده است.» سرانجام سجاد منافی آذر، بازپرس امور جنایی تهران داماد جوان را آزاد کرد و تحقیقات درباره علت مرگ متوفی همچنان ادامه دارد.
انتهای پیام/