مزینانی: امروز غبارها فرونشسته و شفافتر میشود از جنگ نوشت/ نهادها نباید در فرایند خلق ادبی دخالت کنند
محمدکاظم مزینانی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا درباره پیشینه آثار داستانی که طی دهههای اخیر در حوزه دفاع مقدس نگاشته و منتشر شدهاند، گفت: «جدیترین سوال این است که آیا این جریان، به شکل مستقل اتفاق افتاده و پیش رفته و آثار تنها از دریچه و منظر ادبیات ساخته و پرداخته شدهاند یا اینکه پرداختها بیشتر از بیرون این دایره و از خارج از چهارچوبهای ادبی اتفاق افتاده است.»
وی ضمن بیان این مطلب که جنگ، به عنوان یک پدیدهی غیرمعمول؛ به هرحال سوژه جذابی برای نوشتن است، افزود: «آیا از زاویههای نو و خلاقانه به این سوژه پرداخته شده است؟ به نظر من در اکثر موارد این طور نبوده؛ چراکه عمده کارها با دخالتهای فرادستانه نوشته شدهاند.»
نویسنده «پاییز در قطار»، این دخالتها را یک آسیب قابل توجه خواند و گفت: «موضوع این است که قرائتی خاص به بسیاری از آثار در این حوزه، تحمیل شده و این مسأله، فضای لازم براین مستقل نویسیها و خلق آثار ادبی کم کرده است.»
مزینانی گفت: «البته احساس من این است که دیگر از آن فضاها و تحمیلها، تا اندازهای فاصله گرفتهایم. حالا یا جریانهای مداخلهجو و تصمیمگیرنده به این نتیجه رسیدهاند که دخالتهاشان اشتباه بوده و نتایج منفی آن را دیدهاند، و یا اینکه فاصله گرفتن از سالهای جنگ، حساسیتها را کم کرده است.»
وی با تایید منفی بودن تاثیر جریانسازیهای غیرطبیعی که در دورههای گذشته با حمایت از انتشار آثار و برگزاری جشنوارههای و اعطای جوای ایجاد شد، اظهار داشت: «اینها درست است، اما به نظر من اگر مسأله جنگ برای یک نویسنده، به دغدغهای درونی تبدیل شود، میتواند با پرداختن به زوایای تازه مثل مباحث انسانشناسانه در جامعه ایرانی و تاثیر جنگ بر مردم، بهایی که حتی نسلهای جدید به خاطر جنگ متحمل میشوند و... آثار قابل توجهی را خلق کنند.»
نویسنده «پسری که کلاغ شد» گفت: «به هر حال نویسندگانی داشتهایم که مدعی استقلال در نوشتن بودهاند و به سمت نگاههای دولتی و حکومتی نیامدند و تن به این آسیب ندادند.»
مزینانی ابراز امیدواری کرد: «امیدوارم نسل جدید پرداختهای تازهای به موضوع جنگ داشته باشند؛ چراکه حوادث جنگ دیگر به تاریخ تبدیل شده؛ مثل دوران پهلوی که امروز نوشتن از آن راحتتر است زیرا مصادیقِ قابل ارجاعِ تاریخی درباره آن به مدد تحقیقها و پژوهشهای تاریخی، در دسترس هستند.»
وی در پاسخ به این سوال که وظیفه دولت و نهادهای حکومتی در این زمین چیست و چطور میشود با پرهیز از رویههای سابق، بستر فعالیت نویسندگان جوان را فراهم کرد، گفت: «به نظر من وظیفه دولت این است که در تولید و حفظ اسناد و رفرنسهای مربوط به سالهای جنگ، بکوشد و از طرفی، همانطور که درباره اهمیت توجه به محیط زیست، اطلاعرسانی میشود، درباره اهمیت دوران جنگ نیز اطلاعرسانی شود.»
این نویسنده یادآور شد: «امروز عرصه برای تحلیلهای دقیقتر، مهیا است. همانطور که با گذشت 38 سال از پیروزی انقلاب، این اتفاق برای وقایع انقلاب رخ داده است. بنابراین بودجههای دولتی باید به سمت حفظ و کشف اسناد و مدارک جدید برود تا بیشازپیش کار برای نویسندگان جوان راحت شود. خصوصا باید بیشتر روی ثبت خاطرات تلاش صورت بگیرد زیرا گزارش شاهدان عینی از وقایع جنگ، بسیار ارزشمند است.»
نویسنده رمان «آهِ باشین» تاکید کرد: «اما دستگاهها و نهادها نباید در فرایند خلق ادبی دخالت کنند، در عوض باید اجازه بدهند نویسندگان با اتکا به اسناد و رفرنسهای موجود، خودنشان به پرداختهای ادبی از زوایای تازه بپردازند.»
وی ضمن بیان این مطلب که حتی اگر کم شدن دخالتهای دولتی، به دلیل مشکلات اقتصادی و کمبود بودجه بوده، باید آن را به فال نیک گرفت، گفت: «البته فراموش نکنیم که ما به نویسندگان خلاق و جستوجوگر نیاز داریم که دغدغه پرداختن به موضوعات جنگ را داشته باشند. البته این مسأله درباره موضوعات دیگر نیز صدق میکند؛ موضوعاتی مانند سقوط صدام، پیداش داعش، دخالت ایران در منطقه، تفکر شیعی و ...»
مزینانی خاطر نشان کرد: «بدون شک امروز میتوان نسبت به مثلا ده سال قبل، با اشراف بیشتری درباره جنگ نوشت؛ چراکه غبارها فرونشسته و وقایع، شفافتر قابل دیدن و درک کردن هستند. هرچند در دهه 80 هم آثاری خلق شدند که در بدترین شرایط، نویسندگان آنها بدون تندادن به قرائتهای دولتی و حکومتی آنها را نوشتند.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا محدودیتهایی که پیش پای نویسندگان در مسیر نگارش وقایع و پرداختن به زوایای تازه از جنگ وجود داشت، کمتر شده است یا خیر، گفت: «هنوز هم معذوریتهایی وجود دارد. مثلا شاید هنوز هم ناشر راضی نشود رمانی را منتشر کند که داستان جانبازی را روایت میکند که درگیر مادیگرایی شده است و شاید روند انتشار چنین اثری هم با مشکلاتی روبرو شود.»
این نویسنده ادامه داد: «اما فراموش نکنیم که ما داریم در سال 95 راجع به این موضوعات صحبت میکنیم؛ در دورهای که خیلی از مسائل تغییر کردهاند؛ تغییراتی که شاید دقیقا به دلیل تغییر رویکردهای سیاسی هم نبوده و از سر اضطرار اتفاق افتاده باشند.»
وی گفت: «پدیدههای جدید، حتی گفتمان مردمی را عوض کرده است. فضای مجازی و امکاناتی که شبکههای مجازی –در رأس آنها شبکه تلگرام- ایجاد کرده را نمیشود نادیده گرفت. اطلاعرسانی و ارتباطات در جامعه از شکل عمودی خود خارج شده و به حالت افقی تبدیل شده؛ به گونهای که حتی آدمهای معمولی، امکان نوشتن و ابراز نظر کردن پیدا کردهاند.»
مزینانی ضمن بیان این مطلب که تاثیر شبکههای اجتماعی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان –خصوصا در تهران- کاملا ملموس بود، خاطر نشان کرد: «دیگر آن دورهای که مردم تنها در قهوهخانهها یا سرکوچه و خیابانها با هم همکلام میشدند و از وقایع اطلاع پیدا میکردند، گذشته است. پدیدههای تازه، حتی نگاه مردم را به خیلی مسائل؛ حتی به دولت و حکومت عوض کرده است و این اتفاق، نتیجهاش این بوده که فضا بازتر شده است.»
این نویسنده ادامه داد: «حکومت هم این مسائل را فهمیده است و آن انجماد و سکون شکسته شده. البته باید دید نتیجه این رویدادها چیست اما در مجموع، فکر میکنم نسبت به دهههای 70 و 80، شاهد فضای به مراتب بازتری هستیم و زمینه فعالیت مستقل، فراهمتر شده است.»
وی در پایان خاطر نشان کرد: «خوشبختانه دیگر خبری از افرادی که رانت میدادند، نیست و دیگر جریانهایی که با ابزارهای خاص به دنبال برجسته کردن و دیده شدن برخی از آثار ادبی بودند، کنار گذاشته شده است.»
گفتوگو از هادی حسینینژاد
انتهای پیام/