دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
28 شهريور 1395 - 12:24
مدیرعامل خانه کتاب در گفت‌وگو با آنا (بخش سوم و پایانی)

صداوسیما مخاطب جدی و عمیق ندارد/ قیف یارانه را برعکس کردیم/ جایزه کتاب فصل یک اشتباه تاکتیکی بود

مجید غلامی‌جلیسه که حضور خود را در خانه کتاب، موثر می‌داند، درباره ماندن در این موسسه و تداوم کار خود می‌گوید: «تا زمانی که این حس در من باشد، در خانه کتاب می‌مانم ولی اگر حس کنم نمی‌توانم مفید باشم، قطعا ترجیح می‌دهم جایی بروم که بتوانم تاثیرگذار باشم.»
کد خبر : 118931

هادی حسینی‌نژاد؛ خبرنگار فرهنگی آنا: در گفت‌وگوی مفصلی که با مجید غلامی‌جلیسه –مدیرعامل خانه کتاب- صورت گرفت، مسائل مختلفی در حوزه عملکرد این موسسه فرهنگی در زمینه‌های مروبط به کتاب مطرح شد. در بخش اول مسائلی همچون وضعیت نشریات و جلسات نقد کتاب سرای اهل قلم، عملکرد خانه کتاب در حوزه تولید آمار و اطلاع‌رسانی و در بخش دوم مباحثی حول محور وضعیت خبرگزاری کتاب (ایبنا). در بخش سوم (و نهایی) این گفت‌وگو هم که پیش‌ روی مخاطبان است، با پیگیری مباحث مربوط به عملکرد خانه کتاب، سوالات حول محور طرح‌های عیدانه و تابستانه کتاب، جایزه کتاب سال و تعطیل کردن کتاب فصل، و تعامل نداشتن سازمان صدا و سیما با خانه کتاب و شایعات مربوط به رفتن غلامی‌جلیسه از این موسسه فرهنگی بوده است که در ادامه خواهید خواند:


یکی از مشکلات در حوزه فرهنگ (و البته سایر حوزه‌ها) این است که معمولا اقدامات، ارزیابی نمی‌شوند و مثبت یا منفی بودن آن‌ها مورد نظر قرار نمی‌گیرد. مثلا طرح‌های عیدانه و تابستانه کتاب برگزار می‌شوند اما اینکه چقدر بر ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و افزایش سرانه مطالعه نقش خواهند داشت، مشخص نمی‌شود. درباره این طرح‌ها چه نظری دارید؟


قیفِ سروتهِ تخصیص یارانه‌های کتاب را برعکس کردیم

همه فعالیت‌های ما در زمینه ترویج فرهنگ کتاب‌ و کتاب‌خوانی انجام می‌شود و نتیجه آن هم ارتقای این فرهنگ است. در حوزه طرح‌های عیدانه و تابستانه هم اتفاقی که افتاد این بود که در واقع قیفِ حمایت از چرخه نشر را که به اشتباه قرار گرفته بود، سر و ته کردیم. بحث ما همین‌حالا هم با معاونت همین است که چرا یارانه ابتدا به ناشر می‌رسد؛ این قیف سی‌وچند سال است که سروته بوده است. طرح‌های عیدانه و تابستانه دقیقا محصول همین رویکرد بود؛ قیف را برعکس کردیم و حالا حمایت به سمت مردم و کتاب‌فروشی‌ها تغییر کرده که در نهایت ناشران نیز منتفع خواهند شد. آمارهایی که ما داریم نشان از فروش قابل توجه برخی از ناشران دارد. همچنین ناگفته نماند که آمارهای ما تنها مربوط به 500 کتاب‌فروشی است که در طرح تابستانه شرکت کردند؛ در حالی که برداشت ما این است که برگزاری این طرح، در میزان فروش سایر کتاب‌فروشی‌ها هم تاثیر گذار بوده، آنچنانکه برای مثال آقای یوسف علیخانی –مدیر نشر آموت- به ما اعلام کرده که کتاب «منِ پیش از تو» فقط در طرح تابستانه 4 هزار نسخه فروش داشته اما خارج از این طرح، 4 هزار نسخه دیگر هم فروش رفته است. این یعنی طرح تابستانه بُعد تبلیغاتی خوبی هم داشته و مردم را به کتاب‌فروشی‌ها کشانده است. همچنین باید در نظر داشته باشید که آمارهای فروش، تنها به فاکتورهای طرح؛ آن‌هم تا سقف یک‌صدهزار تومان مربوط می‌شود اما در نظر داشته باشید خیلی‌ها به کتاب‌فروشی‌ها رفته‌اند و بیشتر از این سقف خرید کرده‌اند؛ و در این اتفاق، برگزاری طرح تابستانه و شور و هیجانی که در بازار کتاب ایجاد کرد، بی‌تاثیر نبوده است.


از جمله سایر اقدامات خانه کتاب، امضای تفاهم‌نامه‌هایی بوده که با سازمان‌های مختلف داشته‌اید؛ مثل تفاهم‌نامه‌ای که با انجمن سینمای جوان در راستای اضافه شدن بخش کتاب به جشنواره فیلم کوتاه تهران. این اتفاق‌ها در شرایطی که صدا و سیما معمولا پوشش خوبی از برنامه‌های حوزه کتاب ندارد، خیلی حداقلی به نظر می‌آیند. اصلا به نظر شما پرداخت جوایز چند میلیون‌ تومانی ترغیب کننده است؟


این جایزه نسبت به مبلغ سایر جوایزی که در همان جشنواره اعطا می‌شود، قابل قبول است.


درست است؛ اما هدف شما این است که سینماگران جوان را به یک بخش تازه ترغیب کنید.


اعتقادمان این بوده که می‌شود از مدیاهای مختلف به کتاب پرداخت

در وهله اول نگاه ما در تعامل با این نوع نهادها، نگاه هم‌افزایی و کارکردی بوده است. اعتقادمان این بوده که می‌شود از مدیاهای مختلف به کتاب پرداخته شود. در سینما باید جدی‌تر به کتاب پرداخته شود، و چرا این اتفاق نیفتاده؟ با این نگاه ورود کردیم به عرصه سینما. به همین دلیل فکر کردیم می‌شود به لحاظ زیرساختی و آموزشی در این حوزه، کار را با انجمن سینمای جوان آغاز کنیم. به هر حال در این انجمن، سینماگران جوان عضو هستند که می‌توانند در آینده،‌ در فیلم‌های خود بیشتر به کتاب بپردازند. بالاخره از بین 50 برگزیده جشنواره فیلم کوتاه تهران، 4 نفر به صورت جدی به حوزه کتاب خواهند پرداخت. البته توانایی مالی ما هم محدود است و در عین حال که ایدئال‌گرایانه کار را دنبال می‌کنیم، محدودیت‌هایی وجود. هرچند با وجود این محدودیت‌ها،‌ امسال جایزه اول ما در این جشنواره، با رقم این جشنواره در بخش اصلی، یکسان است؛ یعنی 15 میلیون تومان. اتفاقا با انجمن چانه‌زنی داشتیم و آن‌ها می‌خواستند جایزه بخش کتاب را کمتر کنیم، اما ما به دلیل اهمیت این حوزه، این کار را نکردیم.


مشکل عرصه کتاب با صداوسیما چیست؟ چرا مسئولان این سازمان علاقه‌ای به پوشش دادن فعالیت‌های خانه کتاب ندارند؟


قویاً می‌گویم که کتاب در صدا و سیما مهجور است. من به عنوان دبیر هفته کتاب می‌گویم که هر زمان از مسئولان صدا و سیما خواستم که با ما تعامل داشته باشند، همکاری نکردند. در حالی که هفته کتاب، یک اتفاق ملی است و تمام دستگاه‌ها وظیفه دارند که در برگزاری آن، هم‌افزایی داشته باشند. این مساله در اساسنامه هفته کتاب آمده و اسم صدا و سیما هم به عنوان یکی از سازمان‌های مسئول در این اساسنامه ذکر شده است. مطالبه مقام معظم رهبری هم هم همین است. اما آقایان می‌گویند به ما پول بدهید تا کار کنیم. به جرأت می‌گویم در دو-سه‌ سال اخیر که من در خانه کتاب هستم،‌ اگر اتفاقی در صدا و سیما رخ داده، حاصل روابط شخصی بوده که بعضا ما با برخی از مدیران سازمان برقرار کرده‌ایم؛ تاکید می‌کنم: رابطه، و نه ضابطه! البته رادیو به دلیل مدیران خوش‌فکری که از قدیم داشته، تعامل قابل قبول بوده اما تلویزیون به هیچ وجه.


برنامه‌هایی هم که در حال حاضر با موضوع کتاب در تلویزیون پخش می‌شود،‌ چهار یا پنج برنامه است از قبیل شابک، کتاب‌باز، نقد چهار و ... این برنامه‌ها در انحصار یک عده خاص است. همه‌چیزش انحصاری است؛ چه دعوت‌هایش، چه موضوع‌ها و کتاب‌هایی که در آن‌ها مطرح می‌شود. ما هم نمی‌توانیم به این انحصارگرایی ورود پیدا کنیم؛ همان‌طور که گفتم سال گذشته با وجود تلاش‌هایی که در هفته کتاب داشتیم، تنها در برابر پرداخت پول راضی به همکاری با ما می‌شوند. جالب است که در پاسخ به اصرار ما درباره اهمیت هفته کتاب، یکی از مسئولان صدا و سیما گفت: از این هفته‌ها زیاد داریم! انگار که من رفته‌ام در بنگاه مسکن و قرار است ملکی را معامله بکنیم.


هر زمان از مسئولان صدا و سیما خواستم که با ما تعامل داشته باشند، همکاری نکردند

با وجود آنچه گفته شد، باید قبول کنیم که صدا و سیما هم مخاطب جدی‌ و عمقی به آن معنایی که ما به دنبال آن هستیم ندارد و شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی دچار تحولاتی شده که هر انحصارطلبی را درهم‌شکسته است. ترجیح من هم این است که جایی کار کنم که می‌توانم؛ نه جایی که نمی‌خواهند من کار بکنم. مگر برنامه هفت اقلیم تنها به خاطر یک اسم ]اشاره به اسم غلام‌حسین ساعدی[ تعطیل نشد؟ در صورتی که هر کتاب مجوزداری به لحاظ قانونی مجاز است که از هر تریبونی مطرح شود.


جایزه کتاب فصل چرا تعطیل شد؟


به نظر من جایزه کتاب فصل یک اشتباه تاکتیکی در جهت تقویت کتاب‌سازی بود. از همان ابتدا هم مصرانه درصدد حذف آن بودم که خوشبختانه این اتفاق افتاد. این جایزه در ذهن ناشران و یک‌سری از نویسندگان توهمی ایجاد می‌کرد که خودشان را با گرفتن این جایزه، در قله‌ می‌دیدند. ضمن اینکه شتابزدگی در برگزاری این جایزه –یعنی هر 3 ماه یک‌بار- مشکل‌ساز می‌شد.


بحث مالی هم در این تصمیم‌گیری نقش داشت؟


خیر. برای ما بحث کیفی مهم بود و نه مالی؛ چراکه این جایزه را در مسیر کیفی‌سازی نشر نمی‌دیدیم. ما در کتاب‌سال فارغ از نگاه مالی پیش می‌رویم و برایمان مهم نیست که 5 کتاب برگزیده شوند یا 50 کتاب. اتفاقا در جریان برگزاری جایزه کتاب سال، با سخت‌گیری تمام فرم‌های داوری تغییر کرد و سبک‌ و سیاق داوری‌ها تغییر کرد. ایده برخی از دوستان در دوره های قبل این بود که باید به کتاب‌ها در مقایسه با کتاب‌های منتشر شده در سال مربوطه امتیاز داد و هر دوره، حتما باید برنده داشته باشد. درصورتی که ما اصلا این نگاه را نداشتیم و پافشاری‌مان روی این بود که امتیازدهی‌ها صرفا مطابق با استانداردهای مشخص انجام شود و اگر کتابی در حوزه‌ای به امتیاز مورد نظر نرسید، اعلام خواهیم کرد که امسال کتابی در سطح دریافت جایزه کتاب سال تولید نشده است.


جایزه کتاب فصل یک اشتباه تاکتیکی بود

اعتراض‌ها به روند برگزاری کتاب سال در چه حد بوده است؟


خیلی کم. یکی دو ناشر در دو دوره قبل اعتراض‌های مکتوب داشتند که آن‌ها هم اعتراضات جدی نبوده و به آن‌ها پاسخ دادیم. مقوله داوری در این جایزه خیلی شفاف پیش می‌رود و مصداق این شفافیت هم این بود که اسامی داوران هم به همراه فرم‌های داوری منتشر کردیم.


یکی از انتظاراتی که از خانه کتاب، حمایت و توجه نشان دادن به اهالی قلم است و قطعا انتظارات در حدِ اعطای بن‌کارت‌های خرید کتاب در ایام نمایشگاه و مواردی این‌چنینی نیست. آیا در بخش سرای اهل قلم، برنامه‌ای دارید که بتواند در این مسیر مثمر ثمر باشد؟


از زمانی که من به خانه کتاب آمدم، به اهل قلم به صورت جدی توجه شد. شاید این جدیت از آنجا نشأت می‌گرفت که خودِ من پیش از این‌ها به عنوان یک اهلِ قلم، مطالباتی داشتم که هیچ‌وقت محقق نمی‌شد. ولی ما سعی کردیم با بودجه و امکانات اندکی که در اختیار بود، کارهایی بکنیم؛ مثل راه‌اندازی پایگاه اهلِ قلم برای یک‌سری از سرویس‌دهی‌ها انجام شد. الان از طریق همین سایت، به وضعیت‌شناسی خوبی از اهالی قلم رسیده‌ایم؛ آنچنانکه مطابق با آن، بیش از 12 هزار نفر تا کنون ثبت‌نام کرده‌اند. یک‌‌سری از برنامه‌ها هم بر مبنای همین ثبت‌نام‌ها صورت می‌گیرد. مباحث مربوط به بیمه‌را هم تا آنجایی که اقتضا می‌کرد، پیش‌برده‌ایم.


اخیرا اعلام شد که صندوق هنر، مجموعا 47 هزار نفر را تحت بیمه دارد. از این تعداد، چقدر سهمِ اهالی قلم است؟


حدود 3هزار نفر. البته می‌دانیم که این تعداد، کم است. مطالبه افزایش تعداد بیمه‌ها را داشته و داریم اما مشکلات مالی که صندوق دارد، هنوز اقتضا نمی‌کند که شاهد بیمه شدن طیف بیشتری از اهالی قلم باشیم.


بیش از 12 هزار اهل قلم در سامانه خانه کتاب عضو شده‌اند اما تنها 3 هزار نفرشان بیمه شده‌اند

در ادامه اقدامات صورت گرفته در این بخش، اساسنامه سرای اهل قلم را تغییر کردیم و برخی رویه‌ها در آن تسهیل شد که شامل دسترسی به برخی امکانات و همچنین مسائل بیمه‌ای می‌شود. مثلا مطابق با تعاریف قبلی، بیمه اهل قلم شامل حال ویراستاران نمی‌شد که در صورت تازه‌ی اساسنامه، به یک شکلی این اتفاق افتاده است. پژوهشگرانی که به صورت گروهی (مانند کار روی دائره‌المعارف‌ها و ...) کار می‌کردند هم همینطور.


از این‌ها گذشته، مسائل حمایتی و خدماتی مانند اعطای وام و ... هم انجام شده؛ یا اعطای کارت مترو به اهالی قلم و طرح‌های این‌چنینی که در دستور کار قرار دارد. بحث عضویت اهالی قلم درکتابخانه ملی هم سال گذشته انجام شد اما با وجود این موارد، اعتقاد من این است که اقدامات صورت گرفته، هنوز در حدِ کفِ مطالبات هستند. من معتقدم خانه کتاب باید جامعیت بیشتری پیدا کند و رفتار صنفی‌تری داشته باشد اما تصمیم‌گیرنده این موارد من به تنهایی نیستم. خیلی از اتفاق‌ها می‌تواند بیفتد اما نه در قالب سازوکارهای فعلی خانه کتاب. اما شاید یکی از مشکلات این باشد که اهل قلم صنف ندارند. من کاری به برخی از انجمن‌ها ندارم که آن‌ها هم فعالیت حداقلی دارند ولی جای یک صنفِ واقعی مثل «خانه سینما» در حوزه سینما که مطالبات نویسندگان و مترجمان پیگیری کند، واقعا خالی است. نویسندگان ما، آدم‌های محجوب و آبرودار هستند.


این ملاحظه همیشه برای اهالی قلم مستقل وجود داشته که از حضور و پیوستن در جریان‌های دولتی و حکومتی پرهیز کنند.


این مساله می‌تواند با رویکرد واگذاری‌های امور دولتی به صنوف، حل شود. اگر این اتفاق بیفتد، من به شخصه از آن استقبال خواهم کرد؛ حتی در این حد که خانه کتاب به بخش خصوصی واگذار شود تا بتواند به دنبال اهداف و مطالبات اهالی قلم باشد. اما این اتفاق، زمینه‌هایی را می‌طلبد که اهالی قلم بتوانند آزادانه در این جریان، حضور و فعالیت داشته باشند و تصمیم‌گیرنده باشند؛ نه اینکه با تغییر دولت‌ها و روی کار آمدن وزرای تازه، همه‌چیز تغییر کند.


اهالی قلم باید آزادانه به کار صنفی بپردازند و خودشان تصمیم‌گیرنده باشند

به نظر شما خانه کتاب به لحاظ مالی می‌تواند مستقل شود؟


بله. به نظر من اگر این استقلال ایجاد شود، خانه کتاب با تکیه بر سابقه‌ خود می‌تواند به استقلال مالی دست پیدا کند.


در ماه‌های گذشته شایعاتی درباره ماندن و یا نماندن شما در خانه کتاب مطرح شد. آیا به اصطلاح «پشتِ‌ پرده» این شایعات، رگه‌هایی از واقعیت وجود دارد؟ حالا چه به خواست شما یا به خواست معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد.


خوشبختانه رابطه ما با شخص آقای صالحی و همینطور سایر مدیران معاونت، رابطه بسیار خوبی است. یکی از اتفاق‌های خوبی که در این عرصه رخ داده، این بوده که آقای صالحی با اخلاق خوب و برخوردهای حرفه‌ای، وحدت مناسبی را در زیرمجموعه‌های معاونت ایجاد کرده است. البته اختلاف سلیقه در کار، به معنای حرفه‌ای وجود دارد و طبیعی هم است. ولی ما هیچ مشکلی با معاونت نداشته و نداریم، و مطمئنم با حضور ایشان، هیچ وقت هم مشکلی ایجاد نمی‌شود. از کارم هم خسته نشده‌ام! من آدم خستگی‌ناپذیری هستم که هرچقدر لازم باشد برای کارم انرژی می‌گذارم. آن‌قدر که با وجود فعالیت‌های زیادی که در خانه کتاب داریم، گاهی احساس می‌کنم به حتی به جای 24 ساعت، می‌توان 48 ساعت کار کنم.


تا وقتی که مرا بخواهند و من احساس کنم بودنم در خانه کتاب مفید است، می‌مانم. البته قطعا من هم برای خودم برنامه‌هایی دارم منتها تمایلم به ادامه فعالیت در خانه کتاب است.


پس می‌مانید.


رابطه‌ام با معاونت امورفرهنگی و سیدعباس صالحی خوب است و در خانه کتاب می‌مانم

بله. گاهی به شوخی به بعضی همکاران می‌گویم، کسانی در دوره‌های مختلف به خانه کتاب آمدند که اهل کتاب نبودند و سال‌ها هم ماندند؛ من که ریشه و پی‌ام با کتاب بوده، اگر قرار باشد کم بمانم و زود بروم، خنده‌دار است. اما همانطور که گفتم دوست‌دارم جایی کار کنم که بتوانم تاثیرگذار باشم. یعنی تا زمانی که این حس در من باشد، در خانه کتاب می‌مانم ولی اگر حس کنم نمی‌توانم مفید باشم، قطعا ترجیح می‌دهم جایی بروم که بتوانم تاثیرگذار باشم.


به عنوان آخرین سوال، نظرتان درباره انتشار آن شایعات چیست؟ فکر می‌کنید به چه انگیزه‌ای و از سوی چه افرادی منتشر شد؟


ما دوستان خوب، کم نداریم. به هرحال یک‌سری‌ها هم احتمالا دوست داشتند مزاح کنند. من زیاد به بازی‌های رسانه‌ای فکر نمی‌کنم. خودتان هم شاهدید که معمولا به این جریانات ورود نمی‌کنم. چراکه من برای کار کردن آمده‌ام و وظیفه من هم همین است. آقای ایرج افشار جمله قشنگی را به عبدالحسین آذرنگ گفته بود (نقل به مضمون): «سرت را پایین بنداز و کار کن. قطعا یک‌سری به قطار سنگ می‌زنند، اما قطار به حرکت خود ادامه می‌دهد.» برای من هم همین بوده؛ یعنی با وجود فراز و نشیب‌هایی که در خانه کتاب وجود داشته، من به گفته‌ها و حرف‌های این و آن فکر نکرده‌ام. سعی‌ کرده‌ام تمرکزم روی کارم باشد. من در خانه کتاب با اعتقاد کار می‌کنم. نه دنبال بیلان کاری‌ام، نه شو آف. کارها برنامه دنبال می‌شود و به سمت هدفی پیش می‌روند. فکر می‌کنم با این کارها می‌توان عرصه کتاب را در کشور، چند قدم جلوتر برد. تمرکز من روی این است، تا فردا روز که از اینجا رفتم، خدای‌نکرده شرمنده فرهنگ این مملکت نباشم. و خدا را شکر اقداماتی در طول مدت حضور من در خانه کتاب رخ داد، که برای من رضایت بخش بود؛ اتفاق‌هایی مثل دیجیتالی شدن شابک، افزایش فعالیت‌های رسانه‌ای و مبتنی بر پایگاه‌های اینترنتی، برگزاری طرح‌های عیدانه و تابستانه کتاب، تاسیس مرکز کتاب‌پژوهی و آرشیو خوبی که ایجاد شد، انتشار مجموعه مشاهیر نشر و...


در پایان این را هم بگویم که همه انتظارات نباید از خانه کتاب و حتی وزارت ارشاد باشد. دستگاه‌ها و وزارت‌خانه‌های دیگر هم باید مسیر ارتقای فرهنگ کتاب‌ و کتاب‌خوانی تلاش کنند؛ مثل وزارت آموزش و پرورش، بهزیستی، آموزش‌ عالی، دفتر تبلیغات اسلامی، وزارت ورزش و جوانان و ... مگر با بودجه محدود معاونت امور فرهنگی (در مقابل بودجه‌های فرهنگی چشم‌گیر سایر دستگاه‌ها) چقدر می‌شود کار کرد؟


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب