دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در مراسم هفتمین روز درگذشت داوود رشیدی در مسجد بلال عنوان شد

انتقاد پرویز پرستویی از سوءاستفاده برخی افراد از مراسم تشییع و ترحیم هنرمندان

مراسم هفتمین روز درگذشت زنده‌یاد داوود رشیدی عصر روز گذشته (جمعه 12 شهریور ماه) با حضور جمعی از مدیران سیما و هنرمندان در مسجد بلال سازمان صدا و سیما برگزار شد.
کد خبر : 115058

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، در ابتدای این مراسم حسن سلطانی، مجری صدا و سیما که اجرای مراسم را بر عهده داشت از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی که طی روزهای گذشته پیام تسلیت داده بودند، تشکر کرد.


دهکردی: او ذاتا رئیس بود


پس از آن علی دهکردی به عنوان نماینده انجمن بازیگران پس از خواندن چند بیت شعر بیان کرد: «به نام خداوند بزرگ و مهربان. خداوند مهربانی که داوود رشیدی عزیز ما این روزها در سایه مهر و بخشش آن خدای بزرگ قرار گرفته و بدون تردید جایش از ما بهتر است.»


وی ادامه داد: «خداوند را شاکرم که به عنوان نماینده بازیگران، از سوی امین تارخ و از سوی شورای مرکزی و شخصا در اینجا حضور دارم و مفتخرم که عرض تسلیت داشته باشم خدمت هنرمندان و خانواده استاد داوود رشیدی.»


دهکردی افزود: «خداوند را شاکرم که این نعمت بزرگ و حسرت‌انگیز را نصیب ما کرد که شاید به همین اصل و استناد به همین قانون که کائنات نیز آن را پذیرفته، می‌بینیم که تنها چیزی از از هر تاریخ و تمدنی باقی مانده نام هنرمندان آن تمدن است. بر اساس همین تفکر معتقدیم هنرمند فانی و خاکی نیست. پس امروز ما در سوگ جسم داوود رشیدی هستیم.»


وی ضمن بیان اینکه اگر بخواهیم از هنر داوود رشیدی حرف بزنیم باید تمام قد بایستیم و از او تقدیر کنیم، اظهار کرد: «ما با داوود رشیدی حائری به عنوان یک نجیب‌زاده و یک اصل مواجه هستیم. یک تحصیل‌کرده در بهترین و معتبرترین دانشگاه‌های دنیا. داوود رشیدی که در 25 تیرماه 1312 در تهران به دنیا آمد و پدرش دیپلمات عالی‌رتبه ایرانی در بسیاری از سفارتخانه‌های ایران و سفیرکبیر ایران در افغانستان و تونس بود. پدربزرگ آقای رشیدی علامه شیخ محمد حائری مازندرانی معروف به علامه ابن الشیخ، از اولین روحانیون فعال و بسیار مؤثر در جریان و نهضت مشروطه بود؛ کسی که اولین مسجد شیعیان را در حیدرآباد هندوستان بنا کرد و از مراجع تقلید در دوران قاجار بود. این یعنی نهایت نجیب‌زادگی و دودمان.»


نایب رئیس انجمن بازیگران خانه سینما ادامه داد: «اگر داوود رشیدی امروز در جایگاهی قرار گرفته که از پایین‌ترین اقشار جامعه تا رئیس‌جمهوری برای از دست دادنش پیام داده‌اند، اگر صدا و سیما امروز این مجلس را برگزار کرده به این دلیل است که داوود رشیدی فرهیخته‌ای دارای چنین خانواده و پشتوانه بزرگی است. او سال‌های سال مدیر و رئیس بود. پیش از انقلاب اسلامی هم در تلویزیون ملی رئیس بود. در تئاتر رئیس بود؛ آن هم یک رئیس سالم و شریف و در پرونده کاری و مدیریتش لحظه‌ای ابهام و ناراحتی وجود نداشت. او ذاتا رئیس بود، چندین دوره رئیس مقتدر و مدیر و مدبر یکی از حساس‌ترین صنوف سینماگران و یکی از تاثیرگذارترین افراد در شکل‌گیری خانه سینما بود و خیلی از بازیگران برکات و خدمات او را به یاد دارند و من هم در دوران ریاست او بر انجمن بازیگران افتخار داشتم که در خدمت ایشان باشم. »


دهکردی ضمن بیان اینکه افتخار داوود رشیدی چنین کارنامه‌ای است گفت: «داوود رشیدی فقط یک بازیگر نبود که در فیلم‌ها، سریال‌ها و قاب تلویزیون حضور داشته باشد. برای ما افتخار است که او بیش از این‌ها بود؛ به صورتی که تعداد زیادی از خانواده‌های بازیگران متوفی تحت حمایت او بودند. اگر امروز می‌گوییم که او بزرگ است تنها به این دلایل نیست که بیش از 50 اثر نمایشی و بیش از 40 کار سینمایی داشت، یا اینکه استاد مطرح هنرهای دراماتیک، دارنده نشان درجه یک هنری و چهره ماندگار بود، بلکه بزرگی او دلایلی بیش از اینها داشت. در حقیقت می‌توان گفت افتخار داوود رشیدی، داوود رشیدی بودن است.»


پرستویی: برخی به‌دنبال کلاه از هر نمدی هستند


در ادامه این مراسم پرویز پرستویی به عنوان یکی از سخنرانان مراسم گفت: «به نام خدایی که همه ما دیر یا زود راهی ضیافت نورش هستیم. به من گفتند بیا و چند کلامی از عزیز سفر کرده‌مان بگو؛ از همسر، پدر و رفیق؛ از داوود رشیدی. اطاعت امر کردم و با پای سر آمدم اما دریغ و درد که نمی‌دانم چه بگویم که حق مطلب ادا شود که لااقل اندکی از داوود رشیدی را گفته باشم که دل‌های گرگرفته‌مان را تسلی دهم.»


وی ادامه داد: «ما در سینما پنج تن داشتیم که می‌توانستیم با خاطری آسوده در بازیگری در عین نقش شدن، در از وجود مایه گذاشتن، در حرفه‌ای بودن و از همه مهم‌تر در انسان‌بودن به آن‌ها اقتدا کنیم. حالا چهار تن شده‌اند و یکی از آن‌ها بار سفر بسته‌ و راهی ضیافت عشق و نور شده است.»


این هنرمند در ادامه بیان کرد: «می‌گفتند این اواخر دچار آلزایمر شده بود. کدام اواخر؟ از کی؟ من که باور نمی‌کنم و دلیل هم دارم برای این ناباوری. من پنج ماه با او زندگی کردم، پنج ماه در «آوای فاخته» که نقش پدرم را داشت و من به قدر یک پدر از او آموختم و زوایای وجود نازنینش را شناختم. همان بخشی که هرگز آلزایمر نمی‌گیرد. در آستانه عیدی که گذشت به دیدارش رفتم. باز همان روح بزرگ را دیدم و از خود پرسیدم کدام آلزایمری است که یادش بیاید آدم بودن مهم است نه مطرح بودن و بر عرش نشستن؛ نه، البته که باور نمی‌کنم، آلزایمری در کار نبود.»


وی افزود: «بانو احترام برومند! باور تو هم فرو ریخت. نه؟ وقتی که در خانه و پای تلویزیون از شنیدن طنین نامش در سالن اهدای جوایز جشنواره از دهان من، تکان خورد و نشان داد که به یاد دارد که او داوود رشیدی و یکی از 5 تن عزیز تکرارنشدنی تاریخ سینمای ایران است و شاد شد که از او یاد می‌کنند. چه قابلی داشت جایزه جشنواره برای پیشکش به این عزیزان؟»


پرستویی ادامه داد: «کاش می‌توانستم جانم را نثار کنم بلکه قابلیتی داشته باشد در مقام تقدیر. روز تشییع اما هر چه کردم نتوانستم بیایم. پاهایم به فرمان مغزم عمل نکردند و حرف دلم را خواندند و نکشیدند و مرا نیاوردند. در عوض نشستم و عکس‌ها و فیلم‌ها را نگاه کردم و نگاه کردم و عجب! باز همان تصاویر، همان افراد، همان‌هایی که به دنبال کلاه از هر نمدی هستند. همان‌ها که عکس‌هایشان از مراسم تشییع و تدفین و ترحیم هنرمندان خاموش شده به سریال بی‌طرفداری تبدیل شده است. کجا بودند عزاداران اصلی عزیزی که راهشان نبود؟»


وی اظهار کرد: «و در مجلس ختم بخش دیگری از همان سریال در جریان بود، در لابه‌لای مجلس ترحیم. همان افراد، همان عکس انداختن‌ها،‌ همان فیلمبرداری‌ها، همان به دوربین نگاه کردن‌ها، همان ژست گرفتن‌ها و همان پیشکسوت‌های معطل مانده در برابر نگاه‌های بی رحم بازیگران سریال مجلس ختم هنرمندان خاموش شده و همان گم شدن صاحبان عزا در هنگامه دل‌های نسوخته و آماده خودنمایی؛ و دلم چنان به درد آمد از غربت غریب بازماندگان داوود رشیدی که نماندم و مجلس را ترک کردم.»


این هنرمند ادامه داد: «امروز اما آمدم که به عزاداری‌مان برسیم که برای او واپسین بار از بزرگ‌مرد فرهیخته عرصه هنر یاد کنیم و بگوییم که خیلی برایمان عزیز بود و می‌دانیم که دیگر هرگز چون اویی نخواهیم داشت. آمدم که به قلبی سنگین از روزهایی که در نقش فرزندش با او زندگی کردم و بسیار از او آموختم بگویم. آمدم که به او، خودِ خودش بگویم که باور نمی‌کنم که آلزایمر داشتی مَرد. سکوت خودخواسته شاید، ولی فراموشی مطلق هرگز. آمدم که با هم او را به آغوش پرمهر خدایمان بسپاریم و برایش از پیشگاه حضرت حق طلب آرامش و آمرزش کنیم که روحی چنان بزرگ آرامشی سترگ را شایسته است.»


داوود میرباقری: متولیان فرهنگی قدر آدم های بزرگ را بدانند


پس از آن داوود میرباقری بیان کرد: «سخت است راجع به عزیزی صحبت کنم که سال‌های سال با او کار کردم، خاطره داشتم و زندگی کردم. متاسفانه من در سفر بودم، خبر را شنیدم و همان لحظه یک مطلبی نوشتم که بدم نمی‌آید بخشی از آن را تا جایی که حافظه‌ام یاری می‌کند، عنوان کنم.»


وی افزود: «من به شخصه خلقیاتی دارم که مسئله مرگ و رفتن خیلی اذیتم نمی‌کند. احساس می‌کنم یک تولد دیگر است. یک روز از یک دنیایی به یک دنیای می‌آییم و یک روز هم قرار است دوباره یک رجعتی داشته باشم، یک سفری داشته باشیم و از اینجایی که هستیم به یک جایی که در باور و تخیل و اعتقادمان است برویم. من فکر نمی‌کنم آقای رشیدی رفته است، آقای رشیدی هست، آدم‌هایی مثل آقای رشیدی الی الابد اسمشان، یادشان، خاطراتشان، فکرشان و کارشان زنده است.»


وی ادامه داد: «یادم می‌آید روزهایی که می‌خواستم سریال «گرگ‌ها» را بسازم، بعد از انقلاب بود، شرایط خاصی پیش آمده بود و نمی‌دانم به چه دلیلی ایشان مدتی ممنوع‌از کار شده بودند. می‌خواهم این خاطره را عرض کنم و بعد یک نتیجه‌ای از آن بگیرم. برای ما نسلی که تازه وارد عرصه هنر شده بودیم و داشتیم کار را شروع می‌کردیم، تاثیر کاری که پیش از آن آقای رشیدی کرده بود، برای آدمی مثل من در آن دوره آن چنان بود که فکر کردم هیچ کس جز او نمی‌تواند این نقش را ایفا کند. بنابراین به منزل ایشان رفتم و با ایشان صحبت کردم و اظهار تاسف کردم از اینکه چنین شرایطی پیش آمده است. جمله‌ای گفت که این جمله سال‌های سال است با من همراه است. گفت: «من مدتی فکر کردم و دیدم که اگر من ممنوع‌از کار هم نبودم الان در چندتا از این فیلم‌ها بازی کرده بودم. الان که تمرکز می‌کنم و فکر می‌کنم می‌بینم که چیزی را از دست نداده‌ام.» این جمله در آن شرایط خیلی جمله مهم و تاثیرگذاری برای من بود و فکر کردم که آدمی مثل رشیدی با این حوصله و وسواس و دقت و تمرکز انتخاب می‌کند و در حقیقت کمی نگران شدم و فکر کردم با این روال شاید نپذیرد که آن نقش را بازی کند. به هر حال متن را خواند و کار را شروع کردیم. خاطرم نیست که چه سالی بود فکر می‌کنم حدود 25 سال پیش بود و همکاری ما بعد از «گرگ‌ها» استمرار پیدا کرد تا آخرین کاری که برای تلویزیون ساختم و او یک نقش را سه بار برای من بازی کرد.»


میرباقری افزود: «به هر حال من تصور می‌کنم تا جایی که از او شناخت دارم، این تالم و تاثر و تاسفی که داریم به دلیل غیبت وجود ایشان است وگرنه من مطمئنم که جایگاه ایشان الان بهتر از قبل است و اساسا نگاهم به مرگ این‌گونه است. امیدوارم مسئولین و متولیان فرهنگی ما قدر آدم های بزرگ و وزنه‌های این‌چنینی را بدانند. این نسل نسلی است که رسیدن به تجاربشان با توجه به شرایطی که پیدا کردند و آموخته‌هایی که برای ما داشتند، بسیار دشوار است. بدون مبالغه من همیشه در کنار ایشان آموختم.»


وی ضمن بیان اینکه حال مساعدی ندارد گفت: «مرور خاطرات باعث می‌شود که احساسات غلیان پیدا می‌کند و از قبل هم به من نگفته بودند که باید صحبت کنم وگرنه مثل پرویز عزیز یا سایر دوستان متنی را آماده می‌کردم و از رو می‌خواندم که این قدر معذب نباشم. به هر حال خیلی متاسفیم از اینکه ایشان را از دست دادیم و امیدوارم عملکردشان، مسیری که رفتند و کارهایی که انجام داده‌اند، درس و آموزه و مسیری پیش روی ما باشد تا کارهای با ارزش انجام دهیم، کارهایی که مفید برای جامعه باشد و در رشد و اعتلای فرهنگی جامعه موثر باشد.»


پس از آن حسن سلطانی که اجرای مراسم را بر عهده داشت متن یادداشتی از احترام برومند را قرائت کرد که در آن از کسانی که همیشه به دیدار زنده‌یاد داوود رشیدی می‌آمدند و با ایشان همراه بودند قدردانی کرد.


مرتضی میرباقری: یکی از ستاره‌های درخشان هنر


در ادامه مرتضی میرباقری معاون سیما اظهار کرد: «استاد داوود رشیدی یکی از ستاره‌های درخشان هنر در تاریخ معاصر ایران است و هنرمندان ما همان‌طور که مطرح شد از طلایه‌داران حرکت اصیل فرهنگ و تاریخ و تمدن ایران هستند.»


میرباقری سپس به شخصیت حقیقی و حقوقی زنده‌یاد داوود رشیدی اشاره کرد و گفت: «ایشان یک شخصیت هنری دارند و از این حیث که جزئی از تاریخچه کشور ما محسوب می‌شوند. ایشان متصل به دریای بی‌کران فرهنگ و تمدن ایران هستند و آن را ساخته‌اند و تا آینده‌های دور از سوخت و ظرفیت این هنرمند استفاده خواهد شد.»


وی ادامه داد: «ما امروز در جامعه خود از یک ایرانیسم و قدرتی در کشور خودمان برخورداریم. دارای چند ده میلیون جوان و نیروی فعال هستیم و این از بی‌نظیرترین ظرفیت‌هایی است که در طول تاریخ داشته‌ایم. پیش از این، این ظرفیت و انرژی بی‌نظیر برای به پیروزی رسیدن انقلاب بزرگ آزاد شد و سپس به دنبال آن دفاع مقدس را شکل داد و امروز نیز یک بالندگی بزرگ داشته است. هنرمندان ما نیز در طول این سال‌ها تاثیرگذار بوده‌اند و امروز ایران یکی از امن‌ترین نقاط دنیاست و فرهنگ و تمدن ما از ظرفیت وافری برخوردار است. امیدواریم به برکت و یمن وجود هنرمندان در این دوره هم این ظرفیت از بالقوه به بالفعل یعنی شکوفایی برسد.»


معاون سیما در ادامه گفت: «ما ظرفیت بزرگی داریم، با مراجعه به فرهنگ و تمدن‌مان متوجه می‌شویم تمدن ما مطالب هنگفتی را به ما داده است و جامعه هنری ایران در طول تاریخ، طلایه‌داران این ظرفیت عظیم هستند.»


وی در پایان افزود: «داوود رشیدی عزیز از شخصیت‌هایی بود که عمر پربرکت خودش را در این مسیر درخشان دید. ما نیز نوید این را می‌دهیم و آمادگی این را داریم که مدافع شکوفایی استعدادهای هنرمندان باشیم و مشکلات آن‌ها را مرتفع کنیم.»


هنرمندانی از جمله لیلی رشیدی، مرضیه برومند، صدیقه کیانفر، آهو خرمند، زهرا حاتمی، گیتی معینی، کتایون ریاحی، شقایق فراهانی، شبنم فرشادجو، مائده طهماسبی، لیلا بلوکات، رضا کیانیان، داوود میرباقری، پرویز پرستویی، امین تارخ، فرهاد آییش، یدالله صمدی، علی دهکردی، همایون ارشادی، داریوش اسدزاده، علیرضا خمسه، رضا رویگری، محمود بصیری، رضا بنفشه خواه، جمشید گرگین، محمد صالح علا، سعید امیرسلیمانی، بهمن دان، حسین کلانی بازیکن اسبق تیم ملی، حمید استیلی، سعید راد، سیروس ابراهیم‌زاده، عزیزالله حاجی مشهدی، رضا ناجی، فتحعلی اویسی، سید ضیاء‌الدین دری، بهرام شاه‌محمدلو، سعید امیرسلیمانی و همچنین مرتضی میرباقری (معاون سیما)، علیرضا برازش (مدیر شبکه یک سیما)، حجت‌الاسلام حسین علیزاده (مدیر گروه معارف شبکه اول سیما) و داوود نعمتی (مدیر روابط عمومی کل صدا و سیما) در این مراسم حضور داشتند.


گزارش از مریم قربانی‌نیا


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب