دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
10 شهريور 1395 - 10:26
پایان دوران طلایی جامعه روحانیت مبارز فرا رسیده است؟

راز دعوت‌نامه‌هایی که به مقصد نمی‌رسید

به دنبال انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 88 و حوادث پس از آن، هر بار که اعضای جامعه روحانیت مبارز با این سؤال مواجه شده‌اند که «چرا برخی چهره‌ها و برخی بنیانگذاران این تشکل در جلسات حضور ندارند؟»، این پاسخ شنیده شده که: «ما دعوت می‌کنیم، نمی‌آیند.» حالا در حالی که بیش از هفت ماه به انتخابات 96 باقی است، باز هم حضور و غیاب در جلسات جامعه روحانیت مبارز به سوژه‌ای مهم در رسانه‌ها تبدیل شده است.
کد خبر : 113279

شیما شعاعی، گروه سیاسی- چند سالی‌ست که دیگر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، حجج‌الاسلام ناطق نوری وحسن روحانی و چهره‌هایی از این دست که همواره به عنوان اعضای ارشد و اصلی جامعه روحانیت مبارز شناخته می‌شدند در جلسات حضور ندارند. هربار هم گفته می‌شد «دعوت‌نامه برای آنها ارسال می‌کنیم»! ادعایی که البته با تکذیبی از سوی این چهره‌ها نیز مواجه نمی‌شد.


این بار اما، به محض اینکه حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی‌مقدم با قاطعیت از ارسال دعوت‌نامه سخن گفت، تکذیبیه دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، پرده از راز دعوت‌نامه‌ها برداشت.


سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در هفته پایانی مرداد، در گفت‌وگویی با ایلنا، آنجا که سخن از اعضای جدید در این تشکل روحانی اصولگرا گفت، به اعضای قدیمی اما غایب هم اشاره‌ای داشت و اظهار کرد: هر جلسه برای آقایان دعوت‌نامه ارسال می‌شود. این دو نفر (هاشمی و روحانی) عضو ثابت جامعه روحانیت هستند و در صورتی که تمایل داشته باشند می‌توانند در جلسات حضور داشته باشند اما مدتی است که به این جلسات نیامدند.


وی در این میان اعلام کرده بود برای اضافه شدن به تعداد اعضای جامعه روحانیت مبارز یک عده خودشان داوطلب بودند و برخی هم توسط اعضا پیشنهاد شده بودند. مصباحی‌مقدم افزود: در همین راستا در مجموع از حدود ۲۰ فردی که عضویت آنها در دست بررسی بود ۶ نفر از افرادی که بالاترین آرای اعضای جامعه روحانیت مبارز را کسب کردند به عضویت این تشکل درآمدند.


سخنگوی جامعه روحانیت مبارز جدیدالورودهای جامعه روحانیت مبارز را اینگونه برشمرد: بر همین اساس حجت‌الاسلام محمدتقی رهبر امام جمعه اصفهان، حجت‌الاسلام والمسلمین منتظری دادستان کل کشور، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی‌عراقی نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان، آیت‌الله محسن قمی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان، آیت‌الله آل‌هاشم امام جمعه تبریز و حجت‌الاسلام والمسلمین دین‌پرور مدیر بنیاد نهج البلاغه اعضای جدید جامعه روحانیت هستند. اعضای جدید در اولین جلسه جامعه روحانیت در هفته آینده شرکت خواهند کرد.


در پی این اظهارات بود که روابط‌ عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام و محمد هاشمی، مسئول دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دریافت هرگونه دعوت‌نامه از سوی جامعه روحانیت را تکذیب کردند و این مسئله تا جایی پیش رفت که مصباحی‌مقدم در حاشیه اعلام آخرین تصمیمات حزب درخصوص انتخابات آتی ریاست جمهوری گفت: با پیگیری متوجه شدم مدتی است دعوت‌نامه‌ای برای آقایان ارسال نشده و اشتباه از سوی ما بوده است و از این پس دعوت‌نامه ارسال خواهد شد. این در حالی‌ست که او خود در هفته نخست شهریور ماه در پاسخ به روزنامه شرق گفته بود: «از ارسال دعوت‌نامه‌ها از طریق فکس به آقایان هاشمی و روحانی اطمینان دارم».


حال سؤال اینجاست که راز دعوت‌نامه‌هایی که یا ارسال نمی‌شدند یا در صورت ارسال، به مقصد نمی‌رسیدند چیست؟


البته داستان غیبت چهره‌های قدیمی جامعه روحانیت همچون آیت‌الله هاشمی، آیت‌الله امامی کاشانی، حجت‌الاسلام ناطق نوری و حسن روحانی و وجود شکاف فکری میان اعضا، اتفاق تازه‌ای نیست. آذر ماه سال93 در قضایای منتهی به انتخاب دبیرکل پس از مرگ آیت‌الله مهدوی‌کنی، اختلافات درون حزبی، شکل تازه‌ای به خود گرفت و انتخاب آیت‌الله موحدی کرمانی به عنوان دبیرکل در جلسه‌ای با غیبت چهره‌های سرشناس انجام گرفت. تکرار این اتفاق در موقعیت‌های حساس حزب، استخوانی است که لای زخم مانده و جراحت قدیمی را تازه می‌کند. پیش از این جعفر شجونی درباره وجود اختلاف‌ها در جامعه روحانیت گفته بود «به تبعیت از آیت‌الله مهدوی کنی در برابر مسأله غیبت بعضی از اعضا سکوت پیشه کرده‌ایم». دیگر اعضا نیز اختلاف نظر را رد می‌کنند و بارها اظهار کرده‌اند؛ جذب نیروهای جدید به معنای حذف نیروهای قدیمی‌تر و اعضای مؤسس نیست اما از شواهد امر چنین برمی‌آید که روزهای طلایی جامعه روحانیت به پایان رسیده است. این نکته‌ای‌ست که در جریان انتخابات مجلس دهم بیش از پیش خود را نشان داد.


دوران طلایی جامعه روحانیت را می‌توان روزهایی دانست که بزرگان روحانیت ایران و انقلاب چون شهید مرتضی مطهری، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شهید بهشتی، شهید باهنر، مهدی کروبی، شهید مفتح، ناطق‌نوری و مرحوم مهدوی‌کنی با پایگاه اجتماعی قوی گرد هم آمده بودند و زیر عنوان «جامعه روحانیت مبارز تهران» نقش عمده‌ای در تعیین سرنوشت کشور و انقلاب نوپا بازی می‌کردند و جریان اصیل سیاسی آن روزها به شمار می‌رفتند. تحولات سال‌های اخیر در میان اصولگرایان و به طور خاص جامعه روحانیت مبارز که تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری 76 همواره حامی پیروز انتخابات بود، بیش از هر چیز یادآور اختلافات فکری نیمه دوم دهه 60 حزب در پی حذف نام محمود دعایی و فخرالدین حجازی از لیست مورد حمایت جامعه روحانیت در انتخابات مجلس سوم است که به جدایی برخی اعضای مؤسس چون موسوی خوئینی‌ها و مهدی کروبی و ایجاد مجمع روحانیون مبارز منجر شد. با این حال تکرار این اتفاق غریب به نظر می‌رسد؛ افزایش میانگین سنی و پایگاه اجتماعی فعلی اعضا و عدم انگیزه برای جریان‌سازی در فضای کنونی کشور مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند مانع از تحقق این امر شود. با این حال به نظر می‌رسد جریان حاکم بر جامعه روحانیت مبارز، با رفتن چهره‌هایی که وزن سیاسی بالایی در تحولات کشور دارند، دیگر همانند قبل، از اثرگذاری بالا در جریانات سیاسی کشور برخوردار نیست.


البته روحانیت مبارز بناست همچون گذشته نقش پدری را برای اصولگرایان در انتخابات ایفا کند اما به نظر می‌رسد در انتخابات 96 نیز همچون 94، بازی از دست جامعه روحانیت خارج و در دست گروه‌هایی از اصولگرایان قرار خواهد گرفت که خود را وام‌دار جامعه روحانیت مبارز نمی‌‌دانند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته