قضاوت مرگ دختر افغان با اخلاق یا قانون؟
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا به نقل از سلامت آنلاین، مرگ دختر ۱۲ ساله افغان در بیمارستان نمازی شیراز در عرض فقط چند ساعت بازخوردهای فراوانی در شبکههای اجتماعی ایجاد کرد. اما این واکنشها بدون اطلاع از قوانین موجود و نیت قانون گذار از تدوین قانون انجام شد.
در مرداد ماه سال ۹۳، شورای عالی پیوند اعضا تصویب کرد که از آن پس جراحی پیوند اعضای بدن به اتباع غیرایرانی در هر شرایطی در ایران ممنوع شود. با تصمیم گیری وزارت بهداشت، جراحی پیوند اعضای ایرانیان به اتباع غیر ایرانی ممنوع اعلام شد. بر اساس این مصوبه، اتباع غیر ایرانی در صورتی میتوانند پیوند عضو شوند که دهنده عضو نیز هم تبعه آنها باشد. یعنی یک بیمار افغانی یا عراقی در صورتی میتواند در بیمارستانهای دولتی ایران مورد عمل پیوند قرار بگیرد که اهداکننده عضو هم افغانی یا عراقی باشد.
پیوند کبد به آسانی پیوندهای دیگر نیست
عمل پیوند کبد از انواع پیوندی است که اهداکنندگان زیادی ندارد. این عمل مانند پیوند کلیه نیست که اهداکننده عضو بتواند با تنها یک کلیه هم به زندگی خود ادامه دهد. به این لحاظ افراد زنده نمیتوانند دهنده کبد باشند. به این ترتیب، دهنده باید مرگ مغزی شده باشد تا کبد او از بدنش جدا شده و سپس به بیمار نیازمند، پیوند زده شود. به این لحاظ سطح دسترسی به اهداکنندگان کبد بسیار محدود میشود. البته به گفته متخصصان پیوند، برای پیوند کبد میتوان قسمتی از کبد فرد زنده را هم به بدن بیمار نیازمند پیوند زد. زیرا کبد قابلیت بازیابی خود را دارد و میتواند اندامسازی کند. لطیفه رحمانی، دختر ۱۲ ساله افغان هم بنا بود در بیمارستان نمازی شیراز، قسمتی از کبد پدرش به بدن او پیوند زده شود. اما گویا این عمل نیاز به مقدمات مربوط به آزمایشهای فراوان داشت که با توجه به اورژانسی بودن مورد، دیگر برای این کار هم دیر شده بود و وی درگذشت.
دلیل تصویب قانون ممنوعیت اهدای عضو ایرانی به بیمار غیرایرانی
در کشورمان تعداد زیادی اهداکننده مرگ مغزی وجود ندارد. بر اساس گفتههای رئیس اداره فراهم آوری اعضای وزارت بهداشت، هر روز دو تا هفت نفر به علت عدم اهدای عضو از سوی خانوادههای دارای فرد بیمار مرگ مغزی از دنیا میروند. ضمن اینکه کبد، در بدن هر فرد یک عضو است و مانند کلیه، دو عضو نیست که هر بدن مرگ مغزی شده، بتواند دو بیمار نیازمند کلیه را نجات دهد. بنابراین تعداد کبدهای اهدایی به میزان کلیههای اهدایی نیست. این مساله به دشواری پیوند کبد اضافه میکند. بنابراین بیماران ایرانی بسیاری وجود دارند که در صف دریافت کبد اهدایی هستند. علاوه بر این در سالهای پیش، بعضی از ایرانیان اعضای قابل اهدای بدن خود را به اتباع خارجی میفروختند که این مسئله باعث ایجاد حساسیتها و نگرانیهایی در این زمینه شد که ضمن داغ کردن بازار دلالها، شان ملی ایرانی را هم زیر سوال میبرد.
بر این اساس، وزارت بهداشت تصمیم گرفت مانع اهدای عضو ایرانیان به اتباع خارجی شود. استدلال تصویب کنندگان این قانون این بود که وقتی ایرانیان بسیاری در صف دریافت عضو اهدایی هستند، نباید عضو قابل اهدا را به اتباع خارجی اهدا کرد یا فروخت. یک منبع آگاه میگوید: زمانی یک تبعه خارجی و به طور ویژه، اتباع خارجی دارای ملیت کشورهای حاشیه خلیج فارس به ایران می آمدند و با پرداخت مبالغ هنگفت، اعضای اهدایی را میخرند. به گفته این منبع آگاه، آرام آرام جوی ایجاد شد که بر اساس آن، اتباع ثروتمند خارجی به ایران آمده و اعضای اهدایی بدن ایرانیان را با صرف مبالغ بالا به بدن خود پیوند میزدند و دوباره به کشور خویش باز میگشتند. بر این اساس بود که قانونی تصویب شد تا جلو این روند را بگیرد و قانون درستی هم بود.
دوراهی اخلاق یا قانون
شاید وضعیت روز گذشته لطیفه رحمانی، بیمار نیازمند پیوند عضو افغان موجب قلیان احساسات گروهی از مردم شده باشد. اما قانون تصویب شده، قانون است. قانون هم لازم الاجراست. صاحبنظران زیاد بوده اند که درباره اولویت اخلاق بر قانون یا قانون بر اخلاق نوشته اند. کتابهای زیادی در این باره به نگارش درآمده و از اولویت هر کدام از این واژه بر دیگری گفتهاند. اما در میان مسئولان و قانون گذاران کشور خودمان هم گویا فرهنگ اولویت قانون بر اخلاق، جا افتاده است. رسول خضری، عضو کمیسیون بهداشت مجلس میگوید: باید مبنای کار همه ما قانون باشد.
وی با اشاره به اینکه همه موظف به اجرای قانون هستیم، میافزاید: البته اگر در داخل کشور، به لحاظ اهدای کبد، اشباع شده باشیم، اشکالی ندارد که کبد افراد داوطلبِ اهدا به بدن اتباع خارجی پیوند زده شود. به هر حال این دعوای چند صد ساله و یا هزاران ساله میان اخلاق یا بهتر بگوییم احساس با قانون وجود داشته است. اما می دانیم که عدم اجرای قانون، قطعا موجب بی نظمی و اجحاف حق مظلومان می شود.
درباره بیمارستان نمازی شیراز اخلاق را زیر پای نگذاریم
شیراز موفق ترین قطب پیوند کشور را دارد. این قطب موفق با داشتن پزشکانی حاذق علم پیوند عضو، نام بلندی در عرصه پیوند برای خود دست و پا کرده است. به گفته دکتر نیک اقبالیان، عضو تیم پیوند دانشگاه علوم پزشکی شیراز، از سال ۷۲ تاکنون، ۳۵۱۸ مورد پیوند کبد در بخش پیوند بیمارستان نمازی شیراز انجام شده که از این تعداد، ۸۶۱ مورد برای کودکان بوده است. با حواشی پدید آمده در روز گذشته بر سر عمل انجام نشده پیوند کبد بر روی کودک بیمار افغانی، نام بیمارستان نمازی نیز خدشه برداشته است. این در حالی است که این بیمارستان، رکورددار عمل پیوند عضو در ایران است. به نظر می رسد حواشی روز گذشته در شبکه های اجتماعی، باعث سرخوردگی تیم پیوند این بیمارستان و خیرین حوزه تامین اعضاء اهدایی و تیم درمانی این بیمارستان و قطب پیوند شیراز بشود. این حواشی های نسنجیده و قضاوت های ناآگاهانه بی تردید موجب خدشه دارشدن این سرمایه اجتماعی می شود. بنابراین شاید بتوان با کمی احتیاط بیشتر، عملکرد دیگران را قضاوت کرد .ضمن آنکه همه باید بیاموزیم قبل از داوری در باره خبری ناقص در شبکههای اجتماعی ، ابتدا صحت و سقم آن را واکاوی کنیم و چرایی آن را دریابیم، سپس به بازنشر آن اقدام کنیم.
انتهای پیام/