مبارزه پیچیده امام رضا (ع) در برابر نیرنگ بازی های سیاسی
1- حضرت رضا علیهالسلام نیز چون غالب دیگر ائمه گرفتار حکومتهای دیکتاتور و ستمکار بوده است و تحت فشارهای امنیتی نظامهای سلطه رهبری و هدایت خلق را عهده دار بودهاند با اینکه تمام این حکومتهای در زورگویی و استکبار شراکت داشته اما امتیاز اساسی ومهم موجود بین آنها موجب گشته تا تاکتیکهایی که امامان معصوم در برابر آنها اتخاذ کردهاند متفاوت باشد.
2- بنی العباس نسبت به بنی امیه زیرک تر و سیاست باز تر بودهاند.
معاویه مهمترین و سیاست بازترین از بنی امیه بوده که بعد از او سیاست کاری و زیرکی در حکومت امویان رو به افول نهاده است به شکلی که بنی امیه پس از دگرگونیهای پشت سر هم دوام نیاورد و بنی العباس آنها را سرنگون ساختند و بر جایشان تکیه زدند عباسیان به مراتب سیاست بازتر از آنان بودند و این زیرکی در مأمون شاید به اوج خود رسید از همین جهت مأمون سیاستهای مستکبرانه و ستمکارانه خود را با پوششی مقدس و مقبول اعمال مینمود از جمله پیشنهاد حکومت و بالاخره ولایتعهدی خود، به جریان جدی و مهم مخالفش یعنی به امام رضا علیهالسلام، یکی از تزویرها او در همین راستا است او میخواست تا هم از پوشش مقدس امامت سود برد و هم بخش مهمی از مخالفین خود یعنی شیعیان را بدین واسطه مهار نماید و هم چهره پاک امام را در سیاست آلوده و مفاسد حکومتی مخدوش کند.
3- تهاجم مأمون به جریان امامت تهاجمی نرم و سیاسی به شمار میرفت بنابراین امام علیهالسلام در برابر سیاست پیچیده مأمون باید سیاستی پیچیده ای را بکار بندد تا جلوی سودجوی های او را بگیرد و اهداف امامت را پیش برد، نمیشد با چند شعار با سیاستهای مأمون مقابله کرد بلکه این میدان تاکتیکی پیچیده و عقلانی طلب مینمود بنابراین امام علیهالسلام مبارزهای نرم را علیه فریبهایی سیاسی مأمون آغاز کردند.
تظاهر به تفویض قدرت به امام از سوی مأمون و در نهایت پیشنهاد و تحمیل ولایتعهدی بر حضرت همگی از سیاستهای نرم حاکمیت علیه امام بود که علیرغم ظاهر فریبندهاش در عرصه مبارزه بسیار مهلک و خطرناک به حساب میآمد.
4- مقاومت حضرت در برابر پیشنهاد مأمون و استنکاف از آن و ابراز ناخشنودی از پیشنهادهای وسوسهانگیز او حتی اظهار آن به شکلهای مختلف در میان مردم پرده از جریان سخت و استکباری و پنهانی مأمون برمیداشت.
در مرحله بعد علیرغم میل مأمون ورود حضرت به جریان قدرت سبب نشد تا ایشان مورد سوءاستفاده حکومتیان قرار گیرد و اهداف مأمون به نتیجه برسد بلکه حضرت با تن دادن به ولایتعهدی ورود به مبارزهای نرم کردند و نگذاشتند تا تشیع در انزوا برود بلکه ولایتعهدی ایشان سبب گشت تااندازهای فضا باز شود و فشارهایی که بر سر شیعه بود کاهش یابد خلاصه به این شکل امام علیهالسلام از تنگنایی سیاسی علیه خود فرصتی ساخت تا عقاید خویش را با آزادی بیشتری در جامعه طرح کند و عظمت علمی و عملی امامت را آشکار سازد بهنوعی که مأمون مستأصل گشت و بالاخره از سر ناتوانی در برابر مبارزه نرمی که امام علیهالسلام علیه او شروع کرده بود دست به قتل امام زد.
5- اینهمه فداکاری و قدرت در مبارزه برای نجات مردم و خدمت به خلقالله رازش در رأفت امامان علیهالسلام بوده است زیرا رأفت اوج رحمت و مهر است ازآنجاکه امامان تخلق به این اخلاق الهی داشتهاند زندگی خود را در راه خدا برای نجات امت فدا کردهاند چنانچه در حق پیامبر ص آمده است «لَقَدْ جَاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ: همانا از میان خود شما پیامبری آمد که بر او دشوار است آنچه شما را میآزارد و برای (هدایت) شما حریص است، نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.» [سوره التوبة: 128]
و البته این خصوصیات ویژگیهای یک رهبر آسمانی است که به جهت اوج مهربانیاش تمام توان پخویش را برای اصلاح و هدایت مردم به کار میگیرد.
انتهای پیام/