دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

حمیدرضا جلایی‌پور: روحانی به جای «بگم‌بگم» حقوق‌های نجومی را ریشه‌یابی کرد/ بدون روحانی، سرنوشت «ونزوئلا» در انتظارمان بود

حمیدرضا جلایی‌پور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران از جمله اصلاح‌طلبانی است که از عملکرد دولت دفاع می‌کند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفتگو با روزنامه «اعتماد» معتقد است که مهم‌ترین کار روحانی این بوده که وضعیت ثبات را در عرصه‌های مختلف کشور برقرار کرده است.
کد خبر : 107799

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، او همچنین از اقدامات دولت در عرصه اقتصادی دفاع می‌کند و معتقد است اگر دولت اقدامی اساسی در جهت کاهش تورم انجام نمی‌داد سرنوشت معیشت مردم امروز چیزی شبیه ونزوئلا می‌شد. او بیان می‌کند که ایران و ونزوئلا متغیرهای شبیه به هم دارند که اگر روحانی تحریم‌ها را برنمی‌داشت و کاری اساسی در جهت کاهش تورم انجام نمی‌داد امروز اقتصاد ایران مانند ونزوئلا شده بود.



*حملات جریان رقیب نسبت به دولت روحانی همچنان ادامه دارد. حتی شاهد بودیم که پس از گفت‌وگوی تلویزیونی روحانی به صورت‌های مختلف جریان حمله به روحانی فعال شد. ارزیابی شما از این حملات چیست و علت چنین رفتارهایی از سوی جریان رقیب را چه می‌دانید؟
ببینید، مخالفان حرفه‌ای دولت روحانی در بیان حملات خود به دولت دغدغه منافع ملی کشور را ندارند. این مخافان دغدغه مسائل معیشتی مردم را ندارند. چرا که اگر چنین دغدغه‌ای داشتند دولتی را که با نفت بشکه‌ای ٣٠ دلار تورم را ٣٦ درصد کاهش داده و به ١٠ درصد رسانده و رشد منفی شش را به مثبت دو رسانده، چنین مورد حمله قرار نمی‌دادند. حتی باید از دولت روحانی به جای مخالفت تشکر نیز می‌کردند. همچنین به خوبی می‌توان روشن کرد که مخافان حرفه‌ای دغدغه اقتصاد مقاومتی را نیز ندارند چرا که اگر توجه می‌کردند در سه سال گذشته که دولت توانسته خرید گندم تضمینی را از ٤ میلیون تن در سال را در سال ٩٥ به ١١ میلیون تن برساند، چنین حملاتی نمی‌کردند. دولت توانسته گامی موثر در تامین یک کالای راهبردی کشور یعنی گندم بردارد. لذا اگر کسی دغدغه اقتصاد مقاومتی داشت دعاگوی این دولت می‌شد نه تخریبگر آن. این مخالفان همچنین دغدغه مبارزه با فساد هم ندارند چرا که دولت روحانی به محض اینکه متوجه مشکلات مربوط به فیش‌های حقوقی شد شروع به «بگم بگم» نکرد بلکه موضوع را ریشه‌یابی کرد. پول‌ها را از کسانی که این حقوق‌ها را گرفته بودند باز گرداند؛ افرادی را که حقوق‌های نامتعارف گرفته بودند تغییر داد و روند شفاف‌سازی در زمینه شفاف کردن برداشت از منابع عمومی را جدی پیگیری می‌کند. روحانی نه فقط در دولت بلکه در سایر ارکان حاکمیت هم به دنبال شفاف سازی است. اگر دقت کرده باشید مخالفان دولت در مقابل سیاست دولت مبنی بر فراگیر شدن شفافیت از هر فرد یا سازمانی که از منابع عمومی استفاده می‌کنند، جا زده‌اند. این دسته نمی‌خواهند شفافیت به همه قلمروهای حاکمیت کشیده شود. بنابراین آنها دغدغه فساد هم ندارند.
مثلا در حوزه محیط زیست مخالفان دولت و حمله‌کنندگان به دولت دغدغه کمبود آب را هم ندارند. این دولت در همین مدت کمی که در اختیار داشته نشان داده گام‌های موثر و البته بلندمدتی را برای بازگرداندن یک وضعیت قابل دفاع و مطلوب در مساله آب برداشته است. کارشناسان نگران هستند که اگر همین وضعیت ادامه یابد، با ٤٨٠ هزار چاه غیرقانونی در ٢٠ سال آینده بحران آب در اغلب شهرهای بزرگ به وجود خواهد آید. در این مورد احمدی‌نژاد قبلا می‌گفت این چاه‌ها اصلا ایرادی ندارد و حتی طرح و لایحه بردند که آنها را قانونی کنند. کسانی که با دولت مخالفت می‌کنند می‌دانند دولت دارد چه گام‌های موثری در مساله آب برمی‌دارد. لذا آنها درد و دغدغه مساله اقلیم را هم ندارند. همچنین دغدغه پنج تا هفت میلیون بیکار را نیز ندارند. اگر دغدغه داشتند در ٢٤ ساعت اول از آتش‌زنندگان سفارت عربستان صریحا دفاع نمی‌کردند. این لیست بی‌دغدغگی را همچنان می‌توان اضافه کرد.
اما به روشنی می‌توان دید که مخالفان دولت یک دغدغه و نگرانی اصلی دارند و آن کابوس ورود و انتخاب مجدد آقای روحانی است. لذا این تخریب‌ها به دو هدف است. کابوس رقبا ادامه دولت روحانی است و برای همین است که در مخالفت با روحانی ترمز بریده‌اند. اگر همین مسیر جلو برود، بر اساس همین نظرسنجی‌هایی که داریم آقای روحانی در بین مردم محبوبیت دارد و آنها از این موضوع نگران هستند. اولین هدف آنها این است که محبوبیت روحانی در بین مردم مخدوش شود. مردم نباید به روحانی امید پیدا کنند. همچنان که در گذشته به دنبال این بودند که مردم به خاتمی و هاشمی امید پیدا نکنند. دومین هدف تخریب‌ها آنها این است که کسانی که با دولت روحانی کار می‌کنند جا بزنند و مرعوب شوند، خودشان کنار بکشند. اما ارزیابی من این است که آنها به نتیجه نمی‌رسند، همچنان که در ٢٠ سال گذشته به نتیجه نرسیدند. پیش‌بینی من این است که همین کارهای تخریبی بلادفاعی که می‌کنند منجر به رای بیشتر آقای روحانی می‌شود.
در ١٠ ماه آخر دولت اول آقای خاتمی هم همین قدر به او حمله می‌شد؟
در آن دوره هم انتخاب مجدد برای این تندرو‌ها کابوس بود. چون می‌دانستند خاتمی برای دوره دوم رای می‌آورد. لذا خیلی کوشش کردند که رای نیاورد و آخرین کاری که کردند این بود که ١٠ کاندیدا مقابل آقای خاتمی در انتخابات سال ٨٠ قرار دادند. خوشبختانه این رفتار آنها باعث رونق انتخابات و زیاد شدن آرای آقای خاتمی شد. تندروها همیشه از موضع قدرت حرف می‌زنند. اهل استدلال و بررسی و سنجش نیستند. لذا می‌گویند ما قدرت داریم پس ما حق هستیم. همین منطق کور را هم برای ۹۶ در پیش گرفته‌اند. همچنان که در سال ٩٤ این تندرو‌ها شکست نمادین خوردند. با این حال همچنین می‌پندارند که حق هستند.
به نظر شما مهم‌ترین مزیت روحانی در سال ٩٢ نسبت به دیگر کاندیداهایی که می‌توانستند به جای او بر سر کار بیایند چه بود؟
روی کار آمدن روحانی برای کشور چند مزیت داشت. من به جامعه مدنی هم انتقاد دارم و معتقد هستم که باید این مزیت‌ها گفته شود. به نظر من آقای روحانی کشور را در یک شرایط بحرانی تحویل گرفت. قیمت نفت یک چهارم شد اما با وجود آن شرایط بحرانی و با وجود کاهش قیمت نفت مهم‌ترین کار روحانی بازگرداندن ثبات به حوزه‌های مختلف (در حالیکه خاورمیانه در بی‌ثباتی بود) بود. روحانی مجموعا کشور را در مسیر ثبات قرار داد. از حیث بین المللی، اقتصادی و سیاسی ثبات را به کشور بازگرداند. دستاوردهای روحانی در این شرایط بحرانی این بود که متغیر‌های اصلی اقتصاد را کنترل کرد؛ تورم را ٣٦ درصد کاهش داد؛ رشد اقتصادی را از منفی شش به مثبت دو رساند یعنی توانستیم شرایط رکود را ترک کنیم. البته تا آثار رونق اقتصادی به زندگی نفوذ کند طول می‌کشد. در سامانه‌های تدبیرکشور اقدامات اساسی انجام داده است. مثلا در مساله آب، در مساله امور استخدامی و پرسنلی، در بحث سلامت و کشاورزی کارهایی انجام شده است. بعضی از آثار مثبت این اقدامات را ممکن است یک دهه تا دو دهه دیگر ببینیم.
این را نباید نادیده گرفت که دولت روحانی در کمتر از سه سال توانسته شبح تهدید امنیتی را از بالای سر ملت ایران کنار بزند. چهار یا پنج قطعنامه در شورای امنیت ذیل بند هفت، علیه ایران تصویب شده بود. تحقیقات در ٥٠ تا ٦٠ ساله گذشته نشان می‌دهد هر کشوری که زیر بند هفتم شورای امنیت رفته است، عاقبت خوشی نداشته است. روحانی توانسته ایران را از زیر بند هفت با آرامش و تدبیر و با برجام بیرون بیاورد. نباید تحت فشار تبلیغات تندروها حقایق را نسبت به دولت روحانی نبینیم. آقای روحانی تحریم را از بالای سر اقتصاد ایران برداشته است. طرف خارجی (امریکا) ممکن است وعده‌هایش را انجام نداده باشد اما تداوم آن تحریم‌ها یعنی اینکه ما امروز سرنوشت کشورمان به وضع امروز ونزوئلا نزدیک می‌شد. ما هر دو کشورهای نفت‌خیز هستیم و در هر دو کشور هم نیرو‌های مردم‌انگیز داریم. خوشبختانه دولت روحانی اجازه نداد سرنوشت معیشتی مردم به سرنوشت ونزوئلا ختم شود. الان ماشینی که نان بین مردم در ونزوئلا توزیع می‌کند، را باید ارتش اسکورت کند. در غیر این صورت مردم ممکن است با هم درگیر شوند. آقای روحانی از ونزوئلایی شدن معیشت مردم به طور قاطعانه جلوگیری کرده است و واقعا من کلاه خود را به احترام این پیشگیری که روحانی انجام داده از سرم بر می‌دارم. ما باید هم منتقد باشیم و هم شکرگزار.
عملکرد دولت در بخش فرهنگ و دیگر حوزه‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟
عده‌ای می‌گویند دولت در زمینه فرهنگ کاری نکرده است. درست است که ما معضلات فرهنگی زیادی داریم و دولت موانع زیادی دارد. دولت مجوز کنسرت می‌دهد جلویش را می‌گیرند. دولت در برابر کسانی که هنرمندان را دیوث می‌نامند موضع می‌گیرد ولی نهاد دیگری آن را خنثی می‌کند. همه اینها درست. اما باید دید که تا حدودی گشایش فرهنگی اتفاق افتاده است. سه سال پیش شش تا هفت میلیون نفر در ایران در یک سال سینما می‌رفتند. امروز در سه یا چهار ماه اول امسال هشت میلیون نفر به سینما رفته‌اند. به نظر می‌رسد که ظرفیت چند برابر شده است. ما تقریبا نویسنده معتبری نداریم که کتاب بنویسد و کتابش در وزارت ارشاد خاک بخورد. اینها به نظر من گشایش است. به هر حال تا وضعیت مطلوب راه درازی در پیش داریم اما با واقعیت‌ها روبه رو هستیم.
در زمینه ارتباط مردم با یکدیگر و رسانه‌ها دولت روحانی ممکن است نتواند گزارش دهد که در دوره او تیراژ روزنامه‌های کاغذی بالا رفته است. به هر حال پدیده تکنولوژی ارتباط اطلاعات تغییراتی در این زمینه داده است. دولت روحانی کارهای موثری انجام داده است. سیاست دولت در زمینه راه‌های اطلاع‌رسانی خوب بوده است. وزارت ارتباطات زیربناهای فضای آنلاین را گسترش داده و فضای ارتباطی مردم را تسهیل کردند. یکی از نمادهایش تلگرام است. از زنان خانه‌دار، مردم مشاغل مختلف و محلات و مردم در مساجد و علاقه‌مندان به یک کتاب و غیره از طریق شبکه‌های تلگرامی به هم متصل شده‌اند. حتی کسب و کار مردم با تلگرام تسهیل شده است. امید است از این طریق به سمت یک توسعه همه‌جانبه و درون‌زا و جهان‌نگر پیش برویم. البته موانعی بر سر راه وجود دارد. نیروهای مخالف فقط به نیروهای مردمی تکیه ندارند بلکه به پول، سازمان و دولت پنهان متکی هستند.
یکی از نقدهایی که به دولت آقای روحانی می‌شود این است که نسبت به افشای موانعی که بر سر راه دولت برای به اجرا گذاشتن هر چه بیشتر سیاست‌هایش جسارت و شفافیت لازم را به خرج نداده است و وضعیت واقعی کشور را توضیح نداده است. به نظرشما آیا این نقد به آقای روحانی وارد است؟
من این نقد را قبول ندارم. این نقد اگر خارج از شرایط کنونی جامعه ایران باشد، درست است. لیکن وقتی در شرایط داخل کشور را وارد محاسبه می‌کنیم حرف دقیقی نیست. آقای روحانی که در خلأ کار نمی‌کند. در جامعه‌ای کار می‌کند که مخالفینش از همه امکانات عمومی برای فلج کردن دولت استفاده می‌کنند. دولت در شرایطی کار نمی‌کند که همه طرفدار قانون و حق برابر باشند. افراد و سازمان‌های خودحق‌بین در کشور ما وجود دارند. روحانی در شرایطی کار می‌کند که سفارت عربستان را تندروها آتش می‌زنند. در شرایطی که ٣٠ تشکل دانشجویی می‌خواهند جلسه بگذارند و از دولت حمایت می‌کنند آن‌وقت بخش امنیتی به آنها مجوز نمی‌دهد. این اتفاق‌ها عجیب است. تندروها دوستدار این هستند که آقای روحانی تند برود که بعد حمله را شروع کنند. آنها به گفت‌وگوی تلویزیونی چند روز پیش دولت امید بسته بودند. اینکه آقای روحانی صحبت تندی بکند و شکاف‌ها را فعال کند که آنها از فردا بتوانند در صحنه سیاسی ایران جولان دهند. خوشبختانه روز بعد از گفت‌وگوی تلویزیونی در رسانه‌های‌شان غمکده بود. در چنین شرایط گام‌های روحانی آهسته است و انتظارات سریع برآورده نمی‌شود اما در این شرایط آقای روحانی به حقوق ملت ضربه نمی‌زند و برای جلب افکار عمومی اقدامات تخریبی یا پوپولیستی انجام نمی‌دهد. لذا من این انتقاد را در شرایط کنونی قبول ندارم. در این شرایط فشار آقای روحانی خیلی خوب کار کرده است.
اگر شرایط واقعی کشور و مشکلات دولت برای مردم توضیح داده نشود و دولت همچنان با گام‌های آهسته پیش برود این احتمال وجود ندارد که مردم احساس کنند دولت در برآورده کردن مطالبات‌شان ضعیف است ؟ آیا این حرکت کند دولت برای مردم تبدیل به یاس نمی‌شود؟
این نکته‌ای که اشاره کردید به تقویت حوزه رسانه‌ای دولت بازمی‌گردد که امیدواریم اقدامات جدی در مورد آن انجام شود. این انتقاد درست است و باید حوزه رسانه‌ای دولت قوی‌تر شود. لیکن از طرفی باید توجه داشت که این دولت اعتدالی است. دولت اصلاحی می‌تواند شبکه قوی رسانه‌ای داشته باشد. دولت اعتدالی هم نمی‌خواهد که التهاب ایجاد شود. باید شرایط دولت را درک کنیم اما حرف شما درست است. باید منابع رسانه‌ای دولت بدون شرمندگی حداقل در سطح گزارش و توضیح فعال و نافذ شوند.
اما در مورد یاس مردم نگرانی ندارم. این‌طور نیست که مردم از جایی به بعد ناامید می‌شوند. انتخابات ٩٤ نشان داد که مردم ایران ناامید نمی‌شوند. مردم به خود آگاهی رسیده‌اند. باید به تک‌تک مردم ایران احترام گذاشت چرا که ملت به خودآگاهی رسیده است. مثلا در محلات پایین اسلامشهر که بخش کمتر برخوردار کشور هستند فقط ٣٠ درصد در انتخابات شرکت کردند. این مساله خیلی مهم است. چرا که پایگاه سنتی اصولگراها بوده است. در آنجا جمعیت نهاد و تشکلی غیر از نهادهای وابسته به اصولگراها نمی‌تواند وارد شود. با این حال ٧٠ درصد این مناطق در انتخابات شرکت نکرد (این حتی اعتراض به اصولگراها بود) و بخشی از این میزان به اصولگرایان دیگر اعتماد ندارد. از آن ٣٠ درصد هم یک سوم‌شان به لیست امید رای دادند که دقیقا نشان می‌دهد اقشار کم‌بهره و آسیب‌دیده هم در کشور به خودآگاهی رسیده‌اند. از این رو در انتخابات آینده نگرانی ندارم و معتقدم کابوس تندروها و حضور آقای روحانی در عرصه مدیریت اجرایی کشور برای تندروها دوباره تکرار می‌شود.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب