دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نگاه کاربران شبکه‌های اجتماعی به بیانیه لوزان:

از سیزده‌به‌در در لوزان تا تصویر خیالات در خیابان‌های شهر

بیانیه مشترک ایران و قدرت‌های جهانی در لوزان سوئیس از موضوعاتی بود که "موجی" از واکنش‌ها را در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشت.
کد خبر : 10648

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، در ادامه گوشه‌ای از این واکنش‌ها را می‌خوانید:


صفحه «حزب الله لبنان» در گوگل پلاس، بخشی از سخنرانی سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در شب عاشورای محرم ۱۴۳۵ را منتشر کرد:
اگر توافقی بین المللی درباره‌ی پرونده‌ی هسته‌ای ایران صورت بگیرد...
درباره‌ی سرنوشت #مذاکرات پرونده‌ی هسته‌ای #ایران دو احتمال وجود دارد. یا به اتفاق نظر دست پیدا می‌کنند یا به اختلاف می‌خورند و خدای ناکرده کار به #جنگ می‌کشد. این‌ها می‌گویند #حزب_الله از مذاکرات نگران، سرگردان و دستپاچه و… است. اگر خدای ناکرده امور به سمت جنگ در منطقه رفت، همه باید نگران باشند. البته اگر این طور شد دیگران باید بیش از ما نگران باشند.


حالت دوم: این که به توافق می‌رسند. این را از بنده ضبط کنید. تلویزیون‌ها در حال پخش مستقیم هستند. خوب دقت کنید و صدا و تصویر را ضبط کنید. اگر توافقی بین المللی درباره‌ی پرونده‌ی هسته‌ای ایران صورت بگیرد بعد از آن گروه ما در داخل و منطقه قدرتمندتر و شرایطش بهتر خواهد بود.


سیزده به در لوزان


تصویر زیر نیز در برخی از شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است:



محسن مهدیان از روزنامه‌نگاران اصولگرا در صفحه شخصی خود در گوگل پلاس در یادداشتی با عنوان «چه چیز را مطالبه کنیم و چه را حمایت؟» نوشت:


از دیشب تا حالا در شبکه های اجتماعی هیجان زائد الوصفی علیه مذاکرات شکل گرفته است. حق نیز همین است. مساله ملی است و مردم ما نیز غیرتی. اما قبل از هر ارزیابی باید مساله به اندازه کافی روشن باشد. بدانیم چه چیز را باید نقد و چه را حمایت کنیم. مساله اینجاست!
آنچه قابل حمایت است؛
آنچه قابل حمایت است سند منتشر شده توسط وزارت خارجه ایران و بیانیه وزیر خارجه است.


چرا حمایت؟
خط قرمزها رعایت شده است. تحریم ها یکجا لغو می شود. حق غنی سازی پذیرفته شده است. پژوهش و توسعه سرجای خودش است. بیانیه الزام آور نیست و نیازی به مصوبه مجلس ندارد و باقی مسائل..
البته در ازای این دست آورد، چیزهای مهمی هم داده ایم که سخت و البته طبیعی است.
نباید انتظار داشت که از مذاکره با 6 نماینده استکبار، معجزه ای حاصل شود. مگر اینکه بزنیم زیر میز که این حرف دیگری است.
دلسوزی و خیرخواهی بدون توجه به واقعیت ها، افسردگی می آورد.
چه چیز را باید مطالبه کنیم؟
1- اصل اول حمله به آمریکا است. روشن است که بین مردان ایرانی و تیم آمریکایی در مذاکرات، به چه کسی باید اطمینان کنیم. پس متهم اصلی آمریکاست که خلف وعده کرده و دروغ می گوید. این مساله باید برای مردم روشن شود. مهمترین کار رسانه این است.
اینکار نشود، بدون تردید خیانت کردیم. نباید فراموش شود که اول این مردم و افکار عمومی هستند که هویت و قدرت مقاومت می سازند و بعد هسته ای و غنی سازی و غیره


2- تیم مذاکره کننده باید به این سطح از آشفتگی در خصوص اسناد مذاکرات پاسخ دهد. باید هرچه سریعتر برای تشویش صورت گرفته و دروغگوئی طرف آمریکایی توضیح داشته باشد. باید تفاوت بیانیه ارسالی به رسانه ها و آنچه توسط ظریف قرائت شد را روشن توضیح دهد. در نهایت اینکه باید هرچه سریعتر در گفت وگو با خبرنگاران ابعاد مبهم مذاکرات را توضیح دهد.
لازم است درست مطالبه کنیم. بدانیم چه را مطالبه کنیم.


کاربری به نام حاج علی در گوگل پلاس هم تصویر زیر را به اشتراک گذاشته و در توضیح آن نوشته است: اینجا تهران است، در جشن توافق ! مردم خیالات خود را در خیابان‌ها به تصویر می کشند.



محسن ماندگاری، سردبیر سابق روزنامه جام جم در فیس‌بوک نوشت:


1. تفاهم سیاسی بدست آمده اگرچه امیدوار کننده است اما به دلیل دست اندازهای بیشمار پیشرو جایی برای این جشن و شادمانی دیشب و امروز ندارد. راه پیش رو در سه ماه آینده آنقدر دشوار و پرپیچ و خم و حتی برگشت پدیر است که باز نفسها در سینه ها حبس خواهد کرد. انشالله که به خیر بگذرد و ساه ماه دیگر جشن اصلی برپا شود.


2. برخی تندروها چنان از تفاهم به دست آمده انتقاد می کنند و برخی از مفاد آن را مخالف منویات خود می دانند که انگار قرار به مذاکره و معامله نبوده. قرار بوده در لوزان ما دستور بدهیم به رفع تحریم‌ها و کری و همتایانش دستورات ما را صرفا تقریر کنند و آن بشود بیانیه سیاسی!


3. هم در ایران و هم در آمریکا باید مفهوم برد- برد روشن تر شود. در نگاه تندروهای دو طرف مفهوم برد دقیقا همان تقریر دستورات توسط طرف مقابل است.


جیغ و دست و هورا دیگه بسه … !


سیامک قاسمی، تحلیلگر اقتصادی و مدرس دانشگاه نیز در فیس‌بوک یادداشتی با عنوان «جیغ و دست و هورا دیگه بسه … ! »نوشت:


خودتون را حاضر کنید براى آغاز جدى سال ٩۴ که به نظر مى رسد یکى از سخت ترین و پیچیده ترین سالهاى اقتصاد ایران در طى همه سالهاى گذشته است …. با فرض برداشته شدن تدریجى و مرحله به مرحله تحریمها سال ٩۴ سالیست که :


- دولت در خوشبینانه ترین حالت تنها ٢۴ میلیارد دلار درآمد ارزى دارد و این برابر است با درآمد ارزى ایران در سال ١٣۵۶ و این درحالى است که درآمدهاى ارزى ایران در همین سال ٨٩ نزدیک به ١١٠ میلیارد دلار بوده است !


- کسرى بودجه احتمالى دولت در این سال با توجه به کاهش شدید درآمدهاى ارزى و افزایش قابل توجه بودجه هاى جارى و احتمالا بالاى استقراض دوباره از بانک مرکزى حتى تا سقف بیست تا سى هزار میلیارد … !


- احتمال افزایش تورم در اقتصاد ایران به دلیل ادامه رکود و آغاز دوره تورم سمت عرضه یا cost push inflation


- ادامه پایین ماندن قیمت جهانى نفت و مواد معدنى و پتروشیمى در سال ۲۰۱۵ !


- ادامه رکود نسبى ( نرخ رشد کمتر از نرخ تورم ) در بخش مسکن در سال ٩۴ به دلیل کاهش قابل توجه سرعت رشد نقدینگى و ادامه پدیده مازاد عرضه و کاهش شاخص مهم Affordabillity در بخش مسکن !


- احتمال ادامه کاهش نسبى قیمت ارز در پى موج خوش بینى بیانیه مطلوعاتى مشترک و سپس آغاز حرکت افزایشى قیمت ارز در اقتصاد ایران حتى در صورت رفع همه تحریم ها در یک افق چند ساله !


- احتمال افزایش نسبى شاخص بورس در روزهاى اولیه افتتاح بازار به دلیل خوش بینى سیاسى بازار از بیانیه مشترک و سپس ایستایی شاخص بویژه به دلیل کاهش درآمدهاى شرکت هاى کالا پایه بورس و البته احتمال افزایش نسبى ارزش سهام برخى گروهها !


- تراز منفى هشت میلیارد دلارى صندوق توسعه ملى و ایجاد ده میلیارد دلار تعهد تازه در بودجه براى صندوقى با تراز منفى !


اینها بخشى از واقعیت هاى اقتصادى سال ٩۴ است با فرض اینکه تحریم ها مرحله به مرحله و تدریجى رفع شود و این باعث مى شود موفقیت هاى اقتصادى در این سال مرهون تلاش، هوش اقتصادى و تخصص در بازارهاى سرمایه گذارى و نوع خاصى از بیزینس هاست


صبا آذرپیک، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب یادداشتی با عنوان «آن روزهای سیاه و صبر ظریف» در فیس‌بوک نوشته است:


وقتی سال 86 در پایان یکی از جلسات بنیاد باران با آقای ظریف در مورد وضعیت دیپلماسی کشور حرف می زدیم، با اوج اندوه گفت "علم روابط بین‌الملل " هیچ پاسخی برای این سیاست‌های ‌آقایان نداره و حتی حاضر نیستم در نقدش مصاحبه‌ای کنم، چون مطمئن هستم آقایان عامدانه این گونه رفتار می کنند.


و چقدر خوشحالم که تاریخ نشان داد "امید" تنها سرمایه ما نیست، سرمایه اصلی کشور سیاست مدارانی هستند که تخصص و علم شان را در روزهای سخت، از ایران خارج نکردند، با انبوهی از تجربه ترجیح دادند به جای ترک ایران بمانند و صبر کنند و در لحظه هایی که هم حاکمیت و هم جامعه به امثال آن‌ها نیازمندند و به طرف شان رو می آورند، کشورشان را از نعمت حضورشان بی بهره نگذارند.


پ.ن: آن روزها کمی حتی مکدر خاطر بودم که چرا جناب ظریف این میزان ناامید است و حسرت می‌خوردم که کاش به میدان نقد می‌آمد، اما گویا وی بهتر از امثال ما،آینده آن روزهای سیاه را خوانده بود.


این روزنامه‌نگار در یادداشت دیگری نوشت:


و یاد می کنیم از بیمارانی که در روزهای تحریم که متاسفانه بخش دارویی را هم در بر گرفته بود، فقط به خاطر نبود داروهای خاص، فوت کردند.
و با اندوه یاد می‌کنیم از خانواده‌هایی که در ده سال گذشته تحریم، فشار اقتصادی، تورم،زندگی شان را به سیاهی مطلق کشاند و یاد می‌کنیم از میلیاردها دلاری که خرج دور زدن تحریم شد و به جیب کاسبان آن رفت و یاد می‌کنیم از تمام فعالان سیاسی که سال 88 هر قدر گفتند به دنبال دولتی هستند که ایران را از بن بست هسته ای خارج کند، گوش شنوایی برای حرف شان نبود، به جز زنجیر و تهدید.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته