تصاویر جعلی، واقعیت محدود/ رسانههای معاند سوار بر موج تجمعات مسالمتآمیز
به گزارش خبرگزاری آنا؛ تجمع امروز شماری از کسبه در تهران، به یکی از موضوعات پربیننده فضای رسانهای تبدیل شد؛ تجمعی که ریشههای آن را باید در فشارهای اقتصادی، نوسانات نرخ ارز، افزایش هزینهها و دشواری ایفای تعهدات مالی در جامعه و از طرف مردم جستوجو کرد. با این حال، آنچه در بخش قابلتوجهی از رسانههای معاند و فارسیزبان خارج از کشور و شبکههای وابسته به جریان ضدانقلاب برجسته شد، تصویری متفاوت، اغراقآمیز و در برخی موارد کاملاً مخدوش از واقعیت میدانی بود.
طبق بررسیهای میدانی و گزارشهای خبرنگاران حاضر در محل این تجمعها، در چارچوب اعتراض صنفی و با تمرکز بر مسائل اقتصادی شکل گرفته و بدون درگیری یا تنش پایان یافت. حضور نیروهای انتظامی نیز در حد مدیریت فضا و جلوگیری از اخلال در رفتوآمد شهری بوده و گزارش مستندی از برخورد سازمانیافته یا «حمله گسترده به پلیس» آنگونه که برخی رسانهها ادعا کردند تأیید نشده است.
بازی با تصویر و ویدئوهایی که حقیقت ندارند
در مقابل این واقعیت میدانی، موجی از ویدئوها و کلیپها در شبکههای اجتماعی منتشر شد که مدعی «درگیری شدید»، «خشونت گسترده» یا «حمله معترضان به نیروهای انتظامی» بودند. بررسی دقیقتر این محتواها نشان میدهد بخش قابلتوجهی از آنها یا فاقد زمان و مکان مشخصاند، یا اساساً مربوط به سالهای گذشته هستند.
در میان کلیپهای منتشرشده، فیلمهایی دیده میشود که به وقایع سالهای قبل در شهرهایی مانند مشهد، تبریز یا حتی مناطقی خارج از محل تجمعهای اخیر مربوطند، اما اکنون بدون اشاره به تاریخ و محل واقعی، بهعنوان «تصاویر تازه» بازنشر میشوند. این شیوه، پیشتر نیز در جریان اغتشاشات سالهای قبل یا حوادث اجتماعی تجربه شده و یکی از تکنیکهای شناختهشده برای القای بحران فراگیر است.
حتی در برخی موارد، نشانههای آشکار تدوین، برشهای هدفمند و حذف بخشهای آرامتر صحنه قابل مشاهده است. برخی دیگر از ویدئوها نیز اساساً ساختگی یا بازسازیشدهاند؛ محتواهایی که بدون منبع معتبر، تنها با یک عنوان هیجانی در کانالها و حسابهای ناشناس منتشر میشوند و سپس توسط رسانههای ضدانقلاب بازنشر رسمی میگیرند.
مرزبندی صنف با حاشیهسازان
نکته قابلتوجه آن است که امروز به گواه شاهدان و خبرنگاران میدانی بخش زیادی از خود کسبه نیز با شعارها و رفتارهای خارج از چارچوب صنفی همراهی نکردهاند. گفتوگوهای میدانی نشان میدهد مطالبه اصلی معترضان، ثبات بازار، روشن شدن سیاستهای ارزی و امکان برنامهریزی برای ادامه فعالیت اقتصادی بوده است، نه تقابل سیاسی یا درگیری خیابانی.
همین مرزبندی صنفی، عاملی است که در روایت رسانههای معاند عمداً نادیده گرفته میشود. در این روایتها، یک اعتراض اقتصادی مشخص، به یک «خیزش امنیتی» تعمیم داده میشود؛ تعمیمی که با واقعیت تطابق ندارد، اما برای تولید حس ناامنی و بیثباتی کارکرد رسانهای دارد.
مسئولیت پاسخگویی و خلأیی که رسانههای معاند پر میکنند
با وجود این نقد جدی به روایتسازیهای جعلی، نمیتوان از یک واقعیت مهم عبور کرد: مشکلات اقتصادی کسبه واقعی است و نادیده گرفتن آن، خود به گسترش بیاعتمادی کمک میکند. هر اندازه پاسخگویی مسئولان کندتر، مبهمتر یا کلیتر باشد، فضای بیشتری برای سوءاستفاده رسانهای فراهم میشود.
تجربه نشان داده است که در غیاب روایت دقیق، شفاف و بهموقع از سوی منابع رسمی و رسانههای داخلی، روایتهای جعلی بهسرعت تبدیل به مرجع میشوند؛ حتی اگر مبتنی بر ویدئوهای قدیمی، بیربط یا ساختگی باشند. جنگ امروز، صرفاً جنگ اقتصاد یا خیابان نیست؛ جنگ روایتهاست.
میان واقعیت اقتصادی و پروژه بیثباتسازی
آنچه امروز شاهد آن هستیم، همزمان دو سطح متفاوت دارد: از یکسو فشار واقعی بر اقتصاد خرد و معیشت اصناف، و از سوی دیگر تلاش سازمانیافته برخی جریانهای رسانهای برای تبدیل هر نارضایتی محدود به نشانهای از فروپاشی و ناامنی. تفکیک این دو سطح، شرط تحلیل منصفانه و دقیق است.
اعتراض صنفی باید شنیده شود و برای آن راهحل ارائه گردد، اما روایتسازی جعلی و استفاده از تصاویر قدیمی و ساختگی نیز باید افشا شود. بیتوجهی به هر کدام از این دو، تحلیل را ناقص و افکار عمومی را آسیبپذیر میکند.
در نهایت، مدیریت این فضا نه با انکار مشکلات ممکن است و نه با پذیرش روایتهای تحریفشده. راه عبور، شفافیت، پاسخگویی صادقانه و هوشیاری رسانهای است؛ همان چیزی که میتواند فاصله میان واقعیت و تصویر جعلی را برای افکار عمومی روشن کند.
انتهای پیام/