خشم سفیر شیطان نشانه چیست؟

اظهارات تهدیدآمیز مایک هاکابی علیه ایران، بیش از آن‌که نشانه قدرت واشنگتن و تل‌آویو باشد، بیانگر سردرگمی و اعتراف تلخ به شکست راهبرد فشار حداکثری است؛ شکستی که با واکنش مقتدرانه تهران، معادلات دشمن را در سطوح میدانی و سیاسی کاملاً بر هم زده است.

به گزارش خبرگزاری آنا، اظهارات اخیر مایک هاکابی، سفیر ایالات متحده در سرزمین‌های اشغالی، علیه ایران، هرچند در ظاهر تلاشی برای صدور تهدید و فشار است، اما در عمق خود، پژواک شکست‌های میدانی و استراتژیک واشنگتن و تل‌آویو را به همراه دارد. هاکابی، که خود از معدود چهره‌های برجسته در حزب جمهوریخواه با حمایت بی‌قید و شرط از سیاست‌های جنگ‌طلبانه اسرائیل است، در اظهاراتی مدعی شد که ایران از حمله آمریکا به فردو درسی نگرفته است.

این ادعا، در حقیقت، اعتراف رسمی آمریکایی‌ها به عدم تحقق اهداف دشمن در آن عملیات محسوب می‌شود. وقتی یک طرف درگیر پس از صرف هزینه‌های هنگفت نظامی و سیاسی، مجبور می‌شود با ادبیات تهدیدآمیز و غیرمستقیم، عدم دستیابی به اهداف خود را پنهان کند، این خود بزرگترین سند بر شکست است. حمله‌ای که هدفش بازدارندگی ایران یا تغییر محاسبات هسته‌ای آن بود، با واکنش قاطع تهران مواجه شد و در نهایت، نه تنها خللی در عزم ایران وارد نکرد، بلکه توجیه حقوقی و امنیتی موجهی برای تعدیل همکاری‌های آتی با آژانس فراهم آورد.

هاکابی، که از او به عنوان «سفیر شیطان در سرزمین شیاطین» یاد می‌شود، با این لفاظی‌ها مصداقی آشکار از شکست کامل در نبرد ترکیبی (عملیات روانی، سایبری و نظامی) علیه جمهوری اسلامی را ظهور و بروز داده است. خشم او، که در کلماتش موج می‌زند، نه از قدرت ایران، بلکه از ناتوانی در مهار آن نشأت می‌گیرد. این عصبانیت، در واقع، فراتر از یک اظهارنظر سیاسی صرف است؛ خشم و نارضایتی و وحشت سیستماتیک واشنگتن و تل‌آویو از این است که استراتژی «فشار حداکثری» نه تنها نتیجه نداده، بلکه به یک «بازدارندگی معکوس» برای آنها تبدیل شده است. این شکست را می‌توان در دو سطح متنی و فرامتنی مورد توجه و تحلیل قرار داد.

در بخشی متنی ماجرا، شاهد عدم دستیابی به هدف مورد نظر در عملیات نظامی- امنیتی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران هستیم. در این نبرد، فرضیه آنها مبنی بر اینکه ایران در برابر فشار‌ها کوتاه خواهد آمد، به‌طور کامل رد شد.

بعد فرامتنی شکست دشمنان نیز قابل توجه است: از دست دادن ابزار چانه‌زنی در پرونده هسته‌ای. ایران نشان داد که خطوط قرمز هسته‌ای خود را بدون مستمسک حقوقی و در شرایط امنیتی تحمیلی، به هیچ وجه نادیده نخواهد گرفت. خروج از توافقات نظارتی، پاسخی مستقیم به این تجاوزات بود که آمریکا و اسرائیل نتوانستند پیامد‌های آن را کنترل کنند.

در نهایت، هرچه خشم سفیر شیطان و لفاظی‌های تهاجمی او افزایش یابد، مهر تأییدی بر این حقیقت است که ایران در برابر تجاوزات، نه تنها عقب‌نشینی نکرده، بلکه محاسبات دشمن را به هم ریخته و آنها را در موقعیت مستاصل قرار داده است. این خشم، بزرگترین نشانه شکست عملیاتی و فرامتنی دشمن در برابر اراده ملت ایران است.

انتهای پیام/

ارسال نظر