ذهنها در جریان آزاداندیشی به حرکت درمی آید/ هستههای کوچک و کیفی گفتوگو، گام اولیه جلسات آزاداندیشی
مهدی احمدی، خبرنگار آنا در گرگان- 14 مرداد سال گذشته یعنی حدود یک سال پیش، تشکیل شورای عالی آزاداندیشی در دانشگاه آزاد اسلامی زیر نظر رئیس هیات امنا و نیز ساختار تشکیلاتی و آییننامه داخلی آن در کمیسیون دائمی هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی تصویب شد.
آنگونه که حجتالاسلام امیرعلی لطفی دبیر شورای عالی آزاداندیشی دانشگاه آزاد اسلامی میگوید، این شورا بر اساس شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور شکل گرفت.
او تشکیل شورای عالی آزاداندیشی را در راستای بیانات مقام معظم رهبری عنوان و اظهار کرده است که آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس هیات امنا و موسس دانشگاه آزاد اسلامی با توجه به نگاه واقعبینانه، دلسوزانه و متناسب با نیازهای کشور، ضرورت ایجاد این شورا را متذکر شده و دستور ایجاد آن را در هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی داد.
وی تاکید میکند که این شورا به هیچ وجه سیاسی نیست و اختصاص به دانشگاه آزاد اسلامی نداشته و ترکیب اصلی این شورا را بیشتر استادان غیردانشگاه آزادی تشکیل میدهند و با توجه به اهداف این شورا و برنامهریزیهایی که انجام شده، در 5 سال آینده شاهد تحول و پویایی در نظام آموزشی، استادان و ... ایجاد شده و فرصتهای جدید برای دانشگاه آزاد اسلامی فراهم خواهد شد؛ با بحثهایی هم که انجام شده، مقرر است دروس اختیاری با عنوان آزاداندیشی در همه دورههای آموزشی ایجاد شود.
برگزاری کارگاه دانشافزایی با موضوع آزاداندیشی دینی در گرگان و انتخاب دکتر شادمان شکروی به عنوان نماینده شورای عالی آزاداندیشی دینی دانشگاه آزاد اسلامی در این استان بهانهای شد تا به سراغ این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی گرگان رفته و نظرش را درباره آزاداندیشی جویا شویم.
* آقای دکتر! چشمانداز اولیه شما از موضوع آزاداندیشی چیست؟
- در یک نگرش واقعبینانه، تصور نمیکنم بتوان پرشتاب و نزدیک به ایدهآل حرکت کرد و شاید سقف واقعیت به مراتب از انتظار ما کوتاهتر باشد، باز باید این رویداد خجسته را به فال نیک گرفت.
هنگامی که شرح وظایف نمایندگان شورای عالی آزاداندیشی را بررسی میکردم، به نظرم رسید که به طور طبیعی بضاعت دانشگاههای ما در حدی نیست که در کوتاه مدت بتوان به اهداف آن دست یافت و یا حداقل به آن نزدیک شد. این از قدر و منزلت دانشگاهها نمیکاهد و بر آن نمیافزاید. صرفا به عنوان یک واقعیت و بر مبنای تجربه عرض میکنم؛ رویکرد ما در این سالها تا حد زیادی مکانیکی و بر مبنای قواعد آهنینی بوده است که به ناچار، با تکاپوهای ذهنی و خلاقیتهای ساختارشکن (با رعایت اصول و مبانی حاکم بر کشور) در تعارض بوده است.
فعلا دانشجویان و استادان دانشگاه در دانشگاههای ما چه دولتی و چه غیردولتی، جزایر منفکی هستند که به هم پیوستن آنان و تشکیل مجمع الجزایر فکری دشوار است، غیرممکن نیست. راهکارهای مدیریتی خود را میطلبد ولی دشوار است. نکته تازهای عرض نکردم. شاید این هم تازگی نداشته باشد که در استان گلستان نیز، همین معضل به صورت حاد وجود دارد. نمیگویم کمتر یا بیشتر از دیگر استانها. اما به هر حال وجود دارد. معضلات اقتصادی و تلاطمهای شدیدی که ظرف سالهای گذشته بر بدنه فکری دانشگاهها وارد شد به این معضل دامن زده است و بیهویتی نسبی را نیز به عدم استراتژی افزوده است.
فکر میکنم در نگرشی منطقی و نه احساسی، تبعات سالهای گذشته و عملکرد نه چندان هوشمندانه دولت قبل، تا سالهای سال روان سیستمهای دانشگاهی را درگیر خواهد کرد و این به اضافه بحرانهای اقتصادی، سبب خفه شدن ناخوداگاه هرگونه نطفه آزاداندیشی به معنی واقعی خواهد شد. استان گلستان نیز به هیچ عنوان از این قاعده مسثنی نیست و چه بسا شدیدتر و عمیقتر با آن درگیر شده باشد.
* شرایط فعلی دانشگاه را برای ورود به این مباحث فراهم میبینید؟
- همانطور که قبلا عرض کردم شرایط به طور بالقوه برای ترویج بحثهای اصیل آزاداندیشی مهیا نیست. افراد حق دارند آن را جدی نگیرند چون درگیر مسائل و موضوعات دیگر هستند. همانند موضوع اقتصاد دانشبنیان و توسعه پایدار اقتصادی؛ دانشگاههای استان گلستان در این زمینه نیز تمرینهای لازم را نکردهاند و از این رو رویکردهای توام با آزمون و خطا و بدون اخذ نتیجه راضی کننده، جزیی از ذات سیستم خواهد بود.
چنانکه عرض کردم، این واقعیتی است که به هرحال باید پذیرفت. نمیتوان آن را با حرکات مقطعی نظیر همایشها، جلسات تبادل نظر و حتی اجتماعات شیک در سالنهای مجلل جبران کرد. مساله عمقی است و لاجرم رویکرد خاص خود را میطلبد. صادقانه عرض کنم که این رویکرد نمیتواند حداقل در کوتاه مدت مطلوب خود سیستم باشد، چون کند و بینتیجه، واضح و سریع است. بنابراین رویکرد ما ناخوداگاه آمیزهای خواهد بود از خودنماییهای ظاهری به منظور تثبیت خود و در لابلای آن حرکات عمیق و بنیادین که کمتر کسی ضرورت آن را درک خواهد کرد. نوعی ضرورت که کمتر کسی ضروری بودن آن را حس میکند، رویکردی دوگانه، ولی اجتنابناپذیر است.
*با همه شرایط و مفروضاتی که مطرح کردید، شرایط را برای ورود جدی به موضوع آزاداندیشی چگونه ارزیابی میکنید؟
- اکنون تاکید بر جلسات گفتوگو در حوزههای مختلف و رشتههای متفاوت را از نظر زمانی و اجرایی، عملیتر میبینم. باید این جلسات را جدی گرفت و دیگر اهداف را به مرور از دل آن بیرون کشید. در یک نگرش منطقی به نظر میرسد که نیل به اهداف دیگر از طریق همین رویکرد ممکن باشد ولی چنانکه عرض کردم شاید در ابتدا پراکنده، با فاصله و دور از ایدهآل باشد. سعی کنیم جلسات گفتوگو را فعال کنیم و این جلسات در محدوده علوم طبیعی، ادبیات و هنر و علوم انسانی باشد. بخشهای کشاورزی و پزشکی و مهندسی را حداقل اکنون برای ورود به این حوزهها که بار نظری بیشتری دارند، مناسب نمیدانم. البته بیتردید بعدها بعد از شکل گرفتن هستههای گفتوگو، میتوان از رشتههای مبتنی بر مهندسی و محصولگرایی نیز استفاده کرد.
*چه رویکردی را شخصا برای فعال کردن هستههای آزاداندیشی پیشبینی میکنید؟
- هستههای گفتوگو در ابتدا کوچک و تا حد امکان کیفی باشد. به هرحال امروزه آنقدر همایش بزرگ در کشور داریم که نیازها را به طور کامل برطرف میکند. در عین حال میکوشم از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در کنار هیأت علمی آغاز کنم. با آنان که شناخت بیشتری دارم، تمرینات اولیه را انجام خواهم داد و ماحصل تجارب خویش را اعلام خواهم کرد. در مورد عنوانها و موضوعات بحث، البته استفاده از شگردهای جذب مخاطب سودمند است. مواقعی گفتوگوهای آزاد به بهانه یک داستان یا یک مقاله و یا حتی بیان یک اندیشه، به مراتب بیش از بحثهای پرطمطراق نظری و تئوریک افراد را به هم نزدیک میکند. تصور میکنم جلسات ماهیانه به بهانههای مختلف منطقی باشد و البته این جلسات را میتوان رفته رفته از نظر زمانی و ظاهری، منسجمتر کرد.
* نتیجه این رویکرد را چگونه ارزیابی میکنید؟
- امیدوارم به مرور زمان با این رویکرد، استعدادها به همراه ذهنها خود را نشان دهند و دریچههای جدیدی باز شود. چنانکه عرض کردم فعلا چندان امیدوار نیستم و این نوعی بدبینی منطقی است تا ریشه در احساس داشته باشد. اما در عین حال خوشبین هستم که بهتدریج سخت افزار لازم در سیستم ورود کند. آن گاه دیگر اهداف قابل اجرا خواهد بود. هم اجرا و هم به نوعی نهادینه شدن که این دومی البته به مراتب دشوارتر است.
* دورنمای شما از فعالیت به عنوان نماینده شورای عالی آزاداندیشی در استان گلستان چیست؟
- فعلا برای کلیت سیستم استان گلستان و بخشهای مدیریتی، دورنمای شفافی از مساله قابل تصور نیست. راستش را عرض کنم برای خود من هم نیست. با وجود این چون سالها تجربه جلساتی از این دست را در دانشگاههای مختلف داشتهام، میتوانم به قاطعیت عرض کنم که در صورت تداوم جریانساز خواهد شد. نمیدانم از این جریان چگونه استفاده میشود ولی شک ندارم که جریان ایجاد خواهد شد و ذهنها به حرکت درمی آید. بخصوص جوانها که مستعدتر و مشتاقتر و از درگیریهای روزافزون زندگی، دورتر هستند. به طور طبیعی آنچه سیستم را راضی میکند اینکه حرکتی بشود و ابراز رضایتی بشنوند. سعی میکنم چنین باشد تا زمانی که به طور طبیعی بصیرت لازم در دانشگاهها ایجاد شود و اشتیاق از جانب ایشان باشد.
* چه موضوعاتی را برای آزاداندیشی در استان گلستان پیشنهاد میکنید؟
- حوزههایی که عرض کردم میتواند محملی برای بحث باشد. ضمن اینکه میکوشم موضوعات به شکلی باشد که حاشیهساز نشود و در عین حال بر غنای فکری بیفزاید و تا حد امکان وزن دانشگاهی داشته باشد. تصور نمیکنم موضوعاتی از این دست مورد استقبال قشر کثیر قرار گیرد. به هرحال دانشجویان و حتی هیات علمی نیز امروزه به مسائلی که جنبه عمومی داشته باشد و نیازهای پایه ایشان را هدف قرار دهد، بیشتر علاقه نشان میدهند. مسائلی مانند ازدواج و کسب درآمد و رفع افسردگی و نظیر این. نمیگویم این همه آزاداندیشی نیست یا نمیتواند در این چارچوب جای گیرد. منتها، آنچه در این حوزهها مطرح میشود، بیرون از دانشگاه نیز مطرح میشود و میان این دو چندان تفاوتی نیست. افزون بر اینکه، اینقدر به طور روزمره از این سنخ مسائل و گفتوگو و شنیدها برگزار میشود که حتی در صورت برگزاری دیگر بار آن، وزن بیشتری به مجموعه آزاداندیش سیستم اضافه نشده است.
* جناب آقای شکروی، کمی از حضورتان به عنوان نماینده شورای عالی آزاداندیشی دانشگاه آزاد اسلامی استان گلستان هم بفرمایید.
- چندی قبل از طرف شورای عالی آزاداندیشی نامهای مربوط به رئوس وظایف نمایندگان شورای عالی آزاداندیشی در استانها را دریافت کردم که از این نظر باید از توجه رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان گلستان، سپاسگزار باشم، چراکه حضور حقیر در مجموعه ای که رسالت عظیم ترویج آزاداندیشی را در دانشگاهها بر عهده دارد، باعث مباهات است.
انتهای پیام/