۶۰۴۲ مرکز آموزشی در تهران و تنها ۳ تأییدیه ایمنی؛ مسئله ایمنی در مدارس پایتخت بحرانی است
به گزارش خبرنگار آنا، ایمنی در مدارس از بدیهیترین حقوق کودکان و از پایهایترین وظایف حاکمیتی است؛ حقی که نباید به ملاحظات اداری، کمبود اعتبار یا تعلل مدیریتی گره بخورد. خانوادهها فرزندان خود را با اعتماد به نظام آموزشی راهی مدرسه میکنند، با این انتظار بدیهی که محیط آموزش، امنتر از هر فضای عمومی دیگری باشد.
با این حال، شواهد میدانی و آمارهای رسمی نشان میدهد که این اعتماد در بخشی از مدارس پایتخت با واقعیتی نگرانکننده مواجه است؛ واقعیتی که اگر جدی گرفته نشود، میتواند به بحرانهای جبرانناپذیر انسانی و اجتماعی منجر شود.
در شرایطی که ارتقای کیفیت آموزش به یکی از شاخصهای توسعه تبدیل شده، غفلت از ایمنی فضاهای آموزشی نهتنها یک ضعف مدیریتی بلکه مصداق روشن «خطرسازی ساختاری» است. حادثه در مدرسه صرفاً یک رویداد فنی نیست؛ زنگ خطری است که مستقیماً سرمایه اجتماعی، آرامش عمومی و اعتماد خانوادهها را نشانه میگیرد. اگر خدایی نکرده در سایه بیعملی دستگاههای مربوطه حادثهای صورت گیرد بدون شک موجی از مشکلات و اعتراضات را برای جامعه به همراه خواهد داشت.
۶۰۴۲ مرکز آموزشی؛ فقط ۳ تأییدیه کامل ایمنی
در همین رابطه کامران عبدولی، سرپرست معاونت حفاظت و پیشگیری از حریق سازمان آتشنشانی تهران در گفتوگو با خبرنگار آنا، در حال حاضر ۶۰۴۲ مرکز آموزشی در شهر تهران فعال است؛ مجموعهای که شامل مهدکودکها، مدارس دولتی و غیردولتی، متوسطهها و مراکز آموزش کودکان استثنایی میشود. با این حال از میان آنها فقط سه مرکز موفق به اخذ تأییدیه کامل ایمنی از سازمان آتشنشانی شدهاند.
این آمار بهروشنی نشان میدهد که بخش عمدهای از مدارس تهران همچنان با نواقص جدی ایمنی مواجهاند؛ نواقصی که در صورت بروز حادثه، امکان مدیریت و مهار بحران را به حداقل میرساند. نگرانی زمانی دوچندان میشود که بدانیم سهم قابل توجهی از این مراکز، مربوط به مهدکودکها و مدارس استثنایی است؛ فضاهایی که کودکان کمتوانتر و آسیبپذیرتر در آنها حضور دارند.
مدارس پرخطر؛ تهدیدی خاموش، اما دائمی
ارزیابیهای انجامشده نشان میدهد بسیاری از مراکز آموزشی تهران در طبقه «پرخطر» قرار گرفتهاند؛ مدارسی که احتمال بروز حادثه در آنها بالا و پیامدهای آن بالقوه فاجعهبار است. بخش دیگری از مدارس در سطح «میانخطر» طبقهبندی شدهاند و تنها تعداد محدودی در شرایط قابلقبول قرار دارند.
به بیان ساده، هر روز هزاران دانشآموز تهرانی در کلاسهایی تحصیل میکنند که در برابر آتشسوزی یا حوادث مشابه، کمترین آمادگی لازم را ندارند. این وضعیت نه یک هشدار احتمالی، بلکه یک واقعیت جاری است.
هشدارهای مستمر؛ پاسخهای حداقلی
به گفته عبدولی، سازمان آتشنشانی طی سالهای گذشته بارها هشدارهای لازم را صادر کرده، دستورالعملها را متناسب با شرایط مدارس تعدیل کرده و حتی مسیرهای کمهزینه و مرحلهای برای ایمنسازی پیشنهاد داده است. با این وجود، بخش قابل توجهی از مدیران و متولیان آموزشی، همچنان با تعلل، بیتفاوتی یا بهانه کمبود منابع از اجرای الزامات ایمنی سر باز زدهاند.
سرپرست حفاظت و پیشگیری سازمان آتشنشانی در این باره ادامه داد: برخی از مسئولین آموزش و پرورش، در پاسخ به پیگیریها و مطالبات آتشنشانی درخصوص مدارس ناایمن گفت که بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداریها تکلیف داره که ساختمونها رو از نظر ریسک حریق حادثه ارزیابی کنه و اخطار و تذکر بده.
بسیاری از اقدامات ضروری، نه پیچیدهاند و نه پرهزینه. نصب سامانههای ساده اعلام حریق، اصلاح چیدمان راههای خروج، استقرار خاموشکنندهها و آموزش اولیه کارکنان، میتواند از تبدیل یک حادثه کوچک به یک فاجعه انسانی جلوگیری کند.
آمارهایی که نباید فراموش شوند/ فوت ۱۴ دانشآموز تهرانی بر اثر آتشسوزی
طبق دادههای رسمی، طی پنج سال گذشته ۲۳۸ حادثه آتشسوزی در مدارس تهران ثبت شده که حاصل آن ۳۲ مصدوم و ۱۴ فوت بوده است؛ آماری که هرچند در ظاهر محدود به نظر میرسد، اما در حوزه کودکان، حتی یک مورد آن نیز غیرقابل پذیرش است.
در موضوع ایمنی مدارس، عدد صفر تنها عدد قابل قبول است. هر جان از دسترفته، شکست کامل نظام پیشگیری محسوب میشود.
هشدار قضایی؛ آیا پایان اغماض نزدیک است؟
سازمان آتشنشانی اعلام کرده مدارسی که در وضعیت پرخطر قرار دارند و تا پیش از آغاز سال تحصیلی آینده اقدام مؤثری برای رفع نواقص انجام ندهند، به مراجع قضایی معرفی خواهند شد. در چنین شرایطی، تعطیلی موقت یا جلوگیری از بازگشایی مدارس ناایمن، یک گزینه محتمل و قانونی خواهد بود.
این هشدار پیام روشنی دارد: ایمنی دانشآموزان خط قرمز است و هیچ ملاحظهای نمیتواند آن را به حاشیه براند.
واقعیت آن است که هزینه پیشگیری، در مقایسه با هزینههای انسانی، اجتماعی و حقوقی یک حادثه، ناچیز است. ایمنی یک انتخاب نیست؛ یک الزام قطعی است که باید پیش از وقوع بحران اجرا شود، نه پس از آن.
تأمین ایمنی مدارس مسئولیتی چندوجهی است. آتشنشانی وظیفه پایش و هشدار دارد. آموزش و پرورش مکلف به اجرا و اصلاح است. قوه قضاییه ناظر ترک فعلهاست و افکار عمومی مهمترین ضامن پیگیری مستمر. تجربه نشان داده هرجا مطالبهگری اجتماعی جدی بوده، روند اصلاح نیز شتاب گرفته است.
امروز زمان تصمیمگیری است؛ فردا دیر است
مدرسه ناایمن، حادثهای بالقوه است که تنها زمان وقوع آن نامشخص مانده است. تعلل در ایمنسازی مدارس، نه صرفاً یک ضعف اجرایی، بلکه پذیرش آگاهانه خطر است.
اکنون زمان تصمیمهای سخت، اما ضروری است. تصمیمهایی که یا امنیت کودکان را تضمین میکند یا مسئولیت فاجعههای آینده را بر دوش مدیران امروز میگذارد.
انتهای پیام/


