درگیرانه، رقابتی و غیرمنعطف | ترامپ قرن بیستویکم را چگونه میبیند؟
«کیومرث یزدانپناه» استاد جغرافیای سیاسی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، درباره سند راهبردی امنیت ملی آمریکا که اخیراً توسط ترامپ ابلاغ شده است، اظهار کرد: واشنگتن بهدنبال احیای نظام سلسلهمراتبی با اندیشه فاشیستی در ادامه قرن بیست و یکم است و مفاد اولیه سند راهبردی امنیت ملی آمریکا نیز مؤید این واقعیت به شمار میرود.
وی افزود: آمریکا در پی یک «رنسانس جدید» در جهان پیشرو است و برای استمرار هژمونی جهانی خود، تقابل ژئوپلیتیک را با ابزار دانش و فناوری دنبال خواهد کرد. در استراتژیهای جدید جهانی، سناریوهای «چهار بانده، سریعالسیر و برقآسا» جایگزین تصمیمگیریهای محتاطانه شدهاند و در چنین فضایی، فرصتسوزی بلای جان رقبا و قدرتهای در حال ظهور خواهد بود.

یزدانپناه با اشاره به تغییرات بنیادین در چارچوب سیاست خارجی آمریکا گفت: عناصر شکلدهنده سند راهبردی امنیت ملی ایالات متحده نشان میدهد جهان از «دوره گذار و احتیاطآمیز» عبور کرده و وارد «دوره تصمیم» شده است. یکی از مهمترین ویژگیهای نظام جدید جهانی این است که «درک ژئوپلیتیک» در سرنوشت و آینده کشورها نقشی حیاتی یافته است؛ زیرا تصمیم درست یعنی تضمین آینده و تصمیم غلط یعنی تبدیلشدن کشورها به بازیچه.
ایران باید مسیر جدیدی را انتخاب کند
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در جهانی که پوستاندازی کرده است، ایران باید مسیر جدیدی را انتخاب کند تا بیش از این در دام ژئوپلیتیک نیفتد.
یزدانپناه همچنین اظهار کرد: ایالات متحده در این سند متفاوت، «خودِ متفاوتش» را بیپروا به جهان نشان داده و استراتژی «سلطه دائمی آمریکا بر جهان پرآشوب» را برجسته کرده است. این سند شامل موضوعاتی است که هدف آن ایجاد برداشتهای دوگانه و متناقض برای رقبای نوظهور نسبت به آینده جهان است.
وی تأکید کرد: از طرف دیگر، سند جدید امنیت ملی آمریکا را میتوان نشانهای از «ترسهای آمریکایی» بابت تضعیف جایگاه جهانی این کشور نیز تحلیل کرد؛ زیرا این باور قطعی در واشنگتن وجود دارد که قرن بیستویکم میزبان قدرتهای جدیدی خواهد بود و انتقال بخشی از قدرت جهانی از نیمکره غربی به نیمکره شرقی اکنون اجتنابناپذیر است.
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به محورهای رقابتی این سند افزود: رقابتهای ژئوپلیتیک با قدرتهای همسطح، بهویژه از منظر بازدارندگی هستهای و دستاندازی به مناطق پارتلندی و قدرتساز - بهخصوص در حوزه انرژی و آبراهها - از دیگر محورهای مهم سند جدید است. بر این اساس، دامنه «محیطهای درگیرانه فیزیکی» در این مناطق بیش از هر زمان دیگر افزایش خواهد یافت.
جهان قرن بیستویکم «جهانی درگیرانه، رقابتی و غیرانعطافی»
یزدانپناه مهمترین مناطق ژئوپلیتیکی درگیرانه را چنین توصیف کرد: خلیج فارس و دریای عمان در «گسل میانی»، دریای چین شرقی، تنگه مالاکا و خلیج بنگال در «گسل شرقی»، و ژئوپلیتیک رو به فرسایش «گسل غربی» در اروپا. نقش مداخلهگران با محوریت آمریکا در این مناطق بسیار پررنگتر از بازیگران محلی خواهد بود و از همین رو، جهان قرن بیستویکم نه منزوی، بلکه «جهانی درگیرانه، رقابتی و غیرانعطافی» خواهد بود.
او ادامه داد: در این نظم جدید، «ژئوپلیتیک ستیزهجویانه و تقابلی» بر «ژئوپلیتیک سازهانگاری» غلبه خواهد داشت. آمریکا در جهان پرآشوب امروز قلابی واژگون در میان این اقیانوس پرتلاطم انداخته و آمیزهای از رفتارهای دوگانه جهانی ـ ملی را دنبال میکند؛ یعنی ترکیبی از جهانی منعطف و سازگار برای خود و جهانی غیرمنعطف برای دیگران.
یزدانپناه افزود: این رفتار دوگانه بخشی از سناریوهای پیچیده امنیتی و ژئوپلیتیکی آمریکا در سند راهبردی امنیت ملی آن را تشکیل میدهد. آمریکا بهدنبال بازیگرانی در عرصه بینالمللی است که با پذیرش نقشآفرینی مشارکتجویانه، وزن ژئوپلیتیک این کشور را افزایش داده و توان استراتژیک واشنگتن را در برابر نیمکره شرقی در حال ظهور تضمین کنند.
«محور اقتصادی» سند جدید
وی همچنین به «محور اقتصادی» این سند اشاره کرد و گفت: محور دوم استراتژی جدید آمریکا متمرکز بر حفظ هژمونی دلار و کنترل اقتصاد جهانی است. واشنگتن میکوشد با ایجاد تضمینهای لازم، قدرت اقتصادی خود را حفظ و حتی تقویت کند و از هرگونه لغزشهای مخرب اقتصادی در برابر رقبای قوی جلوگیری کند. به باور او، تمرکز بر این محور برای آمریکا بسیار مهمتر از موضوعات دیگر است؛ زیرا اگر واشنگتن در صحنه نظامی قدرتمند بماند اما در اقتصاد دچار لغزش شود، با چالشهای جدی مواجه خواهد شد.
این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: تمرکز بر پارتلندهای انرژی جهانی، بهویژه در منطقه خلیج فارس و آمریکای لاتین، از جمله اهداف استراتژیک سند راهبردی آمریکا به شمار میرود. این جهتگیری بخشی از جوهره ژئوپلیتیکی ایالات متحده برای مهار رقبای بهشدت نیازمند انرژی - شامل چینِ مصرفکننده، روسیهِ تولیدکننده و منطقه شبهقاره - است.
انتهای پیام/


