روایتسازی جدید روحانی برای تطهیر بحرانهای گذشته
به گزارش خبرنگار سیاسی آنا، اظهارات اخیر حسن روحانی، رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم، موج تازهای از واکنشها را برانگیخته است؛ سخنانی که او را در قامت یک منتقد و مصلح نشان میدهد، اما حافظه تاریخی جامعه، تصمیمات حساس و پیامدهای گسترده دوران هشتساله او را بهوضوح به یاد دارد. این روایتسازی تازه، بیش از آنکه نقدی صادقانه باشد، تلاشی برای بازتعریف گذشته و دور کردن مسئولیتها از خود تلقی میشود.
ادعای شفافیت در برابر کارنامه امنیتی
روحانی این روزها از «شفافیت» و «پرهیز از امنیتیسازی» سخن میگوید؛ اما مرور دوران مسئولیت او تصویر دیگری را نشان میدهد.
دهه نود یکی از پرالتهابترین مقاطع اجتماعی و امنیتی کشور بود؛ از اعتراضات گسترده تا بحرانهای دیپلماتیک، همگی در دورهای رقم خوردند که روحانی در رأس ساختار اجرایی و امنیتی قرار داشت.
با این وجود، او امروز با بازتعریف روایتها تلاش میکند گذشته را کمهزینه و متفاوت جلوه دهد.
تکرار تناقضها در روایتسازی
روحانی در اظهارات اخیر خود از بیتوجهی به هشدارها و مشکلات ساختاری انتقاد میکند، اما کارنامه اجرایی او نشان میدهد بسیاری از بحرانها زیر نظر مستقیم او مدیریت شده و در مواردی با واکنشهای دیرهنگام همراه بوده است.
نمونه بارز آن جمله معروف اوست: «خودم صبح جمعه فهمیدم»؛ جملهای که نمادی از تأخیر در تصمیمسازی و شکاف مدیریتی در یکی از حساسترین مقاطع کشور شد.
همزمان، تلاش روحانی برای نشانه رفتن انتقادها به سمت نیروهای مسلح – در حالی که این نیروها در جنگ ۱۲ روزه عملکردی موفق داشتند – از نگاه تحلیلگران تلاشی برای انحراف افکار عمومی و دور کردن مسئولیت از خود تعبیر میشود.
از امنیتیسازی تا روایتسازی
بازخوانی وقایع دهه نود نشان میدهد در همان دوران، محدودیتهای اجتماعی، اطلاعرسانی چندلایه، سکوت رسانهای و تصمیمات پرهزینه شکل گرفت.
با این وجود، روحانی امروز روایت را بهگونهای بازنویسی میکند که گویی خود از آن تصمیمات مبرا بوده است.
اما اسناد و شواهد موجود نشان میدهد او در بسیاری از تصمیمات کلیدی نقش تعیینکننده داشته و بخشی از همان ساختاری بوده است که اکنون منتقد آن است.
شاهدی برای مقابله با تاریخ سازی
در موضوع سقوط هواپیمای اوکراینی – یکی از بحرانیترین وقایع دهه نود – علی شمخانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، تأکید کرده بود اطلاع حادثه همان روز به روحانی منتقل شده است؛ موضوعی که با روایت دیرهنگام دولت وقت همخوانی ندارد و از تلاش برای بازنویسی تاریخ در همان روزهای بحران پرده برمیدارد.
گذشتهای که گریبانگیر امروز است
بازخوانی بحرانهای دهه نود – دورهای که رهبر انقلاب نیز بر لزوم اصلاح مسیر و جبران کمکاریها در آن تأکید داشتند – نشان میدهد آثار بسیاری از تصمیمات آن دوره همچنان گریبان جامعه را گرفته و در زندگی مردم مشهود است.
با این وجود، روحانی همچنان میکوشد نقش خود را کمرنگ کرده و در مقام یک «مصلح» ظاهر شود؛ رویکردی که با تجربه عینی جامعه و حافظه تاریخی مردم همخوانی ندارد.
فرار به جلو، نه بازخوانی صادقانه تاریخ
مخلص کلام آنکه سخنان اخیر روحانی بدون پذیرش صریح مسئولیتهای گذشته، نه بازخوانی دقیق تاریخ است و نه راهحلی برای آینده ارائه میدهد.
این روایتسازی تازه بیش از هر چیز تلاشی برای فرافکنی و فاصلهگرفتن از واقعیتهای ثبتشده است؛ تلاش کماثر که نمیتواند حافظه جمعی جامعه یا قضاوت روشن مردم را دستخوش تغییر کند.
انتهای پیام/


