کمک‌های JICA در حوزه انرژی سبز؛ همکاری صادقانه یا صادرات فناوری ژاپن؟

کمک‌های JICA در حوزه انرژی سبز؛ همکاری صادقانه یا صادرات فناوری ژاپن؟
از منظر دیپلماسی منطقه‌ای، کمک‌های انرژی سبز ژاپن با اهدافی فراتر از توسعه همخوانی دارد: تقویت پیوند‌های اقتصادی و سیاسی با کشور‌های هدف، ارائه جایگزینی رقابتی در برابر پیشنهاد‌های چین و در بعضی موارد حفظ نفوذ در حوزه‌های راهبردی از جمله جنوب و جنوب‌شرق آسیا. این همگرایی منافع توسعه‌ای و راهبردی لزوماً بد نیست، اما اگر شفاف و مبتنی بر نیاز‌های محلی نباشد می‌تواند اعتماد میزبانان را تضعیف کند و منافع بومی را در اولویت‌های راهبردی ذی‌نفعان خارجی محو سازد.


به گزارش خبرگزاری آنا، آژانس همکاری بین‌المللی ژاپن (JICA) در سال‌های اخیر نقش پررنگی در برنامه‌های «انرژی سبز» در کشور‌های در حال توسعه پیدا کرده است. از یک سو، پروژه‌های این آژانس شامل توسعه نیروگاه‌های خورشیدی و بادی، حمایت از شبکه‌های توزیع پایدار، پروژه‌های مدیریت منابع آب و کمک به طرح‌های هیدروژن پاک است؛ از سوی دیگر، حوزه‌هایی مانند تضمین تأمین مالی سبز و ایجاد زنجیره‌های تأمین مرتبط نیز در دستور کار قرار گرفته‌اند. 

JICA در اسناد راهبردی و گزارش‌های سالانه خود، کاهش انتشار گاز‌های گلخانه‌ای و توانمندسازی محلی را هدف اعلام می‌کند؛ پروژه‌هایی که در جزایر اقیانوس آرام، آسیای جنوب‌شرقی و بخش‌هایی از آفریقا به اجرا درآمده‌اند و همراه با آموزش‌های محلی و انتقال ظرفیت فنی طرح‌ریزی شده‌اند.

این تلاش‌ها دستاورد‌های ملموسی داشته‌اند: نمونه‌هایی از تسهیل دسترسی جوامع کوچک به برق تجدیدپذیر، پشتیبانی از سامانه‌های پایش آب و پروژه‌های بهره‌وری انرژی در بخش‌های صنعتی و شهری گزارش شده‌اند. در موارد مشخص، JICA با نهاد‌های بین‌المللی از جمله صندوق آب و هوای سبز و برنامه‌های توسعه سازمان ملل همکاری کرده تا بسته‌های مالی و فنی را برای پروژه‌های کوچک و متوسط محلی فراهم آورد که به افزایش تاب‌آوری اقلیمی کمک می‌کند.

اما در کنار این وجوه توسعه‌ای، ابعاد راهبردی و ژئوپولیتیکی نیز قابل‌تأمل است. در سال‌های اخیر ژاپن سیاستی را دنبال کرده که از یک‌سو به دنبال ارتقای «امنیت انرژی» ملی است و از سوی دیگر می‌کوشد جای پای خود را در بازار‌های نوظهور فناوری‌های پاک تقویت کند. این رویکرد شامل استفاده از ابزار‌های کمک رسمی برای تسهیل سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی و اعطای وام‌های ترجیحی یا خطوط اعتباری برای پروژه‌های سبز می‌شود؛ نمونه‌ای از این رویکرد در سال ۲۰۲۴، توافق‌نامه تأمین مالی سبزِ JICA با بانک توسعه آفریقای جنوبی است که بخش مالی قابل‌توجهی برای پروژه‌های پاک فراهم کرد. این شیوه می‌تواند به رشد صادرات فناوری و خدمات ژاپنی به بازار‌های منطقه‌ای بینجامد.

تسهیلات ACCESS و هدف‌گذاری سرمایه‌گذاری اقلیمی

در می ۲۰۲۳، JICA تسهیلات ۱.۵ میلیارد دلاری «ACCESS» را برای تسریع پروژه‌های سازگار با اقلیم و تاب‌آور‌سازی جوامع راه‌اندازی کرد — ابزاری که ترکیبی از کمک فنی و تأمین مالی ترجیحی برای پروژه‌های انرژی پاک، مدیریت آب و تاب‌آوری اقلیمی فراهم می‌آورد. این نوع تسهیلات عملاً ظرفیت مالی پروژه‌های بزرگ را بالا می‌برد و امکان ورود شرکت‌ها و فناوری‌های ژاپنی به پروژه‌ها را تسهیل می‌کند.
 
پروژه‌های JICA در کشور‌های مختلف

• کنیا: توسعه زمین‌گرمایی اولکاریا: JICA در توسعه فاز‌های زمین‌گرمایی اولکاریا مشارکت کرده است؛ پروژه‌ای که هدفش افزایش تولید برق تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی است و نمونه‌ای از پشتیبانی بلندمدت فنی و مالی JICA در آفریقا است. چنین پروژه‌هایی نشان می‌دهد JICA نه‌تنها کمک مالی می‌دهد، بلکه انتقال فناوری تولید برق پاک را هم تسهیل می‌کند.

• بنگلادش : برنامه‌ریزی انرژی یکپارچه: JICA در تدوین نقشه راه انرژی و برنامه‌های بهره‌وری انرژی بنگلادش نقش مشورتی و تأمینی داشته است که ترکیبی از کمک فنی و سرمایه‌گذاری ترجیحی است؛ این مدل به‌منظور حفظ امنیت عرضه و توسعه منابع تجدیدپذیر در کشور میزبان طراحی شده است.

• جزایر اقیانوس آرام : سیستم‌های هیبریدی: پروژه‌های نیروگاه‌های هیبریدی در جزایر کوچک نمونه‌ای از انتقال فناوری‌های مقیاس‌پایین، اما بسیار مناسب برای شرایط محلی است؛ اغلب همراه با آموزش و ظرفیت‌سازی.

• در هند و دیگر بازار‌های آسیایی، JICA در پروژه‌ها و توافق‌نامه‌های هیدروژن سبز مشارکت کرده و مراکز تحقیق و نوآوری را ترویج می‌دهد؛ این‌گونه همکاری‌ها افق صادرات فناوری و خدمات مشاوره‌ای ژاپن را افزایش می‌دهد و هم‌زمان به تدوین زنجیره ارزش محلی کمک می‌کند.

انتقادها و هشدارها

نقد‌های مشخصی نیز در این باره مطرح شده است. برخی تحلیل‌گران و سازمان‌های مدافع محیط‌زیست هشدار می‌دهند که ترکیب کمک عمومی و منافع تجاری ممکن است منجر به «بازاری‌سازی» بیش از حدِ پروژه‌ها شود؛ به عبارت دیگر، کمک اولیه ممکن است به ترویج فناوری‌ها یا استاندارد‌های فنی منجر شود که در عمل بازار‌های جذابی برای شرکت‌های صادرکننده ژاپنی پدید می‌آورد و در بلندمدت وابستگی فناوری و هزینه نگهداری را برای جوامع میزبان ایجاد کند. 

گزارش‌ها و تحقیقات مستقل نیز نسبت به ادامه تأمین مالی پروژه‌هایی با پیوند به سوخت‌های فسیلی یا فناوری‌های بحث‌برانگیز (مثلاً برخی طرح‌های جذب کربن) هشدار داده‌اند و خواهان شفافیت و معیار‌های محیط‌زیستی دقیق‌تر در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری شده‌اند.

از منظر دیپلماسی منطقه‌ای، کمک‌های انرژی سبز ژاپن با اهدافی فراتر از توسعه همخوانی دارد: تقویت پیوند‌های اقتصادی و سیاسی با کشور‌های هدف، ارائه جایگزینی رقابتی در برابر پیشنهاد‌های چین و در بعضی موارد حفظ نفوذ در حوزه‌های راهبردی از جمله جنوب و جنوب‌شرق آسیا. این همگرایی منافع توسعه‌ای و راهبردی لزوماً بد نیست، اما اگر شفاف و مبتنی بر نیاز‌های محلی نباشد می‌تواند اعتماد میزبانان را تضعیف کند و منافع بومی را در اولویت‌های راهبردی ذی‌نفعان خارجی محو سازد.

پروژه‌های انرژی سبز ابزارِ همگرایی اهداف اقلیمی و منافع اقتصادی-دیپلماسی هستند؛ به‌عبارت دیگر، کمک بشردوستانه و بازارسازی هم‌زمان پیش می‌روند. سیاست‌گذاران کشور‌های میزبان باید قرارداد‌ها و مفاد انتقال دانش را به‌صراحت در خروجی پروژه لحاظ کنند
جمع‌بندی

کمک‌های JICA در حوزه انرژی سبز ترکیبی از همکاری توسعه‌ای و منافع راهبردی است. طرح‌های متعددی دستاورد‌های ملموس اقلیمی و اجتماعی داشته‌اند، اما هم‌زمان پیوند دادن کمک‌ها به ظرفیت‌سازی صادرات فناوری و منافع ژئوپولیتیکی می‌تواند مخاطراتی ایجاد کند. برای اینکه این برنامه‌ها واقعاً «همکاری صادقانه» خوانده شوند، نیاز به شفافیت، اولویت‌گذاری بر نیاز‌های محلی و ضمانت انتقال فناوری و ظرفیت‌سازی پایدار وجود دارد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا