دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
عادل فردوسی‌پور: کیارستمی را خیلی مفت از دست دادیم

چهره‌های سینمایی در مراسم یادبود کیارستمی چه گفتند؟ + تصاویر

مراسم یادبود عباس کیارستمی عصر دیروز (سه شنبه ۲۲ تیر ماه) در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با حضور علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمع کثیری از هنرمندان و مردم برگزار شد.
کد خبر : 101382

مریم قربانی نیا، خبرنگار فرهنگی آنا- مراسم یادبود عباس کیارستمی در دو بخش سالن آمفی تئاتر و فضای باز کانون برگزار شد. در فضای باز کانون صندلی‌هایی چیده شده بود تا عموم مردم علاقه‌مند به کیارستمی نیز بتوانند در مراسم شرکت کرده و از طریق مانیتورهای بزرگی که در این فضا تعبیه شده بود در جریان اتفاقات داخل سالن قرار بگیرند.


پیش از آغاز رسمی مراسم ترانه‌های «ماه و ماهی» حجت اشرف‌زاده و «هوای گریه» همایون شجریان همراه با تصاویری از عباس کیارستمی پخش می‌شد.


در ابتدای مراسم که علیرضا شجاع نوری اجرای آن را بر عهده داشت آیاتی از قرآن مجید تلاوت شد.


پس از آن شجاع نوری گفت: «اصلا دوست نداشتم به این قیمت شما عزیزان را ببینم و خوشحال نیستم که دیدن شما به بهانه از دست دادن عزیزی است که هر لحظه بیشتر غیبتش را در اطراف خود احساس می‌کنم و می‌دانم همه شما همین غم را دارید.»


وی ادامه داد: «تلاش کردیم مراسم یادبودی را برای هنرمندی برگزار کنیم که مثل هیچ کس نبود اما کارهایش از همه شاخص‌تر است. اینجا با یاد او دور هم جمع شده‌ایم تا کمی دل خود را آرام کنیم، چرا که او شاد است و ما از نبودنش غمگین هستیم.»


وی ضمن اشاره به اینکه توان گفتن کلمه مرحوم را در مورد کیارستمی ندارد، افزود: «ژاپنی‌ها رسم قشنگی دارند که در چنین مراسمی هر کس جمله‌ای در مورد شخص درگذشته می‌گویند، ما نیز تصمیم گرفتیم در این مراسم بر خلاف روال معمول هر یک از دوستان و نزدیکان آقای کیارستمی جمله‌ای را در مورد او بیان کند.»


اولین نفر بهمن فرمان‌آرا بود که دوستی دیرینه‌ای با کیارستمی داشت. فرمان آرا که به شدت می‌گریست گفت که توان سخن گفتن ندارد و تنها قسمتی از یکی از شعرهای کیارستمی را خواند: «بیزﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ / ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻠﺦ / ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻨﺪ / ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ / ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﮐﻨﺎﯾﻪ / ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮ...»



مهرجویی: قاتلین در میان ما هستند، باید آنها را محاکمه کنیم


پس از فرمان‌آرا، داریوش مهرجویی که بسیار پریشان و غمگین بود، گفت: «من سه روز است که نخوابیده‌ام و اندوه عمیقی را تجربه می‌کنم. عصبانی هستم از این اتفاق و از نظر من مقصر جراحانی هستند که عباس کیارستمی را کشتند. پزشکان احمق و بی‌عرضه‌ای که چنین گوهر گرانقدری را کشتند. باید آنها را به محاکمه بکشیم. این وظیفه ما سینماگران، وزارت ارشاد، قوه قضاییه و کانون پرورش فکری است.»


مهرجویی که از شدت عصبانیت فریاد می‌زد و رو به جمع ایستاده بود، گفت: «او یک بی‌گناه بود و به خاطر غفلت، بی‌عرضگی و ندانم‌کاری پزشکانی که سوگندخورده هستند، کشته شد.»


وی در ادامه و در واکنش به سخن علیرضا شجاع‌نوری که از او خواست خاطره‌ای از کیارستمی بگوید، گفت: «چه خاطره‌ای بگویم؟ بگویم که ما با هم به آمریکا رفته بودیم؟ من عصبانیم. از این بی‌مسئولیتی. از این حقارتی که گریبان ما را گرفته است. ما مردمی بودیم که بر نیمی از کره زمین حکمرانی می‌کردیم. جراحان ما در سال‌های گذشته بهترین عمل‌های جراحی را انجام دادند، اما این آقایی که پزشک عباس کیارستمی بود او را کشت.»


مهرجویی فریاد زد: «قاتلین در میان ما هستند، باید آنها را محاکمه کنیم.»


سخنان مهرجویی با دست زدن طولانی حاضران در سالن همراه شد و برخی افراد نیز از میان جمعیت او را همراهی می‌کردند.


پس از آن و در حالی که مهرجویی به شدت گریه می‌کرد کلیپی از فیلم‌های کیارستمی پخش شد که در تمام آنها شخصیت‌های کودک فیلم نشان داده می‌شدند.



بهمن فرمان‌آرا که به نظر می‌رسید دیگر تاب ماندن در این مراسم را نداشت سالن را ترک کرد.


پس از آن سیروس الوند گفت: «با تعریفی که از عارف داریم، کیارستمی عارف روزگار ما بود.»


و در ادامه بخشی از شعر دیوان شمس مولانا را خواند: «رو رو که از این جهان گذشتی/ وز محنت و امتحان گذشتی/ ای نقش شدی به سوی نقاش/ وی جان سوی جان جان گذشتی.»


نفر بعدی هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده ادبیات کودک بود که گفت: «همان‌طور که آقای شجاع‌نوری گفت، من هم خوشحال نیستم که اینجا حضور دارم. ما دوستی هنرمند، خلاق و دوست‌داشتنی را از دست داده‌ایم، اما او با خاطراتی که برایم تعریف می‌کرد، همیشه در ذهن من زنده است.»


وی در ادامه با ذکر خاطره‌ای از زبان کیارستمی گفت: «او او هرگز خود را تکرار نکرد. همیشه خلاق بود، تمام راه‌های نرفته را رفت و خوشبخت بود. همیشه می‌گفت ما آدم‌های خوشبختی هستیم چون کاری را که دوست داریم انجام می‌دهیم. بنابراین هرچند او از بین ما رفته اما تازه کارش شروع شده، فکر او و فیلم‌هایش در میان ما باقی است. همچنان که بسیاری هنرمندان همچون سهراب سپهری، فروغ یا صادق هدایت بعد از مرگشان میان مردم مطرح شدند. همه ما می‌میریم. هنرمندان هم می‌میرند اما هنرشان می‌ماند.»



پس از آن شادمهر راستین به نمایندگی از شاگردان عباس کیارستمی با خواندن شعری گفت: «همه هنرجویان کارگاه‌های کیارستمی می‌گفتند ما نزدیک به ۱۵ سال زبان سینمای انسانی را از او یاد گرفتیم. البته ما فقط سینما را از او یاد نگرفتیم بلکه زندگی کردن را از او آموختیم.»


فردوسی پور: «۱۳۱۹ تا بی نهایت» واقعا برازنده کیارستمی است


در ادامه علیرضا شجاع‌نوری با ذکر این پرسش از عادل فردوسی‌پور که شما چرا اینجا هستید، خواست که او نیز درباره کیارستمی سخنی بگوید.


فردوسی پور گفت: «علاقه نداشتم در این جمع حضور داشته باشم چرا که انسانی بزرگ و خلاق را از دست داده‌ایم. کیارستمی یک انسان مانا در تاریخ کشور ما است. رفتن او اتفاق تلخی بود اما امیدوارم سنگ بنایی باشد تا از این به بعد حواسمان به چهره‌های ماندگارمان باشد. ما آقای کیارستمی را خیلی مفت از دست دادیم. می‌شد او همچنان در کنار عکس‌هایش حضور داشته باشد.»


فردوسی پور با اشاره به یکی از تیترهایی که درباره کیارستمی زده شده بود، گفت: «به نظر من این عنوان «۱۳۱۹ تا بی نهایت» واقعا برازنده عباس کیارستمی است.»


حبیب رضایی نفر بعدی بود که در مورد کیارستمی گفت: «من جایی نوشته‌ام که از بزرگان خواهش می‌کنم نروند، دنیا بدون آنها جای ترسناکی می‌شود.»


پس از آن از رخشان بنی اعتماد خواسته شد در مورد کیارستمی صحبت کند و او ترجیح داد به جای صحبت درباره کیارستمی از حاضران بخواهد به یاد او یک دقیقه سکوت کنند. در این فاصله یکی از اشعار کیارستمی روی پرده سالن نقش بست.


در ادامه مهناز افشار در حالی که می‌گریست و به سختی سخن می‌گفت، بیان کرد: «من از او انسانیت و معرفت یاد گرفتم و سعی می‌کنم همین راه را ادامه دهم.»


نیکی کریمی نیز گفت: «ترجیح می‌دهم یکی از شعرهایی را که آقای کیارستمی دوست داشت، بخوانم. مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی / که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم.»



فرشته طائرپور: تو ساده‌ترین انسان پیچیده‌ای بودی که می‌شد با او آشنا شد


پس از آن فرشته طائرپور گفت: «برخلاف دوستان و با همه حال خرابم، بسیار خوشحال و مفتخرم که در این جمع حضور دارم، چون شرکت در مراسم بدرقه و بزرگداشت آقای کیارستمی خود موهبتی است.»


وی با اشاره به اینکه شرایط در سالن به گونه‌ای است که خانم‌ها در طبقه بالا و آقایان در طبقه پایین نشسته‌اند گفت: «دلم می‌خواست به این موضوع اعتراض می‌کردم اما به احترام دوستان که حتما دلایلی برای این کار داشته‌اند و از آن‌جا که نمی‌خواهم در مجلس بزرگداشت مردی که شیرین بود حرف تلخی بزنم، از این موضوع می‌گذرم.»


طائرپور سپس به نمایندگی از شورای سیاست‌گذاری و راهبردی سینمای کودک و نوجوان یادداشتی را قرائت کرد.


در این یادداشت آمده بود: «از پشت آن عینک دودی، آسمان را آبی‌تر، آب را زلال‌تر، درختان را خرم‌تر، جاده‌ها را جذاب‌تر و کودکان را دقیق‌تر از همه ما دیدی...


جاده‌های تو، همه به خانه دوست رسیدند... و کودکان ساده فیلم‌هایت، شدند ستاره‌هایی که آسمان سینمای جهان را زیبا کردند و نام ایران و ایرانی را با تعریفی ناب و نو، به زمزمه کشاندند.


لابلای ورق‌های دفتر «مشق» کودکان ایرانی، گلی کاشتی که شامه انسانیت را معطر کرد.


متفاوت دیدن، گزیده شنیدن، درست روایت کردن و زیبا درک کردن، یک انسان را از دیگران متمایز می‌کند و برایش شناسنامه فهم و فرهنگ، در گستره تاریخ یک ملت، صادر می‌کند.


تو ساده‌ترین انسان پیچیده‌ای بودی که می‌شد با او آشنا شد و درباره هر موضوعی، حرف‌های تازه شنید.


جایت در همه اتفاقات هنری، خالی و ... یادت در مواجهه با همه زیبایی‌های زندگی، باقی خواهد ماند.


شورای سیاستگذاری و راهبری سینماهای کودک و نوجوان، با ستایش کارهایی که برای کودکان این سرزمین کردی و ابراز حسرت بخاطر همه کارهای دیگری که می‌توانستی بکنی و مجالش را نیافتی، این خواب طولانی را برایت آغاز آرامش، آرزو می‌کند و با همه افسردگان این قصه تلخ، هم درد است.»



در ادامه محمدعلی سجادی نیز گفت: «زندگی و دیگر هیچ! اما سوال من این است که آنچه آقای مهرجویی گفت و این تلخی که بر جان ما تحمیل شده چرا اتفاق افتاده است؟ من از عباس کیارستمی آموختم که باید صبور بود و حتی زشتی‌ها را تحمل کرد، اما نمی‌دانم اگر او زنده بود، خودش در این باره چه می‌گفت و چگونه به آن نگاه می‌کرد.»


بیژن بیژنی هم درباره کیارستمی بیان کرد: «هیچ هنرمندی در این روزها نمی‌تواند غمگین نباشد. کیارستمی بزرگ بود و از اهالی امروز بود و با تمام افق‌های باز نسبت داشت.»


ژان کلود کریر: عباس کیارستمی یکی از بهترین شگفتی‌های زندگی ما بود


در ادامه مراسم و در حالی که علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز وارد سالن شده بود، پیام ژان کلود کریر فیلمنامه‌نویس و بازیگر فرانسوی پخش شد.


در پیام کریر آمده بود: «هنرمند واقعی کسی است که از سنتی بسیار کهن می آید، سنتی که شاید می پندارد همه چیز را گفته و نشان داده است، ولی او بدون زحمت خود را با تکنیک های زمانش وفق می دهد و ناگاه یک نگاه، یک صدا، یک حس جدید می آورد. این مورد عباس کیارستمی بود.


ما سینما را پیش از او می شناختیم. اما او بدون تقلید از ما، بدون تلاش آشکار، با اجرای هنر خود در سرزمینش، احساسات، ریتم و هیجاناتی که پیش از او نمی شناختیم به هدیه آورد.


هنرمند واقعی از کجا آنچه را که می‌جوید بر می‌گیرد، آنچه را که پیش از یافتن نمی‌شناخته؟ رازی باستانی و به خوبی نگاه داری شده.


از این رو عباس کیارستمی یکی از بهترین شگفتی‌های زندگی ما بود. او هنگامی آمد که انتظارش را نداشتیم و با چند فیلم، دید ما از تمامی ایران دگرگون شد. او تنها کار می کرد یا تقریباً به تنهایی ولی با پشتیبانی یک فرهنگ کهن که نمی خواست بمیرد و قطعاً نمی خواست از آنچه ما مدرنیته می نامیم - که چیزی جز اراده زیست با زمان خود نیست- بگذرد.


احتمالا برای دسترسی به سرچشمه احساسات نوین دوران خود بود که کارش را با کودکان آغاز کرد. از کودکان پرسش می‌کرد و هرگز پاسخشان را از یاد نمی برد.


پس از دیدن نخستین فیلم‌هایش، ما همگی شگفت زده شدیم، انگار کسی چیزی را، در شکلی از بیان که می‌پنداشتیم ما به تنهایی یا تقریبا تنهایی می‌شناسیم و به کار می‌گیریم، می‌نمایاند و آشکار می‌کرد.


او خود را به عنوان یک مؤلف بزرگ سینما مطرح می کرد و ما از این اتفاق بسیار خوشبخت بودیم. او از دروازه بزرگ وارد خانواده ما شد. سپس، فیلم بعد از فیلم، در پی تصمیم اقامت در کشور خود، با وجود آغوش بازی که در سایر نقاط بر او گشوده بود، به کار خود ادامه داد، به اثبات شخصیت منحصر به فردش، به نگاه آرام و در عین حال حادش، به سادگی بسیار مؤثر فیلم برداریش، به شوخ طبعی آمیخته به تلخیش.


او دلیل زنده این بود که هنر نمی‌تواند بایستد، مکث کند، منجمد شود، چرا که از ما قوی تر است، چرا که تنها فعالیت انسانی است که قادر به شکستن تمام موانع است، بخصوص آنهایی که بدون آگاهی در درونمان برپا می‌کنیم. دلیل اینکه هنر، در یک سطح بخصوص، تنها حریفی است که ما هنوز می‌توانیم در برابر مرگ به کار گیریم.»


پس از آن کلیپی از مراسمی که تاکنون برگزار شده بود از جمله مراسم یادبود برگزار شده در موزه سینما، مراسم استقبال از پیکر کیارستمی در فرودگاه امام خمینی و مراسم خاکسپاری به نمایش در آمد.



بزرگ‌نیا: چرا قدر نخبه‌ها و گوهرهای ارزشمندمان را نمی‌دانیم


پس از آن دوباره نوبت به هنرمندان رسید تا درباره کیارستمی سخن بگویند.


محمد بزرگ‌نیا درباره کیارستمی گفت: «واقعا متاسفم و سوالی که مدت‌هاست ذهن مرا به خود مشغول کرده این است که چرا نخبه‌ها و گوهرهای ارزشمندمان را قدر نمی‌دانیم و با دست خودمان از بین می‌بریم؟ چرا کسی مثل کیارستمی را وادار می‌کنیم برود جای دیگری فیلم بسازد؟»


وی ادامه داد: «او آدمی بود که چیزهایی می‌دید که ما نمی‌دیدیم. او ستایشگر زندگی بود. من نه با او سلام علیک داشتم و نه دوستی داشتم. او مناعت طبع داشت و هیچ چیز را به دل نمی‌گرفت. آدمی بزرگ نمی‌شود مگر اینکه ظرفیتش را داشته باشد. فیلم‌ها و عکس‌هایش او را بزرگ نکرد، مرام و منشش او را بزرگ کرد.»


خسرو سینایی نیز بیان کرد: «عباس کیارستمی گنجی بود و گنج را در دل خاک پنهان می‌کنند. تردید ندارم که نام عباس کیارستمی سال‌ها و قرن‌ها بر کتیبه فرهنگ و هنر کشورمان و کل جهان خواهد درخشید. دوباره می‌خواهم که یادش را گرامی نگه دارم.»


گلی امامی نفر بعدی بود که گفت: «به غیر از آنچه همه گفتند و غمی که همه را فراگرفته و سه روز است که یک لحظه دوستانش از یادش غافل نبوده‌اند و تصور این که دیگر او را نخواهیم دید، چیز دیگری ندارم بگویم.»


اکبر عالمی نیز بیان کرد: «در این نگارخانه هستی از خود نقشی به جای می‌گذاریم. نقش آنان که راه خود را به درستی یافته‌اند دیرپاتر است. او یک سفر دور رفته اما در قلب همه ما هست.»



ابوالحسن داودی نفر بعدی بود که در مورد کیارستمی گفت: «ما همه به گونه‌ای از مرگ صحبت می‌کنیم که انگار خیلی از ما دور است. در حالی که خیلی نزدیک است، اما نمی‌دانم چرا این حرف‌ها را همیشه در مراسم ترحیم می‌گوییم؟ بگذاریم عباس کیارستمی دنیای جدیدش را هم تجربه کند، چون همه ما باید این دنیا را تجربه کنیم.»


دکتر نصراله پورجوادی آخرین سخنران این مراسم بود که با بیان دو خاطره و اشاره به شیوه فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یادآور شد: «در این کانون آزادی افکار بود که باعث شد، اشخاصی مانند کیارستمی و نسلی که او به آن تعلق داشت، پرورش یافتند. امکان کار پیدا کردند و منشأ اثر شدند.»


وی ادامه داد: «کار کیارستمی نشان دادن شکوه ایران به وسیله سینما بود. دولت همواره از طریق رایزنی‌های خود هر سال میلیون‌ها دلار و یورو خرج می‌کند تا نشان دهد ایران دارای تمدن است و با کشوری مانند عربستان فرق دارد اما کیارستمی بدون اینکه ریالی بودجه دولتی بگیرد، با فیلم‌هایش برای کشورش آبرو خرید.»


وی افزود: «فیلم‌های او درباره جنگ نیست بلکه درباره طبیعت ایران و ایرانیان است. او در آثارش چیز غریبی نشان نمی‌دهد اما ما را به تامل وامی‌دارد. کیارستمی طبیعت هر روزه ما را با هنر خود پیش چشم ما و جهانیان می‌آورد.»


علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی، علیرضا تابش مدیرعامل فارابی، امیر اسفندیاری مدیر بخش بین‌الملل، علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد، حجت‌الاسلام سید محمود دعایی مدیرمسوول روزنامه اطلاعات، مرتضی طلایی به نمایندگی از شورای شهر تهران، حجت‌الاسلام مازنی به نمایندگی از کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، علیرضا حاجیان زاده مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جبیب ایل بیگی، جلیل اکبری صحت، سید صادق موسوی، امیرحسین علم‌الهدی، میثم مزلقانی، کیوان کثیریان، بهمن فرمان‌آرا، داریوش مهرجویی، سیدرضا میرکریمی، رضا کیانیان، سیف‌الله صمدیان، محمدمهدی عسگرپور، خسرو سینایی، نیکی کریمی، رخشان بنی‌اعتماد، فرشته طائرپور، مریلا زارعی، مهناز افشار، بهنوش طباطبایی، هانیه توسلی، جهانگیر کوثری، محسن امیریوسفی، ابراهیم مختاری، بایرام فضلی، سیروس الوند، همایون اسعدیان، منوچهر شاهسواری، غلامرضا موسوی، محمد بزرگ‌نیا، شادمهر راستین، شمس لنگرودی، رضا ناجی، محمد علی سجادی، محمد سریر، مجتبی راعی، محمد اطبایی، وحید نیکخواه آزاد، اکبر عالمی، حبیب رضایی، محمد زرین دست، جمشید گرگین، شمس لنگرودی، فرزاد موتمن، فرهاد توحیدی، صدیق تعریف، کامران ملکی، محمود کلاری، حامد بهداد، محمد ساربان، جعفر والی، هایده صفی یاری، افسانه چهره‌آزاد، پارسا پیروزفر، محسن عبدالوهاب، سپیده عبدالهوهاب، رویا تیموریان، پوری بنایی، مهدی نادری، احمدرضا احمدی، مهدی میامی، حسین رضایی (بازیگر زیر درختان زیتون) و.... از حاضران در این مراسم بودند.


گزارش از مریم قربانی‌نیا


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب