مرشایمر: آمریکا و اسرائیل توان مقابله با موشکهای ایران را ندارند
به گزارش خبرگزاری آنا، «جان مرشایمر» استاد برجسته دانشگاه شیکاگو و نظریهپردار مکتب نوواقعگرایی در گفتوگویی با رسانه قطری، به تحولات پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه ایران پرداخت.
مرشایمر که با شبکه الجزیره گفتوگو میکرد، در پاسخ به سوالی درباره ارزیابی او از جنگ ۱۲ روزه گفت: من معتقدم که در کشورهای غربی و در اسرائیل، این جنگ غالباً بهعنوان یک موفقیت بزرگ تصویر میشود، اما در واقعیت، به نظر من یک شکست بود.
او با اشاره به اهداف رژیم صهیونیستی از حمله تجاوزکارانه به ایران گفت: اسرائیل دو هدف اصلی داشت؛ هدف نخست نابودی تواناییهای غنیسازی اورانیوم ایران و جلوگیری از دستیابی دوباره ایران به هرگونه ظرفیت غنیسازی بود. اسرائیل در این زمینه شکست خورد، زیرا نتوانست کل ذخایر اورانیوم غنیشده ایران را نابود کند. افزون بر این، ایران متعهد به حفظ تواناییهای غنیسازی خود است، بنابراین اسرائیلیها مشکل غنیسازی اورانیوم را حل نکردند.
با حمله به ایران مردم و حکومت به هم نزدیک شدند
این استاد دانشگاه افزود: هدف دوم و بزرگتر اسرائیل، سرنگونی نظام ایران و ایجاد فروپاشی و تجزیه داخلی مشابه آنچه در سوریه رخ داد بود. اسرائیل میخواست ایران را بهعنوان یک کشور نابود کند، اما در این زمینه نیز ناکام ماند. در واقع، آنچه رخ داد این بود که دولت و ملت ایران به یکدیگر نزدیکتر شدند. تجربه حملات هوایی مشابه در گذشته نشان داده است که این حملات میان دولتها و ملتها تفاوتی قائل نمیشود؛ وقتی مردمی را بمباران میکنید، آن مردم به دولت خود نزدیکتر میشوند. این دقیقاً همان چیزی بود که در جنگ ۱۲ روزه رخ داد؛ بنابراین اسرائیل در این هدف نیز شکست خورد..
مرشایمر در پایان این صحبتهای خود اینگونه نتیجهگیری کرد: به همین دلیل بسیاری بر این باورند که اسرائیل و ایالات متحده بار دیگر ایران را هدف قرار خواهند داد، چه در پاییز و چه در زمستان آینده، زیرا در جنگ ۱۲ روزه نتوانستند اهداف خود را محقق کنند.
آیا جنگ دیگری رخ خواهد داد؟
در پی این اظهارات مرشایمر، مجری الجزیره گفت: هفته گذشته با وزیر خارجه ایران دیدار داشتم و از او درباره احتمال بازگشت جنگ پرسیدم. او گفت که چنین امری دشوار است و تکرار جنگ مشابه بعید به نظر میرسد. ایران همچنین از طریق پوتین اطمینانهایی دریافت کرده است؛ نتانیاهو به پوتین اطلاع داده که جنگی در آینده نزدیک در کار نخواهد بود. اما آیا شما بازگشت جنگ را محتمل میدانید و بر چه اساسی؟
مرشایمر در پاسخ به این سوال تصریح کرد: واقعیت این است که من احساسات متناقضی دارم. همانطور که گفتم، بسیاری در غرب و اسرائیل از احتمال ازسرگیری جنگ سخن میگویند، زیرا ایالات متحده و اسرائیل در دور گذشته به اهداف خود نرسیدند و تصور میکنند اکنون میتوانند دوباره وارد عمل شوند و مأموریت خود را اجرا کنند. اما من این را قطعی نمیدانم.
او در توضیح عدم قطعیت وقوع جنگ گفت: دلیل آن این است که باور ندارم اسرائیل بتواند با پاسخ ایران مقابله کند. ایران تعداد زیادی موشک بالستیک در اختیار دارد که قادرند اسرائیل را هدف قرار دهند. در جنگ اخیر ۱۲ روزه، با ادامه جنگ، توانایی ایران در هدف قرار دادن اسرائیل با موشکهای بالستیک پیشرفت بیشتری کرد؛ بنابراین اگر جنگ دوباره آغاز شود، تصور اینکه اسرائیل بتواند اهدافی را در ایران نابود کند بدون آنکه ایران اهدافی را در اسرائیل نابود کند، کاملاً اشتباه است. ایرانیها توانایی جدی برای مجازات اسرائیل دارند.
اسرائیل و آمریکا توانایی رهگیری موشکهای ایران را ندارند
این نظریهپرداز روابط بینالملل با بیان اینکه «من معتقدم اسرائیل و آمریکا توانایی فنی لازم برای رهگیری و نابودی موشکهای بالستیک ایران را ندارند»، گفت: سامانههای دفاع موشکی اسرائیل و آمریکا به آن اندازه کارآمد نیستند. افزون بر این، نکته بسیار مهم این است که ایرانیها در دور گذشته به احتمال بستن تنگه هرمز و حتی خلیج فارس اشاره کردند. در صورت ادامه جنگ، این تهدید برای آمریکا و اسرائیل ـ بهویژه آمریکا ـ بسیار جدی خواهد بود.
او در ادامه گفت: اگر این تهدید را در کنار تواناییهای بزرگ ایران برای پاسخگویی در نظر بگیریم، منطقی نیست که اسرائیل و آمریکا جنگ جدیدی را آغاز کنند. اما در مورد اسرائیل باید گفت که آنها به استفاده از نیروی نظامی علیه دشمنانشان اعتیاد دارند، تا جایی که تصور حمله دوباره به ایران آسان است. به همین دلیل است که من در مورد احتمال حمله جدید اسرائیل و آمریکا موضعی دوگانه دارم.
مرشایمر در پاسخ به این سوال که «به نظر شما هر طرف در جنگ ۱۲ روزه چه چیزی از دست داد و چه چیزی به دست آورد؟»، گفت: در واقع من فکر نمیکنم اسرائیل چیزی به دست آورده باشد. همانطور که پیشتر گفتم، هدف اصلی اسرائیلیها نابودی ایران بود تا این کشور شبیه سوریه شود، تجزیه و ویران گردد. اما در این زمینه موفق نشدند. برعکس، این حمله تأثیر معکوس داشت و باعث نزدیکی بیشتر میان مردم و دولت ایران شد.
اگر مشاور امنیت ملی ایران بودم توصیه میکردم به دنبال سلاح هستهای برود
او تصریح کرد: در مورد نابودی تواناییهای غنیسازی اورانیوم ایران نیز تقریباً همه میدانند که این امر از راه نظامی غیرممکن است. در واقع میتوان گفت حمله اسرائیل به ایران، انگیزهای قویتر برای دستیابی به سلاح هستهای به ایران داد. من بارها گفتهام که اگر مشاور امنیت ملی ایران بودم، به نظام ایران توصیه میکردم به دنبال سلاح هستهای برود. حمله اسرائیل، ایران را بیشتر به این مسیر سوق میدهد؛ بنابراین نمیتوان گفت اسرائیل در این جنگ پیروز شد یا اهدافش را محقق کرد.
استاد دانشگاه شیکاگو درباره ایران نیز گفت: من معتقدم ایران توان بازدارندگی خود را تقویت کرد. ایران نشان داد که قادر است در صورت حمله اسرائیل به خاکش، پاسخ دهد. این امر احتمال حمله دوباره اسرائیل و آمریکا را کاهش میدهد، هرچند همچنان احتمال جدی وجود دارد. در مجموع میتوان گفت ایران توان بازدارندگی خود را اندکی بهبود بخشید، اما هیچیک از طرفین برتری بزرگی به دست نیاوردند و مشکلات اصلی از دیدگاه هر طرف همچنان حلنشده باقی مانده است.
ایران میتواند ظرف یک ماه اورانیوم با غنای ۹۰ درصد تولید کند
مرشایمر در پاسخ به این سوال که «با توجه به شناخت عمیق شما از ایران و برنامه هستهای آن، ایران تا چه اندازه به دستیابی به سلاح هستهای نزدیک است و تا چه حد تمایل دارد؟»، گفت: در مورد میزان نزدیکی ایران به سلاح هستهای باید گفت که آنها اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی کردهاند. برای تولید اورانیوم قابل استفاده در سلاح هستهای باید به سطح ۹۰ درصد برسند. رسیدن از ۶۰ به ۹۰ درصد بسیار آسان است؛ بنابراین من معتقدم ایران میتواند ظرف یک ماه اورانیوم با غنای ۹۰ درصد تولید کند. اما پس از آن حدود یک سال زمان لازم است تا این اورانیوم به بمب تبدیل شود و سپس زمان بیشتری برای نصب آن بر موشک یا هواپیما نیاز خواهد بود. در نتیجه، ایران حدود یکونیم تا دو سال با ساخت یک یا دو بمب هستهای فاصله دارد.
او در ادامه گفت: توانایی ایران در غنیسازی تا سطح ۶۰ درصد ـ که فاصله چندانی با ۹۰ درصد ندارد ـ بسیار مهم است و همین موضوع اسرائیلیها را نگران کرده است.
نظریهپرداز آمریکایی درباره اینکه «آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهد ایران واقعاً به دنبال ساخت بمب هستهای است؟»، گفت: هیچ مدرکی در اسناد عمومی وجود ندارد که نشان دهد ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای است. اگر به اظهارات رهبران ایران و کل سلسلهمراتب نگاه کنیم، همه میگویند ایران علاقهای به دستیابی به سلاح هستهای ندارد. اسرائیلیها و آمریکاییها نیز هیچ مدرکی دال بر تلاش ایران برای ساخت سلاح هستهای ندارند؛ بنابراین در این مرحله باید گفت ایران مصمم به دستیابی به سلاح هستهای به نظر نمیرسد.
اسرائیل سیاست آمریکا در قبال پرونده هستهای ایران را تعیین میکند
مجری برنامه در ادامه گفت: در موضوع مذاکرات با ایالات متحده و بازگشت دوباره به میز مذاکره، دولت ترامپ شروطی گذاشته است: مذاکرات مستقیم، توقف کامل غنیسازی اورانیوم در داخل ایران، موضوع توان موشکی ایران و همچنین تأمین مالی گروههای منطقهای.
او در ادامه پرسید: «به نظر شما آیا فرصتی برای بازگشت به مذاکرات درباره پرونده هستهای ایران وجود دارد؟ به خصوص پس از اینکه آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق ۲۰۱۵ خارج شد. سپس اسرائیل در جریان مذاکرات ایران و آمریکا در عمان که پنج دور داشت و دور ششم آن قرار بود ۲ روز پیش از آغاز جنگ برگزار شود، جنگی را آغاز کرد».
مرشایمر نیز گفت: نکته اساسی این است که باید به یاد داشته باشیم اسرائیل تصمیمگیرنده اصلی است و سیاست آمریکا در قبال پرونده هستهای ایران را تعیین میکند. موضع اسرائیل این است که ایران نباید هیچگونه ظرفیت غنیسازی داشته باشد؛ صفر ظرفیت. این همان موضع آمریکا نیز هست.
او افزود:، اما موضع ایران این است که فارغ از شرایط، توان غنیسازی اورانیوم خود را حفظ خواهد کرد؛ بنابراین هیچ زمینهای برای توافق وجود ندارد. اسرائیل و آمریکا بر خلع ایران از توان غنیسازی اصرار دارند، در حالی که ایران بر حفظ آن پافشاری میکند. حتی اگر طرفین به میز مذاکره بازگردند، من نمیبینم چگونه میتوان به توافقی رسید.
اگر من ایرانی بودم، هرگز به آمریکا یا اسرائیل اعتماد نمیکردم
مرشایمر، مسئله دیگر را «اعتماد» توصیف کرد و گفت: چگونه ایرانیها میتوانند در این مرحله به آمریکاییها و اسرائیلیها اعتماد کنند؟ اگر من ایرانی بودم، هرگز به آمریکا یا اسرائیل اعتماد نمیکردم، زیرا این دو کشور بارها نشان دادهاند که نمیتوان به آنها اعتماد کرد؛ بنابراین حتی اگر ایران آماده پذیرش این واقعیت باشد که نمیتوان به آمریکا و اسرائیل اعتماد کرد و با این حال حاضر به مذاکره شود، باز هم اهمیتی ندارد، چون توافقی حاصل نخواهد شد مگر اینکه اسرائیل موضوع غنیسازی را بپذیرد، و من باور ندارم که چنین کند. به همین دلیل پیشبینی میکنم بحران ادامه یابد.
استاد دانشگاه شیکاگو در پاسخ به این سوال الجزیره که «آیا این جنگ اساساً جنگ اسرائیل بود که آمریکا ناچار به حمایت از آن شد، یا جنگی آمریکایی بود که اسرائیل در آن به کار گرفته شد؟»، گفت: در واقع اسرائیل تصمیمگیرنده اصلی بود. اسرائیل بهشدت متعهد به جنگ با ایران است و مدتهاست برای آن برنامهریزی کرده. آمریکا تا دوم ژوئن در برابر ورود به این جنگ مقاومت کرد. باید به یاد داشت که در چندین مورد، از جمله در سال ۲۰۲۴ زمانی که بایدن هنوز رئیسجمهور بود، اسرائیل به ایران حمله کرد و امیدوار بود آمریکا را وارد جنگ کند، اما بایدن عقلانیت نشان داد و وارد جنگ نشد. با روی کار آمدن ترامپ، او در ژوئن تصمیم گرفت تأسیسات نطنز و فردو را بمباران کند و بدین ترتیب آمریکا وارد جنگ اسرائیل علیه ایران شد. این بار اسرائیل موفق شد آمریکا را به جنگ بکشاند.
او با بیان اینکه «واقعیت این است که جنگ با ایران به سود آمریکا نیست»، تصریح کرد: من میگویم داشتن روابط خوب میان آمریکا و ایران به نفع امنیت ملی آمریکاست. ما نباید روابط خصمانه با ایران داشته باشیم. البته ایران هرگز متحد آمریکا نخواهد شد، اما هیچ دلیلی برای وجود این دشمنی نیست. دلیل اصلی خصومت آمریکا با ایران این است که اسرائیل با ایران رابطهای خصمانه دارد و اسرائیل و حامیانش در آمریکا اصرار دارند که ایالات متحده باید از اسرائیل حمایت کند، فارغ از شرایط؛ بنابراین علت اصلی موضع خصمانه آمریکا علیه ایران و ورودش به جنگ، منافع ملی آمریکا نیست، بلکه صرفاً فشار اسرائیل است که ما را وادار به داشتن روابط خصمانه با ایران میکند.
انتهای پیام/


