اثبات خطای محاسباتی اعراب در شرمالشیخ
به گزار خبرگاری آنا، تحولات میدانی و دیپلماتیک اخیر پیرامون آتشبس در نوار غزه، این حقیقت تلخ را عیان ساخت که محاسبات خوشبینانه برخی بازیگران منطقهای در نشست شرم الشیخ ، کاملاً نادرست از آب درآمده است! به عبارت بهتر، نقض مکرر آتش بس غزه از سوی رژیم صهیونیستی و تصاعد تهدیدات مشترک کاخ سفید و رژیم اشغالگر قدس علیه حماس و اعراب بیانگر نمایشی بودن نشستی است که ترامپ از آن تحت عنوان "نقطه عطف تحولات منطقه "یاد کرده بود! در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت:
توهم آتشبس واقعی و اثبات شکست راهبرد عربی
برخلاف رویکردی که برخی کشورهای عربی در نشست شرمالشیخ در پیش گرفتند و با برگزاری عکسهای یادگاری سعی در القای دستیابی به یک توافق پایدار داشتند، تجربهی چند هفتهی پس از آن نشان داد که مفهوم «آتشبس واقعی» در غزه، صرفاً یک شعار دیپلماتیک بود. این کشورها که با هدف نمایش نقشآفرینی، در این نشست شرکت کردند، اکنون در عمل نتوانستهاند اسرائیل را به تعهدات خود پایبند سازند. عدم توانایی یا عدم تمایل آنها در وادار کردن تلآویو به توقف درگیریها، این فرضیه را تقویت میکند که نگاه این دولتها به مسئله فلسطین، ابزاری و مبتنی بر فشارهای لحظهای بوده و نه یک تعهد استراتژیک و پایدار.
ضمانتهای توخالی ترامپ و همپوشانی راهبردی واشنگتن و تلآویو
تضمینهایی که دونالد ترامپ به کشورهای منطقهای نظیر مصر، قطر، اردن و ترکیه در خصوص پایبندی اسرائیل به هرگونه توافقی داده بود، از همان ابتدا فاقد هرگونه اصالت بود. ترامپ، که خود از نتایج این مداخلات آگاه بود، کوشید تا با برگزاری این نمایش، خود را به عنوان معمار صلح معرفی کند. اما نقضهای مکرر آتشبس توسط نتانیاهو، همراه با توجیهاتی که از سوی آمریکا ارائه میشود، بر این حقیقت پرده برمیدارد که در پشت پردهی اختلافات رسانهای نمایشی میان واشنگتن و تلآویو، یک همپوشانی راهبردی عمیق وجود دارد. این بازی غیریتسازی حسابشدهی آمریکا، تلاشی است برای سبک کردن بار مسئولیتهای حقوقی و انسانی جنایات غزه از دوش دولت کنونی، هرچند که این سیاستها همچنان در راستای تجاوزگری تلآویو است.
بیداری افکار عمومی نسبت به نمایشهای سیاسی
نشست نمایشی شرمالشیخ و خروجی دروغین آن مبنی بر «انعقاد آتشبس واقعی»، بیش از پیش ماهیت تبلیغاتی خود را برای افکار عمومی جهان آشکار ساخته است. این فرآیند به قدری غیرقابل باور بوده که حتی در جامعه داخلی آمریکا نیز نظرسنجیها حاکی از بیاعتمادی شهروندان به سیاست خارجی ترامپ و بیدستاوردی مداخلات اوست. این عدم باور عمومی نشان میدهد که پروژهی تبلیغاتی ترامپ به نفع جریان جمهوریخواه شکست خورده است. در نتیجه، آنچه از این نشستها باقی مانده، افشای دروغین بودن «صلح آمریکایی» و بیعملی محض کشورهای عربی در برابر خون ریخته شده در غزه است که این خود، بزرگترین اشتباه محاسباتی شرکتکنندگان در آن نشست بود.
انتهای پیام/


