تهرانِ فراموشنشده؛ شهری که میراث فرهنگیاش هنوز در کوچهها نفس میکشد
گروه فرهنگی خبرگزاری آنا، زهره سعیدی - تهران، این کلانشهر پرشتاب، گاه چنان در حرکت و ساختوساز غرق میشود که فراموش میکند روزی باغشهری بوده با کوچههای پیچدرپیچ، خانههای قاجاری و حوضهایی که آسمان در آن منعکس میشد. اما میراث فرهنگی تهران هنوز زنده است — در عمارتهای خاموش، در کوچههای باریک عودلاجان و در خاطره جمعی مردمی که هنوز با واژه «خانه پدری» دلشان میلرزد.
در روز تهران، شاید بهترین بهانه آن باشد که برگردیم و ببینیم چه چیزهایی از این شهرِ هزارچهره هنوز باقی مانده و چه چیزهایی در هیاهوی توسعه، آرامآرام رنگ باخته است.
هویت پنهان در دل بناها
در دل بازار تهران، اگر مسیرت را از چهارسوق بزرگ به سمت مسجد امام کج کنی، بوی تاریخ را میشنوی. دیوارهای خشتی، کاشیهای فیروزهای و پنجرههای چوبی هنوز یادگار دورانیاند که معماری فقط سازه نبود، بلکه آیینه فرهنگ و معنا بود.
سیدحسین رضوی، یکی از مرمتگران قدیمی سازمان میراث فرهنگی، میگوید: تهران پر از لایههای تاریخی است. از کاخ گلستان تا خانههای کمتر شناختهشده در سنگلج و چالمیدان، هر آجر داستانی دارد. ما اگر این روایتها را فراموش کنیم، بخشی از هویت فرهنگی خودمان را از دست دادهایم.

کوچههایی که فرهنگ را نفس میکشند
در محله عودلاجان، هنوز خانههایی مانده که اگر دیوارهایشان زبان داشتند، از دوران ناصری حرف میزدند. خانههایی با ارسیهای رنگی، سقفهای چوبی و طاقنماهایی که بر دیوار نقش بستهاند.
در همین کوچههاست که هنوز میتوان رد پای معماری بومی تهران را دید؛ ترکیبی از سادگی و شکوه، که نه در برجهای شمال شهر یافت میشود و نه در برجهای اداری.
نسرین قنبری، ساکن قدیمی محله میگوید:ما با این خانهها بزرگ شدیم. هر آجرش معنا داشت. وقتی میرفتید داخل، انگار یک تکه از تاریخ را نفس میکشیدی. الان فقط چند تا از اون خوانه ها مانده، ولی هنوز هم بوی فرهنگ قدیم تهران را دارند.
لالهزار؛ از فرهنگ تا فراموشی
لالهزار، روزی پایتخت هنرهای نمایشی و موسیقی ایران بود. خیابانی که تماشاخانهها و سینماهایش میزبان نامدارترین هنرمندان بودند. اما امروز، این خیابان تاریخی بیشتر شبیه به موزهای خاموش است.
تابلوهای نئون جای پردههای مخمل را گرفتهاند، و صدای ویولن از پشت دیوارهای فروریخته شنیده نمیشود.
کاظم نادری، مغازهدار قدیمی لالهزار، با حسرت میگوید: لالهزار فقط خیابون نبود، یک فرهنگ بود. مردم برای تماشا و گفتوگو میامدند، حالا همهچیز شده خرید و ترافیک. حیف ان روحی که رفت.
لالهزارِ قدیم بخشی از حافظه هنری تهران است؛ جایی که هنوز میتواند با بازآفرینی فرهنگی، به حیات برگردد.

تهران؛ موزهای در هوای آزاد
تهران برخلاف تصور عمومی، از غنای میراث فرهنگی کمنظیری برخوردار است. بناهای تاریخی، چون عمارت مسعودیه، باغ نگارستان، خانه اتحادیه، موزه مقدم، کاخ گلستان، و خانههای قدیمی خیابان سیتیر، بخشی از این میراث زندهاند.
زهرا توکلی، پژوهشگر حوزه معماری شهری، در گفتوگو با خبرنگار آنا میگوید: اگر از بالا به تهران نگاه کنید، این شهر شبیه یک موزه در هوای آزاد است. فقط باید بلد باشیم چطور به آن نگاه کنیم. حتی خانههای نیمهویران در جنوب شهر، بخشی از تاریخ فرهنگی ما هستند.
تهران در حقیقت ترکیبی از گذشته و حال است؛ شهری که ریشه در تاریخ دارد، اما با سرعت به آینده میدود.
میراث زنده در خطر فراموشی
در سالهای اخیر، بسیاری از خانههای تاریخی تهران یا تخریب شدهاند یا کاربری فرهنگی خود را از دست دادهاند. کارشناسان هشدار میدهند که اگر روند بیتوجهی به بافتهای تاریخی ادامه یابد، بخش بزرگی از حافظه فرهنگی شهر نابود خواهد شد.
رضوی میگوید: میراث فقط دیوار و سقف نیست؛ هویت، زبان و زیست فرهنگی مردم در آن خانههاست. اگر این فضاها از بین بروند، ما فقط تاریخ را از دست نمیدهیم، بخشی از خودمان رو از دست میدهیم.
دعوت به نگاه دوباره
تهران امروز شاید دیگر بوی حوض و گلاب ندهد، اما هنوز در دیوارهای عمارتها و صدای گامها در کوچههای قدیمی، میشود گذشته را حس کرد.
اگرچه برجهای جدید سایه بر چنارهای ولیعصر انداختهاند، اما هویت فرهنگی این شهر هنوز زنده است ، در یاد، در زبان مردم، در بناهایی که هنوز ایستادهاند.
در روز تهران، شاید مهمتر از جشن و شعار، همین یادآوری باشد که این شهر، تنها زیستگاه ما نیست؛ میراث ماست.
انتهای پیام/


