شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، حلقه مفقود زنجیره تبدیل علم به ارزش در ایران
طاهره کوپالی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا: سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) تأمین سرمایه لازم برای شرکتها و کسبوکارهای نوپا (استارت آپها) و کارآفرین است که مستعد جهش و رشد ارزش هستند. یک نوع سرمایهگذاری که البته ریسک فراوانی دارد. سرمایه خطرپذیر سرمایهای است که به همراه کمکهای مدیریتی، در اختیار شرکتهای جوان، کوچک، به سرعت در حال رشد و دارای آتیه اقتصادی قرار میدهند.
این شرکتها در مراحل ابتدایی رشد و تکامل اقتصادی خود، مورد توجه سرمایهگذارانی هستند که با ارزیابی موشکافانه خود، شکاف سرمایه و کمبود نقدینگی شرکتهای کارآفرین را جبران میکنند و در گروه سهامداران آنها قرار میگیرند. رونق و توسعه فعالیتهای سرمایهگذاری ریسکپذیر موتور محرکه و محور اصلی رشد محصولات جدید و نوآوری در عرصه فناوری است.
ایالات متحده آمریکا در توسعه صنعت بر پایه سرمایهگذاری خطرپذیر، نقش مهمی ایفا میکند. بنابر آمار، عملکرد نهادهای مالی در این کشور، علاوه بر کاهش نرخ بازگشت سرمایه، به توسعه صنایع کوچک و متوسط و ایجاد ارزش در شرکتهای سرمایهپذیر کمک کرده است. چنین روندی، درنهایت، به ایجاد اشتغال و توسعه اقتصاد داخلی در این کشور منجر شد.
یکی از عواملی که باعث شده است این نوع بازار یا صنعت رشد پیدا کند، این بود که رقابت در بازارها با توجه به کثرت ایدهها و طرحهای خطرپذیر، اندک و در نتیجه، حق گزینش طرحهای سودآور زیاد بود. ازاینرو، سرمایهگذاران طرحهایی را که توان بالقوه فراوانی برای رشد و توسعه داشت، بهسرعت جذب میکردند. بهتدریج، این صنعت در سطح بینالملل شناختهتر شد و سرمایهگذاری در طرحهای جدید پُرریسک، پس از آمریکا در کشورهای اروپایی و آسیایی رواج یافت.
برای مثال در کشور هند، بهعنوان کشوری درحال توسعه، از سال ۱۹۸۵ به بعد، فعالیت رسمی در این حوزه شکل گرفته است. هماکنون، در هند حدود ۲۵۰تا۳۰۰ صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر فعالیت میکنند.
حتی در کشورهایی مانند کانادا، در کنار بورس سهام شرکتهای بزرگ، بورس سهام شرکتهای پرریسک جای دارد. بهدلیل بازدهی کمابیش خوب سالانه این شرکتها، در مقایسه با دیگر شرکتهای حاضر در بورس، حجم معاملات روزانه سهام شرکتهای پُرریسک بهطور چشمگیری رشد کرده است. در انگلیس، بورسهای محلی کوچکی را تأسیس کردهاند. شرکتهای متقاضی ورود به بورس، با دارا بودن شرایط از پیش اعلام شده، اجازه پیدا میکنند سهام خود را به عموم عرضه کنند. بورس سرمایهگذاری خطرپذیر لندن نیز از این قبیل است.
وجود فرصتهای پربازده مالی در دوره مشارکت سرمایهگذاران خطرپذیر، طرحها و شرکتهای صاحب ایده و فناوری را با استقبال سرمایهگذاران خطرپذیر در دانشگاهها و مراکز علمی و آزمایشگاهها و نمایشگاهها روبهرو کرده است.
در مجموع، شرکتهای نوپا خواهان جذب یا افزایش سرمایهاند. ازاینرو، ایجاد بسترهایی مناسب مانند بازارهای سرمایهای از عوامل مهم تسهیل خروج سرمایهگذاران خطرپذیر از شرکتها و کسب بازدهی و نقدینگی مناسب برای آنان است. این بازارها به سرمایهگذاران فعال در این صنعت فرصت میدهند که بازدهی واقعی یا همان پاداش ریسکهای تقبلشده را در زمان مناسب، با ایجاد نقدینگی در سرمایهگذاری ابتدایی خود و خروج از شرکت محقق کنند.
ساختار سازمانی این صندوقها بهاینصورت است که هیئت امنا وظایف مربوط به فعالیتها و کارشناسی و ارزیابی طرحها را به این گروه واگذار میکند. گروه مدیران سعی میکند با گزینش طرحهای خوب و جذاب که ارزش بالقوه مطلوبی دارد، پس از دو تا سه سال، به بازدهی مطلوبی دست پیدا کنند. کارشناسان و مدیران صندوق باید تمام ابعاد طرح ازجمله مباحث فنی، مسائل بازار و گروه مدیران، برآوردهای مالی و... را با محاسبه ضرایب ریسک این طرحها بررسی کنند.
همگام با سایر مراکز و نهادها، دانشگاههای معتبر دنیا نیز به این عرصه وارد شدند، دانشگاههای نظیر استفورد، منچستر، اوهایو، شیکاگو و... از نمونههای مطرح سرمایهگذاری خطرپذیر هستند. برای آشنایی با ساز و کار این نوع سرمایهگذاری به ویژه برای دانشگاهها کافی است به تجربه این دانشگاهها نگاهی بیندازیم. تجربههای دانشگاههای اوهایو شیکاگو میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
سود یک میلیون دلاری دانشگاه اوهایو در یک دهه از طریق سرمایهگذاری خطرپذیر
گاردین در گزارشی توضیح داده که چطور دانشگاه اوهایو از طریق سرمایهگذاری خطرپذیر یک میلیون دلار درآمد کسب کرده است. جوزف یاکوفسکی معاون رئیس دانشگاه اوهایو خبر داده است که این دانشگاه از سال 2002 سرمایهگذاری ریسکپذیر را آغاز کرده و تا سال 2012 (یک دهه) یک میلیون دلار کسب کرده است.
او علت حرکت به این سمت را سهیم کردن سرمایهگذار بخش خصوصی و صنفی در طرحهای پیشروی دانشگاه عنوان کرد که از این طریق فرهنگ سرمایهگذاری در فنآوری ایجاد کنند تا محققان آنها بیشتر انگیزه پیدا کنند.
یاکوفسکی توضیح داده که دانشگاه اوهایو قصد داشته سرمایه را وارد منطقه اوهایو کند تا علاوه بر سود برای دانشگاه و منطقه، برای مردم کار ایجاد شود؛ در نتیجه نه تنها دانشگاه بلکه منطقه اوهایو و مردم نیز از این مسئله سود بردهاند.
به گفته یاکوفسکی اولویت اصلی دانشگاه اوهایو بازگشت سرمایه نبوده بلکه توسعه منطقهای مد نظر بوده است؛ زیرا مسئولان این دانشگاه معتقد بودند که اگر دانشگاه برای مردم کارآفرینی کند توفیق بزرگی به دست آورده است. طبق گفتههای او در سال اول و دوم سرمایهگذاران از این طرح حمایت مالی به عمل آوردند، سپس طرح به خودکفایی رسید.
یاکوفسکی گفته: «موسسهای احداث کردیم که ظرف یک سال یک میلیون دلار از طریق طرحهای مختلف سود به دست آورد. این سود فقط از سوددهی شرکتهای دانشبنیان نبود، بلکه دولت آمریکا نیز در ازای کارآفرینی و توسعه منطقهای به این دانشگاه بودجهای تشویقی اختصاص داد. این شرکت ابتدا تنها با هفت کارمند شروع کرد. سپس این افراد دفتری را تشکیل داد که مسئولیت مدیریت خزانه را دارد و تصمیم میگیرند که این پولها در کجاها سرمایهگذاری شوند.»
دانشگاه اوهایو اعلام کرده که برای تایید صلاحیت حمایت سه ملاک را در نظر میگیرد: اول اینکه مسئولان شرکت تجاری که قرار است با دانشگاه اوهایو همکاری کند باید یک مدرک معتبر دانشگاهی داشته باشند، همچنین آن شرکت نباید دارای هیچ گونه سابقه تخلفات پولی و مالی و یا ورشکستگی باشد. یک فرد بسیار کارکشته و وارد به مسائل مالی نیز باید به عنوان مدیر امور مالی شرکت استفاده شود. از این شرکتها خواسته میشود که برای مدت یک یا دو سال حدس بزنند که ریسکهای مربوط به سرمایهگذاریشان چیست و برای پروژه سناریوی موفقیت و شکست بنویسند.
بحث این شرکتها تنها محدود به فناوری نیست، اگر فردی ایده تازهای داشته باشد از آن فرد نیز حمایت میشود تا ایده خود را ترویج کند. دانشگاه اوهایو به این افراد کمک میکند تا ایده خود را وارد فاز تجاری کنند، البته بر اساس قرارداد نصف درآمد به دانشگاه باز گردانده میشود.
شرکت R Smart شرکتی است که به دانشگاهها VC معرفی میکند. 20 دانشگاه معتبر دنیا مثل دانشگاه کالیفرنیا مشتریان این شرکت هستند. برای مثال، سال 1990 این شرکت یک شرکت دانشبنیان به نام Asahai در ژاپن راهاندازی کرد، قیمت پایه این شرکت تنها هشت میلیون دلار بود اما بعد از پیشرفت این شرکت قیمت پایه آن به 204 میلیون دلار رسید.
جان رابینسون مدیرعامل R Smart درباره فواید VC گفته است: «اول اینکه اگر یک فناوری از دانشگاه بیرون بیاید ریسک شراکت پائینتری دارد چون ارزانتر است. دوم اینکه فناوری یا محصولی که از طریق شرکتهای دانشبنیان تولید میشود به دلیل دقت نظر و تخصص جامعه دانشگاهی، با کیفیتتر است.»
او افزود: «شرکتهای دانشبنیان و وابسته به دانشگاه همیشه آیندهنگری دارند، سرمایهگذار در این حوزه پایدارتر است و در نتیجه به توسعه پایدار منجر میشود. و نکته آخر اینکه این دسته از فناوریها برای پیشبرد در علم نیز استفاده میشود.»
نوبلیهای دانشگاه شیکاگو پشتوانه سرمایهگذاری خطرپذیر شدند
کار VC در دانشگاه شیگاگو را نهادهای دانشجویی این دانشگاه آغاز کردند. دانشگاه از این طرح استقبال کرد و چالشی راه انداخت و در آن اعلام کرد قصد دارد 300میلیون دلار از طریق VC جذب کنیم.
دانشگاه شیکاگو از سرمایه انسانی خود که شامل 85 برنده نوبل در رشتههای مختلف بود استفاده کرد؛ این افراد یا هیات علمی دانشگاه بودند یا مدتی به عنوان استاد میهمان در این دانشگاه درس می دادند.
دانشگاه سپس تعدادی مرکز رشد برای سرعت بخشیدن به پیشرفت استارتآپها ایجاد کرد. یکی از مراکز رشد مرکز CIE (مرکز مبادله نوآوری شیکاگو) بود، این مرکز رشد میخواست به قطب همکاریهای میانرشتهای تبدیل شود. هدف اصلی این مرکز رشد تولید علم نبود بلکه قصد داشت مسئلهمحور عمل کند و مشکلات جامعه در آن حل شود.
مرکز Polsky یکی دیگر از مراکز رشد این دانشگاه است، این مرکز به طور مشخص برای تحقق چالش 300 میلیون دلاری فعالیت میکند، این مرکز تنها از طرحها و ایدههای برتر که در پروسه بررسی از میان سایر طرحها انتخاب شدهاند، حمایت میکند.
از طرف دیگر، دانشگاه شیکاگو محوطهای به مساحت 50هزار فوت مربع در قسمت اداری شهر شیکاگو خرید. این محوطه 1871 نامیده میشود. دانشگاه اعلام کرد چون معمولا پارکهای علم وفناوری بیرون از شهر قرار دارد، دفاتر آنها به خوبی نمیتوانند با سایر شرکتها تعامل داشته باشند. در نتیجه پیشنهاد داد که این شرکتها دفاتر خود را در محوطه 1871 که اداریترین بخش شیکاگو است، تاسیس کنند تا تعاملات شرکتهای دانشبنیان با سایر شرکتها در سطح شهر بیشتر شود.
پارک علم و فناوری آیآیتی که یکی دیگر از پارکهای علم و فناوری دانشگاه شیکاگو است نقش بسیار مهمی در فعالیتهای VC این دانشگاه دارد، این پارک به عنوان پارک علم و فناوری ملی ثبت شده است.
این مراکز تنها چند نمونه از مراکز و شرکتهای دانشبنیان دانشگاه شیگاکو هستند. دانشجویان این دانشگاه با پرداخت حق عضویت ناچیز میتوانند عضو انجمن خاصی که برای جذب VC در این دانشگاه تاسیس شده است شوند و از اعتبار علمی و امکانات دانشگاه استفاده کنند. حق عضویتی که دانشجویان پرداخت میکنند برای تجهیز آزمایشگاهها، مراکز رشد و سایر فعالیتهای VC صرف میشود.
حلقه گمشده کارآفرینی
در ایران یکی از حلقههای مهم مفقوده در زنجیره کارآفرینی، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر است و کمتر سازمان و شرکتی را میتوان یافت که به طور کامل شاخصهای سرمایهگذاری خطرپذیر را رعایت کرده باشد. اکبر ترکان، مشاور ارشد رئیس جمهوری پیش از این به آنا گفته بود که در ایران سرمایهگذار خطرپذیر وجود ندارد. دانشگاه آزاد اسلامی با تشکیل شورای اقتصاد دانشبنیان به عنوان یک سرمایهگذار برای دانش فنی این دانشگاه است.
او تاکید کرد که شورای اقتصاد دانشبنیان جای خالی سرمایهگذار خطرپذیر در ایران را پر کرده است. اگر روزی در ایران، رشد بازار سرمایه به جایی برسد که سرمایهگذاری خطرپذیر ایجاد شود در آن زمان میتوان این نقش را به آنها واگذار کرد.
بدون داشتن نگاه بنگاهداری در این صنعت، نمیتوان انتظار رشد و موفقیت از آن را داشت، لذا نگاه دولتی که با هدف حمایت از بنگاههای دانشبنیان صورت میگیرد، نمیتواند موجب توسعه صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران شود.
انتهای پیام/