۰۶/ ارديبهشت /۱۴۰۴
13:33 24 / 01 /1404

آیا هوش مصنوعی می‌تواند مانند انسان فکر کند؟

آیا هوش مصنوعی می‌تواند مانند انسان فکر کند؟
یک چارچوب هوش مصنوعی جدید که از حافظه انسانی الهام گرفته شده است، می‌تواند ماشین‌ها را کارآمدتر، انعطاف‌پذیرتر و قادر به استدلال کردن سازد.

به گزارش آنا، اخیرا چارچوب M۲I که از سازوکار حافظه انسان الگوبرداری شده، در مطالعه‌ای معرفی شده است. این چارچوب با هدف رفع محدودیت‌های مدل‌های بزرگ فعلی هوش مصنوعی، از جمله مشکلات ناکارآمدی، مصرف زیاد انرژی و ضعف در استدلال، طراحی و توسعه داده شده است.
مقاله‌ای اخیرا در مجله Engineering منتشر شده است که رویکردی نوین در هوش مصنوعی ارائه می‌دهد. این پژوهش با الهام از عملکرد حافظه انسان، به دنبال رفع محدودیت‌های مدل‌های مقیاس بزرگ کنونی مانند ChatGPT است تا سیستم‌های هوش مصنوعی را کارآمدتر، انعطاف‌پذیرتر و دارای قابلیت استدلال منطقی بسازد.

محدودیت‌های مدل‌های فعلی هوش مصنوعی

اگرچه مدل‌های بزرگ هوش مصنوعی در کاربرد‌های متنوعی عملکرد چشمگیری داشته‌اند، اما با چالش‌های اساسی، نیاز به حجم عظیم داده و توان محاسباتی، آسیب‌پذیری در برابر فراموشی فاجعه‌بار (Catastrophic Forgetting) ومحدودیت در استدلال منطقی و تفسیرپذیر روبه‌رو هستند. این مشکلات ریشه در ساختار شبکه‌های عصبی مصنوعی، فرآیند یادگیری و وابستگی به تحلیل صرفاً داده‌محور دارد.

معرفی حافظه ماشین و چارچوب M۲l

برای غلبه بر این چالش‌ها، محققان مفهوم «حافظه ماشین» را پیشنهاد می‌کنند که ساختار ذخیره‌سازی شبکه‌ای چندلایه و توزیع‌شده است و اطلاعات خارجی را به فرمتی قابل خواندن و محاسبه توسط ماشین تبدیل می‌کند. این ساختار از به‌روزرسانی‌های پویا، ارتباطات مکانی-زمانی و دسترسی هش فازی پشتیبانی می‌کند. بر اساس حافظه ماشین، آنها چارچوب M۲I را معرفی کرده‌اند که شامل ماژول‌های نمایش، یادگیری و استدلال است و دو حلقه تعاملی را تشکیل می‌دهد.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

چارچوب M۲I حول چهار حوزه اصلی متمرکز شده است. سازوکار‌های عصبی حافظه ماشین یکی از آنها است. این تحقیق به بررسی نحوه پیکربندی از پیش تعیین‌شده سیستم‌های عصبی در مغز و اینکه چگونه رشد مغز و انعطاف‌پذیری (پلاستیسیته) به هوشمندی کمک می‌کنند، می‌پردازد.

چارچوب نمایش ارتباطی به دنبال رمزگذاری و بازیابی اطلاعات از طریق ارتباطاتی مانند پیوند‌های انتزاعی-واقعی و اتصالات مکانی-زمانی است که به شیوه‌ای مشابه با سازماندهی و بازیابی دانش در حافظه انسان عمل می‌کند.

یادگیری مداوم نیز برای مقابله با مشکل فراموشی کاتاستروفیک، محققان روش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که حتی در شرایط کم‌مصرف نیز از یادگیری مداوم پشتیبانی می‌کنند. این امر به سیستم‌های هوش مصنوعی اجازه می‌دهد تا دانش جدید را بدون از دست دادن اطلاعات قبلی یکپارچه کنند.

مدل استدلال همکارانه نیز به دنبال ترکیب سیستم‌های استدلال شهودی و منطقی است که قابلیت تفسیر و کارایی فرآیند‌های استدلال در هوش مصنوعی را بهبود می‌بخشد. این ماژول‌ها از طریق دو حلقه تعاملی به یکدیگر متصل می‌شوند تا عملکردی مشابه حافظه انسان را شبیه‌سازی کنند.

در هر یک از این حوزه‌ها، محققان به بررسی مسائل کلیدی و پیشرفت‌های اخیر پرداخته‌اند. به عنوان مثال، در سازوکارهای عصبی حافظه ماشین، آن‌ها به بحث درباره این پرداخته‌اند که چگونه رشد و انعطاف‌پذیری مغز به هوشمندی کمک می‌کند. در نمایش‌های ارتباطی، راه‌های بهبود رمزگذاری و بازیابی اطلاعات در حافظه ماشین را بررسی کرده‌اند. در یادگیری مداوم، روش‌هایی برای سازگاری با دانش جدید بدون فراموشی اطلاعات قدیمی پیشنهاد شده است. و در استدلال همکارانه، هدف بهبود قابلیت تفسیر و کارایی استدلال در سیستم‌های هوش مصنوعی است.

به سمت نسل بعدی ماشین‌های هوشمند

به گزارش scitechdaily، این تحقیق پتانسیل انقلابی در زمینه هوش مصنوعی دارد. با شبیه‌سازی سازوکارهای حافظه مغز انسان، چارچوب M۲I  می‌تواند به توسعه ماشین‌هایی هوشمندتر و کاراتر منجر شود که قادر به مدیریت بهتر وظایف پیچیده و سازگاری با محیط‌های در حال تغییر هستند. با این حال، برای بهره‌برداری کامل از پتانسیل این رویکرد، نیاز به تحقیقات بیشتری وجود دارد.

مطالعه هوش حافظه ماشین الهام‌گرفته از سازوکارهای حافظه انسان، جهت‌گیری امیدوارکننده‌ای برای توسعه هوش مصنوعی ارائه می‌دهد. این رویکرد دیدگاهی تازه برای مقابله با محدودیت‌های مدل‌های بزرگ فعلی فراهم می‌کند و پتانسیل آن را دارد که نسل بعدی ماشین‌های هوشمند را پیش ببرد. با پیشرفت این تحقیقات، مشاهده اینکه این ایده‌ها چگونه به کاربردهای عملی تبدیل می‌شوند و چه تأثیری بر صنایع مختلف خواهند گذاشت، بسیار جالب خواهد بود.

 

انتهای پیام/

ارسال نظر