۲۶/ فروردين /۱۴۰۴
09:20 16 / 01 /1404

اسپیس‌ایکس و قراردادهای جاسوسی: دانش، قربانی سیاست‌های امنیتی

اسپیس‌ایکس و قراردادهای جاسوسی: دانش، قربانی سیاست‌های امنیتی
پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی که روزگاری نویدبخش صلح و همبستگی جهانی بودند، اکنون در پیچ‌وخم‌های نظامی و امنیتی مسیر دیگری یافته‌اند. قراردادهای اخیر اسپیس‌ایکس با ارتش آمریکا نشان می‌دهد که دانش و پیشرفت‌های فضایی بار دیگر به ابزاری برای جاسوسی و کنترل تبدیل شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری آنا، پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی، دستاورد‌هایی بی‌نظیر به بشر ارائه داده‌اند که از بهبود کیفیت زندگی گرفته تا کاهش نابرابری‌ها، نقش کلیدی در توسعه جوامع ایفا کرده‌اند. دانش و فناوری، زمانی به‌عنوان فرصت‌هایی برای ایجاد وحدت بین ملت‌ها شناخته می‌شدند که قرار بود مرز‌های فرهنگی و اجتماعی را تضعیف کنند و انسان‌ها را به‌هم نزدیک‌تر نمایند. اما وقتی همین ابزار‌ها تحت سلطه قدرت‌های نظامی و منافع اقتصادی قرار می‌گیرند و به ابزاری برای جاسوسی، کنترل، و تسلط تبدیل می‌شوند، دیگر نه تنها از اهداف والای علمی فاصله می‌گیرند، بلکه به تهدیدی علیه امنیت و آزادی بشری بدل می‌شوند.

در تحلیل بررسی‌های اخیر از نقش فناوری‌های فضایی، به‌ویژه پرتاب‌های فضایی شرکت اسپیس‌ایکس، سوالات مهمی درباره جهت‌گیری‌های جدید در استفاده از دانش به نفع قدرت‌های بزرگ مطرح می‌شود. بر اساس داده‌های منتشرشده، این شرکت در سال‌های اخیر عمده فعالیت‌های خود را بر پروژه‌های مرتبط با پرتاب ماهواره‌های جاسوسی آمریکا متمرکز کرده است. این همکاری سطح بالای اسپیس‌ایکس با نهاد‌های نظامی، به‌ویژه پنتاگون و آژانس ملی اطلاعات فضایی ایالات متحده (NRO)، نه تنها ابعاد اخلاقی استفاده از فناوری را تحت تأثیر قرار داده، بلکه ارزش‌های بنیادین علمی را نیز زیر سوال برده است. علم و فناوری اکنون در یک دوراهی قرار دارند: باید در خدمت بشر باشند یا ابزار کنترل و سرکوب او؟

اسپیس‌ایکس، شرکت خصوصی تحت کنترل ایلان ماسک، در طول یک دهه گذشته مسیر فضایی را به سرعت دگرگون کرده است. این شرکت با معرفی فن‌آوری‌های نوین مانند موشک‌های چندبار مصرف توانسته است هزینه‌های پرتاب‌های فضایی را به شکلی چشمگیر کاهش دهد و نقش بسیار گسترده‌ای در تسهیل دسترسی به فضا ایفا کند. با این حال، همین دستاورد‌های تکنولوژیکی که می‌توانست گامی موثر در جهت کشف جهان ناشناخته‌ها و کمک به حل مشکلات جهانی نظیر تغییرات اقلیمی و ارتباطات بین‌المللی باشد، به‌طرز نگران‌کننده‌ای در خدمت اهداف انحصاری و نظامی قرار گرفته است.

قراردادهای میلیاردی: دانش در خدمت دولت، نه برای بشر

قرارداد اخیر اسپیس‌ایکس با نیروی فضایی و ارتش ایالات متحده، که شامل پرتاب ماهواره‌های جاسوسی و دفاعی برای نظارت بر دیگر کشور‌ها و جمع‌آوری داده‌های حساس است، نوید روز‌های خطرناکی برای آینده علم و فناوری می‌دهد. این قرارداد‌ها که ارزشی بالغ بر ۵.۹ میلیارد دلار دارند، بخشی از سرمایه‌گذاری هنگفت ۱۳.۷ میلیارد دلاری پنتاگون برای تأمین امنیت فضایی ایالات متحده در دهه آینده است. اگرچه از نگاه رسمی، این نوع همکاری‌ها با استدلال‌هایی مانند «حفظ امنیت ملی» یا «پیشگیری از تهدیدات جهانی» توجیه می‌شوند، اما در عمل می‌توان آنها را تأییدی بر نیت قدرت‌های بزرگ برای سوء‌استفاده از دانش برای گسترش حوزه تسلط خود دانست.

این همکاری نه تنها پیامد‌های ژئوپلیتیکی خطرناکی دارد بلکه به سوالات جدی و بنیادی درباره سرنوشت دانش و نقش شرکت‌های خصوصی در شکل‌دهی آینده آن دامن می‌زند. آیا فناوری می‌تواند زمانی که در کنترل شرکت‌های خصوصی با پیوند‌های عمیق با نهاد‌های نظامی است، بی‌طرف بماند؟ آیا علم و تکنولوژی می‌توانند اهدافی اخلاقی را دنبال کنند وقتی اقتصاد و امنیت ملی در برابرشان قرار می‌گیرد؟ پاسخ این سوالات، که غالباً به بستری از منافع سودمحور و نظامی متصل‌اند، بسیار پیچیده‌تر از آن است که بتوان در چند جمله پاسخ داد، اما تحلیل این همکاری‌ها می‌تواند ما را به دیدگاهی جامع‌تر نسبت به پیامد‌های چنین اتحاد‌هایی هدایت کند.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

فعالیت‌های مرتبط با ماهواره‌های جاسوسی که با کمک اسپیس‌ایکس به اجرا گذاشته شده‌اند، یکی دیگر از موارد برجسته این همکاری به شمار می‌آیند. ماهواره‌های جاسوسی نه تنها موجب نظارت بر مکان‌های استراتژیک کشور‌ها و ثبت تصاویر با جزئیات دقیقه می‌شوند، بلکه در هک کردن اطلاعات حساس، تجزیه تحلیل داده‌ها، و پیشگیری حملات سایبری نیز به‌شدت مورد استفاده قرار می‌گیرند. اگرچه جلب چنین مزایایی برای کشور‌های درگیر قابل‌فهم است، اما این نوع نظارت گسترده، نقض حریم خصوصی دیگر کشور‌ها و نقض حقوق اطلاعاتی شهروندان جهان است. تخریب اعتماد بین‌المللی و تشویق کشور‌ها به رقابت‌های تسلیحاتی-فضایی می‌تواند نتایج نامطلوبی برای آیندۀ سیاست جهانی به همراه داشته باشد.

چیزی که اوضاع را وخیم‌تر می‌کند، عمدی بودن تبدیل شرکت‌های خصوصی تکنولوژیکی به ابزار‌های قدرتمند نظامی است. اسپیس‌ایکس و شرکت‌هایی نظیر آن، اکنون نقش بازو‌های اجرایی دولت‌ها را بازی می‌کنند. در این میان، این شرکت‌ها نه تنها بهره‌وری اقتصادی خود را در اولویت قرار می‌دهند بلکه به بخشی از ماشین قدرتی تبدیل می‌شوند که دولت‌ها برای پیشی گرفتن از یکدیگر در زمینه فضایی به آن متکی شده‌اند. از این رو، ما با یک «نظام صنعتی دانش بنیان-نظامی» روبه‌رو هستیم که ابزار تسلط بر بشر را تولید می‌کند و به جای پیشرفت آزادی، آن را محدود می‌سازد.

اثرات اقتصادی مشارکت اسپیس‌ایکس در قرارداد‌های نظامی نیز باید مورد بحث قرار گیرد. بسیاری از ناظران بر این باورند که هزینه میلیارد دلاری ناشی از چنین توافقنامه‌هایی، به جای تخصیص به برنامه‌های علمی مستقل، به فناوری‌هایی جهت‌یافته برای نظارت و حمله سوق داده شده است. این موضوع ثابت می‌کند که فناوری فضایی تجاری، حتی اگر در بدو معرفی به عنوان یک ابزار غیرنظامی تلقی شود، به راحتی می‌تواند به ابزاری نظامی تغییر هویت دهد. در این میان، هزینه‌های فرصت از دست رفته جبران‌ناپذیر است؛ منابع مالی عظیمی که می‌توانست به حل بحران‌هایی مانند تغییرات اقلیمی، چالش‌های جهانی در حوزه سلامت یا ایجاد ارتباطات پایدار اختصاص یابد، اکنون در راستای اهداف نظامی و نظارتی استفاده می‌شود.

اسپیس‌ایکس و قراردادهای جاسوسی: دانش، قربانی سیاست‌های امنیتی

نظامی‌سازی علم: فناوری‌های فضایی و نقض حریم خصوصی

فناوری، اگرچه به درستی و برای رفاه عمومی مورد استفاده قرار گیرد، می‌تواند ابزاری برای اتحاد، همبستگی و رشد باشد. اما وقتی فضای فناوری در خدمت بی‌عدالتی‌های ساختاری قرار می‌گیرد و ساختار‌های قدرت برای سوء‌استفاده از آن بی‌وقفه تلاش می‌کنند، مسیر ترقی انسانی را به بن‌بست هدایت خواهد کرد. نقش ایلان ماسک و اسپیس‌ایکس در این چشم‌انداز بسیار برجسته است؛ ماسک که زمانی به‌عنوان نمادی از انقلاب صنعتی چهارم و توسعه پایدار شناخته می‌شد، اکنون در مرکز اتهامات درباره سوء‌استفاده از قدرت علمی و فناوری قرار گرفته است.

اگر بخواهیم در این زمینه از منظر فلسفی نیز تأمل کنیم، موضوع به پرسشی بنیادی دامن می‌زند: آیا دستاورد‌های علمی که برای تسلط بر فضای خارج از زمین به کار می‌روند، به خودی خود ارزش اخلاقی دارند؟ پاسخی که تاریخ به ما می‌دهد حاکی از این است که ابزار‌های علمی، بدون دقت و نظارت اخلاقی، می‌توانند به تهدیدی برای امنیت بشر تبدیل شوند. این درس را از جنگ‌های جهانی و استفاده از فناوری‌های پیشرفته در کشتار جمعی آموخته‌ایم، اما به نظر می‌رسد این خاطره تلخ هنوز نتوانسته قدرت‌های امروز را هوشیار کند.

کاربرد فناوری‌های فضایی برای جاسوسی و تقویت ساختار‌های قدرت‌طلبانه، تنها به یک کشور محدود نمی‌شود. کشور‌هایی که روزگاری نقش‌های ثانویه‌ای در حوزه علم و فضانوردی ایفا می‌کردند، اکنون سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در برنامه‌های فضایی خود انجام داده‌اند. عواقب این مسابقه فضایی جدید به احتمال زیاد چیزی فراتر از آثار اقتصادی و سیاسی خواهد بود و می‌تواند زمینه‌ساز نظامی‌سازی فضا شود. ایالات متحده، روسیه، چین و حتی قدرت‌های نوظهوری نظیر هند، اکنون در مسیری حرکت می‌کنند که خطر رقابت‌های فضایی به‌عنوان یک بازی تهاجمی بین کشور‌ها بیشتر از پیش افزایش می‌یابد.

در پایان، دانش و فناوری زمانی موتور محرک جامعه برای رسیدن به صلح و توسعه پایدار بودند. اما اکنون، همکاری‌های نظامی در حوزه علمی و تکنولوژیکی، مسیر نویدبخش توسعه را به خدمت قدرت‌طلبی درآورده است. اسپیس‌ایکس و سایر شرکت‌های مشابه، اگرچه با وعده‌هایی از نوآوری و عدالت پا به عرصه گذاشته‌اند، ولی بهره‌برداری آنها از علم برای جاسوسی و اهداف نظامی، نشان‌دهنده مسیر تاریک جدیدی است که شاید علم را به ابزاری برای سرکوب و کنترل تبدیل کند. شاید هنوز فرصت باقی باشد تا با بررسی مجدد اولویت‌های دانش و فناوری، از این چرخه باطل بدبینی و سوء‌استفاده عبور کنیم و آن را دوباره در راستای آرمان‌های انسانی و جهان‌شمول قرار دهیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر