۱۷/ فروردين /۱۴۰۴
07:45 13 / 01 /1404

چالش‌های واشنگتن در مقابل ایران و یمن/ چرا انصارالله همچنان قدرتمند است؟

چالش‌های واشنگتن در مقابل ایران و یمن  چرا انصارالله همچنان قدرتمند است؟
روئل مارک گرچت، مأمور سابق سی.آی.اِی و کارشناس مسائل ایران، در تحلیلی مستند اعلام کرده است که اختلافات استراتژیک میان اعضای دولت ترامپ و تصمیمات ضربتی اما ناکارآمد، موجب شکست واشنگتن در خاورمیانه، به‌ویژه در بحران یمن، شده است.

به گزارش خبرگزاری آنا، «روئل مارک گرچت» (Reuel Marc Gerecht)، مأمور سابق سی. آی. اِی و کارشناس مسائل ایران، در مقاله‌ای که در اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» منتشر شده است، به تحلیل شکاف‌های داخلی در دولت ترامپ در قبال مسأله ایران و یمن پرداخته است. گرچت با اشاره به ناکارآمدی سیاست‌های دولت ترامپ در مواجهه با انصارالله یمن، تأکید می‌کند که اختلافات جدی در میان اعضای دولت، یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت آمریکا در پیاده‌سازی راهبردی مؤثر در منطقه بوده است. به باور او، این ناکارآمدی تنها به شکست در بحران یمن محدود نمی‌شود، بلکه در مواجهه با ایران نیز به‌وضوح قابل مشاهده است.

وی در این گزارش به دو جریان فکری اصلی که سیاست خارجی دولت ترامپ را در خاورمیانه شکل داده‌اند، اشاره می‌کند. یک جریان انزواطلب که به رهبری «جی. دی. ونس»، معاون رئیس‌جمهور، و «استیون میلر»، مشاور ارشد رئیس‌جمهور، خواهان کاهش نقش مستقیم آمریکا در خاورمیانه هستند. این جناح بر آن است که واشنگتن نباید خود را درگیر منازعات منطقه‌ای کند، بلکه باید بر واگذاری مسئولیت‌های امنیتی به شرکای منطقه‌ای مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی متمرکز شود. آنان همچنین معتقدند که مداخله گسترده آمریکا در بحران‌هایی مانند یمن، بیشتر به نفع اروپا و کشور‌های دیگر خواهد بود تا ایالات متحده.

در مقابل این نگاه، جریان مداخله‌گر به رهبری «پیت هگست»، وزیر دفاع، قرار دارد، که خواستار استفاده گسترده‌تر از قدرت نظامی آمریکا برای مقابله با تهدیدات در خاورمیانه و حفاظت از منافع اسرائیل است. این جناح استدلال می‌کند که تنها راه کاهش نفوذ منطقه‌ای مقاومت و به خصوص ایران، افزایش حملات هوایی و حضور نظامی در نقاط حساس خاورمیانه، مانند یمن است. اما گرچت معتقد است که اختلاف میان این دو دیدگاه در دولت ترامپ تاکنون شکست مقابل ایران و یمن منجر شده است.

گرچت با مرور عملکرد دولت ترامپ در برخورد با انصارالله یمن، به ناکامی و ناکارآمدی دولت آمریکا در برابر نیروهای مقاومت در منطقه و یمن اشاره می‌کند. او بر این باور است که حملات نظامی عربستان و امارات، که با حمایت اطلاعاتی و تسلیحاتی آمریکا انجام شد، نه تنها نتوانسته موقعیت انصارالله را به‌طور جدی تضعیف کند، بلکه به تقویت این گروه منجر شده است. وی تأکید می‌کند که انصارالله به دلیل ارتباط استراتژیک و لجستیکی با ایران، همچنان به عنوان یکی از نیرو‌های کلیدی در منطقه عمل می‌کند و تلاش‌های آمریکا برای جدا کردن این گروه از ایران با شکست مواجه شده است.

نویسنده همچنین سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران را به چالش می‌کشد و آن را ناکارآمد می‌داند. او یادآور می‌شود که این سیاست نه تنها نتوانسته ایران را به پذیرش شرایط واشنگتن وادار کند، بلکه موجب افزایش ارتباط اقتصادی ایران با شرکای غیرغربی، مانند چین و روسیه، شده است. به باور گرچت، سیاست‌های ترامپ در قبال ایران بیشتر به یک تاکتیک نمایشی شباهت دارد تا یک استراتژی بلندمدت و مؤثر، و همین مسئله نیز موجب  نفوذ منطقه‌ای تهران شده است.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

وی در نهایت هشدار می‌دهد که ایالات متحده برای مقابله با ایران نیازمند یک سیاست جامع و هماهنگ است که بتواند هم برنامه هسته‌ای و هم فعالیت‌های منطقه‌ای تهران را به‌طور هم‌زمان به چالش بکشد. به اعتقاد گرچت، جدا کردن این دو چالش از یکدیگر و تمرکز بر مقابله با یکی بدون توجه به دیگری، چیزی جز شکست برای واشنگتن به همراه نخواهد داشت.او همچنین نتیجه‌گیری می‌کند که جمهوری اسلامی طی دهه‌های اخیر ثابت کرده است که توانایی بی‌نظیری در مقابله با فشار‌های خارجی دارد و آمریکا، به‌ویژه در دوران ترامپ، از یک استراتژی مؤثر و هماهنگ برای مقابله با این کشور برخوردار نبوده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر