بحرانسازی نظامی آمریکا در قلمرو ایران/ خاورمیانه جای ماجراجویی نیست

به گزارش خبرگزاری آنا، ایالات متحده آمریکا در روزهای اخیر بار دیگر سیاستهای ماجراجویانه خود را در منطقه خاورمیانه به نمایش گذاشته و نشان داده که همچنان بر رویکرد ناپایدار و پرتنش خود اصرار دارد. ارسال هواپیماهای جنگی به منطقه خاورمیانه و استقرار ناوهای جنگی در منطقه خلیج فارس از سوی واشنگتن نه تنها نشاندهنده رویکرد خصمانه این کشور علیه ایران و کشورهای منطقه است، بلکه شواهدی روشن از تناقض میان ادعاهای به ظاهر صلحآمیز اعم از مذاکره در دولت آمریکا و واقعیتهای میدانی این کشور به شمار میرود. در حالی که رئیسجمهور آمریکا از «آمادگی برای مذاکره با ایران» سخن میگوید، همزمان دستور افزایش حضور نظامی در یکی از حساسترین مناطق جهان را صادر کرده است. این تناقض نه تنها پیامدی منفی برای کشورهای منطقه دارد، بلکه امنیت اقتصادی جهانی را نیز تهدید میکند.
ارسال هواپیماهای جنگی و تقویت ناوگان نظامی آمریکا در خلیج فارس، آن هم در دورهای که منطقه خاورمیانه با پیامدهای گستردهای از بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند، هیچ توجیه منطقی ندارد جز تلاش آمریکا برای افزایش فشار و ایجاد فضای رعب و ناامنی. اینگونه اقدامات بار دیگر نشاندهنده ماهیت سلطهطلبانه و بحرانآفرین واشنگتن است که هدفی جز اعمال فشار بر کشورهای مخالف نفوذ آمریکا در منطقه ندارد. اما ایران، کشوری که نه در تاریخ انقلاب، نه در تجربه جنگ ۸ساله و نه در سالهای تحریم اقتصادی نشان داده که تسلیم فشار خارجی نمیشود، امروز نیز در برابر این فشارها نه تنها استوار ایستاده، بلکه توان خود را در مقابله با سیاستهای خصمانه آمریکا گسترش داده است.
در شرایطی که ایران بارها اعلام کرده که جنگطلب نیست و خواهان حل مشکلات از طریق مذاکره و احترام متقابل بوده، واشنگتن همچنان به سیاستهای تنشآفرین خود ادامه داده و پیام روشنی از خصومت به جهان مخابره میکند. تاریخ نشان داده که فشار و تهدید، هرگز ایران را وادار به عقبنشینی نکرده است، بلکه چنین اقدامات خصمانهای باعث افزایش انسجام داخلی کشور و گسترش همکاریهای منطقهای ایران شده است؛ واقعیتی که دیروز در روز جهانی قدس باز هم بر جهانیان اثبات شد. اکنون نیز تحرکات نظامی آمریکا به جای آنکه ایران را وادار به مذاکره از موضع ضعف کند، بر عزم جمهوری اسلامی برای ایستادگی بیشتر افزوده است. حضور نظامی گسترده آمریکا در خلیج فارس نشاندهنده سردرگمی این کشور در برابر سیاستهای مستقل ایران است. در حالی که واشنگتن تلاش میکند حضور خود را در منطقه به عنوان عامل بازدارندگی علیه ایران نشان دهد، این سیاست در عمل چیزی جز تشدید ناامنی و ایجاد بحران بیشتر برای منطقه به همراه ندارد.
گفتوگوهای دیپلماتیک نیازمند احترام متقابل و درک مشترک از منافع طرفین است. اما تحرکات نظامی آمریکا در خلیج فارس نه تنها هیچگونه نشانهای از آمادگی این کشور برای دیپلماسی ایجاد نمیکند، بلکه بسته شدن راههای تعامل را نیز تسریع میکند. ترامپ با ادعای آمادگی برای مذاکره، به دنبال تسلیم ایران در شرایطی است که او خود با خروج یکطرفه از برجام تمامی زیرساختهای مناسب برای تعامل سازنده را تخریب کرده است. این رفتار نه تنها نشاندهنده ضعف جدی آمریکا در تصمیمگیریهای سیاست خارجی است، بلکه پیام روشنی به جهان مخابره میکند که واشنگتن به هیچیک از اصول و قواعد حاکم بر توافقات بینالمللی پایبند نیست.
آسیبپذیری کشورهای منطقه خلیج فارس
تحرکات نظامی آمریکا در منطقه تنها به ایران ضربه نمیزند، بلکه امنیت کشورهای همسایه در خلیج فارس مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر را نیز به خطر میاندازد. هرگونه درگیری احتمالی در این منطقه حساس میتواند به قیمت نابودی زیرساختها تمام شود و فضای اجتماعی در کشورهای منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس که به شدت به صادرات نفت و انتقال انرژی وابسته هستند، آسیبپذیری زیادی در برابر تنشهای منطقهای دارند. حضور گسترده نظامی آمریکا در منطقه نه تنها تضمینکننده امنیت این کشورها نیست، بلکه یک عامل بیثباتکننده به شمار میرود که دود آن به چشم همه کشورهای منطقه خواهد رفت.
ایران در طول تاریخ خود نشان داده که به دنبال حفظ ثبات و امنیت منطقه خلیج فارس است. خلیج فارس به عنوان یکی از شریانهای حیاتی انرژی جهان، نیازمند ثبات طولانیمدت برای اطمینان از جریان مناسب تجارت جهانی است. اما آمریکا با تشدید حضور نظامی خود، این شریان حیاتی را به عنوان ابزاری برای فشار به ایران به خطر انداخته است. کوچکترین تنش یا درگیری در این منطقه، نه تنها تأثیرات اقتصادی گستردهای برای کل جهان خواهد داشت، بلکه قیمت جهانی نفت و سوخت را نیز به شکل چشمگیری تحت تأثیر قرار خواهد داد. این وضعیت، کشورهای جهان را وادار خواهد کرد که خسارتهای اقتصادی ناشی از سیاستهای ماجراجویانه آمریکا را تحمل کنند. آیا آمریکا حاضر به پذیرش مسئولیت این هزینهها خواهد بود؟ تاریخ نشان داده که واشنگتن همیشه از تبعات سیاستهای خود فرار کرده و کشورهای دیگر را مجبور به پرداخت هزینههای سنگین رفتارهای غیرمسئولانه خود کرده است.هرگونه درگیری احتمالی در این منطقه حساس میتواند به قیمت نابودی زیرساختها تمام شود و فضای اجتماعی در کشورهای منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
هرگونه درگیری احتمالی در منطقه و خلیج فارس میتواند به قیمت نابودی زیرساخت کشورهای منطقه تمام شود و فضای اجتماعی در کشورهای منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
از منظر ایران، تنگه هرمز به عنوان ابزار استراتژیک در بازدارندگی برابر تهدیدهای آمریکا عمل میکند. این تنگه که محل عبور بیش از ۲۰ میلیون بشکه نفت در روز است، یکی از مهمترین حوزههای فشار برای ایران محسوب میشود. واشنگتن به خوبی میداند که در صورت وقوع تنش واقعی، ایران به راحتی میتواند توازن جریان نفت و انرژی در منطقه را مختل کند. این قابلیت، جغرافیای سیاسی ایران را به یک عامل کلیدی برای حفظ ثبات منطقه تبدیل کرده است. به همین دلیل، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که سیاستهای فشار حداکثری آمریکا از همان ابتدا شکست خورده است. ایران بارها اعلام کرده که امنیت خلیج فارس تنها از طریق همکاریهای منطقهای و احترام به منافع کشورهای همسایه ممکن است و سیاستهای مداخلهجویانه خارجی نه تنها به صلح کمک نمیکند، بلکه شعلههای بحران را شدت میبخشد.
هزینههای سنگین جانی و مالی برای آمریکا
در صورت وقوع درگیری مستقیم میان ایران و آمریکا، نتایج فاجعهباری برای کل منطقه ایجاد خواهد شد. ایران به عنوان یکی از قدرتهای برتر نظامی منطقه، توانایی بالایی در دفاع از قلمرو خود و ضربه زدن به نیروهای خارجی دارد. درگیری نظامی در خلیج فارس میتواند هزینههای سنگین مالی و جانی برای نیروهای آمریکایی به همراه داشته باشد و بسیاری از پایگاههای نظامی و ناوگان دریایی این کشور در اطراف ایران را نابود کند.
از نگاه ژئوپلیتیک، چنین درگیریای میتواند توازن قدرت در منطقه را به شدت تغییر دهد. ایران با تکیه بر توان نظامی و استراتژیک خود، قادر خواهد بود که سطح امنیتی منطقه را به شکلی بیسابقه ارتقاء دهد و سایر کشورهای منطقه را وادار به بازنگری در سیاستهای وابسته به آمریکا کند. این در حالی است که تحلیلگران بینالمللی معتقدند که وقوع جنگ در خلیج فارس، احتمالاً منجر به افزایش همکاریهای منطقهای و حرکت کشورهای حوزه خلیج فارس به سوی نظامهای امنیتی مستقل خواهد شد.
ایران با تکیه بر توان نظامی و استراتژیک خود، قادر خواهد بود که سطح امنیتی منطقه را به شکلی بیسابقه ارتقاء دهد و سایر کشورهای منطقه را وادار به بازنگری در سیاستهای وابسته به آمریکا کند.
در مجموع، تحرکات نظامی آمریکا در خلیج فارس، آنطور که تبلیغات واشنگتن نشان میدهد، حاوی پیام امنیت نیست. بلکه این اقدامات بار دیگر نشاندهنده تلاشهای آمریکا برای کنترل منطقه از طریق سیاستهای دستوری و مداخلهجویانه است. ایران امروز در شرایطی قرار دارد که نه تنها تحت تأثیر این فشارها قرار نمیگیرد، بلکه توان مقابله با این تهدیدها را نیز به شکل قابل توجهی ارتقا داده است. ایالات متحده با تکیه بر سیاستهای نظامی خود در واقع جایگاه خود را در منطقه به خطر انداخته و کشورهای منطقه نیز به خوبی متوجه شدهاند که حضور آمریکا نه تامینکننده امنیت، بلکه یکی از عوامل اصلی بیثباتی است.
امنیت خلیج فارس تنها زمانی محقق خواهد شد که کشورهای منطقه از وابستگی به قدرتهای خارجی فاصله بگیرند و تلاش کنند امنیت و آینده خود را از طریق همکاریهای درونزا تضمین کنند. ایران به عنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه، بارها نشان داده که به دنبال صلح، ثبات و همکاری مشترک است. در مقابل، آمریکا همچنان به سیاستهای مداخلهجویانه و تهدیدآمیز خود ادامه میدهد که نتیجهای جز تشدید بحرانها به همراه نخواهد داشت. تاریخ ثابت خواهد کرد که تلاشهای سلطهطلبانه آمریکا نه تنها شکست خواهد خورد، بلکه فضایی از همکاریهای گستردهتر میان کشورهای منطقه را تقویت خواهد کرد.
انتهای پیام/