مانولوپولوس: فرهنگ پیروزی را در تیم ملی جا میاندازم/ نسل بسکتبال ملی ایران را میسازم/ برای رفتن به المپیک آمدهام+فیلم

به گزارش خبرگزاری آنا، سوتیریس مانوپولوس در زمره مربیانی قرار دارد که ترجیح داد اولین تجربه مربیگری در عرصه ملی را به تیمی خارج از قاره خود اختصاص دهد. سرمربی یونانی، هدایت تیم ملی بسکتبال ایران را در حالی پذیرفت که سابق بر این برای مربیگری تنها از یونان به رومانی رفته بود و تمامی کارنامه وی سرمربیگری در عرصه باشگاهی بوده است.
سوتیریس مصاحبهای خواندنی و دیدنی با ما داشته که در ادامه خواهید خواند.
*با اصرار رئیس فدراسیون، سرمربی تیم ملی بسکتبال ایران شدم
*بدون استعداد نمیتوانید تغییر نسل ایجاد کنید
*بسکتبال تیمی بر انفرادی اولویت دارد
*حامد حدادی بهترین گارد رأس آسیا بود
*باید با تیمهای بزرگتر بازی کرده و خودمان را تقویت کنیم
*نشد با یونان بازی دوستانه برگزار کنیم
*بالاترین هدف ما حضور در المپیک است
*پسرانم عروس ایرانی بخواهند دخالتی نمیکنم
*کباب اولویت من در غذاهای ایرانی است
*هزار درصد در ایران به کنسرت میروم
آنا: پیش از این در آسیا مربیگری نداشتید و جالب اینجاست مربیگری را علاوه بر یونان تنها در رومانی تجربه کردید.علت انتخاب تیم ملی ایران چه بود؟
چند سالی بود که در آتن مربیگری نمیکردم. ۶ سال در شهرهای دیگر خارج از آتن مربیگری میکردم. دور بودم و تصمیم گرفتم حدود یک سال مربیگری را کنار بگذارم و بیشتر کنار خانواده خودم وقت بگذرانم. اولین باری که رئیس فدراسیون بسکتبال تماس گرفت و پیشنهاد داد به دلیل اینکه نمیخواستم کار کنم تصمیم گرفتم پیشنهاد را رد کنم، اما رئیس فدراسیون به پیشنهادش اصرار داشت و بارها و بارها با من تماس گرفته شد و تصمیم گرفتم به این پیشنهاد داده شده فکر کنم. یکی از دلایلی که این پیشنهاد را قبول کردم این بود که تجربه ساختن یک تیم را پایه و رساندن آن به بالا را داشتم و از صفر شروع کردم و این تیم را به سطحهای بالا رساندم. رئیس فدراسیون از من خواست که بیایم و قصد داشت یک تغییر نسل با من انجام دهد و اعتقاد داشت که بازیکنان با استعدادی داریم و میتوانیم این تغییر نسل را با کمک من انجام دهد. از این پیشنهاد خوشم آمد و من را ترغیب کرد که به اینجا بیایم. در این مورد با همسر و فرزند و خانواده خودم صحبت کردم و با آنها هم یک مشورت داشتم. به اینجا آمدم و خوشحالم علاوه بر اینکه میتوانم با تیم ملی کار کنم با بازیکنان جوان و بازیکنان با استعداد کار میکنم و میتوانم آنها را پرورش بدهم و فکر میکنم تصمیم خوبی گرفتم که به اینجا آمدم و کار میکنم.
آنا: در مورد تغییر نسل صحبت کردید. چند ماه از حضورتان میگذرد و آیا ابزارهای لازم را در داخل بسکتبال ایران برای چنین تغییری لمس کردید؟
اولا اینکه بدون استعداد نمیتوانید تغییر نسل ایجاد کنید و باید حتما استعداد وجود داشته باشد. ایران کشور بزرگ است و حدود ۹۰ میلیون نفر جمعیت دارد و قطعا استعدادهای زیادی دارد و بازیکنان با شرایط فیزیکی مناسب و با استعداد در این کشور حضور دارند و مسائل پایهای را به خوبی بلد هستند. مسائلی مثل شوت زنی را به خوبی میتوانند انجام دهند. چیزی که قصد داریم روی بازیکنان جوانتر کار کنیم این است که چیزهای بیشتری روی آنها کار کنیم و باعث شویم که پیشرفت کنند. یکی از نکات بازی بدون توپ است. من بازیهای زیادی در لیگ برتر ایران تماشا کردم بیشتر بازی ها، بازی روی توپ انجام میشود و بازیکنانی که صاحب توپ هستند، تمرکز روی آنهاست و باید بازیکنانی که توپ ندارند هم در کار تیمی مشارکت کنند و به کار تیمی کمک کنند. این طور بازی میتواند تیمیتر شود و فرهنگ تیم بسکتبال تیمی است و بسکتبال بازی تیمی اولویت دارد به بازی انفرادی. سوپراستارها برایشان مهم نیست بلکه تیم برای آنها اهمیت دارد. مردم اول تیم را میبینند و بعد به بازیکنان توجه میکنند و زیر نظر میگیرند و این فرهنگ بسکتبالی تیمی به فرهنگ بسکتبالی ما نزدیکتر است و میتوان با این فرهنگ، تغییر نسل و پیشرفت موردنیاز را در بسکتبال ایجاد کرد.
آنا: بزرگترین مسئله برای شما انتقال فرهنگ تیمی است که چالش بسیار مهمی خواهد بود. برای دسترسی به این هدف چقدر فاصله دارید و نقش باشگاهها چقدر در این زمینه دخیل است؟
در مورد بازیکنان اول بگویم که در تمرینات دیدم که آنها میتوانند این کار را انجام دهند و دیدم و آنها را قانع کردم که خودشان توانایی بازی تیمی را دارم. برای مربی خیلی راحت است که فقط به بازیکنان بگوید که چه کارهایی بکنند و چه کارهایی نکنند و دستوری با آنها صحبت کند، اما بهتر است بازیکن بفهمد چرا باید این کار را کند و به این درک برسد. بازیکنان ما به این درک رسیدند و با ویدئوهایی که دیدم و صحبتهایی که با آنها کردم و با کارهایی که کردیم و آنالیزهایی که انجام دادیم، آنها را قانع کردم که میتوانند بازی تیمی ارائه دهند. پیشرفتهای تیمی هم محسوس بوده و در سه بازی که انجام دادیم کاملا مشخص بوده است. بازی تیمی خوبی را ارائه کردیم. گردش توپی خیلی خوبی در زمین داشتیم. به عنوان مثال جلوی هند موفق شدیم ۲۸ پاس گل ارسال کنیم که این رکورد تیم ملی ایران بود که آمار بسیار خوبی است. مقابل قزاقستان بیش از ۲۰ پاس گل داشتیم و در مقابل قطر هم توانستیم ۲۰ پاس گل را به ثبت برسانیم. این پیشرفت کاملا واضح است و البته به آن سطحی که مدنظر من است نرسیدیم و هنوز جای پیشرفت داریم، اما یک شبه نمیتوان پیشرفت کامل انجام شود و بازیکنان باید این را بدانند که صرفا نباید در حمله تلاش کنند و باید در دفاع هم موثر باشند و باید برای هم بجنگند و برای هم فداکاری کنند. چیزهای زیادی برای پیشرفت وجود دارد و باید تلاش کنیم یک تیم داشته باشیم که همه بازیکنان پایینتر از تیم باشند و همه در خدمت تیم بازی کنند و ما در راه درستی هستیم و در مسیر ساختن یک تیم خوب هستیم. اما در مورد باشگاه ها، یکی سری از باشگاهها بازی تیمی خوبی را ارائه میدهند و یک باشگاه دیگر یک بازیکن خارجی خوبی میآورند و یک ستاره دارند که بیشتر شوتها را میزند. این راهی است که برخی ستاره هستند و میتوانند در هر بازی ۴۰ امتیاز بگیرند و تیمشان برنده نشود. این موضوع کاملا به مربی بستگی دارد البته نه فقط مربی بلکه باشگاهها هم میتوانند در این قضیه تأثیرگذار باشند، چون باشگاه باید به مربی زمان بدهد و زمان را در اختیار مربی قرار دهند، چون اگر بخواهید تغییر فرهنگ و تغییر روش بازی را داشته باشید به زمان کوتاهی نمیتوانید این کار را انجام بدهید. زمان کوتاه یک سری نتایج سریع میتواند داشته باشد و تغییر روش بازی نیاز به زمان طولانی دارد که باشگاهها باید این زمان را به مربیها بدهند.
آنا: برای ساختن امثال حامد حدادی و صمد نیکخواه و کسانی که بتوانند سالیان درازی برای بسکتبال ملی ایران ارزشمند باشند، چه اقداماتی لازم است؟
هنوز در NBA این بحث را داریم که چه بازیکنی بهترین بازیکن تاریخ است. در مورد لبران جیمز و مایکل جردن سوال میشود کدام بهترین بازیکن تاریخ هستند. چنین بازیکنانی خیلی خیلی کم پیدا میشوند حتی در بسکتبال جهان. حامد حدادی هم یک اسطوره در بسکتبال ایران است و بازیکنی کاملا فوق العاده و بی نظیر که کاری که در تیم ملی انجام داد کارش اولویت کسب امتیاز برای خودش نبود و به دنبال این بود که بازی باقی بازیکنان را هم بهتر کند. به نظر من حامد حدادی یک سنتر نبود بلکه بهترین گارد رأس آسیا بود، چون میتوانست بازی سازی خیلی خوبی را در زمین انجام دهد و به بقیه بازیکنان کمک کند و بازی بقیه را بهتر کند. امیدوارم بتوانیم بازیکنان خوبی را پرورش دهیم و حتی شاید یکی بهتر از حامد حدادی را در آینده داشته باشیم. حتی شاید در آینده این اتفاق بیفتد. امیدواریم این اتفاق بیفتد و اگر بازیکنان ما بتوانند به تلاش خود ادامه دهند اعتقاد دارم که ما استعداد لازم را برای پرورش بازیکنان دیگر داریم. با توجه به چیزهایی که در تیم دیدم و با آنها کار کردم اعتقاد دارم که میتوانند به سطح بالایی برسند و پیشرفت بالایی داشته باشند.
آنا: مردم ایران قهرمانی تیم ملی بسکتبال را در سطح آسیا دیدند و دوست دارند این اتفاق دوباره تکرار شود و ما شاهد بودیم در بازیهای آسیایی هانگژو تیم ملی ایران حتی روی سکو هم نرفت و هدف بعدی کاپ و المپیک آسیایی است. برای این دو هدف مهم و شرایطی که وجود دارد چقدر مردم میتوانند امیدوار باشند که تیم بسکتبال روی سکو ببینند؟
باید بدانیم بسکتبال آسیا همیشه در حال پیشرفت بوده در چند سال اخیر و در حال بهتر شدن در چند سال اخیر است. تیمهایی مثل استرالیا و نیوزلند هم وارد این قاره شدند و علاقه به این بسکتبال در این قاره بیشتر و بیشتر شده است. برای تغییر نسل نیاز به زمان داریم و به زودی نمیتوان این کار را انجام داد. طبیعتا تغییر نسل نیاز به زمان دارد و تجربه چیزی نیست که به بازیکن انتقال داده شود و باید بازیکن در زمین تجربه کند و در زمین تلاش کند که هر روز بهتر و بهتر شود. متأسفانه نمیتوانیم هر روز در زمین با بازیکن کار کنیم و در بازههای زمانی محدود و کوتاهی میتوانیم در کنار خودمان داشته باشیم و با آنها کار کنیم. چیزی که برای ما اهمیت دارد این است که بتوانیم هر روز بهتر و بهتر شویم و هر روز پیشرفت کنیم. خیلی زود است که از الان برای رقابتهایی که در آینده پیش داریم پیش بینی کنیم. باید ببینیم خودمان با چه سرعتی پیشرفت میکنیم و ببینیم بقیه تیمها چه سطحی را در رقابتهای آینده خواهند داشت. اما چیزی که ما به آن فکر میکنیم و هدف داریم، این است که بتوانیم یک فرهنگ برنده ایجاد کنیم. یک تیم رقابتی که در هر بازی که به زمین میرود برای پیروزی بتواند تلاش کند.
آنا: عیار تیم ملی بسکتبال در مسابقه با تیمهای صاحب سبک دنیا دیده میشود. خیلیها میگویند با بازی مقابل هند، قزاقستان و قطر نمیتوانیم بازیکنان را خوب محک بزنیم. آیا برنامهای دارید که با تیمهای مطرح دنیا از جمله یونان بازی داشته باشید؟
کاملا با حرف شما موافقم. باید با تیمهای بزرگتر بازی کنیم و این طوری میتوانیم خودمان را تقویت کنیم. در پروسه صعود به رقابتهای کاپ آسیا هستیم و تلاش میکنیم برای تابستان رقابت دوستانه خوبی داشته باشیم. متأسفانه تلاش کردم با یونان ارتباط بگیرم و آنها را برای بازی دوستانه بیاورم، اما نشد. به خاطر اینکه رقابتهای کاپ آسیای بسکتبال اوایل آگوست برگزار میشود و رقابتهای یوروبسکت که رقابتهای جام ملتهای اروپاست، اوایل ماه سپتامبر آغاز میشود. به خاطر این تفاوت زمانی وقتی ما برای تیم ملی و حضور در رقابت کاپ آسیا آماده میشویم، تیم ملی یونان و دیگر اروپاییها هنوز شکل نگرفتهاند و برنامهای برای بازیهای ملی ندارند؛ بنابراین به همین خاطر یونان و دیگر کشورهای اروپایی نمیتوانند در برنامه ما برای بازیهای دوستانه باشند، اما در صدد هستیم بازیهای خوبی برای فصل تابستان داشته باشیم.
آنا: چه اشتراکات فرهنگی بین ایران و یونان در این مدت دیدید؟ چون ایران و یونان تمدن باستانی هستند و از سالیان گذشته همه دنیا این موضوع را میدانند.
اول اینکه ایران کشور باستانی است مثل یونان که تمدن چند هزار ساله دارد و نقاط تمدنی بسیار زیادی داریم و در مورد این اشتراکات هم میدانند و قبلا مطالبی در مورد آن در مدارس مطالعه کردند. تاریخ قویای دارد کشور ایران. شباهت شخصیتی زیادی مثل مهمان نوازی در بین مردم ایران و یونان وجود دارد. مردم هر دو کشور خونگرم و به شدت احساساتی هستند و به همدیگر اهمیت میدهند. این نکات اصلی که به اشتراکات شخصیتی مردم دو کشور است.
آنا: در مورد عید نوروز ایران و عید باستانی چه نظری دارید؟
قبلا در مورد این قضیه نمیدانستم، اما الان میدانم که سال نویی برای ایران آغاز خواهد شد که با سالی که ما داریم متفاوت است، اما شباهتهایی دارند. زمانی متفاوت است، اما شبیه سال نوی اروپاست.
آنا: قطعا از غذاهای ایرانی سرو کردید. کدام غذاها لذیذتر بوده؟
فقط کباب؛
آنا: غذای لذیذتری بوده؟
غذاهای زیادی را امتحان کردم و اسمشان را نمیدانم، اما برای من کباب اولویت است.
آنا: فرصت مطالعه کتاب را در مورد ایران داشتید و به سینماهای کشورمان رفتید؟
اگر بخواهم صادق باشم در مدتی که در ایران بودم کار زیادی داشتم و فقط بین خانه خودم و ورزشگاه رفت و آمد داشتم. زمان زیادی اینجا نبودم و چیز زیادی نمیدانم و مجبور بودم به خاطر اینکه چیز زیادی در مورد بسکتبال ایران میدانستم، بیشتر تلاش کنم و سختتر تلاش کنم تا چیزهای بیشتری در مورد بسکتبال ایران کشف کنم. جلسات زیادی با دستیاران و اعضای کادر فنی و اعضای کمیته فنی داشتم و زمانی برای تفریح در ایران نداشتند و بیشتر روی کار تمرکز داشتند. اما امیدوار هستند در آینده نزدیک مخصوصا در فصل تابستان سال آینده فرصت بیشتری داشته باشند با خانواده خودشان که قرار است به ایران بیایند، بتوانند فرصت برای تفریح در ایران داشته باشند تا بتوانند با فرهنگ و تاریخ ایران بیشتر آشنا شوند و همه چیز را در مورد ایران و فرهنگ ایران بتوانند یاد بگیرند.
آنا: موسیقی ایرانی گوش میکنید و به کدام خواننده ایرانی علاقهمند شدید؟
اسم خوانندهها را دقیقا نمیدانم، اما شباهت زیادی بین موسیقی ایران و موزیک یونان وجود دارد. مخصوصا به موسیقی سنتی که ایشان علاقه دارند و میگویند شباهت زیادی وجود دارد و به موسیقی علاقه دارند و گوش میدهند.
آنا: اگر فرصت باشد به کنسرت میروید؟
هزار درصد؛ قطعا و مطمئنا.
آنا: در یونان و ایران تمدن زیادی هست. در ایران تخت جمشید و پاسارگاد و ... نظرتان در این رابطه چیست؟
ایران و یونان دو کشور کاملا تاریخی هستند. فرهنگ و تمدنهای بسیار غنی دارند و شباهتهای زیادی دارند. در گذشته درگیریهایی هم با هم داشتند و بچههای من مثل من علاقه زیادی به تاریخ دارند و میدانند کشور ایران چیزهای زیادی را برای دیدن و یادگرفتن و یا فهمیدن دارد و دوست داریم این موضوعات را بفهمیم.
آنا: رستم را در ایران داشتیم. چیزی در مورد رستم شنیدید؟ همانطور که اسم هرکول را شنیدید.
بله قطعا علاقه دارند این چیزها را یاد بگیرند. همانطور که گفتم دو کشور تاریخی هستند و شباهتهای زیادی از نظر تاریخی و فرهنگِ دارند و درگیریهایی در طول تاریخ داشتند. اشتراکات تاریخی با هم داشتند که با هم گره خوردند. حدود ۴۵ سال پیش این چیزها را در کتابها مطالعه کردند و الان به اینجا آمدند و روبهرو شدند و دوست دارند بیشتر به صورت حضوری این چیزها را ببینند.
آنا: چند فرزند دارید و آیا به فرزندانشان توصیه کردید که به ورزش بسکتبال روی بیاورند؟
دو پسر دارم. یک پسر ۱۲ ساله و یک پسر ۷ ساله که آنها در زمین بسکتبال بزرگ شدند. متأسفانه آنها نتوانستند بازی من را تماشا کنند و زمانی که به دنیا آمدند، مربی گری را شروع کرده بودم و همیشه بازیکنان قوی را میبینند و در کنار آنها هستند. بازیکنانی مثل؟ که بازیکنان بزرگی در بسکتبال اروپا هستند که آنها را ملاقات کردند و با آنها آشنا هستند. خودشان میخواهند و دوست دارند بازیکن حرفهای در بسکتبال آینده باشند، اما نمیدانم من میخواهم یا نه. چون زندگی بسکتبالیست حرفهای زندگی سختی است. زندگی ورزشکار حرفهای زندگی سختی را پیش رو خواهند داشت، اما اگر خودشان بخواهند کار را ادامه دهند حتما کمک میکنم.
آنا: دوست دارید عروس ایرانی برای فرزندانتان داشته باشید؟
مشکلی ندارم. هر طور که آنها دوست دارند. دخالتی نمیکنم.
آنا: در بحث مهمان نوازی، مردم ایران را مهمان نوازتر دیدید یا مردم یونان؟
موضوع شخصیتی است که در هر دو کشور وجود دارد و کاملا مشترک است. در کشور ایران هم همینطور است وقتی به کشور یونان میروند میگویند آنها مهمان نوازی زیادی داشتند و من هم اینجا همین احساس را داشتم و از این مهمان نوازی کاملا توانستم احساس کنم. این احساس شخصیتی بین مردم دو کشور مشترک است و این موضوع در فرهنگ هر دو کشور به صورت مشترک وجود دارد.
آنا: یونان اولین میزبان بازیهای المپیک بوده است. چه برنامهای دارید که با تیم ملی بسکتبال ایران در آینده بتوانید در المپیک حضور داشته باشید؟
بله؛ یک رویاست برای ما؛ برای همین موضوع اینجا هستم که این کار را انجام بدهم برای رسیدن به این کار باید بازیکنان بهتر شوند. برای رسیدن باید بازیکنان به بهترین سطح برسند. طبیعتا رقابتهای المپیک بالاترین سطح رقابتهای بسکتبال است. به عنوان مربی همیشه به دنبال پیشرفت هستم و دنبال این هستم که همیشه برنده باشم و یک مربی همیشه باید این طور باشد و فرهنگ پیروزی را بتواند در تیمش وارد کند و این فرهنگ را به تیم القا کند. بالاترین هدف ما شرکت در بالاترین سطح رقابت یعنی المپیک است.
آنا: اگر دوباره متولد شوید، بسکتبالیست میشوید و به آمریکا برای یادگیری این رشته میروید؟
سابقه ۴ سال بازی در کالج بوسترن را دارند و در کالجها بازی کردند. نمیتوانم زندگی خودم را بدون بسکتبال تصور کنم. قطعا این کار را انجام میدادم با بسکتبال و مربیگری و البته بازی که حتما در بسکتبال دوباره این کار را تکرار میکردم.
انتهای پیام/