نصف حریفانم را با چهرهام بردم/ امیدوارم کسانی که به ناحق من و خواهرم را زیر سوال بردند در آن دنیا پاسخ بدهند+ فیلم

به گزارش خبرگزاری آنا، هادی ساعی بدون تردید موفقترین تکواندوکار تاریخ ورزش ایران است که موفق یه کسب دو مدال طلا و یک مدال برنز المپیک های سیدنی، آتن و پکن شده و این مدالها ورای مدالهای خوشرنگی است که از دیگر میادین بین المللی نظیر المپیک آسیایی و مسابقات جهانی از جمله مدالهای طلای ادمونتون کانادا و مادرید اسپانیا به نام خود ثبت کرده است. ساعی که به ریاست فدراسیون کاراته رسیده در قامت رئیس فدراسیون گفتوگویی با خبرنگار ورزشی خبرگزاری آنا داشته که در ادامه میخوانید.
*هر وقت بهتر کار میکنیم دشمنان ما بیشتر فعال میشوند
*تکواندو پرافتخارترین رشته ایران است
*واقعا نمیتوان گفت اگر کاراته باشد تکواندو زیر سوال میرود
*به شوخی گفتم یک خیابانی را به اسم آقای دبیر کنند
*مهروز ساعی اولین مدال آور قهرمانی آسیا و اقیانوسیه فدراسیون تکواندو بوده است
*لیسانس من شهرسازی است و ۱۰ سال در شورای شهر بودم
*پسرم در تکواندو و یک رشته دیگر ورزشی فعالیت دارد
*سعی میکنم کمتر برنج بخورم و سالهاست که نوشابه نخوردم
*رفاقتها و شوخیها نبود شاید در اردوی تیم ملی طاقت نمیآوردیم
*جای ورزشهای رزمی و فیلمهای اکشن در سینمای ایران خالی است
آنا: سال گذشته را سالی موفق برای فدراسیون تکواندو میدانید؟
خدا را شکر سال گذشته سال بسیار خوبی برای تکواندو بود و افتخارات زیادی را به دست آوردیم. به واسطه زحمات و تلاش خانواده تکواندو و ملی پوشان عزیزمان، سالی بود که اتفاقاتی که در آن افتاد اکثرا برای اولین بار میافتاد و موفقیتهای خوبی را گذراندیم. یک بخشی از این موفقیتها نیازمند حمایت بیشتر وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک است که انصافا کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش سال گذشته در المپیک بسیار همکاری و کمک کردند. در پایان سال یک مقدار چالش بودجهای داریم که متأسفانه مبلغی که قرار بود از طرف مجلس به کل ورزش کشور تزریق شود بسیار ناچیز و کم بود که متأسفانه یک سری مشکلات را برای فدراسیونها ایجاد کرده که امیدواریم مجلس و دولت، ورزش را جزو حداقل ۱۰ اولویت کشور قرار دهد و بالاخره تمام کسانی که در ورزش هستند، جوانان مستعد و توانمند هستند و میتوانند برای کشور عزیزمان افتخارآفرینی کنند.
آنا: با توجه به هزینههای بالایی که برای معیشت و آینده ورزشکاران وجود دارد شما حاضر هستید که پسر خودتان به این ورزش بیاید؟
فدراسیونها بیشتر هزینههای دلاری دارند. ما جزو فدراسیونهای پرکار و پر اعزام هستیم. بحث بالا و پایین شدن دلار به ما لطمه میزند. برخی اوقات بعضی از اعزامها را کم میکنیم. اعزامهایی که ضروری است را انجام میدهیم. در تعداد نفرات حساسیت به خرج میدهیم تا کمتر هزینه کنیم و بهترین نتیجه را داشته باشیم. بعد از المپیک دوباره المپیک بعدی شروع میشود. بچههای ما باید در یک سری رویدادها حضور داشته باشند و امتیاز کسب کنند تا در المپیک بعدی در جایگاه خوبی قرار بگیرند و تعداد بیشتری ورزشکار را داشته باشیم. به همین شکل نیازمند این هستیم که اردوهای بیشتری داشته باشیم و تدارکات بهتری به بچهها بدهیم که این اعزامها به بهترین نحو امتیاز بگیرد. پسر من در تکواندو و در یک رشته دیگر کار میکند. در مسیر ورزش هزینه کردن به نوعی سرمایه گذاری است و ایرادی ندارد که هم خانوادهها و هم دولت و وزارت ورزش در این مسیر همکاری کنند.
آنا: چگونه میخواهید بودجه سال جاری را تأمین کنید؟
وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک به فدراسیونها که نهادهای غیر دولتی هستند، کمک میکنند. مبالغی هم که کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش به آنها پرداخت میکند در قالب کمک است. درآمدهای کمی هم فدراسیون دارد که از این طریق توانستیم کارها را انجام بدهیم و یک بخش دیگر هم در حد توان و تلاش مان توانستیم اسپانسرهایی داشته باشیم که یک اردو برگزار کنند و به صورت خدمات از اسپانسرها کمک گرفتیم و تا به امروز خدا را شکر به مشکلی نخوردیم. برای سال آینده فکر میکنم حداقل نیازمان بالای دوبرابر است که رقم امسال است. رویدادهای زیادی را داریم و هزینهها چندین برابر شده است.
آنا: روزی که مدال طلای المپیک را گرفتید فکر میکردید به ریاست فدراسیون تکواندو برسید؟
بنده در حوزههای دیگر مدیریتی کار کردم. ۱۰ سال در شورای شهر بودم. لیسانس من شهرسازی است. دقیقا جایی که باید میرفتم، رفتم. فوق لیسانس و مقطع دکترا میخوانم. دانشجوی مدیریت ورزشی هستم و حتما به این جایگاه قبلا فکر کرده بودم و برای این آمدم که بتوانم به بچههایی که مستعد هستند و حقشان است کمک کنم تا به جایگاهی که تلاش میکنند دست پیدا کنند. حضورم در اینجا خدمت رسانی به کل خانواده تکواندوست نه اینکه به دنبال جایگاه و پستی باشم. به اندازه خودم جایگاه و پست داشتم و خیلی از این بابت ورود نکردم. بیشتر ورود کردم که بتوانم به خانواده بزرگ تکواندو کمک کنم.
آنا: از زمانی که مهروز ساعی خواهرتان در ورزش تکواندو حاضر شد شائبه حمایتهای شما از وی تا به امروز که در تیم ملی بانوان مربی است ادامه دارد؟
شکر خدا رزومه خانم ساعی مشخص است. قبل از ورود و بعد از ورود من به فدراسیون. قبل از ورود در لیگ برتر تیم داری کردند و عنوان قهرمانی داشتند. ۵-۶ سال است که تیمهای ایشان در سکوی قهرمانی است. توانمندی هایشان مشخص است و بیشترین رزومه را دارد. اولین مدال آور قهرمانی آسیا و اقیانوسیه فدراسیون تکواندو بوده است. دومین مدال آور بازیهای آسیایی بوده و تورنمنتهای مختلف مدال کسب کرده است. زمانی که تکواندوی بانوان کمتر مدال میگرفت. رزومه مربیگری هم مشخص است. الان که در تیم ملی مربیگری میکند، نتایج خوبی کسب کرده است. هر زمان که این فشارها و حرف و حدیثها زیاد میشود خوشحال میشویم. به این دلیل که هر وقت بهتر کار میکنیم دشمنان ما بیشتر فعال میشوند. این یک آلارم برای ماست که مسیر را درست پیش میرویم. این یک نشانه خوبی است. هر زمان که دست به این کار میزنند خوشحال میشویم که مسیر را درست پیش میرویم و کارها را درست انجام میدهیم. موفقیتها باعث میشود که اینها دردشان بیاید.
آنا: وحید شمسایی که ملیپوش موفق و سرمربی کنونی تیم ملی فوتسال است بارها گفته لب به برنج نزده، شما چه رژیم غذایی برای خودتان در نظر گرفتید؟
کمتر فرصت میکنم ورزش کنم و بیشتر باید رعایت کنم. خیلی چیزها را در غذا حذف کردم و سعی میکنم کمتر برنج بخورم و سالهاست که نوشابه نخوردم. اینها باعث میشود، چون فرصت کمتری برای ورزش کردن داریم باید بیشتر رعایت کنیم. زمانی که ورزش میکردیم راحتتر استفاده میکردیم به خاطر اینکه فعالیت ورزشی بالایی داشتیم و روزی ۴-۵ ساعت تمرین میکردیم و تبدیل به سوخت میشد، اما الان خیلی بیشتر باید رعایت کنم و سعی میکنم با رژیم خوب و غذای سالم بتوانم فیزیک خودم را حفظ کنم.
آنا: چه شد که به عرصه سینما و تلویزیون پا گذاشتید و اگر باز هم پیشنهادی ارائه شود میپذیرید؟
کار اول من کار نظامی بود و خیلی هم علاقهمند به این کار نبودم. در آن مقطع یکی دو بار پیشنهاد را رد کردم و دوستان صحبتی با من کردند که احساس کردم وظیفه دارم این کار را انجام بدهم. در فیلم ۲۰۲ یک اتفاق واقعی بود که افتاده بود. داستان ناو جوشن در خلیج فارس بود که ناوهای امریکایی حمله کردند و ناو جوشن را نابود کردند و از آن ناو یک فرمانده تکاور باقی ماند که نقش آن را به من داده بودند. البته گفتم این بنده خدا شهید شده که خواستید کاری برای او بکنید. گفتند هست. خیلی خوشحال شدم که این اتفاق الان که زنده است میافتد و احساس کردم دینی است که باید ادا کنم. گفتم بازیگر بیاورید. گفتند ما دنبال آدمی هستیم که نقش یک فرمانده تکاوران نیروی دریایی را بازی کند. یک مقدار ورزیده باشد و وجهه خوبی در جامعه باشد و این آدم برای ما بسیار مهم است. چند کار دیگر کردم و سریال بازی کردم و همیشه سعی کردم جایی باشم در سینما که جام هست. پیشنهادات دیگری هم دادند، اما احساس کردم این نقشها نقشی مناسب من نبود و دوست نداشتم هر کاری را انجام بدهم. الان هم که یک مقدار سرمان خیلی شلوغ شده و فرصت نمیکنیم در این حوزه ورود کنیم. قهرمانان و ورزشکارانی داریم که ورود کردند و موفق بودند و امیدوارم این بستر برای ورزشکاران دیگر مهیا باشد که ورود کنند. بخشی که من ورود کردم بیشتر کارهای رزمی و انتظامی و نظامی بود که یک مقدار با کاراکتر خودم میخورد. جای ورزشهای رزمی و فیلمهای اکشن در سینمای ایران خالی است و امیدواریم در این بخش هم سازندگان و کارگردانها ورود کنند و کارهای خوب و شایستهای را بتوانند بسازند.
آنا: چهره هادی ساعی به گونه ای است که از بیرون تصور می شود آدم جدی، عصبانی و گوشت تلخی است؟ تا به حال این موضوع را به خودتان گفتند.
زمانی که با من برخورد میکنند نظرشان ۱۸۰ درجه تغییر میکند. من شوخ هستم، اما چهرهام این طوری است. البته نصف حریفان را با این چهره میبردم. شروع بازی نصف حریفان را برده بودم، اما کلا آدم شوخی هستم و زمانی که در اردوی تیم ملی بودم سعی میکردیم با این شوخیها و خندههایی که در اردو هست، بمانیم. ۱۷ سال اردوی تیم ملی بودم و اگر این رفاقتها و شوخیها نبود شاید در اردوی تیم ملی طاقت نمیآوردیم. همیشه کنار بچهها هستم و با آنها همراه هستم. ارتباط با بچههای تیم ملی به این شکل نیست که رئیس فدراسیون یا بازیکن تیم باشد. فاصلهها رعایت میشود و بچهها لطف دارند و تمام سعی خودم را میکنم مثل یک برادر بزرگتر راهنمایی شان کنم و ارتباط خوبی است و به همین دلیل فکر میکنم یکی از دلایلی که تیمهای ما موفق هستند ارتباط بین بچههای تیم و کادر فنی و مسئولین فدراسیون است که این همدلی باعث میشود همه دست به دست هم دهند تا تلاش بیشتری کنند و افتخارات بیشتری را کسب کنند.
آنا: در مراسم تجلیل از مدال آوران با علی دبیر شوخی شد که خیابانی به نام وی زده شود وقتی میدانی در شهر ری به نام شماست؟
آقای دبیر معمولا وقتی جایی صحبت میکند اسم ما را میآورد. در آن مراسم هم چندین بار اسم مرا آورد و گفت آقای ساعی را فرستادیم المپیک و آقای ساعی مدال گرفت. به نوعی شد که انگار آقای دبیر به جای من مدال گرفته بود. من هم به شوخی گفتم آقای دبیر هم دوست دارد یک خیابانی را به اسم آقای دبیر کنند.
آنا: بارها شده که رشتههای منهای فوتبال با فوتبال مقایسه شده است؟ در تکواندو چطور؟ از لحاظ مالی یا سایر موارد قابل قیاس است؟
همه جای دنیا فوتبال جایگاه دیگری دارد و همه این را قبول داریم. بحث تبلیغاتی فوتبال قویتر و وسیعتر است و خیلی از ورزشکاران ما شاید بچههایی که انفرادی کار میکنند و تلاش بیشتری میکنند. ورزشهای انفرادی سختتر از ورزشهای تیمی است. یک مقدار همیشه گله دارند، اما به شخصه همیشه میگویم نباید مقایسه کنیم، اما باید شرایطی باشد که تعداد بچههایی که قهرمان هستند، ورزشهای انفرادی تعداد کمی است و میتوان بیشتر و بهتر به این عزیزان رسیدگی کرد و این انگیزه را در بقیه ورزشکاران رشتههای انفرادی ایجاد کرد که افتخار آفرینی کنند. افتخارات بچههایی که انفرادی تمرین میکنند قابل مقایسه با افتخارات فوتبال نیست. نمیگویم فوتبال افتخار نداشته، اما سطح بچههای کشتی و تکواندو رشتههای دیگر در دنیا سطح بالایی است. مربیان بسیار خوبی در این رشتهها داریم که شاید بالای ۱۰ هزار دلار حقوق دارند، اما متأسفانه به خاطر محدودیتهایی که داریم در حد یک مربی معمولی میتوانیم پرداخت کنیم. همیشه شرمنده مربیان تیم ملی هستم، چون همه آنها در هر رده سنی در سطح جهانی لول دارند. مربیان در سطح جهانی قراردادهای خوبی دارند نه در سطح فوتبال و مربیان فوتبال، اما ما شرمنده آنها هستیم. این مقایسه با فوتبال کار درستی نیست، اما احساس میکنم بچههای رشتههای دیگر حقشان بیشتر از اینهاست.
آنا: در ماه رمضان فوتبالیست ها بسیار در توجه هستند. برای تکواندو چگونه است و چه خاطراتی از مبارزات خود در ماه رمضان دارید؟
گاهی اردوها در ماه مبارک رمضان است. اولین باری که تیم ملی توانست نایب قهرمان جام جهانی شود تمام اردوها تمام وقت در ماه مبارک رمضان بود. یک وعده تمرین قبل از افطار بود و تمرین میکردیم تا ادان تمام میشد بلافاصله به افطاری میرفتیم. یک وعده تمرین هم قبل از سحری و نصف شب بود. بعد از اینکه سحری میخوردیم طول روز را استراحت میکردیم. به واسطه همین موضوع حس خوبی داشتیم که احساس میکردیم مزدی داریم و چیزی از طرف خدا و اینکه با زبان روزه تلاش کرده بودند مزدی را میگرفتند. واقعا هم مزد گرفتیم. برای اولین بار توانستیم نایب قهرمان جام جهانی باشیم. الان هم بچهها در اردو هستند و مسابقه دارند و به این شکل تمرین میکنند.
آنا: این موضوع عنوان شده که کاراته محبوبترین رشته رزمی است که در المپیک پاریس ثابت شده، با وجود این رشته، تکواندو مورد توجه قرار میگیرد؟
بچههای کاراته دوستان خوب من هستند. زمانی که در اردو بودم با بچههای کاراته خوابگاه مشترک داشتیم و کنار هم تمرین میکردیم. بچههای کاراته روی یک تشک و ما روی یک تشک تمرین میکردیم. الان هم ارتباط بچههای کاراته و تکواندو خوب است. هر رشته ورزشی جایگاه خودش را دارد و واقعا نمیتوان گفت اگر کاراته باشد تکواندو زیر سوال میرود. مثلا جودو هست تکواندو زیر سوال میرود؟ هیچ وقت با هم قابل مقایسه نیستند. ما پرافتخارترین رشته ایران هستیم. شاید به بعضیها بربخورد، اما از کشتی هم جلوتر زدیم. پرافتخارترین المپین آقایان و خانمها برای تکواندوست. این رقابت خوبی است بین رشته ها. این رقابت سالم خیلی خوب است و باعث پیشرفت همه شود. اینکه بچهها تلاش کنند عنوانها را از هم بگیرند، خیلی خوب است. دوست دارم این طور رقابتها و تلاشها را و باعث رشد ورزش کشور میشود. خودم به شخصه دوست دارم کاراته در المپیک باشد، چون جزء رشتههایی است که میتوانیم در المپیک از کاراته مدال کسب کنیم و تعداد مدالها را بیشتر کنیم. کاراته در بازیهای آسیایی همیشه جزء رشتههایی است که به کاروان ورزشی ما کمک میکند که در رنکینگ جایگاه بهتری را کسب کنیم.
آنا: شیرینترین و تلخترین خاطرهای را که دارید تعریف کنید؟
شیرینها زیاد است. همین المپیک یکی از بهترین خاطرات من بود. خودم روی این سکو قرار گرفتم، اما قبل از المپیک دوست داشتم بچههای تیمم این تجربه خوب را داشته باشم. وقتی هر ۴ نفر صاحب مدال شدند برای بچهها خوشحال شدم. این آرزوی هر ورزشکاری است که روی سکوی قهرمانی المپیک قرار بگیرد. رنگ خیلی مهم است مدال طلا باارزشتر است، اما مدال برنز هم به همان اندازه ارزشمند است و میتواند در جامعه ما شادی و نشاط زیادی را برای همه مردم عزیز ایجاد کند و این قشنگترین حس است که ما در آن لحظه که همیشه تجربه کردم. خوشحالی از اینکه مردم در آن لحظه خوشحال و شاد هستند و لبخندی بر لبانشان آمده و کسی نیست از این افتخارات خوشحال نشود.تلخها زیاد است. سختیها و فشارهای تمرینات واقعا تحمل یک سری فشارها در طول مسابقه و در طول تمرینات زیاد بوده است.
آنا: پیش آمده که با حرفی دلگیر و ناراحت شوید؟
من هیچ وقت انتظار از کسی ندارم و هر کاری که میکنم به دنبال این نیستم که پاسخ بدهد و بخواهد جبران کند، اما گاهی اوقات از بعضی از حرفها آدم دلگیر میشود. حرفهایی که واقعیت ندارد و دروغ است و آن آدمها میدانند چه میکنند. بعضی وقتها میگویم آیا واقعا وجدان ندارند و شب راحت سر به بالشت میخوابند؟ در این مدت خیلی کارهای بدی را در حق من و خانواده من کردند. امیدوارم راحت بتوانند بخوابند و در آن دنیا بتوانند پاسخ بدهند. کسانی که به ناحق بنده و خانواده من و خواهر من را زیر سوال بردند. امیدواریم بتوانند پاسخگو باشند. دنیا این طور نیست اگر کمی اعتقاد داشته باشند این کارها را نمیکنند.
آنا: ورزش را دشمن اعتیاد میدانند. شما ورزش را دشمن چه چیزهایی میدانید؟
نمیتوان گفت ورزش دشمن اعتیاد است. ورزش دشمن خیلی از ناملایمتی هاست. دشمن خیلی از اتفاقات بد است. همیشه میگویم اگر یک مجموعه ورزشی باز باشد، درب چند سلول زندان بسته میشود. درب کمپهای ترک اعتیاد بسته میشود. ورزش فقط بحث سلامت جسم نیست و سلامت روح و روان و سلامت جامعه بزرگترین لطفی است که ورزش برای جامعه میکند و امیدوارم مسئولین کشورمان به این باور برسند که ورزش باید جزئی از سبد زندگی مردم باشد. هر چقدر بتوانیم ساعت ورزشی کشورمان را بالاتر ببریم خدمت کردهایم. همیشه مثال میزنم مثلا خانمی که ورزش میکند، رهبر یک خانواده است. میتواند یک بچه سالم را به دنیا بیاورد و میتواند یک بچه را خوب تربیت و هدایت کند و میتواند یک خانواده را خوب مدیریت کند. جسم سالم و روح سالم میتواند تأثیرگذار باشد و این چیزی است که میتواند به جامعه کمک کند. زمانی که در شورای شهر تهران بودم تلاشم این بود که بستری فراهم کنم که تمام مردم تهران بتوانند با هر شرایط سنی و با هر شرایط جسمی و با هر شرایط مالی ورزش کنند. کاری کردیم که مردمی که پول نداشتند میتوانستند در پارکها ورزش کنند و خدا را شکر این کارها تداوم دارد و در آن زمان واقعا توانستیم کاری کنیم که سطح ساعت ورزشی شهر تهران چندین برابر رشد کند. یک زمانی خودم که ورزشکار و ملی پوش بودم و همه مردم ایران من را به عنوان یک ورزشکار میشناختند با گرم کن بیرون میرفتم. مردم چپ چپ نگاه میکردند. هادی ساعی را به عنوان ورزشکار میشناختند. اما جا نیفتاده بود که یک قهرمان را با یک لباس ورزشی ببینند. امروز خدا رو شکر این اتفاق افتاده و این نگاه عوض شده و نیاز بیشتری داریم و فضای ورزشی بیشتری داشته باشیم که همه بتوانند ورزش کنند.
آنا: در المپیک پاریس بحث مبارزه کیمیا علیزاده و ناهید کیانی و برتری خانم کیانی را داشتیم، دلیل شکلگیری حواشی در المپیک چه بود؟
یک سری از این حواشیها را مطبوعات و ... درست کردند. حواشی خاصی وجود نداشت. مثلا دیدم آقای ساعی وقتی کیمیا علیزاده رد شد بی اعتنایی کرد در حالی که اصلا حواسم نبود. همان لحظه از زمین بیرون آمدم. ناهید کیانی آمد و من و وزیر رفتیم به ناهید تبریک بگوییم. تمام حواسم به خانم کیانی بود. بعدا دیدم که ایشان از پشت خانم کیانی رد شد. گفتند که آقای ساعی بی احترامی و بی اعتنایی کرده ست. در زمانی که ایشان مدال گرفت و رد شد به سمت مدیا زوم رفت و ما نمیتوانستیم برویم. ما از پشت نردههایی که بود با خانم کیانی صحبت میکردیم و تبریک میگفتیم. از پشت خانم کیانی رد شد و به مدیا زوم رفت. بعد از اینکه ایشان هم مدال گرفت رئیس فدراسیون بلغارستان که یکی از دوستان خوب من و انسان خوبی است و مربیان بلغارستان، ایرانی هستند. بعد از اینکه ایشان مدال گرفت، رئیس فدراسیون و دو تا از بچهها را بغل کردم و به خانم علیزاده تبریک گفتم و گفتم خسته نباشید. ایشان رد شد و رفت. چیز خاصی نبود، اما نمیدانم چرا این موضوعات به این شکل مطرح میشود. بالاخره هر جایی که خوب کار میکنیم دشمنان خیلی پا به کاری داریم که هنوز هم دست بر نمیدارند.
آنا: شما برای بازگشت علیزاده به ایران آمادگی فدراسیون را مطرح کردید. او میتواند بار دیگر برای ایران مبارزه کند؟
او نمیتواند دوباره برای ایران بازی کنند، چون زیر پرچم دیگری مخصوصا در المپیک بازی کرده است. یک ورزشکار اگر در زیر پرچم کشور دیگری بازی کند تا دو سال نمیتواند بازی کند، اما اگر المپیکی باشد و در المپیک برای کشوری بازی کند سه سال نمیتواند بازی کند. بحث برگشت او شخصی است و ما تعیین نمیکنیم که برگردد یا خیر. من در آن مقطع با دوستان صحبت کردم و گفتند مشکلی نیست و او میتواند بیاید و برای رفت و آمد مشکل خاصی وجود ندارد.
آنا: دلیل مهاجرتهای بیش از حد در رشتههای مختلف ورزشی را در چه می دانید؟
کسی که میخواهد مهاجرت کنیم را نمیتوانیم منع کنیم. این بحث شخصی هر آدمی است که هر جایی که دوست دارد زندگی کند. دلایل زیادی دارد. مثلا تکواندو دلیلش این نیست که به اینها کسی بد میکند که مهاجرت میکنند. تکواندوی ایران در دنیا مطرح است و جایگاه خوبی دارد. مثلا در هر وزن یک نفر را میتوانیم عضو تیم ملی داشته باشیم و بچهها پشت سر هم قرار میگیرند و شاید یک ورزشکاری که (آرین سلیمی به عنوان مثال) ۴-۵ سال میماند عمر قهرمانیاش تمام میشود. یکی از دلایل این است که بچههای ما هر جای دنیا بروند به عنوان تکواندوکار ایرانی قبول میکنند و میتوانند در کشور دیگری تا ۱۰ سال حتی عضو تیم ملی باشند. چون رقابتها در آنجا مثل ایران نیست. بحث مهاجرت و بحث اینکه کسی با تیم ملی برود و پناهنده شود را نمیپذیرم و خدا رو شکر تا به حال این اتفاق برای تکواندو نیفتاده که کسی در قالب تیم ملی برود و پناهنده شود. بحث اینکه با تیم بروید لطمه بزرگی به ورزش کشور میخورد. اما قهرمانان در هر جای دنیا میتوانند زندگی کنند و کسی نمیتواند به آنها بگوید که چرا مهاجرت کرده و بحث مهاجرت فرق میکند.
آنا: تعداد سهمیههای ایران در المپیک لس آنجلس افزایش پیدا میکند؟
باید سهمیه بگیریم. در این مسابقات دو تا در بخش آقایان و دو تا در بخش بانوان توانستیم سهمیه کسب کنیم. صد درصد سهمیهای بود که میتوانستیم بگیریم و خدا رو شکر گرفتیم. در شرایط دیگری شاید بتوانیم بیشتر سهمیه بگیریم. حتما تلاش میکنیم که سهمیهها در لس آنجلس بیشتر باشد تا افتخارات بهتری را کسب کنیم.
آنا: برنامه ریزی لازم برای کسب موفقیتهای پیش رو شده است؟
تمام تلاشمان را میکنیم این روند موفقیت ادامه دار باشد. برای آن برنامه ریزی کردیم. بلافاصله بعد از المپیک ۲۰۲۴ برنامههای ۲۰۲۸ را آماده کردیم و در اتاق دبیر فدراسیون روی دیوار نصب شده است. برنامهها را نوشتیم و طبق برنامه تا المپیک ۲۰۲۸ پیش میرویم، اما این برنامهها مستلزم این است که نیازهایی که داریم برآورد کنیم تا بتوانیم برنامهها را اجرا کنیم. هزینهها را هم پیش بینی کردیم و پیش بینی هزینهها واقعا اشتباه و غلط میشود. بعد از المپیک ۲۰۲۴ پیش بینی مان برای آخر ۱۴۰۳ دلار را ۷۰ هزار تومان پیش بینی کرده بودیم، اما الان ۹۰ و خوردهای است که به برنامههای ما لطمه میزند. برنامه ریزی را داریم. تلاش را چندین برابر کردیم. هیئتهای استانی فعالتر شدند و همه دست به دست هم دادند تا افتخارات را تکرار کنیم و حتی رنگ مدالها هم خوشرنگتر شود.
آنا: چه عیدی برای ملیپوشان و کارکنان فدراسیون تکواندو در نظر گرفتهاید؟
طبق روال هرساله عیدیها و پاداشهایی که از نظر اداری باید پرداخت شود را پرداخت کردیم و همیشه سعی کردیم در حد توان فدراسیون کمک کنیم به کل کادر فنی و کارمندان فدراسیون و واقعا اینها خانواده ما هستند. هر کاری که از دستم بربیاید انجام میدهم و تلاش میکنم انشاءالله بتوانند زندگی را بگذرانند.
انتهای پیام/