۱۲/ فروردين /۱۴۰۴
08:00 06 / 12 /1403
در گفت‌و‌گوی تفصیلی با آنا بررسی شد؛

از «مزدشت» اخوان تا «صهخونیسم» فرهمند؛ نقاشی خون بر بوم صهیون

از «مزدشت» اخوان تا «صهخونیسم» فرهمند؛ نقاشی خون بر بوم صهیون
عضو هیئت علمی دانشگاه و مبدع واژه «صهخونیسم» گفت: جنبه «تعهد هنری» و «هنر متعهد» ایجاب می‌کند که حساسیت موضوعات اجتماعی و جهانی را دریابیم و واژه واژه «خون» در ترکیب دو واژه «صهیونیسم» و «خون» به صورت واژه جدید «صهخونیسم» به کار گرفته شده که به ماهیت خونخواره این رژیم کودک‌کُش اشاره دارد.

خبرگزاری آنا؛ در کارگاه واژه‌سازی شعر فارسی، گهگاه ابداعاتی رخ می‌دهد که نه‌تنها گوش را نوازش می‌دهد، بلکه ذهن را به چالش می‌کشد.

محمد فرهمند، شاعر و استاد دانشگاه با ابداع واژه «صهخونیسم»، گام در مسیری گذاشته که پیشتر مهدی اخوان ثالث با «مزدشت» آن را پیموده بود، اما «صهخونیسم» صرفاً یک بازی زبانی نیست؛ این واژه، چکیده‌ای از درد و خشم نسبت به جنایات رژیم جعلی صهیونیستی است، تصویری خونین بر بوم استعاره که می‌کوشد سکوت را بشکند و فریاد مظلومیت را به گوش جهانیان برساند، حال باید دید این واژه نوظهور در پهنه ادبیات مقاومت چه جایگاهی خواهد یافت.

انتشار شعر جدید محمد فرهمند عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی که با واژه جدید «صهخونیسم» همراه بود بازتاب زیادی بین اهل قلم و شعر داشته است. بین زبان و اندیشه، نسبتی تنگاتنک وجود دارد و ابداع هر واژه‌ای به دنبال اندیشیدن در حیطه خاصی حاصل می‌شود.

فرهمند، نویسنده، مترجم و شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در آخرین سروده خود از واژه‌ای جدید استفاده کرده و باید بهتر بگوییم که آن را ابداع کرده است، به‌همین دلیل و به مناسبت تشییع و خاکسپاری رهبران مقاومت در لبنان، پای صحبت این استاد دانشگاه نشسته‌ایم تا بیشتر در مورد این واژه از او بپرسیم.

آنا: گویا این نخستین‌بار است که واژه «صهخونیسم» در زبان فارسی به کار می‌رود، لطفاً درباره این واژه توضیح دهید.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

فرهمند: بله درست می‌فرمایید، سابقه‌ای از کاربرد این ترکیب جدید را در حوزه شعر مقاومت نداریم و این ترکیب ابداعی برای نخستین‌بار در یکی از دست نوشته‌های شعری چاپ نشده اینجانب که سال‌ها پیش سروده‌ام، آمده و چند ماه پیش در سپید سروده‌ای از این ترکیب استفاده شده است. 

کاربرد واژه‌های «صهخونیسم»، «صهخونیست» در حوزه ادبیات سیاسی

آنا: درباره مختصات واژه «صهخونیسم» توضیح بیشتری بدهید.

فرهمند: در مباحث زبانشناسی، بین زبان و اندیشه، نسبتی تنگاتنک وجود دارد؛ زبان سویه بیرونی تفکر و در حکم آیینه ذهن و اندیشه بوده و شناخت قابلیت‌های آن و به فعلیت رساندن آن امری ضروری است.

نخستین نکته در مواجهه با هر امر نوظهور، جنبه آشنایی‌زدایی آن است، ابداع و معرفی یک واژه و ترکیب جدید در اندام زبان نیز از این امر مستثنی نیست، با شنیدن یک واژه و ترکیب جدید، عادت زبانی به‌دلیل همین عنصر بیگانه‌نمایی به هم می‌خورد.

زبان شعری برخلاف حالت ارجاعی زبان علمی، از حالت عاطفی برخوردار است. شاعران با خدمت گرفتن عنصر عاطفه، دست به ابداعات جدید می‌زنند و نسبت‌های زبانی جدیدی را تعریف می‌کنند که این امر به واسطه برهم زدن هنجار و عادت زبانی مرسوم، ناآشنا و غریب می‌‌کند.

واژه «صهخونیسم» از پیوند و ترکیب دو واژه «صهیونیسم» و «خون» ساخته شده، در ترکیب این واژه، علاوه بر معنای محتوایی آن، فرم فیگوراتیوی واژه نیز مورد توجه بوده است، به این مفهوم که شکل گرافیگی واژه براساس عنصر «تداعی» که از عناصر زیبایی شناختی هنر بوده، تجسم‌دهنده یک حقیقت بدون انکار است و آن قرار گرفتن و پیوند واژه «خون» در اندام واژه «صهیونیسم» است، در ترکیب این واژه، نوآوری در قلمرو ساخت و شکل ظاهری واژه صورت گرفته است.

زبان امری پویا و زایاست و از نظر واژگانی به دو گروه مفردات و ترکیبات تقسیم می‌شود، ترکیب‌سازی یک خصلت زبانی است که از ترکیب واحد‌های زبانی در محور همنشینی ساخته می‌شود، به این معنا که کلماتی را که از لحاظ معانی شاید در ابتدای امر ارتباطی هم به هم نداشته باشند، در ترکیب جدید آنگونه کنار هم قرار بگیرند که معنایی کاملاً جدید از آن واژه مستفاد شود.

برخی از زبان‌ها ماهیتاً از این قدرت ترکیب‌سازی برخوردارند و می‌توان براساس موازین زبانشناسی، روانشناسی، جامعه‌شناسی و نیز عصب‌شناسی زبان به وضع واژگان جدید اقدام کرد و بر غنای زبان افزود.

واژه «صهخونیسم» از پیوند و ترکیب دو واژه «صهیونیسم» و «خون» ساخته شده، در ترکیب این واژه، علاوه بر معنای محتوایی آن، فرم فیگوراتیوی واژه نیز مورد توجه بوده است، به این مفهوم که شکل گرافیگی واژه براساس عنصر «تداعی» که از عناصر زیبایی شناختی هنر بوده، تجسم‌دهنده یک حقیقت بدون انکار است و آن قرارگرفتن و پیوند واژه «خون» در اندام واژه «صهیونیسم» است، در ترکیب این واژه، نوآوری در قلمرو ساخت و شکل ظاهری واژه صورت گرفته است

در زبان‌هایی که ماهیتاً از قدرت ترکیبی برخوردارند، می‌توان ابداعات جدید زبانی داشت و این وابسته به دانش زبانی شاعران و نویسندگان است. حال گاهی این ترکیب بدون حذف هر یکی از اجزای واحد‌های زبانی اتفاق می‌افتد و گاهی با جابجایی این عمل صورت می‌گیرد. نکته مهم در ترکیب واژگان جدید این است که این واژه باید هم از عنصر «رسانگی و ایصال» و هم از «مبانی جمال شناختی» برخوردار باشد.

آنا: لطفاً درباره جایگاه واژه «صهخونیسم» در ادبیات سیاسی و ادبیات مقاومت کمی توضیح دهید.

فرهمند: ببینید، هر واژه و یا ترکیب جدید به‌عنوان امری نوظهور، تاریخ پیدایش و تولد، رشد و بالندگی دارد و حتی ممکن است تاریخ مرگ نیز داشته باشد. واژه‌سازی و ترکیب‌سازی یک خصلت زبانی بوده و مقبولیت یا عدم مقبولیت آن وابسته به عناصر و عوامل مختلف است که در کنار این عوامل، خود رسانه‌ها نقش مهم و کلیدی ایفا می‌کنند.

واژه‌های «صهخونیسم»، «صهخونیست» و مشتقات آن نیز می‌توانند در حوزه ادبیات سیاسی کاربرد داشته باشند و بر غنای ادبیات سیاسی بیفزایند. لیکن پذیرش و ماندگاری‌شان به اهالی زبان وابسته است.

هیچ تصرف هجایی و موسیقایی در واژه «صهیونیسم» صورت نگرفت

آنا: قصد شما از ابداع واژه جدید «صهخونیسم» چه بود؟

فرهمند: ببینید، موضوع التزام هنری و شعری ما را بر آن می‌دارد که دست به دامان ادبیات و هنر شویم و از جنبه کنشگرانه آن استفاده کنیم.

ادبیات به‌عنوان عامل اجتماعی می‌تواند رسالت خود را در قبال موضوعات اجتماعی و جهانی به خوبی ایفا کند و این همان موضوع تعهد اجتماعی ادبیات بوده که در آثار افلاطون و دیگران مطرح شده و در قرآن کریم، موضوع «انتصار» ناظر به همین التزام و تعهد هنری و ادبی است.

جنبه «تعهد هنری» و «هنر متعهد» ایجاب می‌کند که حساسیت موضوعات اجتماعی و جهانی را دریابیم، آثاری که از منهای شخصی فراتر رفته، با منهای اجتماعی و جهانی پیوند خورده‌اند، به‌واسطه برخورداری از درد‌های مشترک انسانی از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند.

اگر شعر را حادثه‌ای زبانی و با به تبع فرمالیست‌های روسی، «رستاخیز کلمات» تعریف کنیم، مهم‌ترین مؤلفه شاعرانگی، برجسته‌سازی خواهد بود که این برجسته‌سازی به‌وسیله عناصری مانند آشنایی‌زدایی، بیگانه‌سازی و انواع هنجارگریزی در سطوح زبانی، آوایی، موسیقایی و دستوری اتفاق می‌افتد.

اگر شعر را گزینش و ترکیب در محور همنشینی زبان بدانیم، ترکیبات «صهخونیسم»، «صهخونیست» و «صهخون» را می‌توان از دو منظر مطالعه کرد: نخست در سطح زبانی و آوایی و دیگر از لحاظ محتوایی و مفهومی.

به‌لحاظ شکلی، هیچ تصرف هجایی و موسیقایی در واژه «صهیونیسم» صورت نگرفته، شکل‌شناسی ترکیبات «صهخونیسم» و «صهخونیست» به‌لحاظ اندام‌وارگی، نمایانگر حالت گرافیکی خون در اندام این واژه است، از این حالت در مباحث ادبی به شعر کانکریت و شعر تجسمی تعبیر می‌شود.

دقت بفرمایید که زبان شعری علاوه بر دلالت‌های تصریحی از دلالت تضمنی نیز برخوردار است. واژه «خون» در ترکیب دو واژه «صهیونیسم» و «خون» که به صورت واژه جدید «صهخونیسم» به کار گرفته شده، به ماهیت خونخواره این رژیم جعلی کودک‌کش اشاره دارد.

آنا: آیا اینگونه ترکیب‌سازی در ادبیات سابقه‌ای دارد؟

فرهمند: بله، پیشینه این ترکیب‌سازی را می‌توان در واژه‌های دساتیری که آذر کیوان و پیروان آن وضع می‌کردند، سراغ گرفت.

در ادبیات معاصر به صورت خیلی نادر می‌توان نمونه‌هایی را سراغ گرفت که یکی از آن نمونه‌ها واژه ابداعی «مزدشت» است که مهدی اخوان ثالث در دفتر شعر «تو را‌ ای کهن بوم و بر دوست دارم» آورده است. «مزدشت» نامی است که اخوان از ترکیب «مزدک و زردشت» ساخته است.

دقت بفرمایید که یکی از وظایف ذاتی زبان، ترکیب سازی و ایجاد واژه‌ها و ترکیبات جدید در زبان بوده و پایایی و مانایی هر زبان وابسته به همین عنصر است.

زبان فارسی نیز به‌دلیل ماهیت خود این قابلیت را دارد تا واژگان و ترکیبات جدیدی متناسب با تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... در آن وضع شوند.

گزیده‌ای از شعر فرهمند

در شب سرد و تار دلتنگی 
می‌سرایم ز قلعه‌ای سنگی

قلعه‌ای مه گرفته در باران
خشت خشتش ضریحی از ایمان
 
ساکن قلعه سیدی مشهور
تک و تنها نشسته و رنجور

بر لبش آیه‌های «نصر الله»
در میان قبیله‌اش، چون ماه

همچو نامش «» حسن»، حسن‌سیماست
از تبار و نژاده دریاست

سید نامی جهان عرب
از فلسطین و مکه تا به حلب

در صف اول مقاومت است
معنی واژه مجاهدت است

بر بلندای مه گرفته روح 
ایستاده است همچو حضرت نوح

در مرامش کمک به مسکین است
حامی مردم فلسطین است

سینه‌اش همچو طور و، چون سینا
مظهر قول «جاهدوا فینا»

در کف دست خود گرفته علم
لرزه انداخته به کاخ ستم

در دهانم کبوتری پنهان
با غم دل سرودم از باران

ارغوانی شهید «حزب الله»
پرکشید از میان ما ناگاه

«صهخونیسم» جهانی ملعون
دست‌ها تا به مرفق اندر خون

عنکبوت‌عادتان دیوانه
«اوهن البیتشان» شده خانه

غاصبانی که اهل بیدادند
ت ت ت ت به لکنت افتادند

باور آسمان «قدس» این است
«اورشلیم» بخشی از «فلسطین» است

گفت‌وگو از هاشم پورزاهد

انتهای پیام/

ارسال نظر