دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
11 دی 1403 - 10:45

کمربندها را سفت ببندید؛ می‌خواهیم سقوط کنیم!

کمربندها را سفت ببندید؛ می‌خواهیم سقوط کنیم!
خوب بود رسانه‌ها لابه‌لای روایت‌های «دنده معکوسی» که از سوانح هوایی این روزهای دنیا می‌دهند، این توصیه را هم بگنجانند که «لطفاً قبل از پرواز چرخ‌های هواپیما را چک کنید» تا از باز شدن آنها هنگام فرود اطمینان داشته باشید. اصلا چرا نقص فنی؟ مگر آنها هم مثل ما ایرانی‌ها تحریم‌اند؟
کد خبر : 949581

به گزارش خبرگزاری آنا، هفت یا شاید هم هشت مورد تا همین الان- این آمار سوانح هوایی غیرنظامی است که از یک هفته قبل تاکنون خبرساز شده است با این فهرست:

سقوط هواپیما در برزیل با ۱۰ کشته
سقوط هواپیما در امارات با ۲ کشته
آتش گرفتن هواپیمای کانادایی بدون خسارت جانی
سقوط هواپیمای کره‌ای با ۱۷۹ کشته
سقوط هواپیمای آذربایجانی با ۳۳ کشته
خارج شدن هواپیمای نروژی از باند
سقوط هواپیمای سبک در آلمان با ۲ مصدوم

در بین همه این موارد آنچه روز یکشنبه در فرودگاه «موان» کره جنوبی رخ داد، ازلحاظ جلوه‌های بصری، ترومای بعد از حادثه برای بازماندگان و بالا بردن هیجان عمومی در سطح جهانی از سایر موارد مشابه تأثیرگذارتر بود.

تصور کنید شما به لحظه باز کردن کمربند برای پیاده شدن در فرودگاه مقصد رسیده‌اید که ناگهان متوجه می‌شوید هواپیما (به علت باز نشدن چرخ‌ها) با سرعت نور به سمت دیوار می‌رود و بعد «بمب». ناخودآگاه یاد این عبارت می‌افتیم که «آدم از یک لحظه دیگرش خبر ندارد» یا «فاصله دنیا-آخرت به مویی بند است».

به لطف پیشرفت فناوری، سرعت انتقال فیلم و تصویر آن‌قدر بالا است که فکر می‌کنم همه در چهارگوشه جهان دیده باشند چطور در چشم به هم زدنی، ۱۷۹ سرنشین هواپیما به خاکستر تبدیل شدند.

این تصویرسازی بدیع و درعین‌حال مهیب است که روح جمعی بشر را به التهاب می‌اندازد و ذهن او را نه تنها به سانحه هوایی روز قبل (هواپیمای جمهوری آذربایجان) فلاش‌بک می‌دهد، بلکه حتی به آغاز هفته و سقوط هواپیما‌ی خطوط هوایی برزیل هم می‌رساند؛ بعد دوباره به نقطه تروما (هواپیمای کره جنوبی) بازمی‌گردد و به شکار حوادث بعدی می‌رود: یک سانحه در کانادا، یکی در امارات، این‌یکی در آلمان و خدای من باز هم در کره جنوبی.

اما صرف‌نظر از هیجان ماجرا که موجب می‌شود در این اوضاع‌واحوال حتی به پرواز پشه هم حساس شویم، هر مخاطبی حق دارد‌ این سؤال را مطرح کند که: چرا این‌همه حادثه هوایی پشت سر هم؟ چه خبر شده؟

در توضیح این مطلب دلایلی داریم که اولین و اصلی‌ترین آنها به قانون احتمالات برمی‌گردد:

*در ایام تعطیلات کریسمس و آغاز سال نو میلادی ۲۰۲۵ هستیم. تعداد پرواز‌های بین‌المللی و مسافربری به‌شدت افزایش می‌یابد و به همان اندازه طبق یک قانون ساده ریاضیات، احتمال بروز سانحه هوایی هم بالا می‌رود.

برای درک خطر، کافی است به این تصویر نگاه کنیم که تراکم هواپیما‌های در حال پرواز به‌صورت هم‌زمان در آسمان آمریکا را در شب کریسمس ۲۰۲۴ نشان می‌دهد:

الوووو برج مراقبت؟؟؟

*عامل دوم خطای انسانی کادر پرواز است که دست‌کم دلیل هیچ‌یک از سوانح هوایی یک هفته اخیر نبوده است.

*عامل سوم دخالت خارجی است که گمان می‌رود علت سقوط هواپیمای جمهوری آذربایجان باشد.

*عامل چهارم که به سوانح هوایی کره جنوبی، نروژ و کانادا بازمی‌گردد نقص فنی است.

گیر کار روی همین دو عامل آخر (۳ و ۴) است: در پوشش رسانه‌ای شماره ۳ عامدانه بزرگ‌نمایی می‌شود و درباره شماره ۴ هم تعمدی برای کوچک‌نمایی و عبور سرسری وجود دارد.

در روایت خبری مورد شماره ۳ (سقوط هواپیمای جمهوری آذربایجان)، اهرم فشار روی مسکو است که گمان می‌رود در اقدام پدافندی علیه حملات پهپادی اوکراین، به اشتباه پرواز مسافربری شماره J ۲-۸۲۴۳ را که در حال عبور از حریم هوایی روسیه بود هدف گرفت. 

حالا «الهام علی‌اف» رئیس جمهوری آذربایجان به‌رغم دو بار تماس تلفنی و ابراز تأسف «ولادیمیر پوتین» همتای روس، غرامت می‌خواهد که البته حق دارد.

 اما سؤال اینجاست که اگر معادله برعکس می‌شد و طرف اوکراینی در یک اقدام پدافندی هواپیمای جمهوری آذربایجان را می‌زد، چه اتفاقی می‌افتاد؟

قطعاً قضاوت رسانه‌های غربی به اعلام نتیجه بررسی‌های تکمیلی موکول می‌شد و حتی در صورت تأیید دخالت اوکراین، این پوتین بود که به اتهام آغاز جنگ به‌عنوان مقصر اصلی معرفی می‌شد؛ چراکه در روایت رسانه خارجی «ولودیمیر زلنسی» رئیس‌جمهور اوکراین یک جنتلمن است و نباید برچسبی به او زد.

در اینجا اصل قضیه یعنی «سقوط هواپیمای مسافربری به دلیل یک اقدام پدافندی» همچنان ناگوار است، اما این نباید مانع از بصیرت مخاطب در توجه به کاربرد «روایت‌گری» رسانه به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین مهمات جنگ ترکیبی شود.

روایت خبری مورد شماره ۴ (سوانح هوایی کره جنوبی، نروژ و کانادا) هم نوعی جنگ رسانه‌ای منتها از زیر عینک کوچک‌نمایی است.

تاکنون چند بار شنیده‌اید که یک هواپیمای ایرانی به دلیل نقص فنی مجبور به بازگشت به فرودگاه مقصد یا حتی فرود اضطراری شده است؟ هنگام بروز یک سانحه هوایی در ایران که منجر به آسیب جسمی است، روایت «بی‌بی‌سی»، «ایران اینترنشنال» یا سایر دلواپسان آن سوی آب، چگونه است؟

من به شما می‌گویم: آنها روایتشان را با این جمله آغاز می‌کنند که «تهران به دلیل سیاست‌های توسعه‌طلبانه مشمول تحریم است.»

از سال ۱۳۹۰ واشنگتن تحریم‌هایی را علیه شرکت «ایران ایر» اعمال و آمریکایی‌ها را از انجام هرگونه معامله با این شرکت هواپیمایی منع کرد. این در حالی است که از خیلی قبل‌تر از آن یعنی ۱۳۷۳ به بعد، فروش قطعات یدکی به ایران ایر ممنوع بود. تحریم‌ها در ۲۰۱۵ میلادی به اسم حصول برجام، تا حدی شل شد حال‌آنکه آمریکا و تروئیکای اروپایی در ۲۰۲۴ به بهانه مداخله ایران در صحنه جنگ اوکراین، دوباره پیچ و مهره آن را سفت کردند. در این فاصله، شرکت‌های هواپیمایی خصوصی مثل «ماهان ایر» هم از گزند تحریم دور نماندند.

در روایت‌گری «دنده معکوس» رسانه غربی که روی رفع اتهام از آمریکا و اروپا متمرکز است، حتی «نقص فنی ناشی از تحریم» هم تقصیر طرف ایرانی است.

در این روایت‌گری، کره جنوبی، کانادا یا نروژ به دلیل اینکه سلامت فنی را فدای جابجایی مسافر در ایام کریسمس می‌کنند، مؤاخذه نمی‌شوند.

در این روایت، اینکه دولت سئول دستور توقف پرواز هواپیما‌های بوئینگ ۷۳۷ را صادر می‌کند، اقدامی از روی کفایت است نه «نوش‌دارو بعد مرگ سهراب».

اما خوب بود که رسانه‌ها لابه‌لای روایت‌هایی که از سوانح هوایی این روز‌های دنیای به‌اصطلاح آزاد می‌دهند، این توصیه را هم بگنجانند که «لطفاً قبل از پرواز چرخ‌های هواپیما را چک کنید» تا از باز شدن آنها هنگام فرود اطمینان داشته باشید. اصلاً چرا نقص فنی؟ مگر شما هم مثل ایرانی‌ها تحریم هستید؟

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب