اگر ایران در سوریه مداخله نمیکرد!
گروه پژوهش خبرگزاری آنا، سید امیرعلی ناقدی؛ قطعاً جمهوری اسلامی با حضور مستشاری در سوریه و دفاع از حرم و حریم مسلمین، همیشه به عملکرد منطقهای و برونمرزی خود افتخار کرده و میتواند بکند. یادمان نرود جمهوری اسلامی با حضور هوشمندانه و مدبرانه خود بحرانی به مراتب بدتر از وضعیت فعلی را آن هم بیش از ۱۰ سال پیش ناکام گذاشت.
در ادامه به صورت مختصر دلایل بدتر بودن بحرانی که یک دهه پیش با بازیگری جریانات تکفیری و هدایت دشمنان بین المللی جهان اسلام ترتیب داده شد، آن هم با فرض اینکه این نقشه پیروز میشد و منجر میشد به فتح سوریه و مراحل بعدی در جهت ایجاد عمارت اسلامی و تغییر نقشه دنیا با افکار پوسیده داعش، ذکر میشود:
۱- اقدام به موقع و شناخت جریان منحرف تروریسم تکفیری:
اولاً در بحران دههی قبل که به ظاهر از سوریه شروع شد و با توهم فتح تمام جهان اسلام و حتی سایر نقاط جهان پیش میرفت، جریانی محور و سکاندار ماجرا بود که هیچ ابایی از سبوعانهترین جنایتها نداشت. یادمان نرود استراتژی وحشیانه کشتن توسط تروریستهای تکفیری، گاف رسانهای نبود که فیلمهای آن به صورت غیر ارادی منتشر شده باشد و سبب رسوایی گشته باشد. بلکه راهبردی رسانهای بود در جهت ایجاد رعب و وحشت، با گروه فیلمبرداری، کارگردان و افکتهای تصویری ویژه و همچنین انتشار منحصر به فرد که به هیچ وجه شبیه فیلمهایی که بصورت غیرارادی از جرایم در سطح دنیا منتشر شده باشند، نمیباشد؛ و از منظری کلانتر در جهت ایجاد اسلام هراسی در جهان با بازیگری آلت دستهایی به نام داعش و جریان تکفیری بود؛ لذا از منظر دفاع از انسانیت میتوان گفت جمهوری اسلامی یکه تاز در مقابل سایر دولتهای فراملی حاضر در این معادله، از فرانسه، انگلیس و آمریکا گرفته تا برخی دولتهای مثلاً اسلامی، چون عربستان، ترکیه و امارات؛ نقش آفرینی متفاوت انجام داد که بشریت را از این موجودات وحشی و سرکش نجات داد.
۲- جلوگیری از کلیسایی سازی اسلام، و جا انداختن اسلام منحرف:
از منظر دفاع از کیان و آبروی اسلام عزیز نیز میتوان گفت جمهوری اسلامی نقش آفرینی منحصر به فرد انجام داده که شاید سالها بعد این را به عنوان یک نقطه عطف تاریخی در تاریخ جهان یاد کنند. جمهوری اسلامی در مقابل آنچه قرائت جهادی و عدالت خواه از اسلام معرفی میشد، تنها و مظلوم ایستاد و آن را سرکوب کرد تا اسلام به غلط به دنیا معرفی نشود.
یادمان نرود جوامع امروز غربی که عاری از معنویت و دینداری بوده و نه تنها کاملاً سکولار شدهاند، بلکه حتی نهاد دین و کلیسا را نیز در خدمت نفسانیتهایی، چون همجنس بازی و فحشا درآوردهاند؛ طبق گزارش رویترز، در سال ۲۰۱۲ به تصمیم کلیسای اسقفی آمریکا با ۱۱۱ رأی موافق، ۴۱ رأی مخالف و ۳ رأی ممتنع، اجازه خوانده شدن عقد همجنسگرایان در کلیسا، به تصویب نمایندگان مذهبی این فرقه رسید. رویترز گزارش داد این تصمیم از ماه دسامبر همان سال به اجرا درخواهد آمد. رویترز گزارش داد: متن خطبه عقد همجنسبازان که «شهادت و برکت دادن به یک عهد جاودان» نام دارد از این پس در مراسم ازدواج این افراد قرائت خواهد شد.
مشابه این گزارش در سالهای اخیر به مراتب و در اقصی نقاط جهان، دیده شده است. دقیقا این فاجعه، حاصل آنچیزی است که طی هزار سال برای از معنی تهی شدن مسیحیت بوده است. جامعه مسیحی طی یک فرایند بیش از هزار سال به واسطه تحریف و میدان داری علمای دینی فاسد، از دینداری ناب جدا شده و دینداری تحریف شده به اسم دینداری ناب به آنها عرضه گشت.
به همین ترتیب جامعه که دین را بصورت فطری میپذیرد، این منشا وحی و معنویت جدا گشته و، چون دین دیگری که معرف دین ناب و بی تحریف باشد، عرضه نشده، کلا جامعه نیز سکولار و بی دین میگردد.
اگر جمهوری اسلامی با معرفی اسلام ناب در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی نبود، دهها سال بعد در اذهان مردم جهان، اسلامی معرفی میشد که حق طلبی و عدالت خواهیاش، تکفیریان و داعشیان بودند. اقتصاد و رفاهاش دولتهای فاسد، رانتیر، بدون ذره خودکفایی و تا خرخره آلوده به مفاسد اخلاقی و دنیا طلبی همچون شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس و یا اعضای شورای همکاری خلیج فارس بودند.
همین دولتهای فاسد ظاهراً پیشرفته و از درون متلاشی، مکه و مدینه و مسجد الحرام و مسجد النبی را به سبک کلیسای واتیکان اداره میکردند که از آنجا فرمان داعشیگری و تکفیر و کشتار مردم بیگناه جهان صادر میشد؛ و البته در تناقضی آشکار، از طرفی دیگر پول فشن مودهای «ایلی صعب» و اصلاحات بن سلمانی را نیز تامین میکردند.
۳- هرج و مرج دوام نمیآورد!
تکفیریون امروزِ فاتح شام در کنار سایر بازیگران فتح شام، فعلاً در ظاهر سعی کردهاند خیلی از جنایتهای گذشته را انجام ندهند. هرچند باید واقع بین بود و نباید به این شرایط دلخوش کرد، چون بازیگران همان بازیگران هستند. اما جریان تکفیری جدید در صورت انجام رفتارهای نابخردانه، دوام چندانی نمیتواند بیاورد. با آتش زدن دادگاه و شکستن زندان، همیشه نمیتوان کشورداری کرد.
در همین مدت کوتاه اسرائیل نیز طمع افزایش قلمرو نامشروع خود را به سر دارد و اصلاً بعید نیست سایر همسایگان نیز بر کشورگشایی خود بیفزایند. دولت مرکزیای وجود ندارد که بخواهد از کیان مملکت دفاع نماید. این شرایط به هیچ وجه شرایط پایداری و دوام نیست. اگر به این هرج و مرج ظلم سازمان یافته نسبت به شیعیان و یا اماکن مقدسه اضافه شود، شاید بعد از دهها سال شاهد ظهور یک جریان جهادی در میان مسلمانان سوریه نیز باشیم.
مسئلهای که در کلام امیدبخش رهبر انقلاب نیز بارز بود. ایشان در دیدار آحاد مردم در تاریخ ۲۱/۹/۱۴۰۳ به مناسبت تبیین تحولات سوریه فرمودند: «مناطق تصرّفشدهی سوریه به وسیلهی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد ــ شک نکنید این اتّفاق خواهد افتاد ــ جاپای آمریکا هم قرص نخواهد شد و به توفیق الهی، با حول و قوّهی الهی آمریکا هم به وسیلهی جبههی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد». این مسئله نیز قطعاً نتیجهای مثبت خواهد بود و در راستای نهضت سازی جهت تقویت مقاومت، شاید سوریه را از سوریه زمان خاندان اسد نیز همسوتر با محور مقاومت کند.
پس میتوان گفت که همانطور که یک کشور با هرج و مرج دوام نمیآورد، سوریه کنونی نیز ناچار است به سمت ثبات با توجه به مصلحت مردم و مسلمین پیش برود؛ و این جایی را برای هرج و مرج طلبان باقی نمیگذارد. سوریه دچار هرج و مرج، بهترین گزینه برای دشمنان اسلام است و در این موضوع شکی نیست. به قول معروف، یک دشمن خوب یک دشمن مرده است. ولی سوال این است که این هرج و مرج تا کی میتواند دوام بیاورد؟! سوریه دارای ثبات قطعا خواست ملت و نظام جمهوری اسلامی و مخالف خواست دشمنان اسلام و مقاومت است.
۴- دفاع حقیقی ایران از جمهوریت و امنیت مردم سوریه:
اتفاق ناخوشایند فتح شام، یک واقعیت دیگر را نیز به همگان نشان داد. کسانی که در داخل ایران نیز به این نظام مظلوم و مقتدر تهمت حمایت از دیکتاتور میزدند، امروز مشاهده کنند که ایران هیچ وقت از شخص اسد دفاع نمیکرد بلکه از بهترین گزینه موجود برای عدم تجزیه و فروپاشی سوریه دفاع میکرد. در همین مدت کوتاه، سوریه دچار تجاوزات بیرونی شده است و جریان فتح کنند هشام، حتی در مواضعی آشکار رسما اعلام کرده است که تعرضی به اشغالگران خاک خود نخواهد داشت!
جمهوری اسلامی در عین کمک مستشاری به دولت و مردم سوریه، اصلاحات ساختاری را نیز گوشزد مینمود. سوریه نیز مانند بسیاری دولتهای عربی از سالها پیش عاری از نهادهای مدنی و سیاسی شده بود. اتفاقا طبق مذاکرات و تلاشهای سیاسی جمهوری اسلامی در کنار راهکار امنیتی برای بازگشتن ثبات و امنیت به سوریه، اصلاحات ساختاری و سیاسی در این کشور نیز مد نظر قرار گرفت و جمهوری اسلامی بعد از شکست داعش، خود را فاتح بلامنازع در سوریه ندید.
بلکه ایران و روسیه، اصلاحات سیاسی را در سوریه حاکم ساختند. اصلاحات ساختاری و قانون اساسی سوریه که از خاندان اسد را از حاکمان ابدی سوریه خارج میکرد، در نهایت در انتخابات پارلمانی ۲۰۲۰ نیز به رای و نظر مردم گذاشته شد. اما در ایران نیز بودند صداهای زیادی که به اسم اصلاح طلبی، تروریستهای تکفیری داعشی را بخشی از مردم ستم دیده سوریه عنوان کرده، و، چون از تکمیل محور مواصلاتی مقاومت به واسطه سوریه ناراحت بودند، غیردموکراتیک بودن سوریه را بهانه کرده و ایران را به دفاع از دیکتاتوری و اسد متهم میکردند. اتفاقات اخیر و جنایات همین مدت کوتاه، نشانگر صداقت جمهوری اسلامی در حمایت از ملت و مردم سوریه بوده است.
انتهای پیام/