فاطمه(س) تندیسِ حقیقتِ انسان
سبدسبد گُل سلام به آستان شما خوبان
سلام بر سلسله جنبانِ کاروانِ عفت، فاطمه و بتولِ اقلیمِ عصمت، همو که بر قافِ خدارت و عصمت تا قیامِ قیامت، چون نگینی بر انگشتر خلقت میتابد و میتاباند.
گوهرین بانویی که مستجمعِ جمیعِ جلوههایِ ملکوتی، جلوههای جبروتی، جلوههای مُلکی و ناسوتیست.
هم زن کاملی ست و هم کامل زنی.
تندیسِ و تمثُّلِ عینیِ تمامِ حقیقتِ انسان است در بسیط خاک تا ذروهی افلاک.
خدایش از تمامِ قاذورات و ناپاکیهای جسمانی و هواجس و هواهای نفسانی منزه و پاگ فرموده است که انما یریدُ اللهُ لِیُذهبَ عنکم الرجسَ اهلَ البیتِ و یُطهرَکم تطهیراً.
زبده و چکیده تمام کاملان و خوبان ست و همین خصال و سجایایِ برجستهاش بسیاری از مستشرقان و فحولِ منصفِ غرب را مبهوت و مسحور کرده است.
لویی ماسینیون، حکیم و عرفان پژوه شهیر فرانسوی گفته است: مدتهاست به حضرت فاطمه میاندیشم، همان شخصیت استثنایی که من را تحت تأثیر قرار داده است. عمر کوتاه و دشواریهای زندگی آن بانو، درس آموز است و حکمت آمیز.
با ابرازِ تسلیت سالروز آن انسان کامل.
ابیاتی را در سوگ حضرت ایشان سرودهام، پذیرا باشید.
مِهربانویِ حضرتِ بابا.
زردرو، حالِ ناخوشی دارد
ناخوش احوال از این که مولا را
نزدِ ناأهلِ کوفه بگذارد.
دخترِ زخم خوردهی بابا.
دردهایِ نگفته با خود بُرد
سالها پیش از آنکه کوچ کند.
او به تنهاییِ علی، پی بُرد.
تو که در شعرِ من، نمیگنجی
سخت در حیرتم که بودی تو
آیای یاسِ زخمیِ بابا.
این اواخر، چرا کبودی تو؟
یاسِ بابا اگر چه سیلی خورد.
ره به جایی نبُرد اهریمن
کوثرِ جاری است میبینی.
کوی تا کوی، کوچه تا برزن
کلبه اش را اگرچه سوزاندند.
چون بهاری دوباره روییده ست
از همین کوثرِ خدا دیدیم.
یازده جویبار، جوشیدهست.
تو همان آیهای که تفسیرش.
به خدا، جز خدا نمیداند
عقل هم گنگ و لال شد در تو.
او که قدرِ تو را نمیداند.
با ارادت تمام و اخلاص مدام
سیاوش نریمان
انتهای پیام/