دانشگاه آزاد اسلامی خورشید است
تاریخ یکی از حوزههای موردعلاقه «آیتالله» است. چه در زمان شاه که کتاب «امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار» را نوشتند و چه بعد از انقلاب که روزنوشتهای ایشان به یکی از مراجع مهم تاریخ انقلاب بدل شد. در اکثر سخنرانیها هم مرور تاریخ و پیوند دادن آن با امروز از اصول محوری صحبتهای ایشان است. به قولی میتوان گفت «آیتالله» همیشه بر خطرات نبود حافظه تاریخی تأکید دارند و مدام یادآور میشوند که آنچه امروز رخ میدهد، امری زاده اکنون و مجرد از دیروز نیست و به عبارتی تأکید دارند که تاریخ مدام در بازتولید خود قدم برمیدارد، فقط فرد نکتهسنجی میخواهد که این ظرایف را بیرون بکشد، مقایسه کند و نتایج آن را برای نسل حاضر بازگو کند. وظیفهای تاریخی که آیتالله همواره مجدانه بر این نمط راه پیموده و چراغ راهی بوده برای کسانی که در جستجوی حقیقتند.
گفتگو با آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ رئیس هیأت موسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی در آستانه برگزای شصتونهمین اجلاس شورای مرکزی صورت پذیرفت. ایشان در این گفتگو در خصوص سیاستگذاریهای کلان و افق توسعهای دانشگاه، گسترش واحدهای برونمرزی، توسعه تحصیلات تکمیلی و همینطور چالشهای پیشروی بزرگترین دانشگاه حضوری جهان نکات مهمی را مطرح کردند که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
***
* در دو سال اخیر توسعه شرکتهای دانشبنیان و تجاریسازی علم در دانشگاه آزاد اسلامی اهمیت ویژهای یافته است. حضرتعالی هم همیشه بر توسعه شرکتهای دانش بنیان، خصوصاً در زمینه شیرینسازی آب، توسعه علم پزشکی و سایر اقداماتی که برای استقلال کشور ضروری است، تأکید ویژهای دارید. چه برنامههای کلانی در این خصوص از سوی هیأت موسس به مدیریت دانشگاه ارائه شده و به نظر جنابعالی افزایش تکیه دانشگاه آزاد اسلامی به درآمد شرکتهای دانش بنیان و کاهش اتکا به شهریه، در سیاستگذاریهای کلان و افق توسعهای این مجموعه چه نقشی خواهد داشت؟
توسعه شرکتهای دانش بنیان و اصولاً توجه به پایههای علمی در برنامههای کشور، اگرچه ریشه در فرهنگ و اهداف انقلاب اسلامی دارد، اما به شکل ویژه پس از تصویب سند چشمانداز 20ساله کشور به صورت جدی مورد توجه مراکز علمی و دانشگاهی قرار گرفت که بر محور دانایی بود و شرایط تحقق اهداف آن به گونهای است که جز با گسترش و تعمیق دانش امکانپذیر نیست. معلوم است که در چنین شرایط و با چنین سندی، مراکز علمی نقش اساسی دارند و دانشگاه آزاد اسلامی نیز به عنوان یک مجموعه دانشگاهی که گستره آن سراسر کشور است، نمیتواند جدای از این مقوله باشد. به همین خاطر در سیاستگذاریهای هیأت موسس و هیأت امنا بر تقویت بنیان علمی دانشگاه تأکید و برای آن برنامههای راهبردی تهیه شد که متأسفانه در یک دوره شاهد فترت آن بودیم. پس از برگشت حرکت دانشگاه آزاد اسلامی در مسیر ترقی و پیشرفت کشور، آن برنامههای علمی و پژوهشی با دو هدف کمک به پایههای علمی کشور و تجاریسازی علم مورد توجه جدی قرار گرفت که توجه به مسئله آب به عنوان مشکل آینده کشور و تقویت پایههای علوم پزشکی که نیاز امروز و آینده جامعه است، در قالب چند پروژه مهم در رأس برنامهها قرار گرفت. برای بیان جزئیات کارها هم نیازمند فرصت و پرهیز از هیاهوی رسانهای هستیم تا دانشمندان جوان ایران اسلامی برگههای دیگری بر کتاب قطور افتخارات دانشگاه آزاد اسلامی و جمهوری اسلامی بیفزایند.
پس از برگشت حرکت دانشگاه آزاد اسلامی در مسیر ترقی و پیشرفت کشور، آن برنامههای علمی و پژوهشی با دو هدف کمک به پایههای علمی کشور و تجاریسازی علم مورد توجه جدی قرار گرفت که توجه به مسئله آب به عنوان مشکل آینده کشور و تقویت پایههای علوم پزشکی که نیاز امروز و آینده جامعه است، در قالب چند پروژه مهم در رأس برنامهها قرار گرفت |
همین الان دانشگاه آزاد اسلامی با دانشمندان خود برای تحقق عملیاتی دو پروژه تولید انرژی از جوش و گداخت هستهای و تولید برق از زبالهها وارد شده که وقتی اولین نتایج را به دست آوردیم، حتماً جامعه آگاه میشود. مسئله مهم این است که بسیاری از اختراعات اساتید و دانشجویان که معمولاً پس از آزمایش راکد مانده و میماند، انگیزه تحقیق را از محققان میگیرد. البته با تجاریسازی آنها، هم انگیزهها تقویت میشود و هم گام بزرگی در توسعه کشور و مصداق خوبی برای توسعه دانشمحور است.
* آیا گسترش زیرساختها و گستره نفوذ دانشگاه آزاد اسلامی در داخل ایران و همچنین حضور برخی واحدها در کشورهای دیگر جزو اهداف اولیه موسسان دانشگاه آزاد اسلامی بود؟ حضور دانشگاه آزاد اسلامی بخصوص در کشورهای همسایه چه نقشی در اجرای برنامههای علمی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟ به نظر جنابعالی آیا در زمینه این گسترش، نیاز به پیگیری سیاستی ویژه است یا رویکردهای کنونی را کافی میدانید؟
اگر بخواهم بر وجه تمثیل به این سوال جواب دهم، باید بگویم هیأت موسس در شرایطی که کل دانشجویان کشور 150هزار نفر بودند و انبوهی از جوانان پشت کنکور میماندند و در سرمای فضای علمی کشور مأیوس میشدند، به دنبال طرحی رفت که ظرفیتهای علمی کشور را احیا کند و به جوانان ناامید از تحصیلات دانشگاهی، گرمای امیدواری ببخشد. خورشید وجود دانشگاه آزاد اسلامی با حمایتهای مادی و معنوی امام (ره) که ذکاوتهای بینظیری داشتند، طلوع کرد. حال بر اساس همان تمثیلی که گفتم، آیا میتوان خورشیدی را که در آسمان طلوع کرد، مختص به یک منطقه جغرافیایی کرد؟! ضمن اینکه از همان نخستین روزهای شروع کار دانشگاه آزاد اسلامی و حتی تاکنون، مردم اقصی نقاط کشور با اختصاص زمین، احداث دانشگاه را مطالبه و حق خویش میدانند. پس گسترش زیرساختها و گستره نفوذ در داخل کشور جزو اهداف اولیه هیأت موسسان بود اما اعتراف میکنم که انتظار این گسترش را نداشتیم. کارمان را در فضای خالی مدارس و مساجد شروع کرده بودیم و امروزه واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی جزو بهترین و بهروزترین ساختمانهای هر شهر کشور هستند.
در کشورهای همسایه و دیگر کشورهای دنیا هم گسترش دانشگاه براساس اصل نیاز و عرضه بوده است. اگر هریک از کشورهایی که الان واحدهای این دانشگاه را دارند، نمیخواستند، امکان احداث و آغاز به کار وجود نداشت. ضمن اینکه در زمان ریاستجمهوری و در سفرم به قاره آفریقا چندین کشور مصرانه تقاضا میکردند که واحدی در کشورهای آنها احداث شود. تأثیر گسترش دانشگاه آزاد اسلامی برای اجرای برنامههای علمی و فرهنگی جمهوری اسلامی نیز از موارد آشکار است. چون قشر دانشگاهی اعم از اساتید و دانشجویان بیشترین تأثیر را در فرهنگ هر جامعهای دارند. برای گسترش این حضور در دیگر کشورها هم علاوه بر همکاریهای دوجانبه، نیازمند برنامهریزیهای معقول و منطقی هستیم که در سیاستهای کلی دانشگاه دیده شده است.
* افق 20 سال آینده دانشگاه آزاد اسلامی را در چه مسیری ارزیابی میکنید و این چشمانداز چقدر با آرمانهای نخست دانشگاه آزاد اسلامی همخوانی دارد؟ به نظر جنابعالی مهمترین چالش پیش روی این دانشگاه در سالهای آینده چه خواهد بود؟
مسیر آینده دانشگاه به سوی قلههای دانش بشری است که اگرچه در طول تاریخ بشریت، حرکت طبیعی مراکز علمی دنیا بود، اما ترسیم دورنمای ایدهآل از انحرافات احتمالی جلوگیری میکند. چشمانداز دانشگاه هم در راستای آرمانهای اولیه است، اگرچه به خاطر دستاوردهای این 33 سال، توقعات مردم و دانشمندان از این دانشگاه بالا رفته است. آن روزها هدف ما جذب جوانان در مقاطع کاردانی و کارشناسی بود و امروز هدف همان جوانان، رسیدن به مقاطع تحصیلات تکمیلی و عالی است. چالش دانشگاه آزاد اسلامی هم همان مثل معروف است که «دشمن طاووس آمد پَر او» منتقدان دانشگاه آزاد اسلامی هم دو گونه هستند؛ یک گروه براساس دلسوزیهای علمی و با نگاههای خاصی که دارند، انتقاد سازنده میکنند و این گروه چون عاقلانه و دلسوزانه انتقاد میکنند، میتوان با منطق و استدلال آنها را قانع کرد یا ضعفها را برطرف و نقاط قوت را تقویت کرد. گروه دیگر مغرضان هستند. شما نمونههای این گروه را در همین چند سال اخیر دیدهاید. زمانی که دولت قبل مشغول تضییع اموال دانشگاه بود، یا ساکت بودند و یا از پیشرفتهای خیالی حرف میزدند و امروز که دانشگاه بهحق در خدمت انقلاب و کشور و آینده علمی آن است، به خاطر اغراض سیاسی، مانعتراشی میکنند. البته این موانع مانند تکههای ابر است که تمام دلخوشی آنها این است که برای دقایقی جلوی تابش خورشید را میگیرند در حالی که نمیتوانند جلوی تابش کامل آن را بگیرند.
* گسترش تحصیلات تکمیلی در دانشگاه آزاد اسلامی در برنامههای کلان دانشگاه جایگاه ویژهای دارد. به نظر شما مسیر این گسترش باید چه چشماندازی را و تا کجا دنبال کند و در کل دلیل مخالفتها با این حرکت بینظیر دانشگاه آزاد اسلامی را در چه میدانید؟
گفتم که تحصیلات تکمیلی در سراسر کشور به خاطر نیاز است. مگر دانشگاههای دولتی، اگر داوطلبی نباشد، میتوانند برای مقاطع عالیه برنامهریزی کنند؟ آنچه که ما را به عنوان مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی بر این وا داشت که برای تحصیلات تکمیلی برنامهریزی کنیم، پاسخگویی به همین نیاز جامعه بود. منتقدان در وهله اول از خیل مشتاقان خرده میگیرند که چرا میخواهید درس بخوانید؟! شما منطق آنها را در همین مسئله بسنجید که با چه توجیهی به جوانان میگویند که به تحصیلات دانشگاهی تا مقطع کارشناسی بسنده کنید. این نوع مخالفتها را در زمان تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی هم داشتیم. یادم میآید در شورای عالی انقلاب فرهنگی که بحث میکردیم، بعضی از اعضا صراحتاً میگفتند سطوح عالی یک متاع لوکس است و نباید بگذاریم در دسترس همگان باشد. شاید منظور آنان حفظ جایگاه علم بود اما این حرف چه تفاوتی با آن حرف خسروپرویز داشت که حاضر نمیشد بچههای مردم عادی درس بخوانند؟! همه میدانند که ثروتمندان برای تحصیلات فرزندان خود در خارج از کشور امکانات دارند و آن روزها هم داشتند اما دانشگاه آزاد اسلامی با گسترش سراسری در همه جای کشور، پای جوانان از خانوادههای فقیر و متوسط را هم به تحصیلات دانشگاهی باز کرد.
زمانی که دولت قبل مشغول تضییع اموال دانشگاه بود، یا ساکت بودند و یا از پیشرفتهای خیالی حرف میزدند و امروز که دانشگاه بهحق در خدمت انقلاب و کشور و آینده علمی آن است، به خاطر اغراض سیاسی، مانعتراشی میکنند. البته این موانع مانند تکههای ابر است که تمام دلخوشی آنها این است که برای دقایقی جلوی تابش خورشید را میگیرند در حالی که نمیتوانند جلوی تابش کامل آن را بگیرند |
حال تصور کنید با توجه به وجود خیل عظیم جوانان جویای تحصیلات عالیه که امکان جذب همه آنان در دانشگاههای دولتی نیز وجود نداشت، باید با معضل بزرگ ماندن پشت سدهای دانشگاههای دولتی چه میکردند؟ اگر از لحاظ مالی امکان تحصیل در خارج از کشور را داشتند که باید مبالغ هنگفتی ارز از کشور خارج میشد. تازه مسائل فرهنگی و جانبی و دوری جوانان و آسیبهای اجتماعی که از این ناحیه متوجه جوانان، خانوادهها و کشور میشد نیز بحث مهم دیگری است که نمیتوان از آن اغماض کرد و اگر این امکان برای جمع زیاد دیگری از جوانان نبود، چه باید میکردند؟ جوانانی سرخورده و ناامید که با وجود استعداد و هوش بالا، صرفاً به دلیل نداشتن امکانات مالی، نتوانستهاند به تحصیلات عالیه ادامه دهند؟ این سوال مهمی است که منتقدان مغرض باید به آن جواب دهند. اگر دانشگاه آزاد اسلامی نبود، سرنوشت خیل عظیم جوانان مشتاق تحصیل و علم چه میشد؟ چه ارگان، سازمان یا نهاد آموزشی به مطالبه بهحق آنان پاسخ میگفت؟ دورنمای آن هم نیاز کشور و اشتیاق جوانان است و چون ایران کشوری آیندهدار است، مطمئن باشید دانشگاه آزاد اسلامی جایگاه ویژهای در کشور خواهد داشت. امروز جوانان تا سطح کارشناسی مشکلی ندارند و بدون کنکور، وارد دانشگاه میشوند و کرسیهای خالی هم وجود دارد اما در مقاطع ارشد و دکترا و فوق تخصصی صف متقاضیان تحصیل طولانی است و کمتر از 20درصد آنان موفق به ورود میشوند و دانشگاه آزاد اسلامی پس از حل مشکل کارشناسی، اکنون درصدد رفع محدودیت این بخش است.
* در سالی که گذشت گزارش تحقیق و تفحص مجلس از دانشگاه، با رویکردی کاملاً هدفدار قرائت شد. ریشه ناداوریهایی که در این گزارش مطرح شده و عدم توجه نویسندگان این گزارش را نسبت به دستاوردهای مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی، در چه میبینید؟
درخصوص تعبیر شما یعنی «ناداوری» و به تعبیر من «منتقدان»، بارها گفتم که هرکس نسبت به این دانشگاه نگاه سلبی دارد، به این سوال پاسخ دهد که «اگر دانشگاه آزاد اسلامی نبود، سرنوشت این 5 میلیون فارغالتحصیل و حدود 2 میلیون دانشجوی فعلی چه میشد؟» درخصوص عملکرد دانشگاه هم یک بار با دیدگاه انصاف پیشرفت دانشگاه آزاد اسلامی را با دانشگاههای دولتی مقایسه کنند. در حالی که دانشگاههای دولتی که عمری به درازای تاریخ معاصر ایران دارند، متکی به بودجههای کلان دولتی هستند و دانشگاه آزاد اسلامی با شهریهها، هم خود را اداره میکند، هم در سراسر کشور گسترش یافت و هم به دولت مالیات میدهد. البته مردم و دانشجویان چون در میدان هستند و تقریباً هر خانوادهای در ایران، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی دارد، میدانند که «دوصد گفته چون نیم کردار نیست».
گفت و گو از پوریا سوری
انتهای پیام/