دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در یک پژوهش مطرح شد؛

مهندسی فرهنگی کشور، به‌عنوان سند بالادستی در حوزه فرهنگ قرار گیرد

مهندسی فرهنگی کشور، به‌عنوان سند بالادستی در حوزه فرهنگ قرار گیرد
در گزارش پیش‌رو سعی شده است ضمن مرور اهم موضوعات گزارش قبل، چالش‌های دیگری در بخش فرهنگ احصا و درنهایت بایسته‌هایی به‌منظور بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی پیشنهاد شود.
کد خبر : 927197

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، موضوع بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی در اولین دیدار اعضای دولت سیزدهم در سال ۱۴۰۰ توسط مقام معظم رهبری مدظله العالی مطرح شد. این موضوع در سال بعد در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز تکرار شد. در این راستا در سال ۱۴۰۲ دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهش‌های مجلس، گزارشی با عنوان «چارچوب مفهومی بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» به منظور، ترسیم چارچوب مفهومی این موضوع در نظام فکری امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبریمدظله العالی منتشر کرد.

در آن گزارش، چارچوب اولیه مبنی بر غایت کلان تشکیل حکومت اسلامی ترسیم و بر این اساس، جایگاه دستگاه‌های فرهنگی تبیین شد. گزارش پیش رو، در ادامه گزارش پیشین، اهم چالش‌های موجود در بخش فرهنگ را احصا کرده است؛ ازجمله این چالش‌ها می‌توان به نبود نگاه همه جانبه به فرهنگ، ضعف ایده‌های موجود در دستگاه‌های فرهنگی، ارزیابی ناقص آثار تصمیمات فرهنگی و سلطه عقلانیت دیوان سالار بر ایده‌های فرهنگی اشاره کرد. پس از احصای این چالش ها، بایسته‌هایی ازجمله توافق بر نقشه مهندسی فرهنگی به مثابه نقشه راه در بین دستگاه‌های فرهنگی برای این امر پیشنهاد شده است. در ادامه به بازخوانی نتایج اصلی این پژوهش خواهیم پرداخت.

عنوان این پژوهش «بایسته‌های بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی ۲» است که موضوع بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور را تحلیل و بررسی می‌کند.

همانگونه که در مقدمه بحث هم گفته شد، در گزارش اول با عنوان چارچوب مفهومی بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور، ضمن طرح مسئله، مهم‌ترین چالش‌ها و راهبرد برون‌رفت از آنها مطرح شد.

در گزارش پیش‌رو سعی شده است ضمن مرور اهم موضوعات گزارش قبل، چالش‌های دیگری در بخش فرهنگ احصا و درنهایت بایسته‌هایی به‌منظور بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی پیشنهاد شود.

در گزارش اول به چالش‌هایی همچون فراموشی سیاست در دستگاه‌های فرهنگی، اختلال ارتباط دستگاه‌های فرهنگی با بدنه مردم و نیز کاستی‌هایی در جلب مشارکت مسئولیت‌مدار در بین آحاد مردم اشاره شده است.

در گزارش حاضر، علاوه‌بر موارد مذکور، می‌توان به موضوعات دیگری ازجمله نبود نگاه همه‌جانبه به ارتباط فرهنگ و اقتصاد جامعه، ضعف ایده‌های موجود در دستگاه‌های فرهنگی، ارزیابی ناقص آثار تصمیمات فرهنگی، نامشخص بودن عنصر تصمیم‌گیر در حوزه فرهنگ، سلطه عقلانیت دیوان‌سالار بر انگاره (ایده)های نحیف موجود در دستگاه‌های فرهنگی و اصالت سازمان به‌جای اصالت مأموریت حل مسائل فرهنگی اشاره کرد که فرمان بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی را با چالش مواجه می‌سازند.

براساس گزارش حاضر و اهم چالش‌های احصا شده، به نظر می‌رسد، کلیدی‌ترین مسئله پیشروی ساختار فرهنگی کشور، عدم نگاه کل‌نگر به مسائل است

این گزارش بیان می‌کند که راهبرد کلان پیشنهادی در گزارش اول برای برون‌رفت از موقعیت کنونی، جلب مشارکت گروه‌های خودجوش، آینده‌دار و متعهد بود، به‌نحوی‌که دولت با حفظ موقعیت گروه‌های مردمی شبکه‌ای قدرتمند، گسترده و منسجم ایجاد کند.

در گزارش پیش‌رو، به لزوم مهندسی فرهنگی در گام اول، بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی اشاره می‌شود که از بایسته‌های آن می‌توان به توافق بر نقشه مهندسی فرهنگی به‌مثابه نقشه راه، همچنین نقش‌آفرینی شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به‌عنوان قرارگاه بازسازی انقلابی و تجمیع داده‌ها و اطلاعات دستگاه‌های رصد و نظارت برای طراحی شاخص‌های ترکیبی وضعیت فرهنگی اشاره کرد.

این گزارش مطرح می‌کند که از بایسته‌های دیگر موضوع بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور می‌توان به اصلاح نحوه تدوین و تخصیص قانون بودجه در بخش فرهنگ و هنر، تغییر نظام بودجه‌ریزی به نفع ایجاد و تقویت ائتلاف‌های مردمی، اصلاح ساختار بودجه کشور از دستگاه‌محوری به مأموریت‌محوری، تغییر نقش دستگاه‌های فرهنگی از تصدیگر به بسترساز و تنظیم‌گر، استفاده از ظرفیت‌های موجود مغفول بین دستگاه‌های دولتی، اصلاح ساختار اداری و تشکیلات به‌منظور چابک‌سازی و ایجاد رویکردی فراگیر به‌جای نگاه بخشی به فرهنگ اشاره کرد.

براساس گزارش حاضر و اهم چالش‌های احصا شده، به نظر می‌رسد، کلیدی‌ترین مسئله پیشروی ساختار فرهنگی کشور، عدم نگاه کل‌نگر به مسائل است. رویکرد جامع و همه‌جانبه، ضمن کاهش بروز چالش‌های جدیدتر، باعث می‌شود امکان بیشتری برای حل سایر چالش‌ها از قبیل نگاه بخشی به حوزه فرهنگ، نامشخص بودن افراد صاحب ایده و تصمیم‌گیر، همچنین ضعف ایده دستگاه‌های فرهنگی، نقص ارزیابی عواقب تصمیم‌های فرهنگی، نظام بودجه‌ریزی و تخصیص اعتبارات بخش فرهنگ، فراهم شود.

در نهایت اینکه این پژوهش جمع‌بندی می‌کند که مهندسی فرهنگی کشور، به‌عنوان سند بالادستی در حوزه فرهنگ که می‌تواند مبنای طراحی عملیات باشد، مورد مفاهمه و توافق قرار گیرد و به منظور بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی، مشغول سندنویسی‌های مطول و متعدد نشد. سپس در مرحله بعد، باید شورایعالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه بازسازی انقلابی نقش‌آفرینی کند و ملزومات انسجام اندام‌وا (ارگانیک) را بین دستگاه‌های فرهنگی فراهم کند. یکی از ملزومات این امر هوشیاری و رصد دائمی قرارگاه است؛ ازاینرو باید داده‌ها و اطلاعات دستگاه‌های رصد و نظارت برای طراحی شاخص‌های ترکیبی وضعیت فرهنگی در شورایعالی انقلاب فرهنگی تجمیع شود.

لازم به ذکر است که نقشۀ مهندسی فرهنگی کشور شامل فصول زیر است:

  1. کلیات؛ این بخش شامل تعاریف اساسی مفاهیم و اصطلاحات همچون فرهنگ، فرهنگ ملی (اسلامی-ایرانی)، عمومی، حرفه‌ای، لایه‌های فرهنگ، مهندسی فرهنگ، مهندسی فرهنگی، نقشۀ مهندسی فرهنگی، پیوست فرهنگی و مختصات نقشه است.
  2. مبانی، ارزش‌ها و اصول حاکم بر نقشه؛ مبتنی بر منابع و معارف اسلامی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مبانی نظری معتبر و ارزش‌های فرهنگی اصیل اسلامی-ایرانی تهیه و تدوین شده است و شاکله و مبنای هدف‌گذاری، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی و مدیریت راهبردی و تحویل و ارتقای فرهنگی کشور است.
  3. چشم‌انداز فرهنگی کشور در افق 1404؛ ترسیم‌کنندۀ قله‌ها و وضعیت مطلوب فرهنگی کشور در افق 1404 است که مبتنی بر مبانی، ارزش‌ها و اصول بنیادین فرهنگی کشور، رهنمودهای مقام معظم رهبری، سند چشم‌انداز ایران 1404 و سایر اسناد فرادستی و همچنین مقتضیات ملی، منطقه‌ای و جهانی طراحی شده است.
  4. اهداف کلان فرهنگی؛ ترجمان زمان‌مند چشم‌انداز فرهنگی کشور در محورها و حوزه‌های راهبردی و کلیدی فرهنگی کشور است. اصولاً هر هدف کلان، وظایف و مأموریت‌های یک تا چند نهاد و دستگاه اجرایی را تحت پوشش قرار می‌دهد. همچنین مواردی به‌عنوان کمیت‌های مطلوب فرهنگی و اهداف کمّی درنظرگرفته شد که لازم است باتوجه‌به اعتبارات، امکانات، ظرفیت‌ها و توانمندی‌های دستگاه‌ها و نهادها در ستاد راهبری اجرای نقشه مهندسی فرهنگی تعیین شود.
  5. اولویت‌های فرهنگی؛ تعیین‌کنندۀ موضوعات و محورهای راهبردی در هر حوزه، محور یا هدف است که ضمن تعیین اولویت‌های رتبی و زمانی آن‌ها، مبنا و چگونگی تخصیص منابع و سرمایه‌گذاری را ارائه می‌دهد.
  6. راهبردها و اقدامات؛ شامل راهبردهای فرهنگی کلان و ملی و اقدامات ملی به شرح زیر است:

الف) راهبردهای فرهنگی: تعیین‌کنندۀ مسیر و راهی است که متناسب با فرصت‌ها و تهدیدها، قوت‌ها و ضعف‌های محیطی برای نیل به اهداف فرهنگی در دو سطح کلان و ملی طراحی و تدوین می‌شوند.

راهبردهای کلان ابزار تحقق اهداف کلان هستند و راهبردهای ملی دربردارندۀ اهداف فرعی و راهکار تحقق آن هستند؛ درواقع راهبردهای ملی مبنای تعیین اقدامات ملی نقشۀ فرهنگی کشور محسوب می‌شوند.

ب) اقدامات ملی: طرح‌ها و پروژه‌هایی هستند که برای تحقق اهداف طراحی و تعیین می‌شوند. اقدامات ملی ناظر به اهداف و متناسب با راهبردهای تعیین و معمولاً در چارچوب برنامه‌های پنج‌ساله طراحی و در قالب یک یا چند برنامۀ سالانه اجرایی می‌شوند. اقدامات ملی غالباً فرابخشی و فرادستگاهی هستند و ماهیت ترکیبی دارند؛ باوجوداین ممکن است در مواردی وجه پژوهشی، اجرایی و تقنینی بر سایر وجوه آن غلبه یابد.

7. چارچوب نهادی نظام فرهنگی کشور: ناظر به نگاشت نهادی، تقسیم کار ملی و استانی و نظام مدیریت راهبردی فرهنگی کشور بوده و همچنین مبین سازمان و ساختار و فرایندهای کلان سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی، هدایت و سازماندهی و نظارت و ارزیابی فرهنگی کشور در سطح ملی و استانی برای اجرای نقشه مهندسی فرهنگی است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب