شهید «حسین سامیمقام»؛ از تفحص با دستهای بسته تا خاکسپاری در روز شهادت
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ۲۵ تیر ماه سال جاری بود که سردار سیدمحمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین، خبر کشف پیکر ۷ شهید در اطراف زندان «دولهتو» سردشت را اعلام کرد که از بین این ۷ شهید، فقط یکی از شهدا کارت شناسایی به همراه داشت. این شهید، سرگرد ارتشی به نام «حسین سامیمقام» بود که پیکرش با دست و پاهای بسته کشف شد. البته به گفته مردم محلی کُرد، این شهید و ۶ شهید دیگر در حالی به شهادت رسیدند که گروهک ضدانقلاب دستها، پاها و چشمهایشان را بسته بودند.
و، اما چطور شد که این سرگرد ارتشی به اسارت دموکرات درآمد و به شهادت رسید؟
شهید سامیمقام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در نبردهای داخلی با منافقین و ضدانقلاب، دوشادوش دیگر همرزمان خود در صحنههای نبرد علیه دشمنان و معاندان، حماسهها آفرید. او بخاطر شجاعت وصفناپذیر خود در دفاع از کشور، درجه سرگردی و سمت فرماندهی گردان را گرفت.
این شهید، در فروردین ۱۳۵۹ برابر ابلاغ تیپ ۲ لشکر ۶۴ ارومیه، به همراه ۱۰ نفر دیگر از نیروهای ارتش، حین الحاق به یگان سازمانی خود، در محور فیضآباد سنندج، جهت نجات «سرهنگ نصرتزاد» که در محور سنندج- دیواندره با گروهکهای منحله و ضدانقلاب کومله و دموکرات درگیر بود، رفت، اما به اسارت گروهک منحله دموکرات به سرکردگی عبدالرحمن قاسملو درآمد و به زندان «دولهتو» واقع در منطقه «آلواتان» شهرستان «سردشت» منتقل شد.
شهید سامیمقام پس از تحمل شکنجههای فراوان و رد پیشنهاداتی مبنی بر همکاری با عناصر بیگانه و ضدانقلاب، در ۱۴ مردادماه سال ۱۳۵۹، همزمان با ماه مبارک رمضان و پس از چند هفته روزهداری، به بهانه آزاد شدن از بند ضدانقلاب به جنگلهای منطقه آلواتان منتقل شد و توسط جوخههای اعدام به درجه شهادت نائل آمد.
پس از شهادت این سرگرد ارتشی، بنای یادبود این شهید در زادگاه پدرش در گلستان شهدای شهرستان «سمیرم» استان اصفهان نصب شد. این بنای یادبود، ۴۴ سال خالی بود تا اینکه پس از تفحص شهید سامیمقام در ۲۴ تیرماه سال جاری، پیکر این شهید بعد از تشییع در سنندج، تهران و اصفهان در این مزار آرام گرفت.
فرزند شهید درباره روحیه پدرش میگوید: «پدرم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ارتش بود. به یاد دارم آن زمان پدرم در محلهمان لباس ارتشی نمیپوشید و میگفت: اگر من با لباس ارتشی در محله حاضر بشوم، مردم به من احترام کاذب میگذارند و مغازهدارها بخاطر این لباس جنس را زیر قیمت به من میفروشند.»
وی درباره روزهای بعد از شهادت پدرش بیان میکند: «وقتی که پدرم شهید شد، مادرم نقش اصلی را برای تربیت و رشد ما ایفا کرد. او تا آخرین لحظه منتظر خبری از پدرم بود تا اینکه سال ۱۳۹۹ از دنیا رفت.»
انتهای پیام/