چگونه تظاهرات بنگلادش به خشونت و مرگ کشیده شد
به گزارش خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری آنا، در اعتراضات اخیر بنگلادش حداقل 150 نفر کشته شدهاند و برخی از افرادی که در این اعتراضات حضور داشتند، توضیح دادهاند که چه اتفاقی افتاده است.
یکی از دانشجویان به بی بی سی گفت معترضان در پایتخت داکا فقط میخواستند تجمعی مسالمتآمیز برگزار کنند، اما پلیس با حمله به آنها، تجمعات راخراب کرد.
یک رهبر دانشجویی که اکنون در بیمارستان درحال بهبودی است، توصیف کرد که چگونه با چشمبند و شکنجه توسط افرادی که خود را پلیس معرفی کرده بودند، مواجه شده است. در همین حال، یک پزشک بخش اضطراری گفت که با ورود دهها نفر از جوانان زخمی به بیمارستان، به شدت تحت فشار قرار گرفتند.
نیروهای امنیتی به آزار و اذیت زیاد متهم شدهاند، اما دولت مخالفان سیاسی را برای ناآرامیها که پس از اعمال سهمیهها در مشاغل دولتی آغاز شد، مقصر میداند. اکثر این سهمیهها اکنون به دستور دیوان عالی لغو شدهاند.
خاموشی اینترنت در سطح ملی از پنجشنبه به محدود کردن جریان اطلاعات در کشور منجر شده و حکومت در حال اجرای مقررات منع رفتوآمد به وسیله هزاران سرباز است. ارتباطات محدود از شب سهشنبه برقرار شد و اولویت به شرکتهایی نظیر بانکها، شرکتهای فناوری و رسانهها داده شد.
این خشونت، جدیترین چالش در سالهای اخیر برای شیخ حسینه، نخستوزیر 76 ساله بنگلادش است که در ژانویه در یک انتخابات جنجالی و تحریمشده توسط احزاب مخالف اصلی کشور، برای چهارمین بار پیاپی به مقام نخستوزیری رسید.
رایا (نام غیر واقعی یک دانشجو)، دانشجوی دانشگاه خصوصی BRAC، به بیبیسی بنگلا گفت که او نخستین بار در 17 ژوئیه به تظاهرات پیوسته است، اما روز بعد، درگیریها با پلیس به یک وضعیت واقعاً وحشتناک تبدیل شد.
او گفت پلیس پس از ساعت 11:30 صبح به دانشجویان با پرتاب گاز اشکآور حمله کرد و در آن لحظه چند دانشجو این قوطیهای گاز اشکآور را برداشتند و به سمت پلیس پرتاب کردند. سپس پلیس شروع به استفاده از گلولههای لاستیکی کرد و در یک نقطه، دانشجویان را در محوطه دانشگاه محبوس کرد و حتی مانع از انتقال مجروحان به بیمارستان شد.سپس در بعدازظهر، پلیس از آنها خواست تا آنجا را ترک کنند.
رایا گفت: در آن روز، ما فقط میخواستیم تجمعی مسالمتآمیز برگزار کنیم، اما پلیس پیش از آنکه ما کاری انجام دهیم، کل محیط آن مکان را تخریب کرد.
وضعیت در 19 ژوئیه، روزی که اکثر کشتهها در آن رخ داد، به مراتب بدتر شد. تا ساعت 22 صدها معترض در بازار ناتون، بازار نزدیک رامپورا با پلیس درگیر بودند و منطقهای که در حال حاضر به میدان جنگ شباهت دارد، به یک منطقه پر خطر تبدیل شده بود.
پلیس با شلیک تیراندازی، گاز اشکآور و نارنجکهای صوتی پاسخ میداد و یک هلیکوپتر نیز از هوا شلیک میکرد. خبرنگاران بیبیسی شاهد آتشسوزیها، خودروهای سوخته و خراب، موانع جادهای و درختان شکسته بودند.
پلیس برای تقویت نیرو و مهمات درخواست میکرد و مهمات به سرعت در حال تمام شدن بود. بیمارستانها در شهر با تعداد زیادی از مجروحان که بسیاری از آنها با پای پیاده و خونآلود آمده بودند، مواجه شدند.
پزشکان بخش اضطراری تحت فشار قرار گرفتند و بیمارانی که به طور فوری نیاز به درمان داشتند را به بیمارستان داکا ارجاع دادند. پزشکان گفتند که اکثر قربانیان با گلولههای لاستیکی مورد هدف قرار گرفته بودند و در پنجشنبه و جمعه، بیشتر بیماران با جراحتهای ناشی از تیراندازی به بیمارستان آمدند.
وضعیت تا شب جمعه که دولت منع رفتوآمد سراسری اعلام کرد و ارتش را به خیابانها فرستاد، به مراتب بدتر شد. بعد از خشونتهای جمعه، یکی از رهبران دانشجویی به نام «ناهید اسلام» مفقود شد. پدر او گفت که ناهید از خانه دوستش در نیمه شب جمعه به زور برده شده و بیش از 24 ساعت بعد دوباره پیدا شده است.
ناهید توصیف کرد که چگونه او را به اتاقی در یک خانه بردند، مورد بازجویی و شکنجه فیزیکی و روانی قرار دادند و او روز یکشنبه به هوش آمد و به خانه برگشت تا لختههای خون ایجاد شده در شانهها و پای چپ خود را درمان کند.
« محمد علی عارفات» وزیر اطلاعات بنگلادش در پاسخ به اتهامات او به بیبیسی گفت که این حادثه بررسی خواهد شد اما او مشکوک به خرابکاری است و کسی است که تلاش میکند تا پلیس را بدنام کند.
همچنین سوالاتی درباره کسانی که جان باختهاند وجود دارد، برخی از آنها به نظر نمیرسد ارتباط ثابت شدهای با جنبش اعتراضات داشته باشند.
بیبیسی بنگلا با بستگان «ماروف حسین»، 21 ساله، که در حال جستجوی کار در داکا بود، صحبت کرد. مادر او گفت که او را از رفتن در تظاهرات منع کرده بود اما او در حالی که در تلاش برای فرار از درگیریها بود، از پشت تیر خورده و سپس در بیمارستان جان باخته است.
یکی دیگر از کشتهشدگان، «سلیم ماندال» یک کارگر ساختمانی بود که در آتشسوزی که صبح زود روز یکشنبه پس از خشونتها در محل کار و زندگیاش به وقوع پیوست، گرفتار شد. بدن سوخته او به همراه دو نفر دیگر پیدا شد اما علت آتشسوزی ناشناخته است.
«حسیب اقبال» 27 ساله که در خشونتها جان باخته، گفته میشود که عضو جنبش اعتراضات بوده اما به شدت درگیر آن نبوده است. خانوادهاش گفتند که او عضو جنبش نبوده است، اما نمیدانند چگونه جان باخته است. پدر او از شنیدن مرگ پسرش که برای نماز جمعه رفته بود، شوکه شد و گفت که آنها قرار بود با هم نماز بروند، اما او به تنهایی به مسجد رفته است.
پدر «حسیب اقبال» گفت که بعد از مدتی جستجو متوجه شد که پسرش فوت کرده است و گواهی فوت او به دلیل خفگی صادر شده است، اما بستگانش در مراسم تشییع جنازه نشانههای سیاهی بر روی سینهاش یافتهاند. پدر «حسیب اقبال» قصد ندارد شکایتی علیه پلیس ثبت کند زیرا معتقد است پسرش هرگز برنمیگردد. او گفت: هرگز تصور نمیکردم که تنها پسرم را اینگونه از دست بدهم.
انتهای پیام/