تبارشناسی سیاستهای فرهنگی در کره جنوبی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، کره جنوبی به عنوان کشوری که تجربه بیش از سه دهه استعمار استبدادی ژاپن و اشغال نظامی آمریکا را دارد، پس از گذراندن فراز و نشیبهایی در سپهر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اش، توانست صنعت فرهنگی خود را در دهه ۹۰ میلادی خلق کند و از آن وجههای جهانی بسازد. امروزه مطالعه تاریخی سنتهای سیاستی در کشورهای مختلف، یکی از منابع مفید برای سایر کشورها محسوب میشود تا با خوانشی انتقادی به نقاط ضعف و قوت آن بپردازند و متناسب با زیست بوم فرهنگی خود، مدل مطلوب شان را طراحی کنند.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «تبارشناسی سیاستهای فرهنگی در کره جنوبی (۲): موج کرهای بهمثابه برند (ویژند) ملی کره» آورده است که امروزه پیوند سیاست فرهنگی داخلی و خارجی یک اصل بسیار مهم در حکمرانی شناخته میشود. بهعبارتدیگر سیاست فرهنگی خارجی، بهنوعی دنبال کردن کوششهای فرهنگی در حوزه بیرونی است. علاوهبر این مسئله، امروزه دولتها وظیفه دارند در کنار تلاش برای تحقق سیاستهای مطلوب فرهنگی، به تصویر و برند ملی کشور خود نیز بیندیشند و در راستای بهبود تصویر ملی کشور نزد افکار عمومی جهانی برنامهریزی و تلاش کنند. بررسی تجربه سایر کشورهایی که در عرصه دیپلماسی موفقیتهای چشمگیری داشتهاند نشان میدهد که بدون برنامهریزی منسجم جهت ارتقای وجهه ملی امکان پیشبرد اهداف سیاسی بهمنظور افزایش قدرت نرم کشورها در خارج مرزها وجود ندارد.
این گزارش مطرح میکند که ارتقای برند ملی همبستگی بالایی با موفقیت هر کشور در عرصه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی دارد. به همین منظور بررسی سیاستهای منسجم کشور کره جنوبی در زمینه برندسازی از ملت کره به چند دلیل اهمیت بالایی دارد. اول کشور کره در دهه ۹۰ میلادی کشوری ضعیف در حوزه اقتصادی و فرهنگی بود که توان رقابت جدی در عرصههای مختلف جهانی را نداشت. بهخصوص بحران مالی سال ۱۹۹۷ دولت کره را مجبور به اتخاذ تصمیماتی با ریسک بالا کرد. در همین زمینه دولت کره، سیاست صنایع خلاق و حمایت از فرهنگ عامهپسند کرهای را در دستور کار خود قرار داد تا نخست بتواند خط جدیدی از صادرات فرهنگی و افزایش درآمد را ایجاد کند.
این گزارش ادامه میدهد که همچنین کره جنوبی بتواند در خلال صدور صنایع فرهنگی خود تصویر و چهره ملی کرهایها را نیز نزد افکار عمومی جهانی به عنصری زیبا و مطلوب تبدیل کند. درنهایت کره بهعنوان یک کشور آسیایی تا جایی پیش رفته است که امروزه فرهنگ کرهای در کشورهای اروپایی و آمریکا طرفداران جوان پرشوری پیدا کرده و قدرت نرم کره در این کشورها تثبیت شده است. لذا مطالعه سیر تاریخی سیاست برند ملی کره بر بستر «موج کرهای» میتواند آموزههای مطلوبی جهت تقویت برند ملی کشورمان متناسب با بافتار و فرهنگ ایرانی- اسلامی بههمراه داشته باشد.
این گزارش توضیح میدهد که مهمترین سیاست فرهنگی کره از اواسط دهه ۹۰ میلادی تاکنون که نقش بزرگی در تصویرسازی و شناخت این کشور داشته، سیاست برند ملی کرهای بوده است. تمامی سیاستهای برندسازی دولت کره را میتوان در پدیده جهانی به نام «هالیو» یا موج کرهای دنبال کرد. کره در مسیری حرکت کرد که هرجا اسمی از این کشور و محصولات آن شنیده میشد بدون درنگ موج کرهای همنشین آن باشد. مقصود از موج کرهای گسترش اقبال به تولیدات رسانهای و فرهنگ عامهپسند کره جنوبی است که در زبان کرهای از آن به «هالیو» یاد میشود.
در این گزارش آمده است که یکی از نکات کلیدی این گزارش، زنجیره سیاستی موج کرهای در دولتهای مختلف کره است که بهصورت یک سنت سیاست فرهنگی درآمده و در هر دولت نهتنها از قوت آن کاسته نشده، بلکه بر جنبه جدیدی از توسعه این سیاست تأکید شده است. به این ترتیب در دولت کیمدایهجونگ (۲۰۰۳ -۱۹۹۸) به موج کرهای بهعنوان افق جدیدی از اقتصاد ملی نگاه میشد که در آن میتوان بیشتر از ظرفیت درآمدزایی موج کرهای بهرهمند شد.
این گزارش بیان میکند که در دولت رو مو هیون (۲۰۰۸- ۲۰۰۳) بر ظرفیت موج کرهای در ایجاد تنوع فرهنگی در داخل و خارج از کشور کره تأکید شد. سپس در دولت لیمیونگباک (۲۰۱۳- ۲۰۰۸) نقطه عطفی در سیاست برند ملی کره رخ داد. لی، در سال ۲۰۰۹ شورایی با عنوان «شورای ریاستجمهوری در برندسازی ملی» تأسیس کرد. این شورا، برنامههایی برای افزایش ارزش برند طراحی میکرد. در دولت پارک گئون-های (۲۰۱۸- ۳۸) مجدداً بر آمیختن موج کرهای با اقتصاد خلاق و قدرت نرم کره تأکید شد. لذا به بعد اقتصادی موج کرهای و ارزشافزوده آن در اقتصاد ملی کره توجه بیشتری شد. درنهایت در دولت مون جائه-این، (۲۰۲۲-۲۰۱۸) حمایت کلانی از گروههای کیپاپ جهت اثرگذاری سیاسی در عرصه بینالملل صورت گرفت.
در این گزارش مطرح میشود که از نکات کلیدی این گزارش باید به بررسی برنامههای وزارت فرهنگ، ورزش و گردشگری دولت یون سوک یول ( ۲۰۲۲ تاکنون) در سال ۲۰۲۴ اشاره کنیم. شعار وزارت فرهنگ کره در سال ۲۰۲۴ «ایجاد کره جنوبی بهعنوان یک نیروگاه فرهنگی پیشرو جهانی با k-culture و تقویت شادی شهروندان از طریق تعامل فرهنگی» است. برای تحقق این هدف پنج چشمانداز کلان در نظر گرفته شده است، اما مهمترین نکته که درخصوص سیاست برند کره باید مورد توجه قرار گیرد این است که دولت کره در حال حاضر پویش برند ملی خود را از موج کرهای به فرهنگ کرهای (k-culture) تغییر داده است. در این کمپین تمام محصولات و فراوردههای کرهای اعم از فرهنگی و غیرفرهنگی با مفهوم فرهنگ کرهای (k-culture) بازاریابی خواهد شد.
این گزارش توضیح میدهد که در حال حاضر تصویر و برند ملی ایران در فضای بینالمللی معرف همه ابعاد و دستاوردها نیست. بهنوعی که اگر از کشورهای خارجی پرسیده شود که کشور ایران را به چه مواردی میشناسند احتمالاً تصویر کاملی را در ذهن نداشته باشند. برای ساخت برند ملی ابتدا باید تصویر مطلوب ایرانی را در لوازم عینی موجود جستجو کرد.
این گزارش ادامه میدهد که برند، صرفاً یک تصویر برساخته رسانهای نیست، بلکه تصویر، تنها بر واقعیتهای ملموس قابل پیادهسازی است. لذا ابتدا باید دید نقش ایران در بازار جهانی چیست و چه میتواند باشد؟ سپس این برند باید مورد توافق ایرانیان باشد. برای مثال نمیتوان صرفاً هویت ایرانی یا صرفاً هویت اسلامی را در ساخت برند در نظر گرفت، بلکه باید ترکیبی از این دو هویت در برند ملی در نظر گرفته شود.
در این گزارش آمده است که پس از احصای برند مطلوب ملی حال باید کمیته و یا مرجعی مختص به ساخت و نگاه داشت برند ملی ایجاد کرد که ترکیبی از دستگاههای اجرایی دخیل باشد، البته نباید فراموش کرد که ساخت برند ملی اگر صرفاً دولتی باشد، منجر به شکست است. در این مسیر باید تمامی کنشگران خرد و کلانی که در ساخت برند ملی ایران اسلامی مؤثر هستند (شامل تجار، شرکتهای ایرانی خارج از کشور، هنرمندان، ورزشکاران، نخبگان و...) در این کمیته دخیل باشند.
این گزارش بیان میکند که نکته اساسی این است که اگر کشوری برای ایجاد چهره و تصویر مطلوب خود اقدام نکند سایر کشورها و بهخصوص رقبا یا دشمنان آن ملت دست بهکار شده و برند یا به عبارت بهتر ضدبرندی از آن کشور ایجاد میکنند که شناخت جهانیان و افکار عمومی بینالمللی را نسبت به آن کشور جهت خواهد داد. برای مثال سینمای آمریکا ناظر به ساخت چهرهای منفی از هویت ایرانی و هویت اسلامی و حتی انقلابی در قالب فیلمهایی چون «بدون دخترم هرگز» (۱۹۹۱)، «آرگو» (۲۰۱۲)، «۳۰۰» (۲۰۰۶) و سایر فیلمها پیشگام بوده و نگاه منفی ایجاد نکرده است.
متن کامل گزارش را اینجا بخوانید.
انتهای پیام/