آزادی آکادمیک زمینهساز توسعه علمی و تحقق مرجعیت علمی در کشور میشود
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، توسعه فعالیتهای علمی، پژوهشی و فناورانه ضامن اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی در کشورهاست و همه کشورهای دنیا اهداف و برنامههای متنوعی را برای پیشرفت علم و پژوهش و کسب مزایای اقتصادی و اجتماعی آن دارند. در کشور ما نیز توسعه فعالیتهای علمی و پژوهشی مورد توجه مدیران و مسئولان کشوری است و در اسناد بالادستی و برنامههای کلان کشور نیز بر آن تأکید شده است.
حسن محمودی توپکانلو (استادیار، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه سمنان) در پژوهشی با عنوان «مرجعیت علمی در پرتو توسعه آزادی آکادمیک: مطالعه دیدگاه اعضای هیئتعلمی» به این موضوع اشاره میکند که یکی از مفاهیمی که در سالهای اخیر در گفتمان علمی کشور مطرح شده مرجعیت علمی است.
* مرجعیت علمی ایران
این پژوهشگر مطرح میکند که مرجعیت علمی بهمعنای تلاش برای کسب برتری و رهبری در جنبش نرمافزاری، جریانسازی علمی، تولید علم و نظریهپردازی است.
به زعم محمودی توپکانلو در حقیقت، مرجعیت علمی به برخورداری دولتها از میزان چشمگیری از شاخصههای علم و فناوری در حوزههای متعدد علمی، پژوهشی و آموزشی اشاره میکند که بر مبنای آن دولت مرجع میتواند به واسطه سطح بالای توانمندیهای علمی و ظرفیتهای فناوری خود به تأثیرگذاری بر معادلههای منطقهای و جهانی بپردازد.
در این پژوهش به این مهم اشاره شده است که مرجعیت علمی ایران بهمعنای مراجعه جهانی به منابع علمی تولیدشده توسط دانشمندان و متخصصان ایرانی و شناسایی آنها بهعنوان صاحب نظریه و سبک علمی است.
* آزادی آکادمیک
در این پژوهش آمده است که آزادی آکادمیک یکی از پیششرطهای اصلی توسعه علم و پژوهش است. در بسیاری از مطالعات به تأثیر آزادی آکادمیک بر افزایش بروندادهای علمی و پژوهشی اشاره شده است. بر این پایه، به نظر میرسد یکی از بایستههای دستیابی به مرجعیت علمی وجود آزادی آکادمیک در کشور است.
یکی از بایستههای دستیابی به مرجعیت علمی وجود آزادی آکادمیک در کشور است
ازاینرو، در پژوهش حاضر شاخص ارزشها و هنجارهای علمی با مواردی از قبیل رعایت اخلاق در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، نبود فساد علمی، مقابله با تقلب و سرقت علمی و نظایر آن سنجیده میشود که مطابق با دیدگاه اعضای هیئتعلمی به نظردر کشور ما در وضعیت متوسطاند.
* جایگاه و منزلت جامعه علمی
به زعم این پژوهش شاخص منزلت جامعه علمی از مواردی مانند جایگاه و احترام اعضای هیئتعلمی در جامعه، میزان توجه به نظرات متخصصان در جامعه، پایگاه اقتصادی و اجتماعی اعضای هیئتعلمی و پژوهشگران و مانند آنها تشکیل شده است.
توجه به جایگاه و منزلت جامعه علمی بهویژه بحث معیشت و رفاه جامعه علمی از پیشنیازهای اصلی توسعه علم و پژوهش در کشور است. شاخص اثربخشی علمی از مهمترین شاخصها در سنجش مرجعیت علمی است، چراکه به مهمترین مسئله در حیطه علم و پژوهش یعنی کارایی و اثربخشی پژوهشها و پیامدهای و دستاوردهای علم در جامعه میپردازد.
مطابق با یافتههای پژوهش حاضر وضعیت این شاخص در کشور ما با نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد و یکی از مشکلات اصلی تولیدات علمی در کشور ما توجه بیش از حد به کمیت مقالات و عدم توجه کافی به کیفیت و اثربخشی آنهاست. یکی از چالشهای اصلی پژوهش در کشور بیتوجهی به تأثیر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی پژوهشها است و بسیاری از مقالات تولیدشده در سطح کشور کارایی ندارند.
* ارتباطات علمی ملی و بینالمللی
این پژوهش مطرح میکند که آخرین شاخصی که در پژوهش حاضر برای سنجش مرجعیت علمی در نظر گرفته شده است، ارتباطات علمی ملی و بینالمللی است. میزان فعالیتهای علمی گروهی و مشترک، انجام کارهای بینرشتهای، ارتباط و تعامل با دانشگاهها و پژوهشگران خارجی و نظایر آنها مواردی هستند که میزان ارتباطات جامعه علمی را نشان میدهند.
به زعم این پژوهش راز دیدگاه مصاحبهشوندگان پژوهش حاضر، این شاخص نیز با وضعیت مطلوب فاصله دارد. در چندین پژوهش نیز به میزان پایین ارتباطات علمی پژوهشگران داخلی بهویژه ارتباطات بینالمللی آنها اشاره شده است.
در میان ابعاد آزادی آکادمیک، آزادی تبادل و انتشار دانشگاهی بیشترین میانگین را آزادی بیان علمی و فرهنگی کمترین میانگین را به دست آوردند
در ادامه، بررسی وضعیت آزادی آکادمیک نیز نشان داد، از دیدگاه اعضای هیئتعلمی میانگین کلی آزادی آکادمیک کمتر از حد متوسط است و با سطح مطلوب بسیار فاصله دارد. در میان شاخصهای آزادی آکادمیک، میانگین آزادی تحقیق و تدریس، آزادی تبادل و انتشار دانشگاهی، و یکپارچگی پردیس بیشتر از حد متوسط بود، ولی میانگین استقلال نهادی دانشگاه، و آزادی بیان علمی و فرهنگی کمتر از حد متوسط بود.
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که در مجموع در میان ابعاد آزادی آکادمیک، آزادی تبادل و انتشار دانشگاهی بیشترین میانگین را آزادی بیان علمی و فرهنگی کمترین میانگین را به دست آوردند.
* آزادی تحقیق و تدریس
این پژوهش توضیح میدهد که آزادی تحقیق و تدریس یعنی اعضای هیئتعلمی بتوانند آزادانه فعالیتهای تحقیق و تدریس خود را انجام دهند و هیچ نیرویی خارج از دانشگاه نتواند فعالیتهای پژوهشی و آموزشی آنها را محدود کند. آزادی فکری در انتخاب ایده و موضوع پژوهش، آزادی نقد و تفسیر پژوهش، آزادی عمل در گزارش یافتههای پژوهش، آزادی برنامههای درسی، آزادی انتخاب نحوه تدریس و منابع آموزشی و امثال آنها از جمله مصادیق آزادی تحقیق و تدریس هستند. آزادی تبادل و انتشار دانشگاهی به این معناست که اعضای جامعه علمی آزادانه بتوانند نظرات، ایدهها و یافتههای علمی و تحقیقاتی خود را در جامعه دانشگاهی و غیردانشگاهی منتشر و تبادل کنند.
این پژوهش نشان میدهد جامعه علمی باید بتواند آزادانه با هر فرد یا گروهی برای پیشبرد علم و دانش تبادل دانش و ارتباط داشته باشد. نباید هیچگونه فشاری از درون و بیرون بر جامعه علمی وجود نداشته باشد تا آزادانه به نشر، اشتراک و تبادل دیدگاههای خود بپردازند.
* آزادی بیان علمی و فرهنگی
منظور از آزادی بیان علمی و فرهنگی این است که جامعه دانشگاهی بتواند آزادانه و بدون هیچگونه ترسی دیدگاههای خود را درباره مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بیان کنند
در این پژوهش آمده است که استقلال نهادی دانشگاه بهمعنای این است که اداره امور دانشگاه در همه زمینهها بر عهده خود دانشگاه باشد و خود دانشگاه در همه امور تصمیمگیری کند. البته باید توجه داشت استقلال دانشگاهی بهمعنای عدم پذیرش بودجه یا حمایت مالی ازسوی دولت یا هر نهاد دیگری نیست، بلکه مستلزم آن است که دانشگاه همچنان مسئول تصمیمگیری در مورد حاکمیت داخلی، امور مالی، امور اداری، امور آموزشی و پژوهشی و نظایر آنها باشد.
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که منظور از آزادی بیان علمی و فرهنگی این است که جامعه دانشگاهی بتواند آزادانه و بدون هیچگونه ترسی دیدگاههای خود را درباره مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بیان کنند. اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و دانشجویان باید از نهایت آزادی بیان برخوردار باشند تا بتوانند به نقد و تحلیل مسائل جامعه بپردازند.
* مرجعیت علمی و آزادی آکادمیک برحسب حوزه موضوعی
در این پژوهش آمده است که بررسی وضعیت مرجعیت علمی و آزادی آکادمیک برحسب حوزه موضوعی نشان داد، تفاوت معناداری میان دیدگاه اعضای هیئتعلمی حوزهای موضوعی مختلف درباره وضعیت مرجعیت علمی و آزادی آکادمیک وجود دارد. میانگین شاخصهای مرجعیت علمی و آزادی آکادمیک در میان اعضای هیئتعلمی حوزههای مهندسی و علوم پایه بالاتر از حوزههای علوم انسانی و هنر است.
در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی آزادی آکادمیک اهمیت بیشتری دارد
این پژوهش توضیح میدهد که حوزههای موضوعی مختلف بهلحاظ ماهیت، اهداف، نوع پژوهشها، نوع مسائل مورد بررسی، الگوی انتشار، وضعیت تولیدات علمی، تأثیرپذیری از عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظایر آنها با یکدیگر تفاوت دارند وبنابراین منطقی است که ادراک متفاوتی نسبت به مرجعیت علمی و آزادی آکادمیک داشته باشند.
مطابق با این پژوهش در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی آزادی آکادمیک اهمیت بیشتری دارد؛ آزادی علمی در حوزههای مهندسی، پزشکی و علوم پایه بیشتر از حوزه علوم اجتماعی است یکی از دلایل آن سرمایهگذاری بیشتر در زیرساختهای آموزشی و پژوهشی در حوزههای مهندسی، پزشکی و علوم پایه نسبت به حوزه علوم اجتماعی است.
* رابطه میان شاخصهای آزادی آکادمیک و مرجعیت علمی
در این پژوهش بررسی ارتباط میان شاخصهای آزادی آکادمیک و مرجعیت علمی نشان داد، رابطه مثبت و معنادار میان شاخصهای آزادی آکادمیک و مرجعیت علمی وجود دارد بهطوری که ۳۸ درصد از تغییرات مرجعیت علمی تحت تأثیر آزادی آکادمیک است. این مهم نشان میدهد که آزادی آکادمیک نقش مهمی در دستیابی به مرجعیت علمی در کشوردارد. همانگونه که اسپاناژل و کینزلبا (Kinzel & Spannagel) بیان میکنند آزادی آکادمیک یکی از ارزشهای اساسی دانشگاهها است و پیشنیاز توسعه همه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی است.
* پیامدهای فقدان آزادی علمی در دانشگاه
این پژوهش مطرح میکند که فقدان آزادی علمی در دانشگاه پیامدهای منفی بسیاری دارد که کاهش کیفیت آموزش و پژوهش، کاهش رسالت حرفهای، فاصله گرفتن از دانشمندپروری نداشتن احساس کارآیی و اثربخشی، منزوی شدن دانشمندان و کوچدهی نخبگان از جمله مهمترین آنها هستند.
از جمله دلالتهای پژوهش حاضر این است که هریک از این پیامدها میتواند مانع جدی برای تحقق مرجعیت علمی باشد. کراتو و الکسو (Laakso & Kratou) نیز ضمن تأکید بر این نکته که آزادی علمی یک عنصر اساسی دموکراسی است، آزادی بیان، دسترسی عموم به علم و دانش و آزادی علمی را پایه و اساس پیشرفتهای علمی و اقتصادی و سیاسی در جامعه میدانند.
در پایان این پژوهش آمده است که تصمیمگیری علمی و پاسخگویی در تصمیمگیریها که زمینهساز توسعه است مستلزم وجود آزادی علمی است؛ بنابراین اگر مسئولان و تصمیمگیران کشور خواهان دستیابی به مرجعیت علمی هستند باید شرایط توسعه آزادی آکادمیک را فراهم سازند و از آزادی همه فعالیتهای علمی اعضای هیئتعلمی و در دانشگاهها حمایت کنند.
بر اساس یافتههای این مطالعه در نهادینهسازی آزادی آکادمیک در کشور باید مجموعهای از عوامل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی توجه کرد. بهطورکلی، توسعه آزادی آکادمیک میتواند زمینهساز توسعه علمی و تحقق مرجعیت علمی در کشور باشد. بهویژه که در میان ابعاد مرجعیت علمی، برخی ابعاد مانند اثربخشی علمی و ارتباطات علمی ملی و بینالمللی تا حد خیلی زیادی تحت تأثیر آزادی آکادمیک قرار میگیرند.
انتهای پیام/