خیلی از اساتید عطای کار پژوهش را به لقایش میبخشند/ بروکراسیهای نابجا آفت پروژههای پژوهشی کشور
گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا- افشین حیدری؛ مصطفی ده پهلوان نزدیک به یکسالی است که ریاست پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری را بر عهده گرفته است. فردی که چند دههای است در حوزه تدریس باستان شناسی در دانشگاه و اجرای پژوهشهای میدانی و آزمایشگاهی در این حوزه سابقه فعالیت دارد. سابقه ریاست موسسه باستانشناسی دانشگاه تهران، داوری بیش از ۱۰۰ مقاله، پروژه و طرحهای پژوهشی و اختراع در حوزه میراثفرهنگی و گردشگری، دبیری همایشها و جشنوارههای علمی کشور و ... تنها بخشی از سابقه سالها فعالیت این مدیر جوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری است.
مصطفی ده پهلوان در گفتوگویی که با خبرنگار گروه پژوهش آنا داشت در خصوص فعالیتهای پژوهشگاه و برنامههایی که برای آینده این نهاد پژوهشی در نظر گرفتهاست، گفت: فرایند انجام پژوهش در این روزها خیلی پیچیده شده است و باید هفت خوان رستم را طی کنیم. این روزها دانشکدهها، پژوهشکدهها، پژوهشگاهها و مراکز علمی به علت سختیها و بروکراسیهای اداری این حوزه بیشتر از کار اجرایی و میدانی ترجیح میدهند که کار کتابخانهای انجام دهند.
در ادامه مشروح این گفتوگو ارائه میشود:
مصطفی ده پهلوان در ابتدا به برگزاری سلسه نشستهای تخصصی که یکی از وظایف ذاتی این مجموعه است اشاره کرد و گفت: یکی از وظایف پژوهشگاه طبق اساسنامه و سند راهبردی پیشین آن، پرداختن به امور آموزشی و ارائه خدمات تخصصی آموزشی، مشاورهای و ارتقای کیفی سرمایههای انسانی است. در این راستا هر از چندگاهی ما کارگاههای آموزشی و همایشهای دورهای ملی و بین المللی داریم بطوریکه از کنار این رویدادها هم میتوان به ارائه دستاوردهای پژوهشی و هم اینکه به هماهنگی میان متخصصان حوزههای مختلف میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دست پیدا کنیم. حتی برخی از این کارگاهها به صورت گزارش به همکاران باستان شناس، ارائه دستاوردهای پژوهشی، آموزش روشهای نوین و ارائه تجارب نسل قدیم به نسل جدید از رهگذر آنها حاصل میشود. کارگاههای آموزشی با موضوعات روز مثل هوش مصنوعی و پروپوزال نویسی یا کارگاههای اموزشی در جهت آشنایی اعضای هیات علمی، کارشناسان پژوهشی و مخاطبان غیر پژوهشگاهی از دیگر فعالیتهایی است که پژوهشگاه به جد دنبال میکند. به عنوان مثال یک کارگاه که نیاز جدی بود و در سال ۱۴۰۲ برگزار شد، کارگاه تعیین عرصه و پیشنهاد حرائم محوطهها و تپههای باستانی بود که خیلی هم از آن استقبال شد و در مدت ۲ روز پذیرای شرکت کنندگانی از سراسر کشور هم به صورت حضوری و هم به صورت آنلاین در آن بودیم.
یکی از وظایف پژوهشگاه طبق اساسنامه و سند راهبردی پیشین آن، پرداختن به امور آموزشی و ارائه خدمات تخصصی آموزشی، مشاورهای و ارتقای کیفی سرمایههای انسانی است
وی اهمیت این موضوع کارگاهی را برای کشور پهناوری مثل ایران که دارای عرصهها و محوطههای تاریخی بسیاری است یک نیاز کاربردی خواند و ادامه داد: به عنوان مثال با رویت و کاوش یک تپه باستانی که نزدیک به ۱۰ هکتار دارد شما در ابتدا لایه بیرونی یا عرصه مشهود آن را تماشا میکنید، اما عرصه نامشهود آن که در زیر دشت قرار دارد حتی ممکن است چندین برابر لایه بیرونی آن باشد که از آن اطلاعی نداریم. به عنوان مثال در کاوش تپه سگزآباد حدود ۱۱ هکتار عرصه مشهود داشتیم در حالیکه در اطراف زمینهای کشاورزی آن حدود ۲۰ هکتار گورستان یافت شد بطوریکه مردم محلی هم حتی باورشان نمیشد که در زیر زمینهای کشاورزی آنها گورستانهای تاریخی با قدمتی چند هزارساله وجود دارد.
در واقع پروژههای تعیین عرصه مشخص میکند که ریشه تپهها تا کجا وسعت دارد و حریم آن تا چه محدودهای است. وقتی این موضوع مشخص شد در شورای حرائم وزارت میراث فرهنگی تعیین تکلیف میشود و با توجه به استناد نظر باستان شناس و شواهد محلی و عکسهای هوایی و نظرات اداره میراث استان؛ عرصه وحریم را مشخص میکنند و تصویب میشود. سپس معاون میراث فرهنگی این بخشنامه را به دستگاهها و ادارات همان استان ابلاغ میکند تا متوجه شوند چنین تپهای وجود دارد که عرصه آن چندین هکتار است و اقدام به مشخص کردن حریم قانونی و ضوابط مشخص برای آن میکنند. از آن جایی که عرصه و حرائم یکی از بندهای برنامه هفتم است ما باید خودمان را برای تربیت نیروی انسانی با کیفیت داشته باشیم تا برای ورود به این حوزه آماده شویم.
* تنها ۱۴۰۰ تپه؛ عرصه و حریم مصوب دارد
وی خاطر نشان کرد: حدود ۱۹۵ هزار تپه و محوطه شناسایی شده داریم که ۱۹ هزار و ۵۴۶ تپه ثبت ملی شدند و تنها حدود ۱۴۰۰ تپه فقط تعیین عرصه و حریم مصوب دارد که در پناه قانون قرار میگیرند. در چنین مواردی اگر بنایی در نزدیکی این حریمها ساخته شود که به اختلاف کشیده شود در صورت داشتن تصویب عرصه و حریم؛ دستگاههای صدور مجوز ساخت بنا، مقصر و مجرم شناخته میشوند ولی در صورت عدم تصویب باید از منظر توجه به آثار تاریخی و میراث کشور افراد را مجاب کنیم که این موضوع میتواند به میراث و هویت تاریخی کشورمان صدمه و آسیب جدی وارد کند. از این منظر و ارزشی که این موضوع دارد در نظر داریم تا کارگاه تعیین عرصه و حریم دیگری را در پاییز برنامه ریزی کنیم تا شرکت کنندگان بیشتری را در این زمینه آموزش دهیم.
ده پهلوان معتقد است گاهی باید پای حرفهای حتی قاچاقچی آثار باستانی هم نشست و دید که هدف از این و کار و بینشی که داشته است چه بوده تا به این سمت رفته است و یا کارمندی که در یکی از شهرستانهای دور افتاده کشور مشغول خدمت است و نقش بسیار پررنگ تری نسبت به من رئیس در مرکز کشور دارد چه درد و دلهایی دارد. به گفته وی اینها همه با پشت میزنشستن و بستن درب اتاق مسئول اتفاق نمیافتد بلکه باید مرد میدان بود. اهمیت این موضوع سبب شده تا همیشه برنامههای سفرهای استانی را در برنامه کاری خود داشته باشد و در محلها و اماکن باستانی حضور پیدا کند تا از نقطه نظرات پرسنل و مردم محلی و حتی سوداگران این حوزه اطلاع پیدا کند.
* پروژه آبرسان غدیر تنها یک نمونه از عشق به میراث و مدیریت بین دستگاهی است
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی به مسئولیت شناسی و دلسوزی برخی پرسنل ودوستداران این حوزه با وجود سختیهایی که در این کار هست اشاره کرد و گفت: خیلی از فعالان این حوزه تنها به عشق هویت و پاسداشت میراث کشور پا در این راه نهادند و از نظر ارزش ریالی چندین برابر آن دستمزدی را که میگیرند کار میکنند. به عنوان مثال پروژه آبرسانی غدیر را که حدود ۲۰۰ کیلومتر بود ما به فردی سپردیم که در حالت عادی کمتر کسی قبول میکرد، اما این فرد فارغ از بحث مادی با دلسوزی و عشق خود چنان این طرح را مدیریت کرد که هم بحث آبرسانی با بهترین نحو انجام شد و هم ما شاهد سالم ماندن آثار باستانی اطراف آن بودیم. البته باید گفت همکارانی هم هستند که در برخی از پروژهها تنها برای رفع تکلیف و یا به علت نبود دانش کافی و یا تعارض دستگاههای مختلف ونبود وفاق بر روی آن موضوع پروژه را به صورت ناقص اجرا میکنند.
در پروژه سد سیمره، باستان شناسان ما با وجود سختیهای کار و حضور در اعماق زیاد آب مشغول کاوش و استخراج گچ بریهای چندمیلیون دلاری دوره ساسانی بودند که البته اگر این موضوع بعد از اعلام وزارت نیرو که ۱۰ سال قبل به ما اطلاع داده بودند، اتفاق میافتاد الان ما شاهد دفن شدن کوشک ساسانی در زیر اعماق آب نبودیم
وی ادامه داد: در پروژه سد سیمره، باستان شناسان ما با وجود سختیهای کار و حضور در اعماق زیاد آب مشغول کاوش و استخراج گچ بریهای چندمیلیون دلاری دوره ساسانی بودند که البته اگر این موضوع بعد از اعلام وزارت نیرو که ۱۰ سال قبل به ما اطلاع داده بودند، اتفاق میافتاد الان ما شاهد دفن شدن کوشک ساسانی در زیر اعماق آب نبودیم.
* خیلی از اساتید عطای کار پژوهش را به لقایش میبخشند
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به نقش پررنگ پژوهش در وزارت میراث فرهنگی آیا اختصاص بودجه اندک به این حوزه جوابگوی فعالیتهای تعریف شده است یا خیر این طور گفت: فرایند انجام پژوهش در این روزها خیلی پیچیده شده است و باید هفت خوان رستم را طی کنیم. این روزها دانشکدهها، پژوهشکدهها، پژوهشگاهها و مراکز علمی به علت سختیها و بروکراسیهای اداری این حوزه بیشتر از کار اجرایی و میدانی ترجیح میدهند که کار کتابخانهای انجام دهند. به عنوان مثال شخص خودم یک پژوهش را درمورد قناتهای شهرستان بوئین زهرا انجام دادم که ۳۰ میلیون بودجه به این موضوع اختصاص داده شد و باید با همکاری دانشگاه انجام میشد، اما دانشگاه در این خصوص اعلام کرد که باید بیمه کار را تامین کنیم.
در همین مسیر بالغ بر ۱۵ بار رفت آمد به اداره مربوطه و یا کسر مبلغی از قرارداد توسط دانشگاه برای اختصاص امتیاز به کار سبب شد تا پروژهها با پیچیدگی طاقت فرسای اداری به پایان برسد. این مسائل و مشکلات پیش رو باعث میشود تا پژوهشگر و استاد ما عطای این کار را به لقایش ببخشد. همچنین عدم اختصاص اعتبار پژوهشی، پخش شدن اعتبار پژهشی در میان دستگاههایی با ساز و کارهای مختلف، فرایند پیچیده تخصیص اعتبارت پژوهشی به پژوهشگران و ... باعث شده تا پژوهشگر خیلی رغبتی برای انجام کار پژوهشی نداشته باشد.
وی ادامه داد: ما در پژوهشگاه حدود ۹۸.۲ درصد از بودجه تخصیصی خودمان را برای حقوق و هزینههای نگهداری و جاری صرف میکنیم و حدود ۱.۸ درصد باقیمانده برای تعمیر و تجهیز و تملیک هزینه میشود و تنها حدود هشت دهم درصد باقیمانده را برای پژوهش اختصاص میدهیم که آن هم باید در مقوله طرح ۳۰۱۸ قرار بگیرد بطوریکه سازمان برنامه وبودجه بخشنامه کرده است که اعضای پژوهشگاه حق استفاده از این اعتبار را ندارند و باید این طرحها برون سپاری شود. عملا این محدودیتها باعث میشود تا بنده از اعتبار حقوق پرسنل خود صرف چندتا پروژه تحقیقاتی کنم یا منتظر این باشم که ببینم وزارتخانه از محل یک درصد کار پژوهشی چقدر از آن را به من اختصاص میدهد. این موضوع سبب میشود که ما در شهر سوخته، جیرفت، تپه حصار دامغان، شوش و چغازنبیل پول لازم را برای انجام طرحهای پژوهشی نداشته باشیم. اما این در حالی است که یک باستان شناس با برقراری رابطه با یک نماینده مجلس از اعتبار چند میلیاردی بهرهمند میشود در حالیکه پژوهشی که نیاز جامعه علمی کشور است در اولویت کاری قرار ندارد. باید اعلام کنم که میراث ما در خطر است و با وجود اینکه جلسات متعددی با سازمان برنامه و بودجه، مجلس و ... داشتیم تا نظر آنها را به میراث ملموس و ناملموس که به واقع در خطر است، جلب کنیم، اما موفقیتی حاصل نشده است. اطلس مردم شناسی و زبان شناسی ما که یک پروژه ماندگار است هنوز در ابتداییترین حالت ممکن خود قرار گرفته است و یا لهجههای خاصی که در برخی مناطق کشور وجود دارد نیازمند کار پژوهشی است، اما نبود پول کافی باعث شده تا این پروژههای به تعویق بیفتد بطوریکه اصلا معلوم نیست چند وقت دیگر آیا از این لهجهها و مردم چیزی باقی مانده باشد یا خیر.
انتهای پیام/