تفاوتهای ساختار اجتماعی جماعتی و جامعهای
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، علم جامعهشناسی با تمایز بین ساختار جماعت و جامعه آشنا است، اگرچه گاهی این تمایز با استفاده از مضمونهای گوناگون بیان شده است.
کرامتالله راسخ (دانشیار دانشگاه آزاد) در پژوهشی با عنوان «جماعت یا جامعه: تلاش نظری» به این موضوع اشاره میکند که فرض اصلی در این پژوهش، تمایز گذاشتن بنیادی بین دو ساختار اجتماعی جماعتی (Communitive Society) و جامعهای (Societal society) است. فرض دوم، ساختار اجتماعی در ایران عمدتاً از ویژگی جماعتی برخورداراست.
* جماعت یا جامعه از دیدگاه اگوست کنت
در این پژوهش آمده است که اگوست کنت، بنیانگذار جامعهشناسی، این تمایز را با زبانی متفاوت بیان کرد. او سه نوع ساختار مفهومی را از یکدیگر متمایز میکند: ربانی، متافیزیکی و اثباتی.
در ادامه آمده است که منظور او از این سه مفهوم اشاره به سه دوره ذهنی و فکری مناسب با ساختار اجتماعی در تاریخ مغربزمین است؛ دوران باستان، قرونوسطی و عصر جدید. او در واقع تحول جامعه با ساختار جماعتی به جامعه با ساختار جامعهای را در سه مرحله توضیح میدهد. کنت این تحول را اجتنابناپذیر میداند.
از نظر این پژوهش او اساس تفکر و زندگی در جامعۀ اثباتی که منظورش همان جامعه جامعهای است را عقل و منطق تصور میکند درحالیکه عاطفه و احساس محتوای ساختار جماعتی را تعیین میکند.
اگوست کنت اساس تفکر و زندگی در جامعۀ اثباتی که منظورش همان جامعه جامعهای است را عقل و منطق تصور میکند
از دیدگاه نویسنده این پژوهش؛ کارل ماکس مانند بسیاری از فیلسوفان و جامعهشناسان آلمانی، از جمله فردیناند تونیس، در بند جماعت و نگران از حسابگری روابط انسانی در ساختار جامعهای یا به قول او مناسبات سرمایهداران بورژوازی است.
در ادامه این پژوهش آمده است که او درصدد احیای جامعهای با ساختار جماعتی، ولی مناسب با عصر مدرن است و جماعت کمونیستی باید جایگزین جامعۀ سرمایهداری و بورژوازی شود. این تحول در تاریخ بشر ممکن نیست، چون با مناسبات عصر جدید تناسب ندارد، در نتیجه جماعت کمونیستی مارکس از ویژگیهای آرمانی خیالی ورویایی توماس مور برخوردار است.
این پژوهش توضیح میدهد که هسته جماعتی رویکرد نظری مارکس، سبب شده است تا رهیافت نظری او با استقبال گسترده در جوامع جماعتی افریقا، آسیا و امریکای لاتین روبهرو شود. اینها تصور میکنند، مارکس راه تأسیس جماعتی از برادران و برابران با الغاء مالکیت خصوصی را به آنها نشان داده است. رویکرد نظری مارکس ابزاری مناسب برای تحلیل جامعه با خصوصیات جماعتی ایران در اختیار ما میگذارد.
* جماعت یا جامعه از دیدگاه هربرت اسپنسر
این پژوهش بیان میکند که هربرت اسپنسر نیز دو نوع جامعه را از یکدیگر متمایز میکند: جامعۀ نظامی و صنعتی. جامعۀ نظامی جماعتی قرون وسطایی است که در جامعۀ صنعتی متحول میشود. جامعۀ نظامی مجموعهای انسانی است که در آن قشون چیزی جز مردم بسیج شده و مردم در زمان صلح چیزی جز قشون اتُراق کرده نیستند.
ماهیت جامعۀ صنعتی با همکاری داوطلبانه اعضای جامعه تعیین میشود، در حالیکه وظیفۀ دولت تحقق خواست شهروندان است
در ادامه این پژوهش آمده است که جامعۀ صنعتی برخلاف جوامع نظامی در درون خود تمایزهای زیادی دارند؛ ماهیت جامعۀ صنعتی با همکاری داوطلبانه اعضای جامعه تعیین میشود، در حالیکه وظیفۀ دولت تحقق خواست شهروندان است.
از نظر این پژوهش شکل اقتصادی جامعه صنعتی در بازار آزاد تعیین میشود، پایگاه اجتماعی در این نوع ساختار اجتماعی برخلاف جوامع نظامی اکتسابی و نه انتصابی است و تجارت و دیپلماسی محور زندگی عمومی در جامعۀ صنعتی است، درحالیکه نظامیگری اساس زندگی در جماعت نظامی است
این پژوهش به این همهم نیز اشاره میکند که اسپنسر ویژگیهایی را به جامعه نظامی نسبت میدهد که میتوان از آن برای مطالعه جامعه جماعتی در ایران استفاده کرد.
* جماعت یا جامعه از دیدگاه ویلفردو پارتو
در این پژوهش آمده است که ویلفردو پارتو، تمام ساختارهای اجتماعی را با استفاده از نظریۀ نخبگان خود در ساختاری جماعتی توضیح میدهد. انسانها در این چارچوب افرادی هستند که تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تاریخی گذشته قرار دارند. او از این عوامل تأثیرگذار تحت عنوان تهنشستها نام میبرد که همواره هستند و بر ذهن و رفتار انسان تأثیر میگذارند.
در ادامه این پژوهش به این موضوع اشاره میکند که انسان از توجیهات مختلف برای توضیح این خصوصیات پایدار استفاده میکند؛ نخبگان در اعصار گوناگون وظیفۀ فراهم کردن توجیه مناسب را عهدهدار هستند و نخبگان با این کارکرد در مقام قدرت قرار میگیرند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که آنها قدرت را تصاحب و دستبهدست میکنند و مردم عادی پیادهنظام نخبگان هستند. این نظریه را گردش نخبگان مینامند. بخش قابل ملاحظه از خصوصیاتی که پارتو به کل جامعه بشری در طول تاریخ نسبت میدهد، در واقع ویژگیهای ساختارهای جماعتی هستند. اینگونه ویژگیها بهوفور در ساختارهای جماعتی مانند ایران دیده میشود.
در انتهای این بخش از پژوهش اشاره میشود به معنای جامعه که به صورتهای مختلف اقوامی، مذهبی و یا مجامع مشترک خاص دیگر نظیر اقوام، مجامع محلی و... تشکیل میشود و اجتماع به معنای گروهی از افراد است که باهم در تعامل هستند و در رویدادها و فعالیتهای مشترکی شرکت میکنند و تحلیل علمی جماعت از جامعه متفاوت است، چون جامعه با اراده معطوف به عقل ساخته میشود، درحالیکه جماعت در روندی طبیعی شکل میگیرد؛ بنابراین، ساختار جامعه برخلاف جماعت مصنوعی است.
انتهای پیام/