تاثیر تحولات جامعه بر میزان توسعه کشور
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دگرگونیهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی از مهمترین محورهای جامعهشناسی است و پیدایش این علم با چنین موضوعی پیوند تنگاتنگ دارد و از زمانی که انسان به مفهوم «توسعه» رسید، تعاریف آن در حال تغییر بوده است و پیشتر، مفهوم توسعه را در افزایش تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی دیده است، اما با گذشت زمان دریافتند که رشد اقتصادی تنها یکی از جنبههای زندگی انسان است.
اصغر میرفردی (دانشیار جامعه شناسی دانشگاه شیراز) در پژوهشی با عنوان «جامعهشناسی و تحولات جامعه ایران: با تأکید بر توسعه» از نیمۀ دوم قرن بیستم، چنین موضوعی تحت حوزه توسعه مورد توجه اندیشمندان اقتصادی و اجتماعی به ویژه جامعهشناسان قرار گرفت.
میرفردی مینویسد: اﻣﺮوزه ﻣعنای ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﻓﺮآﯾﻨﺪی چند بعدی است و ناظر بر رشد همهجانبه در ابعاد مادی، روانی و معنوی، ارتقای جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و انسانیتر، ایجاد آینده بهتر برای شهروندان، تأمین آرامش و نیازهای مادی جامعه، توجه بیشتر به ارزشهای فرهنگی و انسانی در نظام اجتماعی و به طور کلی ترقی متوازن اجتماعی و اقتصادی جامعه است.
معنای توسعه در کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته
این پژوهشگر مینویسد: داستان توسعه، برای کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته از ابعاد گوناگون همانند نبوده و هم چنان تمایزاتی بین این دو دسته کشورها وجود دارد. معنای توسعه، خاستگاه آن، آهنگ توسعه، کارگزاران توسعه، سبک درونزایی و یا برونزایی توسعه، توسعه از بالا و یا از پایین و توازن و یا نامتوازنی ابعاد توسعه از موضوعهایی است که میتوان در پیوند با آنها بین کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته تمایز قائل شد.
بررسی تحولات توسعهای در ایران از منظر جامعهشناختی
به زعم میرفردی رسالت جامعهشناسی و جامعهشناسان در کشورهای توسعهنیافته، چون ایران در زمینە بررسی تحولات توسعهای، رسالتی سنگین و همزمان، برای کاربستهای اجرائی امروزین و پژوهشهای کنونی و آینده، راهگشا است.
ایران در پیوند با تمدن نوین با خاستگاه غرب دگرگونیهایی را تجربه نموده و هم چنان دگردیسیهای نوپدیدی را تجربه میکند
او در ادامه مینویسد: نزدیک به دو سده است که ایران در پیوند با تمدن نوین با خاستگاه غرب دگرگونیهایی را تجربه نموده و هم چنان دگردیسیهای نوپدیدی را تجربه میکند. برای پرداختن به تحوالت توسعهای در ایران، بایسته است از منظر جامعهشناختی، به این محورها پرداخت.
به گفته این پژوهشگر ضرورت دارد ریشههای هویت جامعوی و برساخت واقعیات کنونی جامعه ایران در دو سده گذشته را مرور کرد و به این پرسش پاسخ گفت که از نظر ساختار اجتماعی، جامعە ایران در چه گسترهای قرار دارد: ماهیت جماعتگونه دارد و یا روح جامعوی یافته است و اگر ترکیبی از دو روحیه در قابل ردیابی است، کدامیک وزن بیشتری در ساخت و بافتار جامعه ایرانی دارد؟
مدرنیته و تاثیر آن بر توسعه در ایران
این نویسنده خاطر نشان میکند که از زمان تجربه تحولات مدرن و در پی آن، فرایند و برنامههای توسعه در ایران، جامعە ایرانی با مسائل و مشکالت بازدارنده توسعه روبهرو بوده است. بیش از یک سده از تجربه تحول خواهی و توسعهجویی در ایران میگذرد، با این وجود، جامعە ایرانی هم چنان در گذار ناتمام توسعهای قرار دارد. با وجود سندها و برنامههای کلان توسعهای، ایران به توسعه مطلوب و دستاوردهای آن دست نیافته است.
این پژوهشگر توضیح میدهد که در پرتو تحولات روزافزون فناورانه، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سده بیستویکم سازوکارها و اهداف توسعه نیز دستخوش دگرگونیهایی شده است. جامعۀ ایران نیز از تحولات چندگانه نوین به دور نیست.
مدرنیته با پدیدارسازی آموزش نوین و تغییراتی در فعالیت و زیستبوم افراد جوامع گوناگون، مجموعهای از جابجاییهای انسانی را ایجاد کرده است
در این راستا، یکی از پرسشهای محوری این است که چشمانداز توسعه ایران در این سده چیست و مهمترین چالشهای فراروی توسعه اقتصاد و اجتماعی ایران در دوران کنونی کدامند؟
به زعم این پژوهشگر مدرنیته با پدیدارسازی آموزش نوین و تغییراتی در فعالیت و زیستبوم افراد جوامع گوناگون، مجموعهای از جابجاییهای انسانی را ایجاد کرده است. این تغییرات، تنها بخشی از دستاوردهای مدرنیته برای جوامع انسانی بوده است. توسعه بهسان خواستی مدرن نیز به این دگردیسیها دامن میزند.
تاثیر مهاجرت در جوامع توسعهیافته و توسعهنیافته
میرفردی در ادامه مینویسد: پیامد آموزش و سبک مهاجرفرستی یا مهاجرپذیری در جوامع توسعهیافته و توسعهنیافته همانند نیست. جامعۀ ایران، از میانە سلسله قاجاریه کمکم با آموزش نوین آشنا شد و آن را تجربه کرد. از دوره پهلوی، گسترش نهادهای آموزشی، آهنگ شتابانی یافت و در پی آموزش مدرن و دیگر عناصر نوسازی به ویژه شهرنشینی، سیر مهاجرت داخلی و مهاجرت به خارج افزایش یافت.
رابطه محیطزیست و توسعه کشور ایران
این پژوهش بیان میکند که کشور ایران در منطقه خشک و نیمه خشک کره زمین قرار دارد و میزان کاهش منابع محیط زیستی و تنوع زیستی در آن نگران کننده است. توسعۀ پایدار در پی همپیوندی توسعه با ارزشها و آرمانهای محیطزیستی است و با توجه به شرایط اقلیمی و محیطزیستی ایران داشتن توسعۀ پایدار نه تنها یک مطلوب بلکه یک ضرورت گریزناپذیر است.
میرفردی با اشاره به این نکته که جامعهپذیری برای تجربه رفتار محیطزیستی و مسئولیتپذیری درباره حفظ محیطزیست، ضرورت و اهمیت بالایی دارد، مینویسد: در این زمینه، به این پرسش پرداخته میشود که جامعهپذیری سبز در ایران چه جایگاهی دارد و تا چه اندازه چنین جامعهپذیری در راستای دستیابی به توسعۀ پایدار در ایران نهادینه شده است؟
در پایان این مقاله بیانی چنین نتیجه میگیرد که توسعه در کشور ایران، توجه به موضوعاتی مانند: تعامل با اقتصاد جهانی و عدالت اجتماعی، کاهش نابرابریهای اجتماعی، ارتقای سرمایه اجتماعی،دسترسی عمومی به اطلاعات، کاهش تصدی دولت و گسترش مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی، تمرکززدایی، امنیت ملی، تنشزدایی در مناسبات بینالمللی، حفظ محیط زیست، گسترش خصوصیسازی و رقابتپذیری اقتصادی، تأمین حقوق انسانی و شهروندی، توسعه داناییمحور، توسعه صادرات، توجه به تحولات فرهنگی جامعه، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی رایگان، برابری فرصتهای آموزشی، امنیت غذایی، حفظ و شناسایی هویت تاریخی ایرانی، امور زنان، توسعه امور قضایی و نوسازی دولت بوده است.
انتهای پیام/