«انقلاب اسلامى» اکسیر نجاتبخش و تجربه موفق/ مهاجرت حتی یک نخبه هم شایسته نیست
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- راحله کاویار، حشمتالله قنبری استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام در رابطه با اصل انقلاب اسلامی معتقد است که انقلاب اسلامى جغرافیا نیست که در حد مرز تعریف شود، انقلاب اسلامى همانطور که از نام آن پیداست تربیتى فراگیر، آسمانى و منطبق با فطرت پاک انسانى است و صرفاً یک پدیده اجتماعى نبوده و نیست. انقلاب اسلامى احیاگرى دینى و بازآفرین هویت انسانى در جهان معاصر است که با آمدن خود یکى از دو قطب و رکن استکبار را وادار به فروپاشى کرد و قطب دوم یعنی لیبرال دموکراسى را نیز در معرض فروپاشى قرار داده است.
دکتر قنبری در مورد ارتباط ایران و آمریکا میگوید آنها خواستار این هستند که افسران و درجه دارانشان به تهران بازگردند و ارتش، صنایع اصلى و فرعی نظامیمان را در اختیار آنها قرار دهیم و اگر با این خواستهها کنار بیاییم از شیر مرغ تا جان خرس و خوک برایمان فراهم میکنند.
به مناسب فرا رسیدن ۱۲ فروردین «روز جمهوری اسلامی» و اصل انقلاب اسلامی با دکتر قنبری به گفتوگو نشستیم که در ادامه می خوانید؛
آنا: اصل انقلاب اسلامی چیست؟ چرا انقلاب ملت ایران در سال ۵۷ انقلاب اسلامی نامیده شد؟
قنبری: بعضیها نگاهشان به انقلاب اسلامى از زاویه «سیاست ورزى»، غربى و از جنس «نگاه به یک پدیده» اجتماعی است که به دلیل رفتارهای حکومت پهلوى و مطالبات و عکسالعملهای مردم در دهههای چهل و پنجاه ظهور و بروز پیدا کرده است، که اگر انقلاب اسلامی چنین پدیدهای بود میبایست در مسیر و فرآیند شکلگیری و حاکمیت خود تدریجاً مانند سایر رخدادهاى اجتماعى درگذر زمان ماهیت و هویت خود را از دست میداد مانند خروش ساندنیستها در نیکاراگوئه یا حرکت مردم مصر در زمان حسنی مبارک که هر دو اینها ماهیتشان تغییر کرد و امروز ملاحظه میشود که آنها به شرایطی بدتر از شرایط قبل از انقلاب خود بازگشتهاند و یا اینکه از اهداف اولیه انقلابشان بهکلی جدا افتادهاند.
سه واژه «انقلاب، ایران و اسلام» به اندازه عمق، عظمت و قدمت تاریخ حیات انسان و تعالیم آسمانى هستند، انقلاب ایران متأثر از اتحاد مردم بر محور توحید و رهبرى یک شخصیت ممتاز اسلامى است که بهدرستی عنوان «انقلاب اسلامی» را به خود گرفته و ایران را نهتنها از ننگ دست نشاندگى و وابستگى به غرب رهایی داد، بلکه استقلال و آزادى مبتنى بر تعالیم اسلامى و توحیدى را بهعنوان دستاورد خود به جان خرید و به قیمت جانهای پاک عزیزترین فرزندان خود حفظ کرد.
انقلاب اسلامی اسطوره شکستناپذیری آمریکا را به تمسخر گرفت
انقلاب اسلامى ایران صرفاً یک پدیده اجتماعى نبود و نیست، انقلاب اسلامى احیاگرى دینى و بازآفرینی هویت انسانى در جهان معاصر است که با آمدن خود یکى از دو قطب و رکن استکبار را وادار به فروپاشى کرد و قطب دوم یعنی لیبرال دمکراسى را نیز در معرض فروپاشى قرار داد و در فاصله کمتر از نیمقرن از حیات مبارک خود سیطره و سلطه غربى را در قلمرو اسلام درهم شکست و اسطوره شکستناپذیری آمریکا را به تمسخر گرفت و آنها را در اوج تحقیرپذیرى و انفعال قرار داد.
ما چهکاری جز «مرگ بر آمریکا» گفتن علیه آمریکا انجام دادهایم؟ حالا این شعار مرگ بر آمریکا به اندازه تمام سیطره نظام سلطه اثر دارد، این را باید در انقلابی بودن آن جستجو کرد.
هیکل متعفن آمریکا با فاجعهآفرینی زندهنمایی میکند
آمریکاى امروز مانند یک هیولاى زخمخورده و از پا افتاده در اقیانوس است که هیکل سنگین و متعفن در حال مرگ خود را به حرکت درمیآورد تا با فاجعهآفرینی زندهنمایى کند، سرنوشت آمریکا در سرزمینهای اشغالى فلسطین قابل رصد کردن است، غزه دریاى خون مظلومان است که فرعون معاصر را در خود فرو خواهد برد و مطمئن باشید جز سرنوشت تلخ و دردناک در انتظار تمدن منفور ، درنده و شکستخورده غرب نیست و وعده خداى متعال بهزودی تحقق پیدا خواهد کرد.
ما به دنبال صدور انقلاب نیستیم، انقلاب هويت خود را صادر میکند
آنا: چرا ما به دنبال صدور انقلاب بودیم و هستیم؟ آیا بهتر نبود با چنین رویکردی دنیا را از انقلاب نمیترساندیم؟
قنبری: ما به دنبال صدور انقلاب نیستیم، انقلاب هويت خود را صادر میکند و در عین حال هماهنگ بودن این هویت با فطرت انسانها را به نمایش میگذارد. انقلاب از نعمتهای عام و نازل حق متعال بود و هویت دنیاى سلطه با تابش خورشید انقلاب بر لابهلای دخمهها و حفرهاى تاریک و ظلمانی آن افشا شده و خواهد شد. انقلاب اسلامى با زبان گویا و حضور غیورانه خود به ملتهای دنیا نشان داد که نگاه آمریکا به منافع، مصالح و سرنوشت آنها چگونه است؟ اگر اینگونه نبود هیچ دلیلی براى این حجم از دشمنى نظام سلطه با انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى ایران وجود نداشت.
صدور هویت انقلاب ما به معناى روشن شدن مشعل آزادیخواهى، استقلالطلبی و عزت خواهى در مردم جهان است، انقلاب اسلامى جغرافیا نیست که در حد مرز به تعریف برسد و بشود آن را حبس کرد، انقلاب اسلامى همانطور که از نام آن پیداست تربیتى فراگیر، آسمانى و منطبق با فطرت پاک انسانى است و اگر نظام سلطه با تحریمهای ظالمانه و به تعبیر خود فلجکننده و با تحمیل جنگ طولانى هشتساله و از بین بردن بسیارى از زیرساختهای کشور و تأسیس و تجهیز دهها گروهک محارب و ضدانقلاب، اقتصاد و معیشت و آرامش مردم را هدف قرار نداده بود، اکنون شرایط عادى براى زندگى مردم در سایه تعالیم دین وجود داشت.
انقلاب اسلامى اکسیر نجاتبخش و تجربه موفق و کارآمد است
آنا: بالاخره گستره انقلاب اسلامی تا کجاست و چه زمانی رابطه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران با غرب مخصوصاً آمریکا به حالت عادی برمیگردد؟
قنبری: هر جا میل به مبارزه با ظلم وجود داشته باشد گستره انقلاب اسلامى است، هر جا که ملتى به دنبال آزادى، صیانت و حراست از عزت و شرف انسانى و هویت ایمانى خود باشد انقلاب اسلامى اکسیر نجاتبخش و تجربه موفق و کارآمد است.
باید از سران و نظریهپردازان نظام سلطه بپرسید از جان انقلاب و جمهورى اسلامى چه میخواهند؟ ما در کشور خود با احترام و اعتقاد به برادرى و همزیستى اسلامى و انسانى با همه ملتهای دنیا زندگى میکنیم، از آمریکاییها بپرسید پیکره متعفن لَخت و مزاحم خود را تا کجا میخواهند بر دوش ملتهای مسلمان بیاندازند؟ چرا به داخل قلمرو حکومت خود باز نمیگردند؟! علت ریختن اینهمه موشک بر سر مظلومین غزه چیست؟! و چه تعداد کودک و زن و فلسطینى باید به خاک و خون کشیده شوند تا شهوت خونخواری آنها فروکش کند؟
اگر رابطه آمریکا و انقلاب گلوبلبل شد، یا ما آمریکایى شدهایم یا آمریکاییها حزباللهی!
آنها باید جواب دهند تا چه زمان میخواهند به تحریم دارو ، غذا ، نیازهاى اساسى مردم ایران و بلوکه کردن داراییها و سرمایههای این ملت ادامه دهند؟ البته پاسخ به این سؤال و خواسته آنها براى هر انسان شریف و ناشریفى روشن است تا زمانیکه تسلیم شوید و اجازه دهید یک محمدرضا پهلوى را بتراشیم و بر شما مسلط کنیم! با سرنوشت مسلمانان و مظلومان فلسطینى کارى نداشته باشید!
قبول کنید سفیر اسرائیل به تهران بازگردد و برای شما نخستوزیر ، وزیر و وکیل انتخاب کند! بگذارید افسران و درجهداران آمریکایی به تهران بیایند و ارتش، صنایع اصلى و فرعى نظامی خود را در اختیار آنها قرار دهید! اگر ما با این خواستهها کنار بیاییم از شیر مرغ تا جان خرس و خوک را برایمان فراهم میکنند ولى باید همانى باشیم که آنها میخواهند، با این شرایط اگر روزى دیدید که رابطه آمریکا و انقلاب گلوبلبل شده باور کنید یکى از این دو اتفاق افتاده است، یا ما آمریکایى شدهایم یا آمریکاییها حزباللهی شدهاند!
بیرون رفتگان از مسیر انقلاب بهانهتراشیهای مشترک دارند، نمیگذارند کار کنیم همهپرسی برگزار کنید!
آنا: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از افراد و جریانهایی که در پیروزی انقلاب سهم داشتند از انقلاب جدا شدند، برخی از کشور خارج و برخی محاکمه شدند آیا انقلاب فرزندان خود را میخورد و با حذف آنها به حیات خود ادامه میدهد؟
قنبری: براى رسیدن به پاسخ دقیق باید سابقه، متن زندگى، شیوه و سیره عملى، شعارها، آرمانها و عملکرد آنها بررسى شود و ببينيم چرا عاقبت برخى از مقامات ختم به خیر نشد؟! و آنها را باید با انقلاب و ارزشهای اسلامی تطبیق دهیم؟ و یا اینکه انقلاب و آرمانهای انقلاب باید با تحولات و تغییرات سیاسى و اعتقادى این افراد هماهنگ میشد؟!
انقلاب ما اسلامى است و ملتی بزرگ با خونهای مقدس صدها هزار شهید، جانباز با بصیرت شگفتانگیز خود از این هویت نورانى صیانت میکند، طبیعتاً چنین انقلابى ناخالصى را برنمیتابد، اجازه اداره کردن بندگان خدا با نسخه کدخدا را نمیدهد، اجازه باندسازی، نفوذ، التقاط و انحراف را به شخصیتهای سست و کمعمق نمیدهد و مهمتر از اینها به اقتضاى طبیعت اسلامى خود فرصت جابجایى ارزشها را به کسى نمیدهد.
با اندکی تأمل دریافت میکنید که همه بیرون رفتگان و یا بیرون راندهشدگان در توجیه انزوا و حذف خود بهانهتراشیهای واحد دارند، نمیگذارند کار کنیم! باید از آنها پرسید شما چهکاری خواستید انجام دهید که جلویتان گرفته شد؟ این افراد بدنبال کارهایی هستند که به موجب قانون اساسی مربوط به آنها نیست.
بهانه دیگری که مدام تکرار میکنند این است که قانون اساسى باید مورد همهپرسی قرار گیرد! البته معناى باطنى کلام آنها برگزارى رفراندوم براى تغییر نظام اسلامى و حذف اصول و ارکان اسلامى از قانون اساسى است!
انقلاب فرزندان خود را نمیخورد، این ادعا اتهام بزرگ و ناجوانمردانه است
انقلاب فرزندان خود را نمیخورد، این ادعا اتهام بزرگ و ناجوانمردانه است ولی فرزندان با انقلاب رفتار نامادری پیدا میکنند، انقلاب اصولاً نهتنها حالت خورندگى ندارد بلکه پیوسته در حال افاضه فیض است، اما اشکال در فرزندانى است که در ابعاد مختلف سیریناپذیر هستند و انقلاب و کشور را میراث پدرى خود میدانند اما مردم فرزند صالح انقلاب هستند و بقاى نظام جمهورى اسلامى، رونق و شادابى انقلاب متأثر از اخلاص و ایمان و ایثار و پایمردى آنهاست.
تلقین این اندیشه که همه ایرانیان مقیم خارج با انقلاب دشمن هستند یک دروغ زشت است
آنا: ما شاهد مهاجرت نخبگان و خالی شدن کشور از جوانان تحصیلکرده و نخبههایی هستیم که با سرمایه این ملت رشد پیدا کردهاند، چاره چیست و چرا برای ممانعت از این پدیده فکری نمیشود، آیا راه چارهای وجود دارد؟
قنبری: بنده شنیدهام بالغ بر ۵ میلیون ایرانى در سایر کشورها حضور دارند که نمیتوان اکثر آنها را مهاجر نامید، ایرانیانى که براى ادامه تحصیل، کار، تجارت و یا هر علت دیگرى که رفته باشند و حتى آنهایی که با قصد مهاجرت و اقامت در سایر کشورها از ایران خارجشدهاند براى همیشه باید بهعنوان یک ایرانى مورد احترام و حمایت نظام دیپلماسى کشور باشند.
تلقین این اندیشه ناسالم که ایرانیان مقیم خارج با اسلام، انقلاب و نظام جمهورى اسلامى دشمنى میورزند یک دروغ زشت و فتنه تبهکارانه است، تعداد ایرانیها، فارسی زبانان و ایرانى نماهاى ضدانقلاب در بالاترین آمار همان پانزده الی بیست هزار نفری بودند که با سرمایهگذاری و حمایت همه دولتها و جریانهای ضدانقلاب در اغتشاشات ۱۴۰۱ در برلین اجتماع کردند.
باقی ایرانیها مانند ایرانیان داخل کشور مورد احترام هستند اشکالى که وجود دارد این است که آینه درست و روشنى از ترکیب ایرانیان مقیم خارج در اختیار ما نیست و بیشتر از ۱۰ سال است که دفتر ایرانیان مقیم خارج بهکلی تعطیلی و یا بی اثر در ارتباط با ایرانیان است، این فضا باید عوض شود و با حضور دیپلماتهای شجاع، عاقل و انقلابى دفاتر خارجى ایران به خانه همه ایرانیان تبدیل شوند.
خروج بدون علت علمی و یا از سر اوقاتتلخی حتی یک نخبه شایسته نیست
نکته دیگر این است که خروج حتی یک نخبه هم نباید غیر مهم بهحساب آید، استعداد این قبیل ایرانیان که نوعاً جوانان کارآمد و ارزشمندی هستند و با هزینه این ملت مظلوم به درجه نخبهای نایل آمدهاند باید در خدمت ملت ایران قرار گیرد، موانعی که در زمینه کار، تلاش و ادامه تحصیل آنها وجود دارد باید برداشته شود، اما اگر برای تحصیل علم و تجربه، ضرورت هجرت علمی و تخصصی به وجود آید چنین هجرتی هم مبارک است و هم باید مورد حمایت مسئولین قرار گیرد.
اما این تصور که مسافرت و ساکن شدن برخى از ایرانیان در کشورهاى غربى به معناى تخلیه شدن کشور از نخبگان علمى و حرفهای است تصور درستى نیست، پیشرفتهای شگفتانگیز ایران در حوزههای مختلف و متنوع علمی و دانشگاهی، قرار گرفتن در بین ۱۰ کشور اول دنیا در زمینه تحقیقات سلولهای بنیادی، پیشرفت فوقالعاده در زمینه فناوری و تحقیقات سلولهای بنیادی، ورود به باشگاه هستهای جهان، کسب رتبه چهارم تولید علم و فناوری نانو، دستیابی به دانش پرتاب ماهواره و فرستادن موجود زنده به فضا خودکفایی در زمینه پزشکی و دستاوردهای حیرتانگیز در حوزه صنایع دفاعی و موشکی و امثال اینها حاصل حضور شکوهمند نخبگان در کشور است، اما خارج شدن بدون علت علمی و پژوهشی و یا از سر اوقاتتلخی حتی یک نخبه شایسته ملت ما نیست.
کشور ما از گردنههای سخت و میدانهای مینگذاری شده دشمن با سلامتى عبور کرد
آنا: آینده این انقلاب با توجه به وضع موجود به چه سمتی میرود؟ و چطور ترسیم میکنید؟
قنبری: بنده آینده انقلاب اسلامى را بسیار روشن میبینم و معتقدم این فیض آسمانى که با مجاهدت و ایثار انتهاناپذیر ملت بزرگ ایران جارى شد پرقدرتتر و با نشاطتر از گذشته در اقصى نقاط جهان اسلام انتشار پیدا خواهد کرد.
دنیاى آینده دنیاى بدون استکبار و یکجانبهگرایی نظام سلطه فعلى با مشارکت کشورهاى مستقل و آزادیخواه شرایط انسانى آرام و برخوردار از آسایش را تجربه خواهد کرد و جمهورى اسلامى ایران نیز به برکت جوانان مؤمن، باهوش، خلاق خود در آینده جهان نامى معتبر و محترم و الگویى راهگشا خواهد بود.
البته صبر کلید فرج است و کشور ما از گردنههای سخت و میدانهای مینگذاری شده دشمن با سلامتى عبور کرده و به تعبیر درست و دقیق رهبر انقلاب تا رسیدن به قلههای رونق و پیشرفت و سعادتمندى ملت راهى نمانده است.
انتهای پیام/