اخلاق تکنولوژی در تعامل بین انسانها و غیرانسانها
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، در جهان امروز، زندگی انسان با تکنولوژی عجین است. کارهای روزمره، از مطالعه تا تهیه غذا، جابهجا شدن، ورزش و استراحت با وساطت مصنوعات تکنیکی انجام میشود. این مصنوعات، اشیائی فیزیکی هستند که برای تحقق کارکردشان به بافتی از کنشِ انسانی نیاز دارند.
هاله عسگرینیا و مصطفی تقوی (عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم) در مقالهای با عنوان «اخلاقِ تکنولوژی در تعاملِ بینِ انسانها و غیرانسانها» به تببین نظری این موضوع پرداختهاند.
* مصنوعات تکنیکی
این دو پژوهشگردر مقاله خود به این موضوع اشاره کردهاند که مصنوعات تکنیکی دارای ابعاد فیزیکی و اجتماعی هستند. مصنوعات تکنیکی، با توجه به بُعد اجتماعیشان، در تفسیر واقعیت برای انسان و همچنین در نحوه عمل و تصمیمگیری او نقش ایفا میکنند. متأثر شدن تصمیمات و اعمال انسانی از مصنوعات تکنیکی، بستری برای پاسخ به دو سؤال اساسی اخلاق: «چگونه عمل کنیم؟» و «چگونه جهان را تجربه کنیم؟»، فراهم میکند.
البته از نظر آنان این بدان معنا نیست که انسان نقش کمی در گزینش اخلاقی بر عهده دارد؛ بلکه هدف، برجسته کردن نقش این مصنوعات در تصمیمگیری و اعمال انسانی است.
* اخلاق و تکنولوژی
اخلاق تکنولوژی زیرمجموعهای از اخلاق است که به سوالات اخلاقی مربوط به عصر فناوری، تغییر در جامعه که در آن رایانههای شخصی و دستگاههای جدید معرفی شدهاند، تا راهی آسان و سریع برای انتقال اطلاعات به کاربران ارائه کند.
از نظرعسگرینیا و تقوی همواره مصنوعات تکنیکی، رابطه انسان و جهان را وساطت میکنند و اخلاق نمیتواند از توجه به این موضوع غافل بماند؛ بنابراین بحث اخلاق و تکنولوژی اهمیت پیدا میکند.
مصنوعات تکنیکی، رابطه انسان و جهان را وساطت میکنند و اخلاق نمیتواند از توجه به این موضوع غافل بماند؛ بنابراین بحث اخلاق و تکنولوژی اهمیت پیدا میکند
در این مقاله آمده است که درفلسفه، رویکردهای مختلفی به اخلاق و تکنولوژی داریم: از رویکرد کلاسیک که نگاهی انتقادی به تکنولوژی دارد و تکنولوژی را تهدیدی برای انسانیت میداند تا رویکردهای امروزی که به ارزیابی پیامدهای تکنولوژیهای خاص مثل نانوتکنولوژی، فناوری اطلاعات و ... در جامعه میپردازند.
* عاملیت اخلاقی مصنوع تکنیکی
در این پژوهش آمده است که در رویکردهای نامبرده-رویکرد کلاسیک و رویکردهای امروزی- از عاملیت اخلاقی مصنوع تکنیکی سخنی به میان نمیآید. اخلاق، صرفاً در حوزه انسانها مطرح میشود و تکنولوژی، حوزه غیرانسانها را در برمیگیرد.
در این مقاله، عسگرینیا و تقوی نگاهی متفاوت به اخلاق و تکنولوژی دارند و مفهوم «اخلاقِ تکنولوژی» را مطرح میکنند. علاوه بر سوژههای انسانی، مصنوعات تکنیکی، بهعنوان ابژههای غیرانسانی، نیز عامل اخلاقی هستند.
* قصدیت و آزادی
در این پژوهش آمده است اینکه تاکنون غیرانسانها جایی در اجتماع اخلاقی نداشتند، به مدرنیسم برمیگردد که تمایزی پیشین میان سوژه و ابژه قائل است. قصدیت و آزادی را دو شرط لازم برای عاملیت اخلاقی در نظر میگیرد. این دو مفهوم را به نحوی تعریف میکند که فقط سوژه، شایسته عامل اخلاقی میشود. برای در نظر گرفتن ابژه بهعنوان عامل اخلاقی، ابتدا باید گسست سوژه و ابژه مدرن را از میان برداریم و سپس با تجدیدنظر در مفهوم آزادی و قصدیت، تعریف دیگری از عامل اخلاقی ارائه دهیم.
* دیدگاه ضدمدرن
این گزارش مطرح می کند که در دیدگاه ضدمدرن، سوژه و ابژه در تعامل با یکدیگر هستند و شکافی بین این دو حوزه وجود ندارد. با توجه به نظریه شبکه - عامل لاتور، انسانها و غیرانسانها بهعنوان عامل در نظر گرفته میشوند که شبکهای از روابط را ایجاد میکنند.
آزادی، قابلیت برقراری ارتباط با محیط مادی است. بنابراین، آزادی نیز مانند قصدیت، مشخصه رابطه انسان-غیرانسان است
در این مقاله آمده است که اخلاق، محصول این روابط پیچیده است. «قصدیت» به معنای «آگاهی از چیزی»، مفهومی اساسی در فلسفه پدیدارشناسی هوسرل است. قصدیت، در نظریه اخلاقی، ویژگیای ذهنی است. بنابراین، ابژه نمیتواند عامل اخلاقی باشد. اما، معنای قصدیت، نزد مرلوپونتی بسیار متفاوت از هوسرل است. مرلوپونتی، قصدیت را نه خاصیتی در ذهن انسان، بلکه جنبهای از جنبههای در-جهان- بودن سوژه میداند که حاصل در هم تنیدگی پیچیده انسان و غیرانسان است. با این تعریف، قصدیت در انحصار انسانها نیست، بلکه در روابط انسانها و غیرانسانها ایجاد میشود.
یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که چنین استدلالی را برای مفهوم آزادی نیز میتوان استفاده کرد. آزادی، قابلیت برقراری ارتباط با محیط مادی است. بنابراین، آزادی نیز مانند قصدیت، مشخصه رابطه انسان-غیرانسان است. تا اینجا به وضعیت ابژه در نظریه اخلاقی رسیدگی کردیم.
* نظریه اخلاقی
عسگرینیا و تقوی در این پژوهش مطرح می کنند که با در نظر گرفتن نقش وساطت مصنوعات تکنیکی در اعمال انسانی، باید در نقش سوژه در نظریه اخلاقی نیز تجدیدنظر کنند. مطابق با نظریه اخلاقی، عامل اخلاقی باید آزادانه عمل کند. بنابراین، عمل هدایت شده توسط مصنوع تکنیکی، اخلاقی نیست.
این دو پژوهشگر، با تمرکز بر کارهای فوکو، سوژه اخلاقیای را معرفی میکنند که محصول روابط قدرت است و درعینحال، میتواند آزاد باشد. کارهای اولیه فوکو، متمرکز بر نیروها و ساختارهایی است که سوژههای خاصی را به وجود میآورند. او بُعد اخلاقی مصنوعات مادی و نقش سازنده ابژهها در تعریف سوژهها را در نظر میگیرد. قصدمندی انسان را نتیجه ساختارهای قدرت میداند. کارهای متأخر فوکو نشان میدهد که چگونه انسانها میتوانند خودشان را در میان این ساختارهای قدرت بهصورت سوژههای اخلاقی بسازند.
نتایج این پژوهش نشان میدهد میشل فوکو فیلسوف پساساختارگرای فرانسوی، تکنولوژی را بهعنوان یکی از منابع قدرت در نظر میگیرد که به شکل دادن سوژه کمک میکند.
این مقاله نشان میدهد که جامعه اخلاقی متشکل از انسانها و غیرانسانهاست. این مهم، بر نقش مصنوعات تکنیکی در اعمال و تصمیمات انسانی تأکید میکند. آزادی و قصدیت، بهعنوان دو مشخصه اصلی عامل اخلاقی، در تعامل سوژه و ابژه شکل میگیرد. صحبت از آزادی و قصدیت انسانی، بهتنهایی، بیمعنی است، زیرا این ویژگیها، در روابط انسانها و غیرانسانها معنا پیدا میکنند.
انتهای پیام/