از هدایای مردمی تا زنده نگهداشتن یاد شهدا در لحظه تحویل سال
میرزایی در خصوص شبهای تحویل سال در جبهه در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا میگوید: هر زمان که به اواخر اسفندماه میرسیدیم، یک حال و هوای معنوی در مناطق عملیاتی حاکم میشد. خصوصا در آخرین شب سال، هرچه به زمان تحویل نزدیکتر میشدیم، شاهد بودیم که بچهها زیر لب دعا و قرآن میخواندند و حالات معنوی شان تشدید میشد. در سنگرهای اجتماعی دور هم جمع شدند و انتظار تحویل سال را میکشیدند.
وی در خصوص نحوه برگزاری مراسم عید در جبهه نیز بیان میدارد: معمولا کمکهای مردمی در آخرین روزهای سال بیشتر به جبهه ارسال میشد. بچههای رزمنده این هدایا که اغلب خوراکی بودند را میآوردند داخل سفرههایی پهن میکردند و بعد هفت سین را هم با لوازمی که در منطقه موجود بود، میچیدند. مثلا سیم خاردار، سیمینوف، سیم چین و... سینهای سفره ما را تشکیل میدادند و تنقلاتش را هم که کمکهای مردمی تامین میکردند.
این رزمنده دفاع مقدس میافزاید: دیدار با فرماندهان یکی از رسومی بود که بچهها به جا میآوردند. البته آن زمان فرقی بین نیرو و فرمانده نبود، اما به هرحال رزمندهها رسم ادب را به جا میآوردند و به دیدار فرماندهان میرفتند. مسئولین هم عید را به نیروها تبریک میگفتند و دید و بازدید و روبوسیها انجام میشد.
میرزایی رسم شلیک به خط دشمن را یکی از رسوم رایج در لحظه تحویل سال در جبههها معرفی کرده و میگوید: درست در لحظه اعلام سال نو، بچههایی که در خط بودند، همزمان به سوی دشمن شلیک میکردند. من چند عید را در جبهه بودم و هرسال این خط آتش را که در سال تحویل به سوی دشمن انجام میگرفت را شاهد بودم. واقعا حس و حالی داشت که فراموش ناشدنی است.
وی با اشاره به نامه نگاری بین رزمندگان و خانوادههای شان اظهار میدارد: رزمندهای که قرار بود چند ماه در منطقه باشد، چند روز قبل از تحویل سال به خانواده اش نامه میفرستاد. خانواده هم به او نامه مینوشت. در کنار این موضوع، در روزهای آخر اسفند ماه شاهد نامههایی بودیم که مردم به رزمندهها میفرستادند. این نامهها جنبه عمومی داشت. یعنی مخاطبش رزمندهها بودند و به فرد خاصی فرستاده نمیشد. در واقع مردم برای اینکه رزمندهها در ایام نوروز احساس غربت نکنند، برای شان نامههای پرمهری میفرستادند و کنار هر نامهای هم معمولا هدایایی ارسال میکردند.
میرزایی ادامه میدهد: خیلی وقتها مردم، معتمدینی را از طرف خودشان به جبهه میفرستادند که این افراد علاوه بر بازدید از خطوط جبههها و دیدار با رزمندگان، سلام گرم مردم و همین طور نامهها و هدایا را با خودشان به منطقه میآوردند. یادم است پولهایی که به مهر یا امضاء مسئولین، علما و روحانیون میرسید، در نوروز به صورت عیدی به بچههای رزمنده داده میشد. گاهی هم خود یک روحانی جلیل القدر به جبهه میآمد و اسکناسهای ۱۰ یا ۲۰ تومانی امضاء شده را به بچهها میداد. خیلیها این اسکناسها را به یادگار نگه میداشتند و الان هم برخی آنها را در آلبوم شان حفظ کرده اند.
همرزم شهید همدانی در خصوص روحیه رزمندگان در ایام نوروز میگوید: در واقع عید نوروز فرصتی بود تا روحیهای تازه کنیم و خودمان را برای ادامه وظایف مان آمادهتر سازیم. بعضی از بچهها در این ایام، لباسهای نظامی نوی خود را میپوشیدند و در چند روز ابتدایی سال نو، دید و بازدید از این سنگر به آن سنگر و گاه از این مقر به آن مقر صورت میگرفت.
وی با اشاره به اینکه یاد دوستان و همرزمان شهید در ایام نوروز بیش از هر زمان دیگری در اذهان تداعی میشد، اظهار میدارد: یک مسالهای که در جبههها بسیار با آن رو به رو بودیم، یاد دوستان شهید در لحظه تحویل سال بود. در خلال هر سالی که در جبهه بودیم، دوستان و همرزمانی را از دست میدادیم. این موضوع برای همه رزمندهها صدق میکرد؛ یک سال عید را در کنار دوستانی بودیم و سال بعد که سال تحویل میشد، ناخودآگاه نبود شهدا بیشتر احساس میشد.
میرزایی در پایان میگوید: خود من چه در آن زمان و چه همین الان که سالها از دفاع مقدس میگذرد، همیشه یاد دوستان شهیدم در پای سفره هفت سین به ذهنم خطور میکند. دوستان شهیدی مثل محمدرضا فراهانی، تقی بهمنی، حسین شاه حسینی، سردار شهید محمود شهبازی، ناصر عبدالهی، حاج ستار ابراهیمی، سردار شهید علی چیت سازیان و... یاد همگی شهدا بخیر.
انتهای پیام/