فساد بوروکراتیک؛ مسئله بدخیم اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، در دهه ۱۹۹۰ به دنبال علاقه جدید به نقش دولت در دنیای در حال توسعه، فساد بوروکراتیک به عنوان عامل ناتوان کننده دولت در اجرای سیاستهای عقلانی و منسجم و توزیع منابع بین گروهها و مناطق، مورد توجه قرار گرفت؛ این در حالیست که فساد علاوه بر پیامدهای منفی بر توسعه، همواره به دلیل پیامدهای منفی بر اخلاق اجتماعی مورد توجه بوده و یکی از نشانههای مهم ضعف ارزشهای اخلاقی در جامعه تلقی شده است.
بوروکراسی به دلیل کارویژه اصلی آن یعنی پیگیری منافع عمومی همواره در معرض فساد قرار دارد و اقداماتی برای مبارزه با فساد توسط دولتها انجام میشود.
معصومه محمودیان (دکتری بررسی مسائل اجتماعی ایران دانشگاه مازندران) در مقالهای با عنوان «فساد بوروکراتیک در ایران به عنوان مسئله بدخیم اجتماعی» به تحلیل و بررسی این موضوع مهم پرداخته است.
* فساد بوروکراتیک
محمودیان در این مقاله مینویسند: در گزارش سالانه سازمان شفافیت بین الملل به عنوان یکی از معتبرترین نهادهای بین المللی در این حوزه عددی بین ۰ تا ۱۰۰ به کشورهای مورد مطالعه اختصاص مییابد که در آن، نمره بالاتر نشانه سلامت بیشتر ساختارهای بوروکراتیک است. ایران در گزارش سال ۲۰۱۵ این سازمان نمره ۲۷ را کسب کرد که نسبت به سال گذشته تغییری نکرده و ایران از بین ۱۶۷ کشور مورد بررسی رتبه ۱۳۱ را بدست آورد.
وی میافزاید: قرارگرفتن در موقعیتی کمابیش مشابه در بیش از یک دهه اخیر نشان دهنده تداوم وضعیت نامناسب شاخص ادراک فساد در کشور است و افشای پروندههای کلان فساد مالی نیز ابعاد ساختاری این مسئله را برجسته میکند.
از نظر محمودیان تحقیقات نشان داده است گسترش فساد سبب ایجاد بیاعتمادی، بیتفاوتی و تضعیف روحیه افراد درستکار در جامعه میشود. تداوم فساد سبب میشود قوانین بوروکراتیک مجددا به شیوهای ساختاربندی شوند که بتوان از آنها برای دستیابی به منافع فردی سوء استفاده کرد. فساد گسترده باعث بی صلاحیت شدن سیستمهای سیاسی، بسیج مردم و تحرکات سیاسی از پایین میشود و نمونههای متعدد بحث بر سر فساد، بدون هیچ اقدام عملی، مردم را به این فکر وا میدارد که کل سیستم باطل و دروغگوست.
در قرآن کریم نیز آمده است: «چون بخواهیم جامعهای را هلاک سازیم، به خداوندان نعمتش امر میکنیم در آن جامعه فساد کنند، پس، چون چنین کردند، مستحق نابودی میگردند و آنگاه عذاب، آنان را در بر گرفته هلاکشان میسازد».
* ارتباط متقابل فساد و فرایندهای سیاسی
به علاوه، در اصول ۳، ۸، ۴۳، ۴۹، ۵۵، ۷۶، ۷۷، ۹۰، ۱۱۰، ۱۴۱، ۱۷۳، ۱۷۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر کنترل و نظارت بر دستگاههای اجرایی و مبارزه با فساد، تباهی، انحصارطلبی، رشوه، اختلاس و ... تصریح شده است. موارد یاد شده در کنار یکدیگر ضرورت پرداختن به مقوله مقابله با فساد را از جوانب مختلف مورد تاکید قرار میدهند.
در این مقاله آمده است تلاشها برای مقابله با فساد تاریخی نزدیک به تاریخ ایجاد ساختارهای بوروکراتیک دارد. موضوع مقابله با فساد از ابعاد و با رویکردهای مختلفی از جمله رویکردهای سیاسی، مدیریتی، اقتصادی و حقوقی مورد بررسی قرار گرفته است.
سالنامههای بین المللی مربوط به سطح فساد در کشورها نشان میدهند غالبا موفقیتهای قابل توجهی در مورد کنترل فساد به دست نیامده است
رویکردهای سیاسی غالبا تحت تاثیر نمونه آرمانی بوروکراسی عقلانی-قانونی وبر هستند و ارتباط متقابل فساد و فرایندهای سیاسی مانند نقص در دموکراسی، مدرنیزاسیون، ابعاد غیررسمی قدرت، و پیرومداری را مورد بررسی قرار میدهند.
مطالعات مدیریت اغلب به شناسایی، طراحی و بررسی شاخصهای فساد بوروکراتیک، و تاثر عوامل فردی و اجتماعی بر میزان فساد توجه نشان میدهند. مطالعات اقتصادی تاثیرات متقابل فاکتورهای خرد و کلان اقتصادی بر فساد یا تاثیر فساد بر آنها را بررسی کردهاند مانند رابطه نرخ بیکاری و فساد یا تاثیر فساد بر سرمایهگذاری.
مطالعات حقوق، بیشتر به تاثیر عوامل قانونی در ایجاد فرصتهای فساد و مقابله با فساد پرداختهاند. با این همه سالنامههای بین المللی مربوط به سطح فساد در کشورها نشان میدهند غالبا موفقیتهای قابل توجهی در مورد کنترل فساد به دست نیامده است.
* فساد؛ واقعیت اجتماعی پیچیده و چندوجهی
باید به این موضوع توجه شود که فساد یک واقعیت اجتماعی پیچیده است و باید آنرا با اشاره به روابط متقابل بین مردم و نهادها در بسترهای خاص تاریخی درک کرد؛ این در حالیست که جای خالی مطالعات جامعه شناختی در بررسی مسئله فساد کاملا مشهود است.
مسائل اجتماعی بدخیم واجد برخی ویژگیهای خاص هستند که سبب میشود رویکردهای سنتی خطی در برخورد با آنها موفق عمل نکنند
سؤال اصلی مقاله حاضر این است که جامعه شناسی به عنوان دانش مطالعه نهادهای اجتماعی و روابط انسانی واجد چه قابلیتهایی از یک سو برای شناخت عوامل مؤثر بر ایجاد، تداوم و گسترش فساد و از سوی دیگر برای مقابله با آن است؟
در این مقاله ادعا میشود فساد یک «مسئله بدخیم» اجتماعی است. برخی مسائل اجتماعی در تقابل با مسائل خوش خیم، مسائل بدخیم نام میگیرند. مسائل خوش خیم لزوما ساده نیستند؛ حتی به لحاظ تکنیکی ممکن است بسیار پیچیده باشند، اما میتوانند تعریفی کاملا استوار داشته باشند و واجد راه حلی باشند که نسبتا ساده قابل شناسایی بوده یا اقدام از طریق آن ممکن است.
در مقابل، مسائل اجتماعی بدخیم واجد برخی ویژگیهای خاص هستند که سبب میشود رویکردهای سنتی خطی در برخورد با آنها موفق عمل نکنند. این نوع مسائل به طور ماهوی در مقابل حلّ و فصل شدیدا مقاوم هستند و مواجهه با آنها نیازمند تفکری است که قادر باشد طیف گستردهای از روابط متقابل بین عوامل علّی اساسی را در تصویری بزرگتر درک کند.
تعریف فساد به عنوان یک مسئله اجتماعی بدخیم کمک میکند تا درک بهتری از پیچیدگیهای اجتماعی آن به دست آید و بر روی تدوین سیاستهایی تمرکز شود که برای مواجهه با مسائل بدخیم اجتماعی مناسب هستند، زیرا طبق ادبیات موجود در این رویکرد، وضع سیاست برای مسائل خوش خیم مانند پرتاب سنگ به سوی هدف است ولی وضع سیاست برای مسائل بدخیم به پرتاب پرنده شباهت دارد.
بررسی ایده فوق با تکیه بر مطالعه فرایندی طرحها، سیاستها و برنامههای اجرا شده در حوزه فساد و نتایج حاصل از آنها، و بررسی تحقیقات موجود در این حوزه انجام میپذیرد.
انتهای پیام/