بررسی تطبیقی مؤلفههای کیفیت زندگی با مفهوم و صفات شهر اسلامی
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مفهوم کیفیت زندگی شهری در عرصه برنامه ریزی، در واقع واکنشی علیه توسعه یکبعدی اقتصادی در سطح ملی و توسعه صرفاً فیزیکی-کالبدی در مقیاس شهری و تلاش برای دستیابی به معیارهای جامعتر و چندبعدی در عرصه برنامه ریزی است.
رویکرد نوین برنامه ریزی شهری با توجه به مفهوم کیفیت زندگی و به تبع آن درنظر گرفتن شاخصهای اجتماعی- اقتصادی در روند و فرایند برنامه ریزی، پس از تلاشهای اولیه کشورهای مختلف جهان به خصوص انگلستان و ایالات متحده آمریکا، با حمایت سازمان ملل متحد به تدریج در نظام برنامه ریزی ملی و شهری سایر کشورهای جهان جای خود را کم وبیش باز کرده است، به طوریکه در دو دهه اخیر، مفهوم و کاربرد شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و روانی به طور روزافزونی وسعت و عمق پیدا کرده و برنامه ریزان و مدیران شهری را به جستجوی معیارها و روشهای جدید برای ارتقای کیفیت زندگی شهری سوق داده است.
این در حالی است که توجه به مفهوم کیفیت زندگی از همان ابتدای ظهور اسلام و در شهرهای اسلامی مورد توجه بوده است و به طور کلی حتی میتوان یکی از اهداف اصلی شهر اسلامی را ارتقاء کیفیت زندگی شهری دانست.
از این روی محسن هنرور و مهرداد محمدی (هر دو دانش آموخته کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه هنر اصفهان) تلاش کردهاند در پژوهشی با عنوان «بررسی تطبیقی مؤلفههای کیفیت زندگی با مفهوم و صفات شهر اسلامی» به دنبال برقراری ارتباط بین شاخصهای کیفیت زندگی شهری از سویی و ویژگیها و معیارهای شهر اسلامی از سویی دیگر باشند.
این دو پژوهشگر به همین منظور این مطالعه را در سه بخش عمده تدوین کردهاند: بخش نخست به مرور و ارائه ادبیات کیفیت زندگی و مولفههای آن پرداختهاند؛ در بخش دوم با استفاده از منابع دینی همچون قرآن، احادیث و متون تاریخی و نیز متفکران دینی و شهرسازی به غور در مفهوم شهر اسلامی و صفات آن پرداختهاند؛ بخش پایانی این پژوهش نیز مبتنی بر مطالعه تطبیقی مولفههای کیفیت زندگی با ویژگیها و صفات شهر اسلامی صورتبندی شده است.
* صفات و ویژگیهای شهر اسلامی
هنرور و محمدی معتقدند انتخاب عناوین مختصات و صفات مذکور بر این عقیده استوار است که به دلیل جامعیت تعالیم قرآنی و سنت معصومین (ع) و همچنین صفت بیزمانی و بیمکانی آنها این تعالیم را به صورت اصولی لایتغیر مطرح میکند که در هر زمینهای از زندگی میتوانند مصداق و معنای خاص خویش را داشته باشند. مضافاً اینکه ضمن ثابت بودن این اصول در همه زمانها و مکانها، روشهای پاسخگویی به آنها با توجه به زمان و مکان و امکانات در اختیار متفاوت خواهد بود. نکته قابل ذکر دیگر اینکه تا تجلی کالبدی بخشیدن به این اصول (صفات) طی مراحلی از تدوین مبانی نظری تا تدوین اصول و معرفی ضوابط عام و خاص ضرورت دارد.
بر این اساس صفات شهر اسلامی را اینگونه دسته بندی میکنند: توحید، تقوی، هدایت، ذکر و تفکر، عدالت، شکر، امنیت و احسان.
* شهر اسلامی: شهر تجلی توحید
در این پژوهش آمده است اصل توحید که صفت ممیزه بنیادین اسلام با سایر ادیان و مکاتب است، منبع الهام مسلمین در کلیه فعالیتهایشان از جمله هنرها، معماری و شهرسازیشان بوده و باید باشد. شهر اسلامی میبایستی تجلیگاه وحدتهایی باشد که اولاً تعالیم اسلامی به آنها توصیه کرده است، و دوم اینکه بتوانند جامعه را به «وحدت اصلی» رهنمون گردند، از جمله این وحدتها میتوان به وحدت جامعه، وحدت کالبد شهر و وحدت شهر با طبیعت اشاره کرد:
* وحدت جامعه
به تبع تأکید اسلام بر جماعت و امت واحده، شهر اسلامی شهری است که با وحدت جامعه و نه تفرق مردم پیوندی ناگسستنی دارد. تعالیم اسلامی، هماهنگی، همسویی، همدلی، تعاون، و در یک کلام وحدت جامعه را توصیه کرده و آن را ضامن تعالی و رشد آحاد جامعه قرار داده است. با این تذکر که محور این وحدت را اعتصام به ریسمان الهی ذکر میکند و نه چیز دیگر.
* وحدت کالبد شهر
شهر اسلامی به عنوان یک «کل» متشکل از «جزء»هایی است که نه در تقابل با یکدیگر که حامی و تقویت کننده و مکمل یکدیگرند. کالبد شهر اسلامی به دور از قطببندیهایی که تجلی کالبدی دارند، متشکل از محلات و اجزایی متجانس و بهرهمند از امکاناتی هماهنگ است. مقیاس فضاها و ابنیه مقیاسی انسانی است، نه تنها در ابعاد مادی که در ابعاد روانی نیز، کالبد شهر هماهنگ با ویژگیها و تواناییهای انسان است.
* وحدت شهر با طبیعت
این وحدت نه به معنای همسانی، بلکه منظور اینست که شهر اسلامی اولاً در شکل گیری و گسترش خویش از قوانین حاکم بر عالم وجود همچون عدالت، نظم، تعاون، توازن، هماهنگی، سلسله مراتب، و... بهره میگیرد؛ و دوم اینکه شهر اسلامی بر ضد طبیعت و مخرب آن و در یک کلام عامل «فساد» در طبیعت و جهان نبوده و بالعکس عامل و وسیله «اصلاح» و عمران زمین است.
* شهر اسلامی: شهر تقوی
اهمیت تقوی به عنوان ارزشی اسلامی و تنها عامل برتری افراد بر یکدیگر بر کسی پوشیده نیست. شهر اسلامی شهریست تأکیدکننده و رشددهنده تقوای الهی. شهر اسلامی شهری است که مانعی در برابر گناه است و بروز گناه را به حداقل ممکن کاهش میدهد.
* شهر اسلامی: شهر هدایت
انسان همواره نیازمند هدایت است تا راه را از بیراهه تمییز دهد. میتوان گفت یکی از عواملی که میتواند در هدایت انسان نقش ایفا کند، محیط زندگی است. این همان چیزی است که در سالهای اخیر به عنوان روانشناسی محیطی در قلمرو معماری و شهرسازی مطرح شده و ادراکات انسان از محیط و اثرات آن را بر رفتارهای انسان مورد بررسی و تأکید قرار داده است. مسجدی در محلهای، یا فضای حسینیهای در یک بافت شهری و... هم هدایتگر و هم راهنمای معنوی میشوند (متذکر) و هم هدایتگر و راهنمای مادی (نشانه) و این اوج هنرمندی شهرساز و معمار مسلمان است که این هر دو معنی را در یک قالب و یک زمان مطرح میکند.
* شهر اسلامی: شهر عدالت
یکی از نکات مهم این پژوهش مبتنی بر این ایده است که پژوهشگران در این مقاله شهر اسلامی را شهر عدالت تعریف کردهاند. از نظر آنان در شهر اسلامی عدالت از بسیاری جهات قابل توجه است از جمله:
- از طریق امکان دسترسی اهالی به خدمات اولیه
- از طریق تنظیم ارتباطات اجتماعی و نظارت بر رعایت آن
- از طریق دسترسی متناسب کلیه آحاد جامعه به امکانات عمومی
- از طریق مکانیابی مطلوب عناصر شهری و مجاورت متناسب و متجانس آنها
- از طریق تناسبات مطلوب بین ابعاد فضا و کالبد با ویژگیهای روانی و جسمانی انسان
- از طریق تسهیل ارتباط انسانها و فقدان امکان تجاوز به حقوق دیگران
- از طریق ایجاد تعادل بین طبیعت و مصنوع انسان
- از طریق ایجاد تعادل بین عملکردهای پاسخگو به نیازهای معنوی و مادی انسان
* جمع بندی
در تحلیل آخر نتایج این پژوهش حاکی از این مطلب است که ویژگیهای شهر اسلامی به میزان گستردهای در تطابق با مفهوم کیفیت زندگی قرار دارد بهگونهای که میتوان هدف از دین مبین اسلام را سعادت و کمال آدمی در پرتو زندگی مطلوب و با کیفیت دانست.
از منظر این پژوهش به طور کلی شهرها زاییده اندیشه بشری بوده که در هر دوره بر اساس انگاره مسلط و فرهنگ نهادینه شده شکل کالبدی خاصی به خود گرفته است. آنچه در شهر اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است الگو و اندیشهای است که هدایتگر فرم فیزیکی آن است.
نتایج این پژوهش بر این ایده استوار است که در شهر اسلامی هر گونه اقدامی بر اساس آرمانهای اسلامی پیش میرود، از این رو ایجاد فضایی سراسر عدالت و برابری مبنای شهر اسلامی است. با نگاهی به شهرهای متعدد اسلامی در کشورهای اسلامی به راحتی عدم تحقق انگاره مدینه فاضله دیده میشود. وجود انواع مختلفی از مسائل و مشکلات در شهرهای اسلامی گواه بارزی بر این مدعاست.
از این رو از نظر پژوهشگران مقاله «بررسی تطبیقی مولفههای کیفیت زندگی با مفهوم و صفات شهر اسلامی» در این راستا و با هدف ایجاد شهر اسلامی که بر خاسته از نگرش اسلامی باشد در نظر گرفتن ابعاد و شاخصهای کیفیت زندگی شهری امری اجتناب ناپذیر است.
در نهایت میتوان گفت که کیفیت زندگی و ابعاد آن در شهر اسلامی بیش از آنچه که شعار باشد، الگویی عملی است و یکی از اهداف اصلی شهر اسلامی، ارتقای کیفیت زندگی شهری است.
انتهای پیام/