مواد شیمیایی با کاربرد پزشکی بومیسازی شد + فیلم
خبرگزاری علم و فناوری آنا - حسین بوذری؛ بخش نخست گفتوگو با حامد دائمی مدیرعامل شرکت دانشبنیان «ژرفاندیشان فناور زیستبسپار (ZFZ)» مستقر در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال و برگزیده هفته پژوهش و فناوری امسال این دانشگاه با عنوان(مواد پلیمری ساخت داروهای ضدسرطان طراحی شد) منتشر شد. (بخش نخست را اینجا بخوانید).
این شرکت دانشبنیان مواد اولیه مولکولها را گرفته و از آنها مواد اولیه درست کرده و به یک ماده با ارزش افزوده بالا تبدیل میکند و موفق شده مواد شیمیایی با کاربرد پزشکی را بومیسازی کند.
بخش دوم و پایانی گفتوگو با دائمی بنیانگذار شتابدهنده پونه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه رویان را در ادامه پی میگیریم:
رقابت محصول شرکت دانشبنیان با نمونههای مشابه خارجی
آنا: نواقص و کمبودها در راه تجاریسازی محصولات فناور را بیان کنید.
دائمی: اگر محصولی توسط یک شرکت دانشبنیان، تولید و توسعه پیدا کند و بعد وارد بازار شود و فروش داشته باشد، حلقههایی هستند که اگر به هم متصل نشده باشند، هر شرکتی ممکن است با مشکل مواجه شود.
بهعنوان مثال هسته اولیه اغلب شرکتهای دانشبنیان بهخصوص اگر نوپا باشند، از جمع شدن چند نفر و چند فناور متخصص در یک حوزه خاص شکل میگیرد و اگر این افراد آشنایی کافی برای مراحل بعدی تولید محصول و ورود به بازار را نداشته باشند، تجاریسازی محصول با مشکل مواجه خواهد بود.
متأسفانه این حلقهها در کشور ما به خوبی توسط متولیان این حوزه به هم متصل نشدهاند و فناور از ب بسمالله تا زمانی که محصول وارد بازار شود، باید تمامی این فرآیند را بهتنهایی طی کند.
شرکتهای نوپا معمولاً نه از بابت تعداد افراد و هزینههایی که بخشی از آن مادی و بخشی دیگر معنوی است و تجهیزات و ملزوماتی که باید در کنار هم قرار گیرد تا محصول بتواند بومیسازی و تجاریسازی شود، توان لازم را دراین حوزه ندارند و این مهمترین مانع برای تجاریسازی محصولات است.
از سویی محصولاتی که شرکت دانشبنیان ما بهخصوص در حوزه پژوهشی تولید میکند، با محصولات شرکتهای اروپایی و امریکایی رقابت میکند، بیش از چهار دهه اخیر در کشور واردات بیرویه در کشورمان داشتیم که اکنون هم انجام میشود و به دست مشتری میرسد و معمولاً این مشتری از جنس پژوهش بوده و از مراکز آموزشی و پژوهشی است.
یک برند ایرانی باید با برندهای معتبر اروپایی و آمریکایی رقابت کند؛ برندهایی که سالیان سال از آنها خرید انجام شده و اعتمادسازی خیلی خوبی وجود دارد. این شرکتهای خارجی غول هستند که به همه جای دنیا فروش دارند. قاعدتاً اگر حمایت کافی صورت نگیرد که تاکنون هم نشده، نباید انتظار داشته باشیم که محصولات پژوهشی شرکتهای داخلی توان رقابت جدی با شرکتهای مشابه خارجی را داشته باشند و از این نظر چون بازاری که برای محصولات پژوهشی متصور هستیم، بزرگ نیست، مجدداً کار را برای شرکتهای دانشبنیان جوان دشوار میکند.
متأسفانه این مسئله چالشی است که باید به صورت جدی به آن فکر کرد. شاید مهمترین متولی این حوزه معاونت علمی و فناوری و وزارتین علوم و بهداشت باشند که در جلسات مختلف (از سطح وزیر، معاون رئیس جمهور و سطوح پایینتر) این مطالب را منتقل کردیم؛ اما آنطور که باید و شاید پاسخ قانعکننده دریافت نکردیم و همکاری چشمگیر که از دیدگاه حاکمیتی یک همکاری و پشتیبانی جدی نسبت به محصولات ما شکل میگیرد تا رغبت برای تولید و بومیسازی محصولات جدید در دستورکار شرکت قرار بگیرد، با ما نشد.
در این راستا با وجود تمامی چالشها و مشکلات موفق شدیم مواد شیمیایی با کاربرد پزشکی را بومیسازی کنیم.
تمام افرادی که در این حوزه برای خرید یک مواد شیمیایی یا زیستی اقدام کرده باشند و ماده در کشور وجود نداشته باشند معمولاً ۲ تا ۳ ماه زمان میبرد تا ماده به دست خریدار برسد؛ اما زمانی که ما این ماده را بهعنوان سفارش تحویل میگیریم تا زمانی که به خریدار تحویل دهیم نزدیک به دو هفته زمان میبرد که از این نظر کمک میکند رغبت خریدار نسبت به خرید از شرکت ما و محصولات بومیسازی شده افزایش پیدا کند.
از سوی دیگر محصولاتی که در حوزه بالینی استفاده میشوند؛ ازجمله مواد پلیمری که برای جداسازی سلولهای خونی، پانسمانهای پلیمری و حتی برخی از مواد مورد استفاده در حوزه دارو مورد استفاده قرار میگیرند، کاربرد بالینی دارند و افراد مختلفی با این داروها و محصولات سر و کار دارند.
برخی از این مواد اولیه در ساخت داروهای پیشرفته مانند داروهای ضدسرطان استفاده میشوند که در حال تحقیق و توسعه این محصولات هستیم.
آنا: آیا حمایت لازم را از سوی دانشگاه و مراکز و نهادهای مربوط با مأموریت خود داشتهاید، انتظارتان از مسئولان چیست؟
دائمی: به طور کلی بازار محصولات پژوهشی ما دانشگاهها و پژوهشگاهها هستند و قاعدتاً نخستین گام که باید از سمت این مراکز بهعنوان حمایت تلقی شود اینکه وقتی این محصولات به مراکز شناسانده میشوند و کیفیت آنها تضمین میشود و از نظر قیمتی و کیفیتی کاملاً با محصول خارجی رقابت میکند، در بخشهایی از نظر قیمت به حدی پایین است که رغبت هر خریداری را جلب می کند، در این بخشها و حوزهها انتظار داریم از سطوح بالای مدیریتی مراکز دانشگاهی و پژوهشگاهی حمایت جدیتری صورت بگیرد و به دانشکدهها و گروههای مختلف اعلام شود که شرکتهای داخلی وجود دارند که محصولاتی شبیه به محصولات خارجی تولید میکنند و اگر قرار است خریداری توسط این مراکز معرفی شود، قاعدتاً این شرکتهای داخلی یکی از شرکتهای هدف برای استعلام قیمت باشند.
سطح بالاتر حمایتی است که باید توسط حاکمیت و متولیان دولتی صورت بگیرد و قاعدتاً محصولی که تولید میکنیم بهعنوان مواد اولیه حد واسط که در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرند، است.
باید وزارت صمت ورود کند تا محصولاتی که اکنون توسط شرکتهای داخلی تولید میشوند، واردات آنها ممنوع شود تا دلسردی برای تولیدکننده داخلی به وجود نیاورد، از تولیدکنندهای که با وجود تمام سختیهایی که در حوزه تولید متحمل میشود؛ ازجمله در رابطه با کسب و کار، اوضاع معیشتی و وضعیت فعلی کشور باید حمایت جدی صورت بگیرد و اینگونه شرکتهای نوپا بهخصوص در حوزه تولید مواد شیمیایی موفق خواهند بود.
بنده روی تولید مواد شیمیایی تأکید میکنم؛ چراکه اگر سری به قالب شرکتهای داروسازی کشور یا شرکتهایی که در حوزه محصولات نهایی مواد شیمیایی بهعنوان مواد اولیه بزنیم متوجه میشویم که بخش قابل توجهی از این مواد کاملاً وارداتی هستند و اگر این محصولات و شرکتها توسط متولیان به خوبی شناسانده نشوند، شرکتهای خصوصی دیگر و مراکزی که از این محصولات بهعنوان خریدار بهرهبرداری میکنند، نمیتوانند اطلاعات کافی داشته باشند و این مسئله فعالیت خود شرکت را برای شناساندن خودش دچار مشکل میکند.
حمایتهایی که در قالب مادی صورت میگیرد معمولاً اعداد پایینی است و اگر به صورت وام و تسهیلات باشد، معمولاً شرایط بسیار دشواری دارد و بازپرداخت آنها با سودهایی که در نظر گرفته شده، برای یک کار تولیدی بیمعناست، وامهایی با ۱۴ درصد سود و بازپرداخت و این مسائل شدیداً موجب دلسردی تولیدکننده میشود.
از سوی دیگر مشکلاتی که توسط سازمانهای دیگر مانند سازمان امور بیمه و مالیات ایجاد میشود و تسهیلگریهای لازم صورت نمیگیرد و این موانع تولید است که همهساله به صورت شعاری و نمادین اعلام میشود که باید دانشبنیانها ارتقا پیدا کنند؛ اما آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، روی کاغذ این نیست و حمایتی صورت نمیگیرد. حمایتها بسیار محدود و شرایط گرفتن این حمایتها بسیار دشوار است، تسهیلاتی که باید به آسانی در زمان کم در اختیار تولیدکننده قرار بگیرد، قرار داده نمیشود.
مطمئناً اگر این روند ادامه پیدا کند شرکتها و استارتآپهایی که میتوانند از نیروی متخصص و جوان برای پیشبرد اهداف تولیدی مجموعه بزرگتر استفاده کنند، کاهش پیدا میکنند و حذف میشوند و این مسئله، کشور را به سمت واردات میکشاند.
ارتباط بین مراکز رشد و صنایع باید واقعیتر باشد
آنا: برای رشد و شکوفایی مراکز رشد در دانشگاه چه پیشنهادی دارید؟
دائمی: مهمترین چالشی که گریبانگیر اغلب تیمهای جوان، استارتآپی و شرکتهای نوپا در این کشور و در فضای اکوسیستم کسب و کار بوده، نیازهایی انتخاب میشود که بسیار لاکچری بوده و آن محصول، کمکی به کسب و کار کشور نکرده و مشکل جدی از کشور را برطرف نمیکند، براین اساس وزارتین علوم، بهداشت و صمت باید وارد کارزار شوند.
سازمانهای حمایتگر متولیانی مانند معاونت علمی و فناوری هستند که باید نیاز واقعی را به تیمها بشناسانند، متأسفانه این اتفاق نمیافتد و غالب هستههای فناور، شرکتهای فناور و شرکتهای نوپا افراد دانشگاهی هستند که دید بازار متناسب و در خور و نیاز بازار را ندارند.
این افراد در قالب تیمها و هستههایی فعالیت خود را آغاز میکنند؛ اما متأسفانه زمانی که محصول اولیه تولید شده، با بیمهری از سمت مصرفکننده مواجه میشود؛ در حالی که ممکن است مصرفکنندهای وجود نداشته باشد یا نیاز جدی نبوده باشد.
شناخت و اعلام نیاز شاید مهمترین نکته ای است که باید به آن توجه شود و این مطلب کمتر مورد توجه سازمانهای متولی بوده که باید مورد توجه قرار گیرد.
نکته بعدی اینکه صنعت باید نیاز خود را معرفی کند و ارتباط بین مراکز رشد و صنایع واقعیتر صورت بگیرد. افرادی که در قالب مشاور در مراکز رشد فعالیت دارند، لزوماً افرادی باشند که در حوزه صنعت تجربه و با ادبیات تجاریسازی و بومیسازی آشنایی داشته باشند.
مسائلی از جمله اینکه تیمهایی که قرار است وارد مراکز رشد شوند، آموزشهای لازم را برای بومیسازی و تجاریسازی دیده و از مرجع مناسبی آموزش گرفته باشند. در هر دانشگاهی تقریباً یک مرکز رشد داریم و اگر قرار بود از هر مرکز رشد فقط یک محصول وارد این کشور میشد، کشور ما در حال حاضر باید در قسمت قابل توجهی نیازهای صنایع، بینیاز میشد، اما متأسفانه این چنین نیست.
بسیاری از شرکتهای نوپا در ماهها و سالهای ابتدایی ورشکسته میشوند؛ چراکه شناخت کافی ندارند، نیاز به صورت مناسب به آنها شناسانده نشده یا نیاز واقعی نبوده و بهرهبردار واقعی وجود نداشته یا بهرهبردار به دلایل مختلف واردات را ارجح میداند.
آنچه به صورت مافیا تلقی میشود و کاملاً واقعی است و جلوی تولید را در کشور گرفته، باید مبارزه شود و بخشی از این مبارزه کمک میکند مراکز رشد بتوانند محصولات خود را وارد بازار کنند؛ بنابراین مجموع این اقدامات باید صورت بگیرد تا تیمهای استارتآپی مراکز رشد، آینده روشنی داشته باشند. اگر جایگاه کسب و کار بهخصوص کسب و کارهای نوپا را در کشور و جایگاه ایران در جهان ببینید، جایگاه ایران بسیار بد است و این نشان میدهد شروع فرآیند تولیدی بهخصوص برای کسب و کارهای نوپا در کشور ما بسیار چالشانگیز است. این انگیزه را از بسیاری از افراد میگیرد تا بخواهند به کار تولیدی فکر کنند و کارهای روتین پژوهشی، چاپ مقاله را دنبال کنند و کسب و کارهای نوین باید مجدداً دستورالعمل اولیه مراکز دانشگاهی و پژوهشگاهی میشوند.
متأسفانه بسیاری از تصمیمات سطح کلان در حوزه فناوری و پژوهش در کشور کاملاً شخصمحور و گاهی رشتهمحور است، توزیع مناسبی بین رشتههای مختلف وجود ندارد. در حوزه علوم انسانی که باید مدیران توانمندی در این کشور داشته باشیم، این مدیران در این دو دهه اخیر میآمدند و جایگاههای مدیریتی را میگرفتند و در این راستا فقیر هستیم؛ به همین دلیل مناصب به جای متخصص علوم انسانی معمولاً به تخصصهای دانشگاهی غیرعلوم انسانی داده میشود که این کاملاً دست تصمیمگذار را که به صورت سلیقهای عمل کرده، باز میکند، این چالش بسیار جدی در یک دهه اخیر است.
این تصمیمات موجب شده به یکباره جوّ کشور به سمت تکنولوژیهای نوظهور، استفاده از فناوری هوش مصنوعی یا تکنولوژی برود. توزیع مناسبی از توجه به علوم مختلف مشاهده نمیشود و این موجب تأسف است، در حوزه تولید مواد شیمیایی پیشرفته در کشور هیچ متولی نداریم؛ نه از سمت فناوری و نه از سمت پژوهشی.
در حال حاضر واردات بهخصوص از شرکتهای آسیایی مشکل تولید را ما را برطرف میکند؛ اما متوجه نیستیم که با این کار نیروی متخصص قشر جوان را از کشور فراری میدهیم. بخش قابل توجهی از دانشجویان، استادان دانشگاه، پزشکان و متخصصین ما به فکر مهاجرت هستند و عجیب نیست و با توجه به وضعیت فعلی کشور و تصمیم گیریهایی که در حوزه علم و فناوری گرفته شده، قابل پیشبینی است.
برنامه مدونی برای دلگرمی افرادی که باقی ماندهاند، نداریم. این مسائل چالشهایی است که مطمئناً اگر برطرف نشود، یک دهه آینده این کشور از وجود متخصصان بهخصوص قشر جوان تهی خواهد شد و از سوی دیگر اگر حمایتهای جدی صورت بگیرد، امکان تبدیل شدن به قطبهای فناور در کشور خود را بهخصوص در حوزه مواد شیمیایی، تجهیزات و ملزومات پزشکی داریم که امیدواریم این اتفاق بیفتد.
در جلسات مختلف با افراد مختلف و نمایندگان مجلس گاهی با افراد تأثیرگذارتر و معاونان رئیس جمهور و افرادی که می توانند در این حوزهها تصمیمگیر و تصمیمساز باشند، صحبت و دغدغههای خود را مطرح کردیم؛ اما تاکنون اقدام جدی که ما را به این جمعبندی برساند در اکوسیستم این کشور قرار است نقش بسیار پررنگی داشته باشیم، از دید حاکمیتی مشاهده نکردیم.
انتهای پیام/